پیامبر اکرم (ص) ، همه با سعادت زندگی کنیم.
ابن سعد و بیهقی از عایشه نقل کردند که گفت: زنی از انصار نزد من آمد. رختخواب رسول خدا را عبای تاخورده دید، به سرعت رفت و تشک آکنده از پشم برایم فرستاد.رسول خدا (ص) وارد شد و فرمود: ای عایشه! این چیست؟گفتم: ای رسول خدا (ص)! فلان زن انصار تشک تو را دید و این را برایم فرستاد.رسول خدا (ص) فرمود: برگردان.آن را برنگرداندم، تا این که پیامبر سه بار تکرار کرد.و فرمود: ای عایشه، آن را برگردان، به خدا قسم اگر بخواهم، خداوند کوههای طلا و نقره را برایم روانه میکند![۱]
گاهی تصور میشود که رسول خدا (ص)، دنیا و مراتب آن را رها کرده و حتی تمایلی ندارد که تشکی در خانهاش باشد که روی آن بخوابد.این نظر در اذهان نگرشی آشفته را منعکس میکند، در این صورت تصور میکند که دین برای کسی که به آن ایمان بیاورد و به دور از دایره سختی، مشقت، فقر و محرومیت زندگی کند..در صورتی که این درک مخالف با واقعیت رسالتی است که هدف آن نجات انسان از تاریکیهای جهل، عقب ماندگی و راههای انحطاط است تا با کرامت، آزادی و سعادتمند زندگی کند..خواننده گرامی، نظرشما چیست؟ دوباره به موضوع برمیگردیم تا دقت نظر بیشتری در این تصویر داشته باشیم و با دقت، نظریههای آن را موشکافی کنیم، شاید منظور رسول خدا را در این موضوع درک کنیم.آری! باید همه ما با دقت نگاه کنیم.
نتیجهای که همه بر آن اتفاق نظر داریم این است که رسول خدا (ص) از مسلمانان نمیخواست که از وسایل زندگی محروم گردند و از وسایلی که موجب راحتی آنهاست، دوری کنند، منظور از قضیه (برگرداندن تشک) این است که اگر روزی بر حقیقت مسلمانان مطلع گردیم ممکن است از آن آگاهی بیابیم.
بر ما معلوم است که نشانههای جامعه اسلامی در آن دوران، تنگناهای اقتصادی فراوان با شرایطی ویژه بود که مسلمانان میگذراندند که اینجا مجال ذکر آن نیست.بسیاری از مردم این گونه برداشت میکردند که گویی آنها سر بر زمین مینهادند و آسمان لحاف آنها بود!پس آیا عاقلانه است که رسول خدا (ص) در حالی که سمبل، پیشوا و الگوست به خود اجازه دهد که روی بستر گرم و نرم بخوابد، و یاران و پیروانش بستری نداشته باشند؟! جواب آن در عدم مدارای پیامبر با عایشه در باقی ماندن تشک جدید در خانهاش آشکار میشود.
با وجود اینکه عایشه آن را دوست داشت و از کار پیامبر بسیار تعجب کرد، هر چه عایشه کوشید خود را از فرمان پیامبر در ارجاع تشک به فراموشی بزند، پیامبر با تأکید بر آن امر با یک بار یا دو بار یا سه بار پافشاری بر ارجاع، آن را برگرداند.این عمل توجه ما را به این نکته فرا میخواند که تلاش ما زیاد برای دنیا نباشد و خود را از اطرافیان جدا نکنیم، اگر چه نمونه آن تشک باشد.باید عنایت داشته باشیم که رسول خدا (ص) تسلیم زندگی سخت نشد به دلیل اینکه فقر و محرومیت از هر طرف امت او را احاطه میکرد بدون تشک روی عبای خود میخوابید. پیامبر با اراده خود این زندگی را برگزید، بر خود سخت میگرفت و در امت خود ذوب میشد، کار او خیر رساندن به امت بود تا سعادتمندانه زندگی کنند.
این امکان برای پیامبر وجود داشت همانطوری که به راستی فرمود: به خدا سوگند اگر بخواهم، خداوند کوههای طلا و نقره را برایم میآورد.مشخص است که درخواست استفاده از تشک از خود خواهیهاست، زیرا خاستگاه گروه اندکی از امت و انحطاط آن است به دلیل اینکه زمینهای برای رشد خود خواهیها در شخصیت خود ایجاد نکنیم باید برای مسلمانان هر جا باشند تلاش کنیم و زمینههای شکل گیری کارهای خیر را در میان آنها ایجاد کنیم.این توجه ضمانتی برای امت است تا با سعادت زندگی کند هر چند بحرانها و مشکلات پیش رویش باشد.
پی نوشت ها
[۱] سیوطی، الخصائص الکبری، ۲ / ۱۹۵.
برگرفته از کتاب “یکصد تصویر درخشان از زندگانی حضرت رسول اکرم (ص)” نوشته ی طالب خان ترجمه ی ارسلان ایلکااختصاصی مجمع جهانی شیعه شناسی