در این مقاله، اظهارات دکتر حسینعلی نوذری در نشست تخصصی تاریخ شفاهی در اصفهان را با هم مطالعه میکنیم. در طول جنگ و بعد از آن، به ویژه پس از جنگ خلیج فارس ـ از ۱۳۷۰ به بعد ـ با موج عظیمی از مهاجران عراقی مواجه هستیم که قبل از انقلاب در سالهای ۴۶ ـ ۴۵ تا ۵۳ ـ ۵۲ نیز یک موج تدریجی داشته است. با توجه به اینکه مناسبات و خویشی های فرهنگی نزدیکی که میان ما و افغانها و عراقیها وجود دارد، آیا مصاحبهای با اینها شده است؟ تاریخ شفاهی که از نسل پدربزرگها و مادربزرگها به پدران و فرزندان منتقل میشود،و نیز زنان روستایی به ویژه اقوام موسوم به ایلات و عشایر و مرزنشینها، میتواند در دستور کار مورخان شفاهی قرار گیرد. تاریخ شفاهی یک هنگ یا گردان زرهی و توپخانه ارتش آمریکا در جنگ جهانی دوم ثبت شده است؛ زیرا وقتی آمریکا وارد جنگ میشود بلافاصله «فرانکین روزولت» (1) طی بخشنامهای از تمام نظامیها، ادارات، نهادها، بخشها و شعبات تاریخ نظام کشوری و لشکری و تمام کسانی که با فضای جنگ در ارتباط هستند، میخواهد که دیدهها، شنیدهها و یافتههای خودشان را در ارتباط با جنگ بنویسند. در مرحله دیگر در آمریکا با بیانیهای، بر تدوین تاریخ شفاهی شرایط اقتصادی، بحرانهای اجتماعی، سیاسی و … تأکید شد. البته یک بخش از این کارها در ایران، توسط بعضی ازمقامات انجام میگیرد؛ مثل عبور از بحران که آقای هاشمی رفسنجانی تهیه کردهاند. این امور میتواند گوشهای از تاریخ پنهان گذشته را روشن کند و از لابهلای این مطالب، مسائل قابل تأملی را میتوان دریافت؛ مثلاً در کتاب «عبور از بحران» به مطلب جالبی بر میخوریم. ایشان میگوید: «به من اطلاع دادند که یک هواپیمای حامل اسلحه در تبریز پیاده شده که مال اسرائیلیهاست و ما گفتیم که آن را نمیخواهیم.» وقتی این مطلب را تحلیل و آنالیز کنیم به این نتیجه میرسیم که چگونه ممکن است در شرایط جنگی یک هواپیمای نظامی از یک کشوری که دشمن سرسخت ماست و بیشتر از عراق با ما خصومت و کینه دارد،وارد مرز کشور بشود و در فرودگاه بنشیند. وظیفه مورخ و تحلیلگر آن است که از لابهلای این گفتههای ظریف و صریح واقعیتها را دریابد؛ زیرا آقای هاشمی رفسنجانی نمیتواند بسیاری از مسائل را مطرح کند و اصولاً طرح آنها نمیتواند در جهت منافع عمومی باشد. ولی این اشاره کوتاه نوعی اطلاعرسانی و حداقل، اشارهای در مورد یک واقعه است و ایشان در خاطرات روزانه خودش نمیتواند به سادگی از آن بگذرد. بسیاری مطالب گروهها، سازمانها و جریانهای متعددی که در عرصههای مختلف اقتصاد، فرهنگ و سیاست کار کردهاند، میتواند موضوع تحقیق قرار بگیرد. مهاجران ایرانی که در خارج از کشور هستند نیز منبع تحقیق مناسبی هستند. در سال1378 یا ۷۹، آقای دکتر عبدالمعبود انصاری از جامعهشناسان قدیمی ایران و آقای دکتر حسین ادیبی از استادان بنام، مقالهای را در مورد «جایگاه فرهنگی ایرانیان در آمریکا» ترجمه کردند که بخش اعظم ایرانیانی که در آمریکا به سر میبرند، از اقشار تحصیل کرده هستند و درآمدی بالای ۵۰ هزار دلار در ماه دارند و در مراکز و نهادها وسازمانهای بسیار حساس حضور دارند. دو نفر از فامیلهای بسیار نزدیک بنده در «ناسا» هستند و مادرشان میگفت که یکی از آنها از سه رئیسجمهور آمریکا تقدیرنامه دارد. من با چشم خودم دیدم که از کلینتون، فورد و کارتر برای پرتاب موشکها تقدیرنامه دارند. جمع آوری خاطرات مهاجرین ایرانی، فیلمسازان، کارگردانها، محققان و نویسندگان و علمای سیاسی بسیار مهم است. مثلاً آقای دکتر عباس میلانی، رئیس دپارتمان علوم سیاسی دانشگاه برکلی، که مدتی هم در دانشگاه کالیفرنیا بوده است در سال ۶۲ از دانشکده حقوق علوم سیاسی دانشگاه ایران اخراج میشود و پس از ششماه به عنوان رئیس دپارتمان قبول میشود و شما با کارهای ایشان آشنا هستید… یکی از کارهای مهم مورخان شفاهی تحقیق درباره همین نیروهاست. درباره نیروهای چپ که خارج از کشور هستند(۲) … تاریخ شفاهی باید از یک پروژه فردی خارج و به پروژه جمعی و آکادمیک و تحقیقات علمی تبدیل شود. این اقدام دانشگاه اصفهان یک گام بسیار مهم و اساسی در جامعه ماست. در اموری که کمتر مورد توجه قرار میگیرد. و کاری که سال گذشته انجام شد، اولاً جایگاه تاریخ شفاهی و کارهایی که انجام شده است و زمینههای آن را نشان داد؛ ثانیاً میتواند زمینه مناسبی برای کارهای بلندمدت آینده باشد.هر کار بزرگ و با ارزشی از همین حرکتهای ابتدایی شروع میشود و اگر ما برای آن اهمیت قائل شویم میتواند زمینه گامهای بزرگ بعدی شود. مطالبی که دوستان اینجا ارائه میکنند میتوانند عنوان پروژههای تحقیقاتی شود. در بحث تعاریف، کاربستها، نظریهها، قواعد و راهکارها ـیعنی مقدمات تاریخ شفاهی ـ میتواندکارهای اساسی صورت گیرد. پس از آن میتوان به جوانب فرعی عنوانها پرداخت از جمله اینکه منابع مالی یک پروژه Oral history از کجا باید تأمین شود؟ در شرایطی که سازمان تبلیغات اسلامی و سازمان اسناد انقلاب اسلامی با این تشکیلات عریض و طویل وجود دارد، دانشگاه و یا چند گروه NGO (3) از کمترین امکانات محروم هستند. مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران که از سال ۵۷ به وجودآمد در فصلنامهای که درباره تاریخ معاصر است و مسئول آن آقای مرتضی رسولیپور است با زندهها و مردهها (مانند ملکهتوران، ملکه عصمتالملوک، منوچهر صانعی و ….) مصاحبه کرده است، در حالی که مؤسسه ما حتی امکان تهیه ضبط و نوار و … را ندارد. پس مسئله تأمین نیرو (استخدام کارمندان)، مکان و تجهیزات تاریخ شفاهی بسیار مهم است. مرحله بعد پردازش اطلاعات جمعآوری شده است. بعضی از اطلاعات که جمعآوری میکنیم به پژوهش وسیع و گستردهتری نیاز دارد. مسئله بسیار مهم دیگری که باید مورد توجه جدی قرار بگیرد و از نکات بسیار ظریف است اینکه اگر با کسی مصاحبه کردیم تا چه میزانی اجازه اصلاح و حذف و اضافه داریم و با چه فاصله زمانی ( در چه سالی) میتوانیم آن را منتشر کنیم؟ ممکن است شرط کند و ۲، ۱۰ یا ۲۰ سال بعد یا پس از مرگ خودش اجازه انتشار بدهد. این مسائل حقوقی باید به صورت قراردادهایی بین مصاحبهشونده، مصاحبهگر و مؤسسه تاریخ شفاهی تدوین شود.مرحله بعد، شیوه انجام و هدایت مصاحبه است.انجام هر مصاحبه به مقدماتی نیازمند است. مؤسسه باید موضوع مصاحبه را با کمک افراد صاحبنظر و با تجربه، اولویتبندی کند و راههای مناسب انجام مصاحبه را مطالعه نماید و در اختیار فرد یا افرادی که میخواهند مصاحبهکنند قرار دهد. سؤالات مصاحبه (از سؤالات ابتدایی و ساده گرفته تا سؤالات اساسی و مهم) باید دقیق و حساب شده باشد. بسیاری از سؤالات ابتدایی در هنگام پردازش توسط مصاحبه شونده میتواند ناقل مفاهیم و اطلاعات بسیار مهمی باشد. نکته اساسی در جریان مصاحبه این است که مصاحبهگر باید گوش شنوا داشته باشد، بردبار و صبور باشد و امکان بیشتری را به مصاحبه شونده بدهد تا او مطالب خود را بیان کند. و بداندکه در جریان سکوت او مصاحبه شونده، ذوق و شوق بیشتری برای گفتن میباید؛ زیر از نظر روانی، احساس میکند مطالب او واجد اهمیت است که قطع نمیشود. هرگونه گسست و فاصله در جریان مصاحبه یا سخنرانی در اصطلاح روانکاوی، ضعف، سستی، بیمورد بودن و نامناسب بودن مطالب را در ذهن مصاحبه شونده و گوینده متبادر میکند و موجب اختلال و از دست رفتن مطلب میشود. اما در سکوت یکهتازی میکند و به موجب «الکلام یجرّ الکلام» (4) بحثهای متعدد را مطرح میکند. مصاحبه شونده باید مفاهیم مهم را یادداشت کند و با مهارت بتواند مصاحبه را جمع و جور کند و به آن خاتمه بدهد.زمان و مکان مصاحبه بسیار مهم است. حال و هوای مصاحبه، نباید شرایط بازجویی را تداعی کند و تفسیر گرایانه نباشد، یک رابطه آزاد و حداکثر به مدت دو ساعت باشد. تاریخ شفاهی تا چه اندازه میتواند به عنوان منبع مورد استفاده قرار بگیرد؟ آیا شواهد تاریخی پس از چاپ و انتشار میتواند برای نگارش تاریخهای دیگر مورد استفاده واقع شود؟ استفاده از نوار ویدئویی و ضبط صوت در تاریخ شفاهی تا چه میزان میتواند مفید باشد؟ آیا ضبط ویدئویی با توجه به وجود پروژکتور، نور و سایر عوارض بیرونی، مقداری از دامنه اعتبار مصاحبه نمیکاهد؟ بسیاری از مصاحبههای ویدئویی که انجام شده است، این فرضیه را تأیید نمیکند (یعنی این امور به اعتبار مصاحبه لطمه نمیزند) مسئله دیگر نگهداری و حفظ تاریخ شفاهی در بایگانیها و کتابخانههاست که نیازمند یک مدیریت قوی و کارآمد برای برنامهریزی حفظ نوار، عکس، فیلم و … است. نوع بایگانی، جنس قفسهها، کاورهای نوارها، میزان رطوبت، نور و … مسائل فنی نگهداری این فرآوردههای بسیار مهم است. بخشی از تاریخ شفاهی جنبه وقفی و اهدایی دارد. همانطور که بخشی از اسناد سازمان میراث فرهنگی و کتابخانهها و اسناد و مدارک موارد اهدایی است که فلان نویسنده یا استاد دانشگاه اهدا کردهاند؛ مثلاً آقای اسماعیل رضوانی،کتابخانه شخصی و تمام دستنوشتهها و نوار و … خودشان را به کتابخانه مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران اهدا کرده است و در آنجا بخشی به بایگانی آن اختصاص داده شده است. در مدیریت حفاظت از تاریخ شفاهی نیز باید شرایطی فراهم شود تا دیگران اسنادی را هدیه کنند که این به سیستم تبلیغاتی مناسب نیاز دارد. موضوع دیگر آموزش تاریخ شفاهی است. این آموزش را از کدام مقطع تحصیلی (ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان) شروع کنیم؟ در برخی از سایتها، راههای آموزش تاریخ در دبیرستانها وجود دارد. شیوه آموزش این است که افراد را به محل وقوع حادثه میبرند و درباره آن حادثه صحبت میکنند و اشخاص، نهادها و ارگانهایی را که در آن واقعه نقش داشتهاند، معرفی میکنند؛ مثلاً در تاریخ ایران، بچهها را به آبادان، خرمشهر و … ببرند و خانواده و بستگان و دوستان همان رزمندهای که خودش را زیر تانک انداخته بود (شهید حسین فهمیده) و کسانی که او را میشناختند مثل هم کلاسیها، مدیر و معلمهای مدرسه و … بیایند و مطالبی را در مورد او بیان کنند. این یک فرایند آموزشی همراه بادرس است. برای دورههای لیسانس، فوق لیسانس و دکتری نیز میتوان تاریخ شفاهی را براساس نکات تربیتی و آموزشی طراحی کرد. پس عرصه تاریخ شفاهی یک عرصه آکادمیک و علمی است. البته یک حوزه انحصارگرایانه و محدود نیست که دیگران نتوانند وارد آن شوند ولی ارجح آن ا ست که از افرادی که در حوزههای آکادمیک و علمی کار کردهاند، استفاده شود تا کار قویتر و نتیجه بهتری به دست آید. زمان زیادی به طول میانجامد تا یک دانشآموز یا یک فرد عادی که روششناسی، تاریخنگاری و فلسفه و تاریخ را خوانده است به راحتی مسائل مربوط به زوایای پنهان و دور اقصی نقاط جهان را به درستی تحلیل کند و با آموزشهای لازم به راحتی میتواند موضوعات، مطالب و مصالح تاریخ شفاهی را نیز تحلیل کند. پس تاریخ شفاهی میتواند گامی در جهت فربهشدن پیکره تاریخ باشد. نکته آخر در مورد تاریخ شفاهی این است که عرصه تاریخ شفاهی، اغلب مصاحبههایی است که در خانواده یا جامعه انجام میشود و میتواند حوزههای فراموش شده فرهنگی و تاریخی جامعه را برای نسل حاضر یادآوری کند. در هر مصاحبه خانوادگی دو یا سه نسل که حاضر هستند، با مرور بر وقایعی که بر خانواده تأثیر گذاشته است، میتوانند از پارامترهای فرهنگی و بسترهای آموزشی و تربیتی خانواده آگاه شوند و به نقاط ضعف و قوت آن پی ببرند. پس تاریخ شفاهی کاربرد درمانی هم دارد. نسلهای گذشته با انتقال تجربیات خود به نسلهای حاضر، موجب میشوند که بسیاری از ضعفهای آنان توسط نسل جدید ترمیم شود. نقبزدن به عقدههای روانی و کمپلکسهایی که مطرح بوده است یکی از دغدغههای اساسی که در طول تاریخ نسلهای ما را آزار میدهد، مسئله مسکن است. داشتن مسکن و سرپناه برای جامعه ما بسیار مهم است تا جایی که داشتن زمین را به معنای ریشهدار بودن و داشتن مسکن را به معنی ریشه در خاک داشتن دانستهاند و کسی که مسکن ندارد پا در هواست. برای رفع این نقیصه و از بین بردن این گره، مسئله عجیب زمینخواری سر بر میآورد و یک حرکت افراطی پدید میآید. با ردیابی ریشه این کمپلکس روانی در تاریخ شفاهی میتوان به منشأ زمینخواری پیبرد. ارائه کارهای تاریخ شفاهی در نمایشگاهها، موزهها، صدا و سیما، تئاتر، موسیقی و فیلم (نمونه آن فیلم پدرخوانده و بسیاری از فیلمهای تاریخی است) بسیار باارزش و مفید است.
پی نوشت ها :
۱٫ Franklin Roossevelt 1882 ـ ۱۹۴۵ سیو یکمین رئیسجمهور آمریکا (۱۹۳۳ ـ ۱۹۴۵) ۲٫ یکی از آثار فارسی ایشان (معمای هویدا) است که در سال ۱۳۸۰ توسط نشر اختران چاپ شده است. ۳٫ Non goverment organization تشکیلات غیردولتی. ۴٫ ضربالمثلی مشهورا ست: حرف، حرف میآورد. هر سخن جدیدی باب جدیدی را میگشاید.
منبع:www.dowran.ir ادامه دارد…