اثبات عصمت اهل بیت(علیه السلام) در حدیث ثقلین

اشاره:

حدیث ثقلین حدیثی مشهور و متواتر از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) درباره جایگاه قرآن کریم و اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) در دین اسلام پس از آن حضرت. بر اساس این حدیث، پس از درگذشت پیامبر (صلی الله علیه و آله)، برای هدایت باید به قرآن و اهل بیت تمسک جست و این دو، همواره در کنار یکدیگرند. صحّت انتساب این حدیث به پیامبر(صلی الله علیه و آله) را همه مسلمانان، شیعه و سنی، پذیرفته و حدیث را در کتاب‌های حدیثی خود آورده‌اند. شیعیان با تکیه بر این حدیث، معتقد به لزوم امامت و عصمت امامان(علیه السلام) و نیز دوام امامت در همه زمان‌ها هستند.

از جمله امورى که به وضوح از حدیث شریف استفاده مى شود، عصمت و حجیت اقوال و افعال اهل بیت(علیه السلام)، و به تعبیر دیگر، حجیت سنّتِ اهل بیت(علیه السلام) است، که این مطلب را از چند موضع حدیث مى توان اثبات کرد:

۱. اقتران اهل بیت به کتاب خدا؛ آن کتابى که به نصّ قرآن هرگز در او باطل راه نخواهد داشت. پرواضح است که صدور هر مخالفتى با قرآن . چه از روى عمد یا سهو یا غفلت . افتراق و جدایى از قرآن به حساب مى آید، اگر چه عنوان معصیت بر آن صادق نباشد، همانند مخالفت هایى که با سهو یا غفلت و نسیان همراه باشد.

استاد توفیق ابوعلم، نویسنده مصرى مى گوید:

«انّ النبىّ(صلى الله علیه وآله) قرنهم بکتاب الله العزیز الّذی (لایأتیه الباطل من بین یدیه ولا من خلفه) فلا یفترق احدهما عن الآخر، ومن الطبیعى انّ صدور ایّه مخالفه لأحکام الدین تعدّ افتراقاً عن الکتاب العزیز. وقد صرّح النبىّ(صلى الله علیه وآله) بعدم افتراقهما حتى یردا علىّ الحوض، فدلالته على العصمه ظاهره جلیّه. وقد کرّر النبىّ(صلى الله علیه وآله) هذا الحدیث فی مواقف کثیره؛ لأنّه یهدف إلى صیانه الأمه والمحافظه على استقامتها و عدم انحرافها فی المجالات العقائدیه وغیرها…»؛ «پیامبر(صلى الله علیه وآله) اهل بیت خود را به کتاب عزیز خداوند مقرون ساخته است، کتابى که هرگز در او باطل نفوذ نخواهد کرد و هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد. واضح است که صدور هر نوع مخالفت با احکام دین افتراق و جدایى از قرآن محسوب مى گردد، در حالى که پیامبر(صلى الله علیه وآله)خبر از عدم جدایى این دو داده است. از همین رو، حدیث دلالتى ظاهر و آشکار بر عصمت اهل بیت دارد. و پیامبر(صلى الله علیه وآله) که این حدیث را در مواقف بسیارى ذکر کرده در پى این هدف است که امّت خود را صیانت کرده و آنان را سفارش به استقامت بر تمسک به این دو نموده، تا در امور مختلف . اعم از اعتقادات و فروع . به ضلالت و گمراهى گرفتار نشوند…».(۱)

۲. در روایت مسلم بن حجاج و دیگران آمده است که پیامبر قبل از سفارش به کتاب و عترت فرمود:

«إنّما أنا بشر یوشک أن یأتى رسول ربّى فأجیب». این مقدمه دلالت دارد بر این که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در صدد است تا براى بعد از خود مرجعى دینى معیّن کند، که عهده دار وظایف او تا روز قیامت گردد. مى دانیم که جانشین پیامبر(صلى الله علیه وآله)در اداىِ وظایف، همانند خود حضرت باید از عصمت برخوردار باشد.

۳. پیامبر(صلى الله علیه وآله) طبق حدیث مسلم، قرآن را این گونه توصیف مى کند:

در آن هدایت و نور است و آن به مثابه ریسمانى است که هر کس به آن چنگ زند بر هدایت واقعى است و هر کس که آن را رها سازد بر ضلالت است. همین حکم براى عترتى است که مقرون به کتاب خدا و عِدل آن شده است.

۴. طبق روایت احمد بن حنبل، حضرت فرمود:

«لن یفترقا حتّى یردا علىّ الحوض» تعبیر به «لن» تصریح به جدا نشدن قرآن و عترت از یکدیگر تا روز قیامت دارد. و عدم افتراق کنایه از مخالفت نکردن . ولو سهوى . عترت با هیچ یک از تعلیمات قرآن است و این معنا تنها با عصمت اهل بیت(علیه السلام) تناسب دارد. و اگر قرار باشد اهل بیت خطاکار باشند، قطعاً از قرآن جدا شده اند؛ زیرا در قرآن هیچ گونه خطا و سهوى وجود ندارد.

۵. در برخى از روایات ثقلین، درباره قرآن مى خوانیم:

«حبل ممدود من السماء الى الارض»؛ «قرآن ریسمانى کشیده شده  از آسمان به سوى زمین است.» آسمان محلّ نزول رحمت است. از همین رو امر شده که دست ها را هنگام دعا به سوى آسمان بالا بریم. قرآن مانند ریسمان و حلقه وصلى بین خدا و بندگان است، هرکس به آن تمسک کند به طور حتم از سرچشمه زلال معارف الهى بهره مند شده است. عترت پیامبر(صلى الله علیه وآله)نیز این طور است. هر کس به آنان اقتدا کرده و از آنان اطاعت کند به منبع فیض و کمال مطلق رسیده و به سعادت دنیا و آخرت واصل شده است و این مستلزم عصمت اهل بیت، همانند قرآن است.

۶. در روایت ترمذى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شده:

«فانظروا بم تخلّفو نى فیهما»؛ «نظر و تأمل کنید که چگونه حقّ مرا در مورد این دو جانشین مراعات خواهید کرد.» این تعبیر به تنهایى دلالت بر لزومِ اطاعت آن دو به طور مطلق دارد و لذا با عصمت سازگار است.

۷. در غالب روایات آمده است:

«ما إن أخذتم بهما لن تضلّوا» که با «لن» به کار رفته است؛ یعنى با تمسک به کتاب و عترت . که هرگز از یکدیگر جدا پذیر نیستند . هرگز گمراه نخواهید شد و این، تنها با عصمت سازگارى دارد؛ زیرا مخالفت با واقع نیز نوعى ضلالت و گمراهى است و هر که معصوم نباشد این احتمال در حقّ او صادق است. در نتیجه لازم مى آید که تبعیّت کننده از اهل بیت(علیه السلام) ایمن از ضلالت به طور مطلق نباشد، در حالى که این معنا مخالف با ظاهر بلکه نصّ و صریح حدیث ثقلین است.

مقصود از تمسک و اخذ به کتاب و عترت، مجرّد دوست داشتن آن دو و احسان و اکرام و احترام به آن ها و اداى حقوق واجب و مستحب آن دو نیست؛ همان گونه که از کلام برخى از اشخاص . که عادتشان وارونه جلوه دادن حقایق است، همانند ابن حجر مکى . استفاده مى شود؛ زیرا به طور حتم این معنا خلاف ظاهر بلکه نصّ روایات است.

۸. در برخى از روایات ثقلین مى خوانیم که پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود:

«فلا تقدّموهما فتهلکوا»؛ «بر این دو پیشى نگیرید که هلاک خواهید شد.» این تعبیر نیز به نوبه خود دلالت بر عصمت کتاب و عترت دارد.(۲)

پی نوشت:

۱. اهل البیت . فاطمه الزهراء، ص ۷۵.

۲. على اصغر رضوانى، امام شناسى و پاسخ به شبهات(۲)، ص ۳۳۰.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.