جایگاه مرابطه و رباطه در فقه سیاسی

مرابطه و رباطه از عناوین مهم فقه سیاسی اسلام است و فقهای اسلام بر اساس احادیث وارده از امامان معصوم علیهم السلام روی آن تأکید فوق العاده کرده و آن را بر آحاد مسلمانان چه در زمان حضور امام و چه در زمان غیبت او به طور دایمی و مستمر مستحب مؤکد اعلام داشته اند. (۱)چنان که فقیه و محقق متأخر شیعه حاج آقا ضیاء الدین عراقی نقل می کند: برخی از فقها آن را واجب دانسته اند (۲) و این وجوب بر اساس اصل اصولیِ واجب بودن مقدمه ی واجب می باشد؛ یعنی وقتی یک چیز، تکلیف و واجب است مقدمه ی آن نیز واجب می باشد. مثلاً نماز واجب است، وضو و غسل و تیمم نیز به عنوان مقدمه ی آن واجب می شوند. حراست و دفاع از « کیان اسلام » و جامعه ی اسلامی و جان و مال و ناموس مسلمانان یک واجب شرعی است و لذا مقدمات آن نیز از جمله مرابطه و مرزداری، واجب می شود.اما علاوه بر بحث وجوب و استجاب « رباطه » مسأله دیگری نیز وجود دارد و آن تعریف دقیق رباطه و مرابطه است.شهید ثانی « مرابطه » را چنین تعریف کرده است:« اَلرباطُ هُوَ الإرصادُ فی اَطرافِ بِلادِ الإسلامِ لِلإعلامِ بِاَحوالِ المُشرکینَ عَلی تَقدیرِ هُجُومِهِم؛ (۳)رباطه عبارت است از سنگربندی و کمین گیری در اطراف کشور اسلام به منظور آگاهی و کسب اطلاع از وضعیت و احوال مشرکان که احتمال هجومشان می رود. »محقق حلّی (ره) در کتاب « شرایع الاسلام » رباطه را این گونه تعریف می کند:« اَلمُرابَطَهُ هِیَ الإرصادُ لِحِفظِ الثَغرِ؛مرابطه سنگربندی و کمین گیری مسلمانان برای پاسداری از « ثغور » است. »شهید در کتاب شرح شرایع « ثغر » و « ثغور » را این گونه معنا کرده است:« هر محلی که خوف حمله ی مشرکان از آن جا برود ثغر نامیده می شود. »کسی که وظیفه ی رباطه را بر عهده گیرد و در مرزها پاسداری دهد « مرابطه » نامیده می شود که جمع آن نیز « مرابطین » است.در ضمن، « مرابطین »، نام یک سلسله از دولت هایی است که در شمال آفریقا براساس اسلام رژیمی انقلابی را بنیان گذاری کردند. (۴)مرابطه، با نذر و عهد و همین طور با دعوت خاص امام و یا نایب او واجب می شود و مانند اعتکاف و لذا کم تر از سه روز نمی شود.
ارزش رباطهرباطه؛ یعنی پاسداری و حفاظت از مرزها و سرحدات سرزمین ها و جلوگیری از رسوخ و نفوذ بیگانگان، ارزش و اهمیت فوق العاده دارد و پیامبر گرامی اسلام و ائمه ی معصومین علیهم السلام به طور مؤکد سفارش به آن نموده اند و اجر و پاداش زیادی برای آن بیان فرموده اند. چنان که در این سخن گهربار پیامبر صل الله علیه و آله فرموده است که :« رِباطُ لَیلَهٍ فی سبیلٍ اللهِ خَیرٌ مِن صِیامِ شَهرَینِ؛ (۵)یک شب پاسداری در راه خدا ( از سر حدات اسلامی ) از دو ماه روزه بهتر است. »حفظ ثغور و مرزهای اسلامی چنان ارزش دارد که وقتی علی علیه السلام می شنود که متجاوزان شامی و مزدوران معاویه ی یاغی به فرماندهی « بسربن ارطاط » به قلمرو حکومت عدل علی تجاوز کرده و شبیخون زده اند و زینت آلات زنی اهل ذمه از یهودیان را به غارت برده اند، بالای منبر می رود و ضمن ایراد خطابه ای آتشین می فرماید اگر کسی از شدت اندوه و غم چنین مصیبتی بمیرد و سکته کند قابل مذمت و سرزنش نیست!از این سخن از این سخن امام علی علیه السلام و نیز حدیث فوق از رسول اکرم صل الله علیه و آله به خوبی درمی یابیم که حفظ سرحدات و ثغور اسلامی و نظم دادن به سیستم مرزداری و مرابطه، بر حکومت اسلامی واجب و لازم است و مردم مسلمان نیز باید در این کار مساعدت و همراهی کنند و جلو ورود و تعدی بیگانگان را با مرابطه ی خود بگیرند، هر چند رژیم حاکم یک حکومت جائر باشد.و این مطلب از حدیث « یونس » از امام رضا علیه السلام و نیز از دعای امام زین العابدین علیه السلام در صحیفه ی سجادیه، بدون هیچ ابهامی استفاده می شود.خداوند متعال در قرآن مجید ضمن نقل سرگذشت قومی که در اثر عدم حفاظت از مرزهای خود در زمره ی مردگان و اموات قرار گرفتند و سرزمینشان اشغال شد، به مسلمانان هشدار می دهد که مبادا دچار چنان سرنوشت ننگینی شوند:« أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَشْکُرُونَ‌؛ (۶)آیا آنان را که هزاران نفر بودند و از ترس مرگ از دیار و وطنشان بیرون رفتند و خداوند به آنان گفت: بمیرید و سپس زنده شان گردانید، خبر دارید ؟ به راستی که خداوند دارای فضل و بخشش نسبت به مردم است اما اکثر آنان سپاسگزاری نمی کنند. »آری، این قوم در اثر کسالت و عدم حراست از مرزهایشان دچار ذلت و زبونی شده و در واقع مردند و جزءِ اموات محسوب شدند و سپس خداوند بر آنان فضل و کرم نشان داد و به تحرک پرداخته و دوباره به اذن خداوند زنده شدند.اما زین العابدین علی بن الحسین علیه السلام در صحیفه ی سجادیه درباره ی « اهل ثغور » و مرزداران مملکت اسلامی دعایی بسیار پر مغز و محتوا دارد که در آن ضمن نیایش و مناجات با خدای بزرگ، سلامت و تقویت روحیه ی پاسداران سرحدات اسلامی را از خداوند می خواهد.با توجه به این که آن زمان حکومت درون مملکت مسلمانان با جائر بود نه امام عادل، و امام به کسانی که حتی در آن رژیم ها از مرزها حفاظت می کنند، دعا می کند، می توان استنباط کرد که حفظ مرزهای اسلامی حتی در حکومت جائران نیز بر مسلمان ضرورت دارد، زیرا مرابطه با دیگر پست های دولتی فرق می کند.از آن جا که دعای امام علیه السلام درباره ی « اهل ثغور » و مرابطین مفصل است ما در اینجا فقط به ذکر ترجمه ی آن اکتفا می کنیم، دعای ۲۷ از صحیفه سجادیه چنین آغاز می شود:« وَ کانَ مِن دُعائِهِ عَلَیهِ السّلام لأهلِ الثّغورِ: اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدِ وَ آلِهِ وَحَصِّن ثُغُورَ المُسلِمین بِعِزَّتکِ وَ … ؛پرودگارا! بر محمد و آل پاکش درود بفرست و ثغور و مرزهای مسلمانان را ( از شر و فتنه کفار و دشمنان اسلام ) به عزت و جلال خود محفوظ بدار و سپاهیان اسلام را که به حمایت و پاسداری مرزهای مملکت اسلامی همت گماشته اند به قوت و قدرت کامل خود آنان را یاری کن و عطایا و انعامشان را از خزینه جود و کرمت وافر گردان. خدایا! بر محمد و آل پاکش درود فرست، خدایا! عده ی سپاهیان سر حدات مسلمانان را زیاد و سلاح آنان را مجهز و برنده ساز و حدود و جوانب لشگر گاهشان را ( از آسیب دشمن ) حفظ کن و مستحکم فرما و دل های ایشان را نسبت به هم الفت ده و هم آهنگ گردان و خدایا تو خود مدبر کارشان باش و قوت و آذوقه ی آن ها را پی در پی، بی رنج انتظار، عطا فرما و خود به تنهایی مؤونه ی آنان را تکفل کن و به نصرت و فتح و پیروزی شان بیفزا و به صبر و شکیبایی، آنها را نیرو بخش و فکر و تدبیر دقیق به آنان عطا فرما.خدایا! بر محمد و آلش درود فرست و به مرزداران اسلام بیاموز آنچه را که نمی دانند و به آنان بینش و بصیرت بده نسبت به آنچه که بصیرت ندارند.بار خدایا! به محمد و آلش درود فرست. و هنگام برخورد با دشمن یاد ( زرق و برق و آرایش ) دنیا را از یاد آنان ببر که نیرنگ دنیا آنان را فریب ندهد.پروردگارا! از دل مرابطین و مرزداران سپاه اسلام خیالات و دوستی مال فتنه انگیز دنیا را محو و نابود گردان و بهشت برین را با نعمت هایی که وعده داده ای مانند قصرهای جاودانه و مسکن های کریمه وحوری های زیبا و جویبارهای گسترده و جاری و انواع نوشیدنی ها و درختان پوشیده از میوه در نظر آنان جلوه و آرایش ده و نصب العین ایشان کن، تا هیچ کس روی از جنگ برنتابد و هرگز خیال فرار از دشمن را به دل نیاورد.خدایا! شمشیر دشمنان مرزداران را کند ساز و چنگال های دشمن را از آنان دور گردان و میان دشمنان و اسلحه ی آنان جدایی بیانداز، از امیدها نومیدشان کن ( از هر کجا در دل امید کمک و آرزو و انتظار یاری دارند ناامیدشان گردان ) و محل آنها را با محل آذوقه شان فاصله انداز و از راه پیشرفت، آنها را حیران و سرگردان ساز و هر جا رو کنند گمراهشان گردان، و مدد و کمک همدستان و هم پیمانشان را از آنان قطع کن و عده ی آنها را رو به نقص و زوال آور، و دل هایشان را پر از خوف و بیم ( از لشکر اسلام ) گردان، و دستشان را از هر طرف کوتاه کن و زبانشان را از سخن گفتن قطع فرما و چنان مقهورشان ساز که پیروان آنان همه متفرق و فراری شوند، و پیروانشان را به واسطه ی شکست آنان به عقوبت و عذاب سخت در افکن، تا به شکست و خواری آنان دشمنان دیگر عبرت گیرند و قطع امید از پیروی کنند.خدایا! تو رَحِمِ دشمنان مرزداران اسلام را عقیم و نازا کن و چهارپایان و حیواناتشان را مقطوع النسل گردان و به آسمان اذن بارش مده و به زمین شان اجازه روییدن گیاهی نفرما، اما سرزمین های مسلمانان را به واسطه ی آن نعمت های خود، نیرومند و محفوظ و پر نعمت ساز و اموال مسلمانان را پر ثمر و با برکت گردان و به آنان از جنگ و محاربه ی کفار فراغت برای پرستش و عبادت ببخش و از دفع و طرد آن ها آسوده شان ساز تا با تو به خلوت و راز و نیاز پردازند تا در کره ی زمین هیچ کس را جز تو نپرستند و تا هیچ کس جز به درگاه احدیت تو سر و پیشانی به خاک مذلت و خواری نساید.پروردگارا! در هر ناحیه و شهر و دیاری مسلمانان را در برابر کفار و مشرکین عزت و عظمت بخش و از لطف و کرمت فرشتگان را پی در پی به یاری آنان فرست، تا آن جا که از قهر و غلبه ی مسلمانان تمام کافران درهم شکسته شوند و به قتل و اسارت در نقاط زمین گرفتار آیند، مگر آن که آن ها اقرار و اعتراف به یگانگی تو کنند و شهادت دهند که بی شک تویی آن ذات یگانه ای که خدایی جز تو نیست و تو را شریک نخواهد بود.خدایا! نعمت پیروزی مسلمانان و اسلام را در تمام نقاط جهان تعمیم ده تا همه کشورهای روی زمین از مردمان هند و دیار ترک و خزر و ملک حبش و نوبه و سودان و زنگبار و سقلابیان و دیلمیان و سایر ملل مشرک که نام و اوصافشان بر ما پوشیده و پنهان است و از ازل بر تو معلوم و آشکار می باشد، زیر پرچم توحید و اسلام در آیند ( و از شر شرک و کفر نجات یابند ).بارالها! مشرکین را به خودشان به جنگ و نزاع مشغول دار تا به اطراف و حدود یار مسلمانان دست درازی نکنند، و آنها را عوض مسلمانان به نقص و کاهش جان و مال گرفتار ساز و به واسطه ی اختلاف کلمه از تجمع و اتحاد علیه مسلمانان بازشان دار.پروردگارا! تو دل های دشمنان اهل ثغور و مسلمانان را از ایمنی و آرامش خالی کن و تن هایشان را ناتوان گردان. و قلب هایشان را از فکر و حیله و طراحی علیه مسلمانان بازدار و غافل گردان، و شخصیت ها و ارکان آنان را از مقاومت در مقابل مسلمانان، ضعیف و سست گردان و آنان را از مبارزه و جنگ با قهرمانان و شجاعان سپاه اسلام ترسان و هراسان ساز و سپاهی از فرشتگان را به دفع و هلاکت آنها برانگیز چنان که روز جنگ بدر کردی، تا آخرین افراد مشرکان و دشمنان دین را به قتل و اسارت هلاک گردانی و ریشه ی شوکت و اقتدار آنها را از بیخ و بن برکنی.پروردگارا! و در آب هایشان امراض دیگر ( میکروب ) داخل ساز و بلادشان را به بلای خسوف و زلزله ویران گردان و پیوسته به سنگباران هلاکت خراب ساز و به خشکسالی و قحطی در انداز و آذوقه ی آنها را در خشک ترین و بی گیاه ترین سرزمین و دورترین اماکن از آن ها قرار ده و حصار آن اماکن را مانع دسترسی به آذوقه شان گردان تا سپاه مهاجم دشمن با گرسنگی ممتد و مرض سخت، دچار هزیمت و شکست گردد.بارالها! هر گاه ( و هر کجا ) از قشون اسلام که اهل ملّت و شریعت هستند، مرد جنگجویی با آن کافران به جنگ برخیزد یا آن که از پیروان سنت و آیین تو مردی با عدالت و معرفت با آنها به جهاد و دفاع رو آورد به این مقصود که دین و توحید تو برتری یابد و جند و سپاه تو نیرومندتر شود و بهره ی خلق از معرفتت افزون تر گردد، تو ای خدا بر آن مرد جنگجو و مجاهد، امر جنگ را سهل و آسان گردان و کارشان را مرتب و مصالحشان را مهیا ساز و به فتح و پیروزی یاری فرما و برای او اصحاب و یارانی برگزین و به وجود پشتیبانان و یاران، او را نصرت ده و آذوقه اش را فراوان ( و تجهیزات و تسلیحاتش را از هر لحاظ کامل ) گردان و او را به شادی و سرور قلبی کمک کن و حرارت عطش شوق و شدّت میل به وصول مقصود ( دنیوی ) را در او فرو نشان و از غم و اندوه وحشت جنگ او را در پناه خودت آسوده و محفوظ بدار و با یاد اهل و اولاد، او را پریشان مگردان و برای او حسن نیّت عطا فرما ( تا از ریا و تظاهر مصون بماند ) و نیز او را برحسن عاقبت و رستگاری یاری کن، نعمت صحت و سلامت را بر او ارزانی دار و از ترس و کم دلی دورش دار و شجاعت و نترسی را بر او الهام کن، و به او مقاومت و فتح را نصیب گردان و اخلاق نیکو و حسن سیاست به او تعلیم فرما و در حکومت و قضاوت میان مردم به عدل و صواب موفقش گردان و از ریا و سمعه دورش دار و قصد و نیتش را خالص گردان و همه ی کار، فکر، ذکر و حرکت و سکونش را در راه طلب لقای خودت قرار ده، و در میدان جنگ هنگامی که سپاهش با دشمنان دین روبه رو گردید سپاه دشمن را در چشم او اندک نما و شأن و شوکتشان را در قلب او ناچیز و کوچک گردان و او را بر دشمن، غالب و قاهر و پیروز ساز و اگر سرنوشت او چنین است که عمرش ختم به سعادت و شهادت شود، این را بعد از شکست و هزیمت دشمن و بعد از أمن شدن سر حدات کشور مسلمانان نصیب او گردان.پروردگارا! هر مسلمانی که فرزند جنگجو و یا مرابطه و سرحدداری تربیت کند و با دیگران به جهاد ترغیب نماید و مجاهدان را تعظیم و تکریم کند، در این دنیا بهجت و شادی و در آن دنیا اجر و ثواب مضاعف و دو چندان به او عطا فرما.پروردگارا! هر مسلمانی که امر اسلام بر او اهمیّت داشته باشد و از تشکل و تحزب اهل شرک محزون و غمگین باشد و قصد و آهنگ جهاد و دفاع از اسلام کند اما ناتوانی جسمی و یا فقر او را مانع از این کار بشود و یا اتفاق نابهنگامی او را مانع شود، خدایا! به چنین کسی اجر و پاداش جنگجویان و مجاهدان و مرابطان را عطا فرما و او را در زمره ی شهیدان قرار بده.خدایا! بر محمد و آلش درود فرست، بهترین درودها را که تو آفریننده و اعاده دهنده ای. » (7)این دعای پر مغز و شورانگیز حضرت سجاد علیه السلام درباره ی اهل ثغور و مرزبانان کشورهای اسلامی و مجاهدان مدافع از حریم مدافع از حریم اسلام و حوزه ی آن نشانگر اهمیت فوق العاده و ارزش والای مرابطه در اسلام می باشد.
رباطه در حکومت جائربا توجه به مطالب گذشته سوالی در این جا مطرح است و آن این که حفاظت از سر حدات و مرابطه در زمانی که حاکمی جائر بر مسلمانان حکومت کند چگونه است ؟ آیا جایز است یا خیر ؟پاسخ سؤال این است که: اسلام در برابر تهاجم خارجی دستور داده که از جبهه گیری داخلی پرهیز شود و لذا اگر در حکومت جائر تهاجم خارجی کیان اسلام و اساس آن را تهدید کند، دفاع از مرزهای کشور اسلامی و جنگ با کفار مهاجم در این جهت در کنار و معیت حکومت غیر عادل داخلی بلامانع است، مشروط بر این که مرابط و مجاهد در مقام جنگ نیت و قصد دفاع از خود، دفاع از مسلمانان و دفاع از اسلام کند و نه قصد استعانت سلطان و حکومت جائر.این مطلبی است که هم احادیث آن را تأیید می کند و هم فتوای فقهای شیعه بر آن است و دعای حضرت سجاد علیه السلام نیز مؤید این مطلب می باشد. (۸)زیرا حضرت سجاد خود در زمان حاکمیّت حکام فاجر و جائر بر کشور اسلامی زندگی می کرد ولیکن در همان حال « مرابطین » و مرزداران کشور اسلامی را دعا می کند، و این به معنای تشویق مردم به دفاع از مرزهای اسلامی حتی در زمان حکومت جائر می باشد. چرا که دفاع از هستی اسلام و ناموس مسلمانان ربطی به حاکم ندارد.
پی‌نوشت‌ها:
۱٫ شرح لمعه، ج۱، ص ۲۵۶٫۲٫ شرح تبصره المتعلیمن، ج ۵-۶، ص ۴۳۶٫۳٫ شرح لمعه، ج۱، ص ۴۳۶٫۴٫ فشرده ی داستان تشکیل دولت مرابطین چنین است:در شمال آفریقا و مراکش قبیله ای به نام « بنی صنهاجه » زندگی می کردند و قبایل زیاد دیگری نیز در آن اطراف پخش بودند و تمدن و آگاهی دینی نداشتند و اکثراً مجوس و آتش پرست بودند.یکی از سران بنی صهناجه شخصی به نام « یحیی بن ابراهیم کدالی » و مسلمان بود. او در سال ۴۲۷ هجری عزم سفر حج نمود و در بازگشت از سفر حج در « قیروان » با فقیهی به نام « ابوعمران فاسی » ملاقات کرد و در مجلسش شرکت نمود و پند و موعظه فقیه یاد شده در او اثر کرد و بر جهالت قبیله و قوم خود متأسف شد و از ابو عمران فاسی خواست یکی از طلاب و شاگردان خود را همراه او بفرستد تا بنی صنهاجه را هدایت نماید و متفقه به دین کند، کسی از طلاب حاضر نشد به آن دیار برود و لذا ابوعمران فاسی نامه ای به یکی از فقهای شهر نفیس به اسم « واجاج بن زلوا » نوشت و گفت: یکی از طلاب و شاگردان خود را به میان بنی صنهاجه بفرست تا آنان را دین بیاموزد. و او یکی از شاگردان خود را به نام « عبدالله یاسین » همراه یحیی بن ابراهیم کدالی به دیار مراکش فرستاد اما آن قوم عبدالله بن یاسین را تحویل نگرفتند و با او و تعلیماتش به مخالفت برخواستند و لذا تصمیم گرفت از آن جا برود. یحیی بن ابراهیم به او پیشنهاد کرد از مردم کناره گیری کنند و به عبادت خدا بپردازند، عبدالله قبول کرد و رفتند به یکی از جزایر نزدیک و از آن جا با اطراف « رابطه » برقرار کردند و به همین خاطر معروف شدند به « مرابطین ». آوازه ی شهرتشان منطقه را گرفت و جوانان به حضورشان شتافتند و حدود هزار شاگرد پیدا کردند و تربیت نمودند و سپس عبدالله بن یاسین گفت: اکنون باید به جهاد پرداخت و حق را زنده کرد و مردم را ارشاد نمود. پس به جهاد بشتابید. آنان قیام مسلحانه کرده و قبایل را مطیع خود ساخته و شریعت اسلام را پیاده نموده و حوزه خود را گسترش دادند و … . ( فرید وجدی مصری، دائره معارف القرن العشرین، ج۴، ص ۱۷۷ ).۵٫ جامع عباسی، ص ۱۵۱٫۶٫ بقره (۲) آیه ی ۲۴۳٫۷٫ صحیفه ی سجادیه، ترجمه ی الهی قمشه ای، ص ۲۵۶٫۸٫ وسائل الشیعه، ج۱۱، ابواب جهاد العدو، باب ۶، حدیث ۲، ص ۲۰ ( حدیث یونس و محمد بن عیسی از ابوالحسن (ع) و نیز کتاب شرح تبصره المتعلمین، آقا ضیاء الدین عراقی، ج۶، ص ۴۳۲٫منبع مقاله :شکوری، ابوالفضل؛ (۱۳۷۷)، فقه سیاسی اسلام، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ دوم
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.