پیامبر اکرم (ص) ،حصار رسالت
هنگامی که رسول خدا (ص) از غزوه خیبر بازگشت، اسامه بن زید را با گروهی از اسب سواران به یکی از روستاهای یهودی نشین در ناحیه فدک فرستاد تا آنها را به اسلام فراخواند. یکی از مردان یهودی به نام «مرداس بن نهیک فدکی» وقتی سپاه رسول خدا (ص) را دید، خانواده و اموال خود را در ناحیه جبل گرد آورد و شروع کرد به گفتن: اشهد ان لا اله الله وأن محمدا رسول الله.
گذر اسامه به او افتاد و با نیزه او را به قتل رساند، وقتی به نزد رسول خدا (ص) مراجعت کرد جریان را به اطلاع پیامبر رسانید.رسول خدا (ص) فرمود: آیا مردی را که شهادتین را بر زبان آورد، به قتل رساندی؟!
گفت: ای رسول خدا (ص)! او به خاطر حفظ جان خود به شهادتین پناه برد.فرمود: نه پرده را از روی قلبش شکافتی، نه آنچه را که بر زبان گفت پذیرفتی، و نه آنچه در وجودش بود دانستی.اسامه بعد از آن سوگند خورد کسی را که شهادتین را بر زبان جاری سازد به قتل نرساند.[۱]
قبل از هر چیز باید بدانیم که کلمه «لا اله الا الله، محمد رسول الله»، دژ محکم و تسخیر ناپذیر رسالت است که انسان، شخصیت، کرامت، عزت و زندگی خود را با پناه بردن به آن حفظ میکند.انسان به مجرد اینکه این کلمه مقدس را بگوید درهای این دژ بزرگ بهروی او باز میشود و به جرگه مسلمانان میپیوندد و با او از نظر حقوق و واجبات، همانند دیگر مسلمانان رفتار خواهد شد.
از برخورد رسول خدا (ص) با اسامه متوجه میشویم که یکی از الویتهای رسالت این است که هر مسلمانی بداند جان بشریت در سایه اسلام محترم است، بزرگ نمایی یا کوچک شمردن آن جایز نیست. به همین دلیل در جامعه اسلامی امنیت و ثبات برقرار است و همه افراد جامعه احساس آرامش و امنیت میکنند و به کار و تولید میپردازند.جامعهای که در آن فعالیتهای تعرضانه، بیاحترامیکردن به حقوق دیگران و قتل جریان دارد بیشک هرگز حتی یک لحظه زندگی شادمانه و سعادتمند را در آن جامعه نمییابی، بلکه آن جامعه را همیشه در حال نا آرامی میبینی بی آنکه راه گریزی از مشکلات و بحرانها در آن بیابی.
حرمت خون انسان در دین اسلام، بالاترین حرمتهاست و قانون معتبرترین و محکمترین دژ محافظت و نگهداری از آن است تا در این میان به ناحق پایمال نگردد.پیامبر از عملکرد اسامه نسبت بهمرداس غافل نشد و با وجود اینکه مسلمانان در آن زمان با شرایط خاص زندگی میکردند، بهطوری که از میدان خیبر خلاص شده و وارد میادین دیگر گردیدند در مقابل عملکرد اسامه با شدت با او برخورد کرد و در آن لحظه به او تأکید کرد که انسان در چنین حالاتی نباید به تصورات و گمان خود عمل کند و از دایره صواب خارج شود لذا بر انسان لازم است در چنین زمانی مرتکب گناه و خطا نشود.
این موضوع به این نکته اشاره دارد که رابطه مسلمانان با یکدیگر بر پایه حقایق استوار باشد نه بر پایه ظن و گمان؛ زیرا ظن و گمان، انسان را از حق بی نیاز نمیکند.
پی نوشت ها
[۱] قمی، تفسیر، ۱ / ۱۴۹ – ۱۴۸.
برگرفته از کتاب “یکصد تصویر درخشان از زندگانی حضرت رسول اکرم (ص)” نوشته ی طالب خان ترجمه ی ارسلان ایلکااختصاصی مجمع جهانی شیعه شناسی