مجمع جهانی شیعه شناسی

جایگاه حمایت از محیط زیست در آموزه های اسلام

جایگاه حمایت از محیط زیست در آموزه های اسلام

 

مقدمه
عصر معاصر و به طور مشخص دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ را باید آغاز دوره ی بیداری و آگاهی گسترده و جهانی در زمینه ی محیط زیست دانست؛ به طوری که دیگر به هیچ وجه نمی توان مسائل زیست محیطی را نادیده انگاشت. بشر پس از طی سه دوره تعامل با محیط زیست در جوامع شکارچی، جوامع کشاورزی و به طور خاص با انقلاب صنعتی که منشا بسیاری از دگرگونی ها در علم و تولید و اختراعات و اکتشافات مختلف است. همراه با انقلاب صنعتی که از حدود سال ۱۷۶۰ میلادی به تدریج آغاز گردید؛ انقلاب های فرهنگی ـ اجتماعی نیز به وجود آمد.(برونوسکی، بی تا، ص۱) پس از کشف طبیعت در این مرحله، مفهوم جدید دگرگون ساختن طبیعت برای کسب انرژی از آن و تبدیل صورتی از انرژی به صورتی دیگر، مهم ترین وسیله پیشرفت علم شد. (برونوسکی، بی تا، صص ۲۹-۳۲؛ یر ۱۳۸۰، صص۲۹۵-۲۹۷) در پی انقلاب صنعتی یک انقلاب اجتماعی نیز شکل گرفت و مفاهیمی همچون برابری اجتماعی، برابری حقوق و برابری معنوی را برقرار ساخت و طی یک تغییر نگرشی بنیادین، انسانی که تا مدتی پیش تنها ساکن زمین و جزئی از طبیعت بود در این دوره خود را مالک و حاکم بر زمین پنداشت و راه پیشرفت و پیروزی را در غلبه و تسلط بر جهان دانست اگر چه این طریق، تخریب و نابودی بخش هایی از محیط زیست را به دنبال داشته باشد. (Ward and Dubos, 1974,p.24) پس از تخریب و نابودی گسترده محیط زیست، عصر آگاهی در زمینه ی محیط زیست فرا رسید سر فصل این آگاهی گسترده و جهانی، اندیشه همراهی با طبیعت و در نظر گرفتن ظرفیت های آن به جای غلبه و سیطره محض بر طبیعت است. نسل حاضر به دنبال رفع معضلات زیست محیطی با مدیریت و برنامه ریزی، حمایت قانونی و به طور کلی جایگزینی تکنولوژی و صنایع پاک زیست محیطی به جای تکنولوژی آلاینده و مخرب و همچنین حفاظت خردمندانه از محیط زیست می باشد.(Ledgerwood and Idole Broadhurst,1999,pp.169-188) امروزه مسائل زیست محیطی مورد توجه اقشار مختلف، به خصوص فلاسفه، دانشمندان و سیاستمداران است. اغلب شرکت های معتبر در کشورهای پیشرفته نیز توجه به مسائل زیست محیطی را جزئی اصلی از برنامه و مدیریت استراتژیک خود به حساب می آورند. در حال حاضر این عقیده ایجاد شده که پس از انقلاب کشاورزی و انقلاب صنعتی، اکنون جامعه بشری به «انقلاب محیط زیست» نیازمند است (لواسانی، ۱۳۷۲، ص۱۷) و به نظر می رسد برای اولین بار، محیط زیست به عنوان محور سیاست جهانی مورد توجه قرار گرفته است. (لواسانی، ۱۳۷۲، ص۷) در همین راستا انجمن ها و گروه ها و سازمان های طرفدار محیط زیست؛ موسوم به سبزها یا احزاب تحت عنوان «صلح سبز» (1)، به طور گسترده فعالیت می کنند تا توجه مردم جهان را بیش از پیش به واقعیات زیست محیطی و لزوم حمایت از آن در جهت حفظ و استمرار نسل بشر و دیگر موجودات و منابع طبیعی موجود جهان، جلب کنند. کوتاه سخن اینکه، معضلات زیست محیطی ـ که عمدتاً دستاورد جوامع صنعتی و رشد تکنولوژی است ـ با طیف گسترده ای از مسائل همراه است از انواع آلودگی ها گرفته تا تخریب مرتع، جنگل و نابود گونه های گیاهی و جانوری (به خصوص گونه های نادر و در حال انقراض) فرسایش خاک، رشد جمعیت انسانی و…؛ و این نیست مگر به علت پیوستگی و درهم تنیدگی چرخه های حیات. بر شبکه حیات همبستگی و هماهنگی حکیمانه ای حاکم است؛ به طوری که در این مجموعه هر جزء نقش و تأثیر خاص خود را دارد. لذا نباید بیش از توان و ظرفیت موجود، تعادل این مجموعه را به هم زد؛ چرا که در غیر اینصورت عواقب ناگوار و جبران ناپذیر این زیاده خواهی، افزون طلبی و فساد دامنگیر همه خواهد شد.(۲) علاوه بر این مسائل زیست محیطی، دارای ویژگی ها و ابعاد متنوع و گوناگونی بوده و نیازمند مطالعات و همکاری های میان رشته ای است. محیط زیست با علوم مختلفی مانند اقتصاد، پزشکی، روان شناسی، جامعه شناسی، زیست شناسی و جغرافیا ارتباط پیدا می کند. بر همین اساس امروزه رشته های مرتبط با محیط زیست در حال گسترش اند؛ رشته هایی نظیر: شیمی محیط زیست، اقتصاد محیط زیست و مهندسی محیط زیست. حقوق نیز به عنوان ضابطه و ابزاری برای برقراری نظم، امنیت و آسایش اجتماع در راستای انجام رسالت خود، پیوند و رابطه ای محکم و رو به گسترش با محیط زیست برقرار نموده و نقش مهمی در حمایت و حفاظت از محیط زیست بر عهده گرفته است. در این راستا، پاسخ به عوامل تهدید کننده ی محیط زیست و جرائم زیست محیطی به یک نگرش جامع و سیاست مؤثر و منسجم و همچنین فرهنگ سازی قوی نیاز دارد. علاوه بر اینکه نگرش وآموزه های دینی می تواند نقش مهم و بنیادینی در ارائه ی بینش صحیح در تبیین جایگاه محیط زیست و وظیفه انسان در قبال آن ایفا نماید، نظام حقوقی اسلام و موازین اسلامی جزئی از فرهنگ ما و زیربنای حقوق کشور ایران و جهان اسلام است؛ لذا برآنیم تا در این مجال به اختصار جایگاه حمایت از محیط زیست در آموزه های اسلام را موضوع بحث قرار دهیم.
۱٫ مفهوم محیط زیست
اصولا ارائه تعریف جامع و مانع واژگان و مفاهیم، کار دشواری است .«محیط زیست»(3) در معنایی که امروزه به کار می رود؛ در بسیاری از زبان ها، اصطلاحی نو و تازه است. کاربرد آن در زبان فرانسه به قرن دوازدهم باز می گردد. (کیس، ۱۳۷۹، ج۱، ص۵) این اصطلاح از آغاز دهه ۱۳۶۰ کاربردی مستمر و مؤثر پیدا کرده و در خلال همین دهه کلمات جدیدی برای بیان این مفهوم در زبان های مختلف مورد استفاده قرار گرفته (۴) این امر نشان از سابقه تقریبا ۳۰ ساله توجه بخش عظیمی از جهان، به طور همزمان، نسبت به پدیده ای تازه است که پیش روی جهان مدرن قرار دارد.(کیس، ۱۳۷۹، ج۱، ص۵) بعضی از نویسندگان در مورد ارائه مفهومی دقیق از محیط زیست و امکان ارائه تعریفی جامع، حقوقی و واحد از آن، اظهار تردید نموده اند. (تقی زاده انصاری، ۱۳۷۶، ص۱۴) مفهوم محیط زیست نیز در کشورهای مختلف با توجه به اهمیتی که هر کشور برای عناصر مشخص زیست محیطی قائل است می تواند متفاوت باشد؛ به عنوان مثال در یک کشور حمایت از آبهای دریایی و مسأله صید از اهمیت خاصی برخوردار است و محیط زیست با این رویکرد و بر اساس محیط زیست دریایی تعریف می شود و در کشور دیگر حمایت از جنگل ها و مراتع حائز اهمیت می باشد، لذا با تأکید بر عنصر جنگل و مرتع، محیط زیست تعریف می گردد. با این وجود در حقوق ایران تعریف دقیقی از محیط زیست صورت نگرفته است. مفهوم لغوی واژه Environment، محیط، احاطه کننده اطراف و دور و بر می باشد. که اصطلاحاً Environment The برای بیان مفهوم محیط زیست به کار گرفته شده است (آریان پور، ۱۳۶۶، ج۲، ص۳۳۲؛ p. ,2000, Hornby 421) در فرهنگ ما واژه طبیعت به این مفهوم نزدیک است با این تفاوت که طبیعت تنها ناظر به هر چیزی است که دست بشر در ایجاد آن دخالت نکرده باشد. (تقی زاده انصاری، ۱۳۷۶، ص۱۰) در واقع اصطلاحات محیط زیست با اصطلاح بیوسفر (زیست کره) کاملا مرتبط می باشد؛ بیوسفر یا لایه حیاتی که «یونسکو» (5) خصوصاً آنرا به کار می برد با یکی از وسیع ترین تعاریف محیط زیست مطابقت دارد و محیط زیست اصلی انسان را تشکیل می دهد و عبارت است از محیط زندگی بشر یا آن بخش از جهان که بنا به دانش کنونی بشر همه حیات در آن جریان دارد. (کیس، ۱۳۷۹، ج۱، ص۵) برای ارائه تعریف انسان محوری از محیط زیست، می توان گفت: «محیط زیست، به تمامی محیطی اطلاق می شود که نسل انسان به طور مستقیم و غیرمستقیم به آن وابسته است و زندگی و فعالیت های او در ارتباط با آن قرار دارد». (میرقوام، ۱۳۷۵، ص۳) و به زبان ساده محیط زیست عبارت است از «هوا، آب، خاک، گیاه، جنگل، بیشه، مرتع، دریا، دریاچه، رودخانه، چشمه، آبزیان، حیوانات، کوه ، دشت، جلگه، کویر، شهر و یا ده شامل کوچه، خیابان، ساختمان (اعم از تاریخی و عادی و کارخانه) و غیره».(بنان، ۱۳۵۱، ج۱، ص۵) همچنین در تعریف محیط زیست آمده است که «محیط زیست عبارت است از محیطی که فرایند حیات را فراگرفته و با آن برهم کنش دارد. محیط زیست، از طبیعت، جوامع انسانی و نیز فضاهایی که با فکر و به دست انسان ساخته شده اند تشکیل یافته است و کل فضای زیستی کره زمین، یعنی زیست کره (بیوسفر)، را فرا می گیرد». (بهرام سلطانی، ۱۳۷۱، ج۶، ص۱) در نهایت با توجه به تعریف حقوقی و نسبتا جامع مورد استفاده در کنوانسیون مسئولیت مدنی خسارات ناشی از اعمال خطرناک در محیط زیست، مصوب شورای اروپا، محیط زیست به طور کلی شامل موارد زیر می شود: (کیس، ۱۳۷۹، ج۱، صص۶و۷) ـ منابع طبیعی اعم از تجدیدپذیر و غیر قابل تجدید، مانند: هوا، آب، خاک و کلیه جانوران و گیاهان و تأثیر متقابل این عوامل بر یکدیگر. ـ اموال و دارایی هایی که جزء میراث فرهنگی می باشند. ـ مناظر و چشم اندازهای ویژه.
۲٫ دین و حمایت از محیط زیست در جهان معاصر
با نگاهی گذرا به تاریخ ادیان، احترام فراوان و حتی گاهی سرسپردگی و پرستش مظاهر طبیعت در ادوار مختلف، به روشنی مشاهده می شود. از حدود سی سال پیش با اوج گیری معضلات و مباحث زیست محیطی و احساس نیاز به تقویت عوامل فرهنگی به عنوان ابزاری کارآمد، بحث های مربوط به دین و محیط زیست در محافل علمی و تخصصی مورد توجه قرار گرفت و در کنار اقدامات و حمایت های حقوقی مطرح گردید. در این خصوص کنفرانس های متعددی جهت حل بحران های زیست محیطی با مشارکت و تقویت فرهنگی دینی برگزار گردیده است. از جمله این تلاش ها می توان به کنفرانس بین المللی مسکو(۱۹۹۰ م) با موضوع حل بحران های زیست محیطی از طریق پیوند علم و دین (۶) و همچنین کنفرانس های دانشگاه هاروارد بین سال های (۱۹۹۶ تا۱۹۹۸) و سه کنفرانس آکادامی هنرها وعلوم کمبریج، سازمان ملل و موزه تاریخ طبیعی در نیویورک که به جمع بندی نتایج ده کنفرانس هاروارد می پردازد، اشاره نمود. در تهران نیز کنفرانس بین المللی با عنوان «دین و دنیای معاصر» برگزار گردید و علمای ادیان مختلف به طرح پاره ای از دیدگاه های مربوط به محیط زیست و اخلاق زیست محیطی پرداختند و نقش ادیان در رابطه با این موضوع را مورد بررسی قرار دادند. (رشاد، ۱۳۸۱، صص۲۹-۲۵) در کشور ما علاوه بر صبغه فرهنگی، آموزه های دینی، پایه و اساس حقوق را تشکیل می دهد و موازین اسلامی زیربنا و مبنای نظام حقوقی می باشد و به موجب اصل چهارم قانون اساسی، کلیه ی قوانین و مقررات باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است از این رو نگرش نسبت به محیط زیست از منظر آیات قرآن و آموزه های اسلام به عنوان مبنای حقوقی و فرهنگی حائز اهمیت خواهد بود.
۳٫ حمایت از محیط زیست در آموزه های اسلام
در حال حاضر به دلیل تداوم بحران های زیست محیطی، دیدگاه جهانی نسبت به مذهب تغییر یافته و به عنوان یکی از عوامل مؤثر در کاهش معضلات زیست محیطی مورد توجه قرار گرفته است اکنون بسیاری از طرفداران محیط زیست بر این اعتقادند که «سیاست زیست محیطی» کارآمد، نیازمند جامعیت و حمایت های دینی و اخلاقی است؛ چرا که در تعالیم ادیان اسلام، یهود، مسیح، هندو، زردشت و… احترام به طبیعت و همه ی عالم وجود، به عنوان یک اصل اخلاقی مورد توجه و عنایت است. (کیس، ۱۳۷۹، ج۱، ص۷۰۸) از آنجا که اسلام اصول و مبانی فراگیر و جامعی دارد از جمله این اصل که «خداوند در کره زمین عقل و خرد را به عنوان یک لزوم ذاتی به بشر عطا کرد، از این رو بشر اداره کننده در کره زمین است که باید از روی صداقت از آن نگهداری و حفاظت کند» (7) توجه به این نکته نیز لازم است که موازین اسلامی جزئی از فرهنگ و زیربنای حقوق کشور ایران است؛ از این رو توجه به نگرش اسلام در خصوص مسائل زیست محیطی از بعد نظری و علمی حائز اهمیت است. در ادامه، حمایت از محیط زیست از منظر آموزه ها و مبانی اسلام و همچنین نقش حکومت اسلامی را در این راستا مورد بررسی قرار می دهیم.
۳٫ ۱٫ دیدگاه اسلام نسبت به محیط زیست
هدف تعالیم اسلام ارائه سیستمی از ارزش هاست که ملحوظ داشتن آن ، مسیر تکاملی عالم وجود و انسان را تضمین کند. در این راستا رابطه انسان با خدا، خود، دیگران و محیط تبیین می گردد. این سیستم در برگیرنده ی مباحث مربوط به محیط زیست، از جمله نحوه ی استفاده از منابع، نحوه ی ارتباط انسان با طبیعت و از همه مهم تر، نحوه ی نگرش انسان به خویش و به عالم وجود و ارتباط بین آنها بوده و نه تنها برای انسان، بلکه برای تمامی موجودات دیگر از جمله حیوانات، گیاهان و حتی جمادات حقی قائل است. آئین اسلام، حتی به حفظ محیط زیست در شرایط جنگی نیز توجه داشته و تخریب و انهدام محیط زیست، کشتار حیوانات اهلی، استعمال مواد سمی و شیمیایی و مانند آن در زمان جنگ منع کرده است. (ضیائی بیگدلی، ۱۳۷۵، ص۱۴۸) خلاصه ای از آموزه ها و نظام ارزشی زیست محیطی از منظر اسلام در این فصل تبیین می گردد. ۳٫ ۱٫ ۱٫ جامعیت اسلام اسلام به عنوان دین خاتم، رسالت ارائه ی برنامه ای جامع برای سعادت و تکامل مادی و معنوی فرد و جامعه را بر عهده دارد. خداوند متعال نیز بر این معنا که از بیان هیچ چیز در قرآن فروگذار نشده و بیان کامل هر چیزی در آن آمده است، (۸) تأکید دارد، لذا وظیفه ی ما تلاش و جهد جهت درک و استنباط اصول و احکام در زمینه های مختلف است. «اسلام در کلیه شئون و روابط انسانی اعم از روبط الهی و بشری، بلکه حتی در چگونگی ارتباط انسان با حیوانات و دیگر اشیاء دخالت کرده و برای همه آنها مقرراتی وضع نموده است؛ لیکن این بدان معنی نیست که برای هر موضوع با عنوان ویژه و متداول امروزی آن، حکم خاصی مقرر داشته است، بلکه احیاناً کلیات و یا اصول و قواعدی وضع نموده که می توان از آن حکم موضوع مورد نظر را به دست آورد. مسأله ی محیط زیست هم از همین قبیل است به یقین در هیچ یک از منابع اسلامی به عنوان محیط زیست حکمی مطرح نشده است ولی بدون تردید درباره آب، خاک، زمین، هوا، پاکی و ناپاکی، نظافت، آلودگی، طوفان، باد، گرد و خاک، آتش سوزی، و مسائلی از این قبیل در آیات و احادیث و سایر منابع، احکام زیادی وجود دارد که به کمک آنها می توان مقررات دقیقی برای مسائل محیط زیست به دست آورد. متأسفانه به علت قصور و یا شاید به جهت اینکه محققان اسلامی از آغاز طرح این عنوان تا این اواخر خود را نیازمند تحقیق در این مسائل نمی دیدند؛ تاکنون در این مورد از نظر اسلامی تحقیق و پژوهشی انجام نگرفته است.» (گرجی، ۱۳۶۳، ص۱۱۱) ۳٫ ۱٫ ۲٫ آیات قرآن آیات متعددی از قرآن کریم به مظاهر مختلف طبیعت با عنوان نشانه ها [آیات]یی از خداوند و جلوه ای از قدرت او می پردازد، حتی خداوند به آنها قسم یاد می کند و انسان را به تدبر و تأمل در این آفرینش حکیمانه فرا می خواند. بحث از طبیعت و محیط زیست در آیات قرآن گسترده است اما عصاره و خلاصه کلام که می تواند به خوبی پیوستگی و ارتباط حکیمانه انسان با محیط را بیان نماید در این گفتار به نیکی متجلی می شود: خداوند متعال به صراحت می فرماید:« هُوَ أنشَأکُم مِّنَ الأرضِ وَ استَعمَرکُم فِیهَا»؛ (هود، ۶۱) او خدائی است که شما را از زمین بیافرید و آبادانیش را به شما واگذاشت. و ضمن تأکید بر این که نظام هستی بر اساس صلاح آفریده شده، در موارد متعددی از ایجاد فساد در این نظام نهی می کند.(۹) در جایی دیگر نیز پس از تجویز استفاده از رزق خداوندی، می فرماید: در روی زمین فتنه و فساد نکنید.(۱۰) طبیعی است که استفاده نابخردانه از مواهب طبیعت و زیاده روی در بهره برداری از آن، یا آلودگی محیط، از موارد فساد در روی زمین خواهد بود. بنابراین انسانی که خداوند او را جانشین خود معرفی می کند(۱۱)، می بایست جایگاه خود را باز شناسد و با خردورزی و شایستگی این وظیفه را به انجام رساند. ۳٫ ۱٫ ۳٫ احادیث در احادیث نیز تأکید فراوانی بر اخلاق زیست محیطی و حمایت از محیط زیست وجود دارد که تنها به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می نماییم. در روایتی از پیامبر اکرم (ص) دین اسلام دین پاکیزگی معرفی و ضمن اینکه پاکیزگی دستور همگانی برای مردم تلقی شده،بهشت را نیز که مظهر پاکیزگی است، مختص به پاکیزگان دانسته است. (حیدری، ۱۳۷۹، ج۲، ص۹۹۸) درخت کاری، ایجاد فضای سبز و آب روان مورد تأکید آموزهای دینی قرار گرفته است و مسلمانان به این موارد تشویق شده اند بر اساس روایتی از پیامبر اکرم(ص) سه چیز سبب روشنی چشم دانسته شده است: نگاه به فضای سبز، آب جاری و روی نیکو. (حیدری، ۱۳۷۹، ج۱، ص۲۹۲) در جای دیگر آمده است: هر گاه نهالی در دست شما است و قیامت بر پا می شود در آن فرصت کوتاه آن نهال را بکارید.(حیدری، ۱۳۷۹، ج۲، ص۷۱۳) در روایت دیگر کاشتن درخت و جاری ساختن قنات و… در ردیف تعلیم دانش و ساختن مسجد شمرده شده است.(حیدری، ۱۳۷۹، ج۱، ص۴۹۷) رسول گرامی اسلام فرمودند سه گروه اند که در اثر کار خود مورد لعنت خداوند قرار می گیرند: کسانی که اماکن عمومی، سایبان ها و محل پیاده شدن مسافران را آلوده کنند و کسانی که آب عمومی (آب نوبتی) را غصب کنند و کسانی که سد معبر کرده، مانع عبور عابران شوند.(حرعاملی، بی تا، ج۱، ص۳۲۵) ۳٫ ۱٫ ۴٫ اصول مسلم و قواعد فقهی در اسلام احکام عامی وجود دارد که با استفاده از آنها می توان مسائل جدید را بررسی و تطبیق داد. مهمترین این اصول، اصل لاضرر می باشد. این اصل در حقیقت روح حاکم بر تمام قوانین اسلامی است.(محقق داماد، ۱۳۶۳، صص ۱۶۸-۱۳۳) طبق این قاعده هیچکس نمی تواند فعالیتی که به زیان دیگری باشد انجام دهد و در صورتی که هر گونه زیانی از او به دیگری وارد شود، گر چه این کار او به منظور اعمال حق خویش باشد؛ ضامن جبران خسارت وارده شده است، حتی تمسک به اصل تسلیط، «الناس مسلطون علی اموالهم»، تا زمانی امکان پذیر است که بین آن و قاعده لاضرر تعارضی به وجود نیاید در غیر این صورت، اصل لاضرر مرجح است.(محقق داماد، ۱۳۶۳، ص۱۵۶) بر همین اساس، هر شخصی که با تولید یا مصرف خود باعث آلوده سازی محیط زیست شود؛ از جهت شرعی ضامن است و در مواردی که طرف مقابل او اجتماع یا نسل های آینده باشد؛ دولت موظف است به نمایندگی از عموم مردم، به احقاق حق آنان و جلوگیری از چنین عملی بپردازد. (صادقی و فراهانی، ۱۳۸۲، ص۴۳) در اصل چهلم قانون اساسی نیز به این قاعده اشاره شده و در حقوق بین الملل نیز مفاد آن با تفاوت هایی وجود دارد.(تقی زاده انصاری، ۱۳۷۸، ص۶۸) علاوه بر اصل لاضرر، موازین دیگری نیز وجود دارد که با استناد به آنها می توان مانع اجرای اعمالی شد که باعث تخریب و آلوده سازی محیط زیست می شوند بنابراین ثروت های عمومی مربوط به همگان هستند و لطمه زدن به آنها حتی در حکومت جور نیز جایز نیست. از این ثروت های عمومی و موهبت های طبیعت در اسلام به عنوان انفال یاد شده است. یکی دیگر از این موازین امر به معروف و نهی از منکر است. قرآن کریم علاوه بر اینکه از همگان می خواهد عمل صالح انجام دهند؛ از مردم می خواهد که دیگران را نیز به عمل صالح و کارهای خوب امر کنند.(۱۲) امر به معروف و نهی از منکر محدود به مسائل خاصی نیست بلکه یک فرهنگ سازنده و «سیاست جنایی مشارکتی» کارا در جامعه اسلامی است.(حاجی ده آبادی، ۱۳۸۳، صص۱۰۶-۷۷) از آنجا که یکی از منهیات مهم، لطمه زدن به ثروت های عمومی است؛ لذا باید از چنین اعمالی نهی و جلوگیری نمود و به تعبیر قرآن کریم از فتنه ای که تنها دامن ستمکاران را نمی گیرد، ترسید.(۱۳)
۳٫ ۲٫ حکومت اسلامی و محیط زیست
بعضی از اموال و دارایی های موجود در کره زمین، وضعیتی خاص دارد؛ این اموال، دارایی و ثروت عمومی و موهبتی الهی برای همه مردم می باشد؛ در اسلام از این دارایی ها با عنوان انفال یاد می شود. مالکیت این اموال، شخصی نیست، بلکه در اختیار حاکم یا حکومت اسلامی قرار می گیرد تا با رعایت مصالح جامعه ی اسلامی و مردم مورد استفاده قرار گیرد؛ لذا مالکیت امام و دولت اسلامی در این موارد به لحاظ منافع شخصی حاکم یا گروهی خاص نیست.(میرحسینی، ۱۳۸۰، صص۱۰۳ ـ ۱۰۷) انفال در مفهوم وسیع خود، یعنی تمام ثروت های طبیعی از قبیل جنگل ها و بیشه ها و حتی معادن، بنابر قولی و کلیه اراضی آزاد مانند زمین های موات و قله های کوه ها و قعر دره ها و ساحل دریاها و اموال منقول و غیرمنقول که مالک ندارند، مانند دارایی های بازمانده از شخصی که وارث ندارد و اموالی که مالکان، آنرا به هر دلیل رها کرده و رفته باشند و کلیه اموال پادشاهان کفر در سرزمین های فتح شده و اشیاء بی همتا، نفیس و قیمتی که در میان غنائم باشد.(طباطبایی، ۱۳۷۹ ق، ص۴۱) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز با الهام از تعالیم عالیه اسلام به مسأله انفال و دارایی های عمومی توجه نموده است. به موجب اصل ۴۵ قانون اساسی، «انفال و ثروت های عمومی از قبیل زمین های موات یا رها شده، معادن، دریاها، دریاچه ها، رودخانه ها و سایر آب های عمومی، کوه ها، دره ها، جنگل ها، نیزارها، بیشه های طبیعی، مراتعی که حریم نیست، ارث بدون وارث و اموال مجهول المالک و اموال عمومی که از غاصبین مسترد می شود در اختیار حکومت اسلامی است تا بر طبق مصالح عامه نسبت به آنها عمل نماید؛ تفصیل و ترتیب استفاده از هر یک را قانون معین می کند.» مواد ۲۵ و ۲۶ قانون مدنی نیز بر مالکیت و تصرف دولت بر اموال عمومی بر اساس مصالح عمومی و منافع ملی اشاره دارد. بنابراین انفال در عصر غیبت در اختیار ولی فقیه و حکومت اسلامی قرار می گیرد تا نحوه صحیح استفاده عموم را از آنها تعیین کند و بهره برداری از آنها را تحت نظم خاصی در آورد؛ از این رو انفال در اختیار حکومت اسلامی است تا بر طبق مصالح عمومی از آن بهره برداری کند.(شمس، ۱۳۷۶ ، ص۴۶؛ تقی زاده انصاری، ۱۳۷۸، صص۴۴-۴۳) از سوی دیگر فراهم کردن زمینه رفاه عمومی از وظایف اصلی دولت است با توجه به اینکه داشتن محیط زیست سالم یکی از مؤلفه های برقراری رفاه در جامعه به شمار می رود این اصل را اقتضا می کند؛ تا با هر فعالیتی که به گونه ای، رفاه عمومی را مختل می سازد، برخورد شود؛ اصل ۴۸ قانون اساسی نیز بر این مسأله تأکید می کند. هر سیاست یا فعالیتی که انجام یا ترک آن به مختل شدن نظم جامعه منجر شود؛ ممنوع است. برای مثال با این که بهره برداری از مشترکات و مباحات در نظام اقتصادی اسلام مجاز شمرده شده است، هر گاه بر اثر ازدیاد جمعیت و فراوانی استفاده از این منابع، آن منبع مشترک از بین برود یا آسیب جدی بیند و در نتیجه، نظام بهره برداری از آن مختل شود، این آزادی مشروع، محدود می شود. در ماده ۴۴ قانون اساسی ضمن برشمردن انواع مالکیت به این نکته اشاره شده است. بنابر آنچه ذکر گردید؛ دولت جهت برقراری اصول فوق الذکر با رعایت مصلحت و در نظر گرفتن ضمانت اجرای مناسب، باید به قانونگذاری و تحدید آزادی اشخاص بپردازد، طبیعی است که محدودیت آزادی افراد نیز باید سنجیده و در حد ضرورت باشد تا زمینه بهره برداری بهینه، مدبرانه وعادلانه از مواهب طبیعی را فراهم سازد. (صادقی و فراهانی، ۱۳۸۲، ص۴۴)
نتیجه
بر شبکه حیات، پیوستگی و هماهنگی ای حکیمانه حاکم است؛ در این مجموعه هر جزء، نقش تأثیر و ظرفیت خاص خود را دارد. لذا نباید بیش از توان و ظرفیت موجود، تعادل این مجموعه را بر هم زد. متأسفانه با پیشرفت های چشمگیر علم و فناوری و پس از انقلاب صنعتی، انسان راه غلبه و یورش به طبیعت را در پی گرفت و تا جایی پیش رفت که اکنون خود را با موضوع معضلی به نام «بحران زیست محیطی» روبرو می بیند. حل بحران زیست محیطی نیازمند آگاهی و بینشی صحیح نسبت به محیط زیست است؛ نگرشی حقوقی که در فرهنگ دینی اسلام بسیار ریشه دار تر از رشته ای به نام حقوق محیط زیست به عنوان رشته ای جوان با عمری در حدود ۳۰ سال است که در خانواده حقوق بین الملل متولد شد و رشد و نمو پیدا کرد و حقوق داخلی و ملی کشورهای مختلف را نیز تحت تأثیر قرار داد. حمایت از محیط زیست در آموزه های اسلام، به عنوان منبع اصلی حقوق ایران، به روشنی قابل مشاهده است؛ اگر چه این نکته را نیز نباید نادیده انگاشت که تبیین و تنقیح این موضوع به طور همه جانبه، در یک سیاست منسجم و اجرای آن در عمل نیاز به فعالیت علمی بیشتر اندیشمندان اسلامی دارد. امروزه مفهوم حق انسان بر داشتن محیط زیست سالم، به عنوان یکی از حقوق بنیادین بشر به رسمیت شناخته شده و مورد تأکید قرار گرفته است و اصول پیشگیری، مشارکت عمومی و توسعه پایدار به منظور حفاظت از محیط زیست تجویز گردیده که آموزه های دینی در بردارنده مبانی حقوقی و فرهنگی این اصول، به خصوص دو اصل اول است و حاکمیت اسلامی نیز وظیفه ی برنامه ریزی، مدیریت و نظارت به خصوص در اجرای مطلوب توسعه پایدار را بر عهده دارد.
پی نوشت ها :
۲ ـ « وَ اتَّقُوا فِتنَهً لَّا تَصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنکُم خاصَّهً»: و بترسید از بلایی که تنها دامنگیر ستمکاران نیست و همه را فرا می گیرد.(انفال، ۲۵) ۳ – Environment 4 ـ معادل این مفهوم Umwelt در زبان آلمان، Milieu در زبان هلندی، Medio ambiente در زبان اسپانیایی Meio ambiente در زبان پرتعالی، بیئه در زبان عربی، Okruzhauchaia Sreda در زبان روسی، Kankyo در زبان ژاپنی و… است. ۵ – UNESCO 6 ـ Preserving and cherishing the Earth: An Appeal for joint commitment in science and Religion, Global Forum, (January, 1990), National Religious Partnership for the Environment, Moscow. 10- “Islamic Principles for the Conservation of the Natural Environment”, IUCN Environmental policg and law paper, No. 20, 1938, p.9 8 ـ «مَّا فَرَّطنَا فِی الکِتابِ مِن شَیءٍ»؛ (انعام، ۳۸) ما در این کتاب از بیان هیچ چیز فروگذار نکردیم. «وَ نَزَّلنَا الکِتابَ تِبیاناً لِکُلِّ شَیءٍ»؛ (نحل،۸۹ ) کتابی به سوی تو فرستادیم که بیان کامل همه چیز در آن است. ۹ ـ «…وَ لا تُفسِدُوا فِی الأرضِ بَعدَ إِصلاحِهَا…»؛ (اعراف، ۵۶) و در روی زمین پس از آنکه کار آن نظم و اصلاح یافت به فساد و تباهکاری برنخیزید. ۱۰ ـ «…وَ لا تَعثَوا فِی الأرضِ مُفسِدینَ»؛ (بقره، ۶۰) و در روی زمین به فساد و فتنه انگیزی نپردازید. ۱۱ ـ «وَ إذ قَالَ رَبُّکَ لِلمَلَئکَهِ إِنّی جَاعِلٌ فِی الأرضِ خَلیفَهً…»؛ (بقره ، ۳۰) آن گاه که پروردگارت به فرشتگان فرموده من در زمین خلیفه ای ( از شر) خواهم گماشت. ۱۲ ـ «…وَ أمُر بِالعُرفِ…»، (اعراف، ۱۹۹) ۱۳ ـ «وَاتَّقُوا فِتنَهً لَّا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنکُم خاصَّهً…».(انفال، ۲۵)
کتابنامه: ۱٫ قرآن کریم ۲٫ نهج الفصاحه، (۱۳۷۹)، تحقیق غلام حسین حیدری، قم: مؤسسه انصاریان، جلد ۲٫ ۳٫ آریان پور کاشانی، عباس، (۱۳۶۶)، منوچهر آریان پور کاشانی، فرهنگ انگلیسی به فارسی، تهران: امیرکبیر، چاپ دهم، جلد اول. ۴٫ برونسکی، ج، (بی تا)، عروج انسان (به سوی قدرت )، ترجمه آذر آریانپور، دانشگاه آزاد ایران. ۵٫ بنان، غلامعلی، (۱۳۵۱)، محیط زیست انسان و جلوگیری از آلودگی آن، تهران: انجمن ملی حفاظت منابع طبیعی و محیط انسان، جلد اول. ۶٫ بهرام سلطانی، کامبیز، (۱۳۷۱)، مجموعه مباحث و روش های شهر سازی ـ محیط زیست، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران، چاپ اول، جلد ششم. ۷٫ یر، دمپی، (بهار ۱۳۸۰)، تاریخ علم، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، چاپ دوم، تهران: سازمان سمت. ۸٫ تقی زاده انصاری، مصطفی،(۱۳۷۶)، حقوق کیفری محیط زیست، تهران: نشر قومس، چاپ اول. ۹٫ ـــــــــ،ــــ،(۱۳۷۸)، حقوق و منابع طبیعی، مجله جنگل و مرتع، ش ۴۳٫ ۱۰٫ حاجی ده آبادی، محمد علی، (تابستان ۱۳۸۳)، امر به معروف و نهی از منکر و سیاست جنایی، فصلنامه فقه و حقوق، شماره اول. ۱۱٫ حر، عاملی، محمدبن الحسن، وسائل الشیعه، بیروت: احیاء التراث العربی، جلد۱٫ ۱۲٫ رشاد، علی اکبر، (۱۳۸۱)، نقش دین در دنیای نو، دین و دنیای معاصر، تهران: انتشارات المهدی. ۱۳٫ شمس، احمد، (پاییز ۱۳۷۶)، نظام حقوقی اراضی ملی شد، تهران: نشر دادگستر، چاپ اول. ۱۴٫ صادقی، حسین و فراهانی، سعید، (تابستان ۱۳۸۲)، محیط زیست از منظر دین و اقتصاد، فصلنامه تخصصی اقتصاد اسلامی، چاپ و نشر مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، شماره ۱۰٫ ۱۵٫ ضیائی، بیگدلی، محمدرضا، (تابستان ۱۳۷۵)،اسلام و حقوق بین الملل، تهران: گنج دانش، چاپ اول. ۱۶٫ طباطبایی، محمدحسین،(۱۳۷۹ق)، تفسیر المیزان، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ج۹٫ ۱۷٫ قوام، میرعظیم، (۱۳۷۵)، حمایت کیفری از محیط زیست، تهران: انتشارات سازمان حفاظت محیط زیست، چاپ اول. ۱۸٫ کیس، الکساندر، (۱۳۷۹)، مقدمه ای بر حقوق بین الملل محیط زیست، ترجمه محمدحسن حبیبی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، جلد ۱٫ ۱۹٫ گرجی، ابوالقاسم، (خرداد ۱۳۶۳)، «اسلام و محیط زیست» مجله نور علم (نشریه جدید جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)، دوره اول، شماره ۴٫ ۲۰٫ لواسانی، احمد، (۱۳۷۲)، کنفرانس بین المللی محیط زیست در ریو، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه چاپ اول. ۲۱٫ محقق داماد، مصطفی، (۱۳۶۳)، قواعد فقه، انتشارات علوم اسلامی، تهران، چاپ اول. ۲۲٫ میرحسینی، سیداحمد، (زمستان ۱۳۸۰)، «انفال و جایگاه آن در اسلام»، مجله مجتمع آموزش عالی قم، سال سوم، شماره یازدهم. منبع:مجموعه مقالات قرآن و حقوق – ش ۳
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.