ملائکه

بر اساس آیات ذیل معروف است که ملائکه بال دارند وگاه دیده مى شود که برخى این فهم ظاهرى را به تصویر کشیده و صورى از ملائکه را نقاشى کرده که داراى پر هستند! امّا آیا حقیقت بال و پر داشتن فرشتگان همین است که برخى مى پندارند یا حقیقت امر چیز دیگرى است؟!قرآن مى فرماید: (الْحَمْدُ لِلّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِکَهِ رُسُلاً أُولى أَجْنِحَهٍ مَّثْنی‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ یَزیدُ فِى الْخَلْقِ ما یَشاءُ إِنَّ اللّهَ عَلی‏ کُلّ‏ِ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ) (۱۹).«سپاس خداوندى را که آفریننده آسمان ها و زمین است و فرشتگان را رسولان قرار داده است تا او امر او را پیاده کنند و آنها داراى دو و سه چهار جناح اند و هر چه بخواهد در آفرینش و [از جمله آفرینش بیشتر جناح براى فرشتگان] می‏افزاید زیرا خدا بر هر چیزى تواناست».معناى حقیقى «جناح» چیست؟ آیا وسیله اى براى صعود به بالا یا نزول به پایین است و یا وسیله انتقال از مکانى به مکان دیگر؟ در واقع موجود صاحب «جناح»، به کمک آن در جایى که مى خواهد، حضور پیدا مى کند؛ حال ممکن است آنجا پایین، بالا، شرق، غرب، این مکان و یا مکان دیگر باشد. پرنده ها که پر دارند، مى توانند به وسیله «پر» از نقطه اى به نقطه ى دیگر منتقل شوند و در حقیقت با پر خویش در مکان هاى متفاوت حضور یابند.اینکه گفته مى شود ملائکه داراى «جناح» هستند؛ یعنى، ملائکه وسیله اى دارند که به کمک آن مى توانند در جاها و مراتب گوناگون حضور یابند. به بیان دقیق تر «جناح» ملائکه، ملائکه ى دیگرى اند که در مراتب پایین تر تحت فرمان ملک برتر و بالاتر بوده و فرشته ى بالاتر توسط فرشته ى پایین تر امر و مشیت حق را محقّق مى سازد.براى مثال میکائیل (علیه السلام) جناح هایی؛ یعنى، ملائکه اى در بالاترین آسمان و در همه ى آسمان ها و حتى در زمین دارد. وقتى این فرشته ى عظیم الشأن مى خواهد کارى را در آن مراتب وجودى مختلف انجام دهد، با فرشتگانى که جناح هاى او هستند آن را انجام مى دهد؛ یعنى، آنها وسیله و فرمانبر میکائیل براى تحقق اوامر او مى باشند. با جناح زمینى اش در زمین حاضر مى شود، با جناح تجردى اش در عالم تجرد و … . اینکه گفته مى شود میکائیل با جناح زمینى اش کارى را انجام مى دهد؛ یعنى، با حضور و تجلّى او در فرشته ى زمینى اش، آن امر را پیاده مى کند و در واقع حضور جناح میکائیل، حضور خود او است؛ خواه خودش کار کند یا جناحش.براى فهم بهتر حقیقت جناح فرشتگان از فعل روح و نفس خویش با بدنمان استفاده مى کنیم. روح ما جناح ها دارد: وقتى روح شما مى خواهد در عالم مبصرات و دیدنى ها وارد شده و مثلاً از مناظر زیباى باغ یا گلستان یا بوستانى لذت ببرد، با جناح و قوه ى باصره حاضر مى شود. در این حضور زمان هم مطرح نیست و همین که روح خواست ببیند، قواى باصره به کار افتاده و این امر را براى روح محقّق مى سازد. در این جا باصره جناح روح و با آن یکى است و در عین حال روح، روح است و باصره، باصره. از این رو وقتى تصاویر زیبا را تماشا مى کنید، «شما» نگاه مى کنید. آن که نگاه مى کند و لذت مى برد و کار دیدن را انجام مى دهد آن «حقیقت شما» و «روح شما» است. روح شما با جناح باصره وسیله ى دیدن است، دراین فعل اصلاً مطرح نیست، به صورتى که وقتى از شما مى پرسند چه مى کنید، مى گویید: مى بینیم. نمى گویید با صره ام در اینجا مى بیند، باصره ام را استخدام کرده ام تا به کمک او شکل ها و مناظر را ببینم، ولى در عین حال باصره، جلوه و جناح روح در امر دیدن است.در خصوص شنیدن اصوات و آهنگ ها نیز مسأله چنین است. روح شما در این جا با جناح قوه ى سامعه حاضر مى شود و با این جناح کار مى کند. اگر روح شما بخواهد به عوالم بالا رفته و در معارف عالى سیر کند، با جناح عقل در عالم بالا و عوالم برتر حاضر مى شود و… .جناح ملائکه نیز این چنین است؛ یعنى، فرشتگان با جناح هایى که دارند، کارهایى مختلف انجام مى دهند و با اجنحه ى خود، در آن مرتبه حاضر شده و فعل و امر و مشیت حق را محقّق مى سازند. فرشته، فرشته و جناح، جناح است؛ ولى فرشته با جناح خود، افعال خویش را انجام مى دهد و توسط جناح هاى خویش در آن مرتبه حضور مى یابد.با این توضیح مختصر و در عین حال دقیق مى توان معنا و مفاد اصلى برخى از روایات را – که براى فهم من و شما حقایقى را در الفاظى خاص مطرح نموده است – درک کرد. به عنوان نمونه امیرمؤمنان (علیه السلام) مى فرماید:«و منهم الثابته فى الارضین السفلى اقدامهم و المارقه من السماء العلیا اعناقهم و الخارجه من الاقطار ارکانهم، و المناسبه لقوائم العرش اکتافهم»؛ (۲۰).«بعضى از فرشتگان پایشان در طبقات پایین زمین ثابت است و گردن هایشان از آسمان به بالا گذشته و ارکان وجودشان از اقطار جهان بیرون رفته است و کتف هاى آنان براى حفظ پایه هاى عرش خدا آماده است.»این روایت اشاره به جناح هاى فرشتگان دارد که در مراتب گوناگون عوالم هستى وجود دارند و این صنف از ملائکه، امر و مشیت خدا را از طریق آنان محقق کرده و براى انجام دادن افعال الهى در آن مراتب، با آن جناح ها حضور مى یابند.به فرموده ى حضرت على (علیه السلام) «کسى که از وصف آفریده اى مثل خود (فرشتگان) درمانده است، چگونه خداى خود را وصف خواهد کرد؟» (21) معرفت انسان درباره ى فرشتگان، محدود و مبهم است و از این رو نباید توقع داشت که با چند نکته، بتوان حتى ابعاد محدودى از حقیقت آنان را تبیین کرد و آن گاه آنها را شناخت!در پایان، اینکه گفته شده انسان اشرف مخلوقات است و حتى از فرشتگان الهى با این همه قدرت و منزلت برتر است، همه ى انسان ها را شامل نمى شود؛ بلکه انسان هاى حقیقى و کامل را در بر مى گیرد؛ همچون: رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم)، امیر مؤمنان (علیه السلام)، حضرت زهرا (علیهما السلام)، و جمیع امامان (علیهم السلام) و در مرتبه ى بعد اولیا و اوصیاى الهی. نباید با تکیه بر ظاهر این سخن گران سنگ در خیال خود، خویش را بالا ببریم و فرشتگان را پایین آوریم!! این وهم و پندار ما است، آیا مخلوقاتى مثل ما با این همه تخطّى، سرپیچى، گناه نافرمانى، بالاتر از فرشتگان الهى اند که جز تسبیح حق و فناى در او و اطاعت از امر او به چیز دیگرى مشغول نیستند؟! هرگز، تنها کسانى از این موجودات والا مرتبه برترند که به معناى واقعى و حقیقى انسان باشند، نه فقط در ظاهر و شکل و شمایل.
 
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.