تحلیل انتقادی دیدگاه تراجمنگاران درباره نسب و آثار محدّث جزایری
تحلیل انتقادی دیدگاه تراجمنگاران درباره نسب و آثار محدّث جزایری
چکیده
محدّث جزایری (۱۰۵۰ـ۱۱۱۲ق) از دانشمندان برجسته شیعه، دارای آثار بسیاری است. به همین جهت از دیرباز گزارش شرح حال و معرفی آثار وی مورد اهتمام تراجمنویسان و محققان بوده است. با این همه، در خصوص نسبنامه و برخی نوشتههای وی کاستیها و اشتباههایی رخ داده است. تصحیح شجرهنامه محدّث جزایری، رد اشتباه منتسب نبودن برخی از تألیفهای محدّث جزایری به وی، اصلاح اشتباه محدّث جزایری در معرفی کتاب غرائب الأخبار خویش با عنوان نوادر الأخبار، و اثبات تقدم نگارش انوار نعمانیه بر غایه المرام از جمله نتایج پژوهش حاضر است. همچنین نادرستی سخن آقابزرگ تهرانی در معرفی حاشیه مغنی اللبیب با عنوان الغناء و سخن محسن امین عاملی در معرفی کتاب النور المبین فی قصص الانبیاء و المرسلین جزایری با عنوان قصص الانبیاء، اثبات و انتساب کتابهای تحفه الاسرار، انیس الوحید و کنز الطالب و وسیله الراغب به محدّث جزایری رد شده است.
کلیدواژهها
کلیدواژهها: سید نعمتالله جزایری؛ محدّث جزایری؛ تراجم؛ اخباریان؛ نسب
اصل مقاله
مقدمه
محدّث جزایری یکی از اعلام شیعه در قرن یازده و دوازده هجری قمری است. وی از شاگردان خاص علامه مجلسی است که در تنظیم بحار الانوار و حتی شرح برخی احادیث آن نقش ویژهای داشته است (نعمتالله جزایری، ۱۴۰۸: ۲/۷۵). وی بیشتر حیات علمی خود را در نگارش و شرح کتب حدیثی و تفسیر قرآن صرف کرده و دهها اثر از خود بر جا نهاده است. به همین جهت، از دیرباز تا کنون گزارش شرح حال و تألیفهای وی مورد اهتمام تراجمنویسان و محققان بوده است. خود وی نیز در خاتمه کتاب انوار نعمانیه شرح حالی مختصر از خود و برخی از آثارش تا سال ۱۰۸۹ق را ارائه کرده است. بعد از وی، یوسف بحرانی در لؤلؤه البحرین، سید عبدالله جزایری در تذکره شوشتر، نوادهاش سید میر عبداللطیف در تحفه العالم، آقابزرگ تهرانی در الذریعه، محسن امین در اعیان الشیعه و دیگر تراجمنویسان گزارش شرح حال و آثار وی را آوردهاند (جهت مشاهده فهرستی از این منابع نک.: زادهوش، ۱۳۸۲: ۴۸-۵۱). اخیراً نیز سید محمد جزایری در کتاب نابغه فقه و حدیث و سید طیب جزایری در مقدمهای که بر کتاب کشف الاسرار نوشتهاند، سعی کردهاند تصویر کاملی از شخصیت و حیات علمی این محدّث بزرگ ارائه کنند.
ضمن ارج نهادن به همه تلاشهای یادشده، باید اذعان کرد که کار آنان بدون کاستی و اشتباه نبوده است؛ از این رو پژوهش حاضر درصدد است ضمن ارائه فهرستی کامل از آثار محدّث جزایری بر اساس ترتیب موضوعی- که ارائه آن از دید آنان پنهان مانده ــ اشتباهات آثار آنان را نقد، تحلیل و بررسی کند.
چنانکه گفته شد، علاوه بر خود محدّث جزایری، شرححالنویسان و محققان گزارشهایی از شرح حال و آثار وی ارائه کردهاند؛ اما تاکنون پژوهش تحلیلی انتقادی جدی و مستقلی در این باره نوشته نشده است و این پژوهش درصدد جبران این کاستی است. بر این اساس، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که شرححالنویسان و محققان در گزارش شرح حال و آثار محدّث جزایری دچار چه اشتباههایی شدهاند؟ همچنین دو پرسش فرعی در این باره مطرح است: ۱٫ آیا شرححالنویسان و محققان نسبنامه کامل محدّث جزایری را به درستی و مطابق با واقع گزارش کردهاند؟ ۲٫ آیا شرححالنویسان و محققان در معرفی تألیفهای محدّث جزایری به لحاظ تعداد، عنوان، موضوع، وجه نامگذاری و چاپ آنها به درستی عمل کردهاند؟
در مباحث آتی ضمن ارائه گزارشی مختصر از شرح حال محدّث جزایری و ارائه فهرستی از آثار او بر طبق ترتیببندی موضوعی به همراه توضیحی مختصر درباره برخی از آنها، سؤالهای بالا را پاسخ خواهیم داد.
۲٫ زندگینامه محدّث جزایری
نعمتالله بنسید عبدالله در سال ۱۰۵۰ هجری قمری، در قریه صَباغیه- یکی از قریههای جزایر بصره- متولد شد (نعمتالله جزایری، ۱۴۳۱: ۴/۲۵۹، ۲۶۰). وی زندگی علمیاش را از پنج سالگی ابتدا در زادگاه خود، سپس در روستای کارون و دیار بنیاسد با یادگیری قرآن و برخی کتب ادبی عربی آغاز کرد (نعمتالله جزایری، ۱۴۳۱: ۴/۲۶۰). وی حدود نُه سال در شیراز به تحصیل ادامه داد (همان: ۴/۲۶۵). او در نهایت به اصفهان سفر کرد و در آنجا چهار سال در منزل علامه محمدباقر مجلسی اقامت کرد و علوم حدیث را آموخت. او همچنین در مدرسه میرزا تقی اصفهان به تدریس مشغول شد و در مجموع هشت سال را در آن شهر گذراند (نعمتالله جزایری، ۱۴۳۱: ۴/۲۶۷). وی مدتی بعد – حدود سال ۱۰۷۹ق- به درخواست اهالی شوشتر آن دیار را برای اقامت برگزید و در منزلی نزدیک به مسجد جامع شهر اسکان یافت. او در حوزه علمیهای که اهالی شوشتر تدارک دیده بودند، مشغول تدریس و تربیت طلاب علوم دینی شد و منصب شیخالاسلامی را نیز از شاه سلیمان صفوی گرفت (شوشتری، ۱۳۶۳: ۱۰۱). او سرانجام «در شب جمعه ۲۳ شوال سال ۱۱۱۲ هجری قمری، حدود دو سال بعد از وفات استادش علامه مجلسی، به هنگام بازگشت از سفر زیارتی مشهد مقدس در قریه جایدر درگذشت» (خوانساری، بیتا: ۸/۱۵۹) و در همانجا دفن شد.
۳٫ آثار محدّث جزایری
آثار محدّث جزایری به صورت پراکنده و ناقص در کتاب انوار نعمانیه و دیگر شرححالها گزارش شده است. در ادامه فهرست کامل آثار وی را بر اساس دستهبندی موضوعی ارائه میکنیم. این آثار بیانگر تبحر وی در انواع علوم اسلامی و ادبیات
عرب است. برخی از منابعی که آثار او را گزارش کردهاند از این قرارند: انوار نعمانیه (نعمتالله جزایری، ۱۴۳۱: ۴/۳۲۵)، مفتاح اللبیب (نعمتالله جزایری، مفتاح اللبیب، نسخه ش۲۰۴۴۶۵۵)، تذکره شوشتر (عبدالله جزایری، ۱۳۸۳: ۵۸)، تحفه العالم (شوشتری، ۱۳۶۳: ۱/۱۰۴)، امل الآمل (حرعاملی، ۱۳۶۲: ۲/۳۳۶)، الذریعه (آقابزرگ تهرانی، ۱۴۰۸: ۱۷/۸)، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء (افندی، ۱۴۰۱: ۵/۲۵۴)، روضات الجنات (خوانساری، بیتا: ۸/۱۵۲، ۱۵۸).
سید نعمتالله جزایری بیشتر حیات علمی خود را صرف یادگیری و تألیف کرده است. آثار وی به تفکیک موضوع به این قرار است:
آثار حدیثی: مقصود الانام فی شرح تهذیب الاحکام، غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام یا البحور الزاخره فی شرح أحادیث العتره الطاهره، کشف الأسرار فی شرح الاستبصار، حواشی الاستبصار، أنیس الوحید فى شرح کتاب التوحید (أنیس الفرید)، نور البراهین فى أخبار الساده الطاهرین، حاشیه توحید الصدوق، نورالأنوار فی شرح الصحیفه السجادیه، حاشیه الصحیفه الکامله، النکت الطریفه فی شرح ملحقات الصحیفه، الجواهر الغوالى فى شرح عوالى اللئالى (مدینه الحدیث)، قاطع اللجاج شرح على احتجاج الطبرسى، حاشیه شرح ابنأبیالحدید، حواشی نهجالبلاغه، نوادر الأخبار، ریاض الابرار فی مناقب الائمه الاطهار، الأیام النحسه الوارده فی الأحادیث و الایام السّعیده، لوامع الأنوار فی شرح عیون الاخبار، نزهه الاخوان و تحفه الخلان، الفوائد النعمانیه، حواشی کتب أربعه.
آثار در حوزه علوم ومعارف قرآنی: عقود المرجان لحواشی القرآن و حاشیه زبده البیان، النور المبین فی قصص الانبیاء و المرسلین.
آثار فقهی: شرح بر استبصار، تهذیب، عوالى اللئالى و زبده البیان، و تألیف هدیه المؤمنین و تحفه الراغبین، مسکن الشجون فی حکم الفرار من الطاعون، منبع الحیاه فی اعتبار قول المجتهدین من الاموات.
آثار ادبی ـ نحوی: الغایه القصوى، حاشیه شرح الجامی، حاشیه مغنی اللبیب عن کتب الاعاریب، مفتاح اللبیب فی شرح التهذیب، حاشیه بر العباب فی شرح اللباب، النهج الصّواب (منهاج الصواب) فی علم الاعراب، شرح نهج الصواب (منهاج الصواب)، نهج الیقین، طریق السالک فی توضیح المسالک، الفوائد، الفوائد النعمیه، مشکلات المسائل، مناهج المطالب، منهاج المبتدى.
اثری در باب وعظ: مقامات النجاه.
آثار کلامی: شرح عینیه ابنسینا، شرح عقائد الصدوق.
آثار در حوزه تراجم و رجال: حاشیه نقد الرجال، حاشیه أمل الآمل فی علماء جبل عامل.
آثار در موضوعهای پراکنده: زَهر الربیع، الأنوار النعمانیه.
۴٫ نقد و بررسی تشکیک درباره نسب جزایری
درباره نسب کامل محدّث جزایری دو دیدگاه وجود دارد که ضمن ارائه آنها، نظر مختار ارائه میشود.
الف) نسب وی تنها با دوازده واسطه به امام موسی کاظم۷ میرسد: «نعمتالله بنسید عبدالله بنسید محمد بنسید حسین بنسید أحمد بنسید محمود بنسید غیاثالدین بنسید مجدالدین بنسید نورالدین بنسید سعدالدین بنسید عیسى بنسید موسى بنسید عبدالله بنموسى بنجعفر الصادق ۷».
سلسله نسب فوق را محدّث جزایری (نعمتالله جزایری، ۱۴۳۱: ۱/۳۵۲، ۳۵۳) و نویسندگان کتابهای تراجم و رجال ذکر کردهاند، از جمله سید عبدالله در تذکره شوشتر (عبدالله جزایری، ۱۳۸۳: ۵۸)، میرعبداللطیف در تحفه العالم (شوشتری، ۱۳۶۳: ۹۷)، خوانساری در روضات الجنات (خوانساری، بیتا: ۸/۱۵۶)، محدّث نوری در مستدرک الوسائل (نوری، ۱۴۰۸: ۲۰/۱۵۵)، شیخ عباس قمی در الکنی و الألقاب (قمی، ۱۳۶۸: ۲/۳۳۰).۱
سید عبدالله جزایری در تذکره شوشتر (عبدالله جزایری، ۱۳۸۳: ۵۸)، میرعبداللطیف در تحفه العالم (شوشتری، ۱۳۶۳: ۹۷) و سید طیب جزایری در مقدمه کشف الاسرار (نعمتالله جزایری، ۱۴۰۸: ۱/۱۱، ۴۲۴) بر سلسله نسب فوق صحه گذاشته و آن را در زمره نسبهای «عالی» به حساب آوردهاند.
ب) نسب وی با ۲۵ واسطه به امام موسی کاظم۷ میرسد. نویسنده کتاب بغیه الطالب فی نسب الساده الغوالب معتقد است که نسب محدّث جزایری با ۲۵ واسطه به امام موسی کاظم۷ میرسد و این سلسله نسب را ذکر کرده است: «نعمتالله بنسید عبدالله بنسید محمد بنسید حسین (ملقب به سید شمسالدین) بنسید محمود بنسید غیاث بنسید احمد بنسید علی بنسید محمد بنسید احمد بنسید رضا بنسید ابراهیم بنسید هبهالله بنسید طیب بناحمد بنمحمد بنالقاسم بنابیالفخار محمد بنعلی بنمعمر الضریر بنعبدالله بنابیعبدالله جعفر الاسود بنمحمد بنموسی بنعبدالله بنامام موسی کاظم۷» (اعرجی، ۱۳۷۷: ۴۹۲، ۴۹۸).
سلسله نسب اول را به دلیل اندک بودن واسطهها نمیتوان پذیرفت؛ چراکه از دیدگاه پژوهشگران علم انساب، تقریباً در هر قرن، سه نسل از اولاد یک نفر متولد میشوند (همان). از طرفی، از شهادت امام موسی کاظم۷ در ششم رجب سال ۱۸۳ هجری (مفید، ۱۴۱۳: ۲/۲۱۵) تا تولد سید نعمتالله جزایری در سال ۱۰۵۰ هجری، ۸۶۷ سال فاصله وجود دارد که با این وصف، باید حدود ۲۹ واسطه میان سید نعمتالله جزایری و امام موسی کاظم۷ وجود داشته باشد؛ بنابراین، سلسله نسب دوم به واقع نزدیکتر است.
سید عبدالله، میرعبداللطیف و سید طیب جزایری که مدعی «عالی» بودن سلسله نسب محدّث جزایری هستند، دلیلی ارائه نکردهاند. سید طیب جزایری ذکر این سلسله نسب از سوی تراجمنویسان و تذکرهنویسانی چون سید عبدالله، خوانساری، محدّث نوری و شیخ عباس قمی در الکنی و الألقاب را دال بر صحت آن میداند و مینویسد: «و کفى بهم تحقیقا و تصدیقا» (نعمتالله جزایری، ۱۴۰۸: ۱/۱۱، مقدمه، پاورقی۱)؛ ولی صرف ذکر سلسله نسب اول ــ که مبتنی بر دوازده واسطه است ــ از سوی افراد مذکور دال بر تحقیقی بودن آن و توجیهکننده اندک بودن واسطه آن نیست. به نظر میرسد آنان به سخن محدّث جزایری در مورد سلسله نسبش استناد کردهاند، در حالی که خود سید نعمتالله جزایری، به سبب اندک بودن واسطههای سلسله نسبش، در سیادت خود تردید میکند و از خداوند میخواهد تا در عالم رؤیا درستی آن را به وی بنمایاند. دعای وی مستجاب میشود و شبی در خواب حضرت امیر۷ را میبیند که به قنبر میفرماید: «آت قلیانا للسید نعمهالله». به این ترتیب، وی به سیادت خود مطمئن میشود (محمد جزایری، ۱۳۵۳: ۲۸۹؛ نعمتالله جزایری، ۱۴۰۸: ۱/۳۷، مقدمه).
۵٫ تحلیل و نقد شبهات درباره آثار جزایری
الف) اشتباه در عدم انتساب تألیفها
عبدالله افندی (۱۰۶۶-۱۱۳۰ق)، صاحب ریاض العلماء، تردید کرده است که آثار محدّث جزایری برگرفته از آثار دیگران است. بررسی این اشتباه از آن جهت اهمیت دارد که افندی جزء معاصران محدّث جزایری و از شاگردان علامه مجلسی بوده است و چه بسا جایگاه وی باعث شود افرادی که با جایگاه محدّث جزایری آشنا نیستند، سخن وی را بپذیرند. وی در شرح حال سید علی بنسید خلف بنسید عبدالمطلب (م. ۱۰۸۹ق) مینویسد: «و اظن أن اکثر فوائد کتب السید نعمه الشوشتری المعاصر (قده) مأخوذه من تصانیف هذا السید العالی» (افندی، ۱۴۰۱: ۴/۸۰).
نقد و بررسی
امروزه کتابهای سیدعلی بنسید خلف در دست نیست تا با مقایسه محتوای آنها با محتوای کتابهای محدّث جزایری، احتمال مطرح شده را بررسی کنیم؛ اما شواهدی وجود دارند که درستی سخن مذکور را تأیید نمیکنند:
۱٫ علامه مجلسی، که استاد ویژه محدّث جزایری است، ضمن اجازهای که برای وی صادر کرده، علاوه بر تأیید تسلط وی بر علوم مختلف، کتابهای وی را نیز میستاید:
المحقق المدقق، جامع فنون العلم و أصناف السعادات… فاستجازنی… و کان ذلک بعد أن بلغ الغایه القصوى فی الدرایه… و صنف فی أکثر العلوم الدینیه و المعارف الیقینیه مصنفات رائقه، یسطع منها أنوار الفضل و العرفان؛
محقق ریزبین، جامع اصناف علم و سعادت… از من طلب اجازه کرد… و این بعد از این است که در فهم و تیزبینی به بالاترین درجه نائل شده است… و در بیشتر علوم دینی و معارف یقینی مصنفاتی پسندیده نوشته که نور فضل و عرفان از آنها ساطع است (مجلسی، ۱۳۶۹: ۲۹۹ـ۳۰۰).
محدّث بحرانی (۱۱۰۷ـ۱۱۸۶ق)- که میتوان وی را همعصر محدّث جزایری دانست- در کتاب الحدائق الناضره مینویسد:
و لم أر مَن ردّ ذلک و طعن فیه سوى المحدّث المدقق السید نعمه الله الجزایری (طیب الله مرقده) فی مواضع من مصنفاته: منها کتاب الأنوار النعمانیه؛
غیر از محدّث ریزبین، سید نعمتالله جزایری که در چند جا از کتابهایش، از جمله انوار نعمانیه، آن (دلیل عقل به عنوان مستندی برای احکام) را علاوه بر رد کردن، مورد طعن نیز قرار داده است، کسی دیگر را سراغ ندارم (بحرانی، ۱۴۰۵: ۱/۱۲۶).
عبارت «فی مواضع من مصنفاته: منها کتاب الأنوار النعمانیه» دلالت دارد که محدّث بحرانی در مورد صحت انتساب محتوای کتابهای محدّث جزایری به خود وی تردیدی نداشته است و اگر چنین شبههای مطرح بود، وی را «محدّث ریزبین» نمیخواند.
علاوه بر علامه مجلسی و محدّث بحرانی که همعصر محدّث جزایری بودهاند، دیگر صاحبان کتب تراجم و رجال که بعد از وی میزیستهاند و شرححال وی را ذکر کردهاند، احتمال و شبهه مذکور را مطرح نکردهاند و سخنانشان در وصف او دلالت دارد که محتوای کتابهایی که برای وی ذکر کردهاند، به خود وی انتساب دارد، نه شخص دیگری.
۲٫ محدّث جزایری در علوم ادبی، فقه و حدیث جزء علمای برجسته و صاحب نظر بوده است، بهگونهای که در زمان حیات علامه مجلسی، چهار سال در مدرسه محمدتقی خان دولتآبادی اصفهان تدریس میکند (نعمتالله جزایری، ۱۴۳۱: ۴/۲۶۷).
محدّث بحرانی و محمدباقر خوانساری (۱۲۲۶ـ۱۳۱۳ق) وی را با عناوینی از قبیل: «محدّث، مدقق، واسع الدائره فی الاطلاع على أخبار الامامیه و تتبع الآثار المعصومیه، واحد عصره فی العربیه و الأدب و الفقه و الحدیث» ستودهاند (بحرانی، بیتا: ۱۱۱؛ خوانساری، بیتا: ۸/۱۵۰) که حکایت از تبحر وی در علوم مذکور دارد. وی به قدری بر مباحث حدیثی تسلط داشته که در زمره شاگردان ویژه علامه مجلسی قرار میگیرد و استادش را در حل احادیث مشکل بحار الانوار یاری میرساند. خود محدّث جزایری در این باره مینویسد:
در هنگام تألیف کتاب بحار الانوار شب و روز در خدمت او (علامه مجلسی) بودیم و در حل برخی احادیث مشکل که میخواست بر آنها شرح بنویسد به وی کمک میکردیم؛ چه بسا گاهی که در خواب بودم، مرا بیدار و در حل آن احادیث به من مراجعه میکرد (نعمتالله جزایری، ۱۴۰۸: ۲/۷۵).
وی در جایی دیگر مینویسد:
رابطه من با استادم، صاحب بحار الانوار، بهگونهای بود که از میان بیش از هزار شاگردش تنها مرا برای اقامت و معاشرت در منزلش در طول شبانهروز برگزیده بود؛ زیرا وقتی میخواست آن کتاب (بحار الانوار) را بنویسد باید جهت حل برخی مصالح تألیف، شب را نزد وی میماندم (نعمتالله جزایری، ۱۴۳۱: ۳/۳۱۲).
با این وصف، دیگر انگیزهای برای محدّث جزایری- که خود عالم و صاحب نظر بوده- وجود نداشته که پایه و اساس محتوای کتابهایش را بر نظرات شخصی دیگر، یعنی سید علی بنسید خلف، استوار سازد.
۳٫ تنوع موضوعی و محتوایی کتابهای محدّث جزایری بسیار فراتر از تنوع موضوعی و محتوایی کتابهای سیدعلی بنسید خلف است. کتابهایی که خود افندی برای سیدعلی بنسید خلف ذکر کرده (افندی، ۱۴۰۱: ۷۷ـ ۷۹)، عبارتاند از:
ـ النور المبین (۴ مجلد): موضوع آن اثبات حقانیت امیر المؤمنین از طریق نصّ است.
ـ منتخب التفاسیر (۴ مجلد): وی در این تفسیر، که تا سوره الرحمن است، ابتدا سخن مفسرانی چون نیشابوری، زمخشری، قاضی، طبرسی، عیاشی و علی بنابراهیم قمی را ذکر کرده، آنگاه سخنانشان را نقد میکند؛ در مواردی نیز به نظرات خود در خصوص تفسیر آیات اشاره میکند.
ـ نکت البیان: مشتمل بر موضوعات مختلفی از قبیل تفسیر قرآن، شرح احادیث مشکل، سخنان علمای پیشین و معاصر در زمینههای گوناگون است.
ـ خیر المقال: شرح قصیدهای در مدح پیامبر اکرم۹ و ائمه: است.
ـ لطایف و ظرایفی برگزیده (از چهار کتاب قبلی) که تألیف مستقلی نیست.
این در حالی است که محدّث جزایری حدود شصت عنوان کتاب، حاشیه و تعلیقه دارد.۲ چنانکه پیش از این گفتیم، وی بر بیشتر کتابهای حدیثی، از جمله کتب اربعه، شرح مستقل یا حاشیه و تعلیقه نوشته است. همچنین در نحو، کتابهایی از جمله مفتاح اللبیب و در تفسیر کتاب عقود المرجان را تألیف کرده است.
۴٫ سید علی بنخلف، که مردی دانشمند، متکلم، عابد، ادیب و شاعر و از سادات مشعشعی بوده، در زمان محدّث جزایری حاکم هویزه بوده است (مدرس تبریزی، ۱۳۶۹ش: ۲/۸۷). فضل و کمال و جایگاه علمی و اخلاقی محدّث جزایری چنان وی را تحت تأثیر قرار میدهد که بارها از طریق مکاتبه، از او جهت اقامت در هویزه دعوت به عمل میآورد (نعمتالله جزایری، ۱۴۳۱: ۳/۳۱۲). بر این اساس، اگر معتقد به تأثیرپذیری باشیم، طبعاً باید بگوییم سید علی بنخلف از آرا و اندیشههای محدّث جزایری تأثیر پذیرفته است، نه برعکس.
۵٫ سید علی خان مایل به تصوف بوده و به احتمال، کتابهایش شامل ستایش صوفیه است، در حالی که محدّث جزایری معتقد است که صوفیه عقاید انحرافی دارند و آنان را نهتنها نمیستاید، بلکه نقد و هجو نیز می کند (محمد جزایری، ۱۴۱۸: ۵۶).
۶٫ محدّث جزایری در زمان خود دارای شخصیت علمی و اجتماعی برجستهای بود و شاگردان بسیاری تربیت کرد. وی از چنان مقبولیت اجتماعی برخوردار بود که مردم شوشتر از وی جهت اقامت در آن دیار و ارشاد اهلش دعوت به عمل آوردند و وی دعوت آنان را پذیرفت و شیخ الاسلام آنجا شد.
ب) معرفی نادرست موضوع برخی کتابها
صاحب الذریعه کتاب مقامات النجاه را با عنوان مقامات النجاه فی شرح أسماء الحسنی آورده (آقابزرگ تهرانی، ۱۴۰۸: ۲۲/۱۴)؛ اما خود محدّث جزایری در ابتدای کتاب، موضوع این کتاب را موعظه و پند و اندرز معرفی کرده است و گفته که از باب تیمّن و تبرک آن را، به تعداد اسمای حسنای الهی، به ۹۹ مقام تقسیم کرده و در آخر هر مقام، اسم الهی مربوط به آن مقام را شرح و توضیح داده است۳ (نعمتالله جزایری، نسخه خطی مقامات النجاه، برگه ۶). بنابراین، موضوع اصلی این کتاب موعظه و پند و اندرز است، نه شرح اسمای حسنای الهی و سخن صاحب الذریعه دقیق نیست. عنوانی که نویسنده اعیان الشیعه برای این کتاب مطرح میکند، یعنی مقامات النجاه فی الوعظ و التذکیر (امین، ۱۴۰۳: ۱۰/۲۲۷)، نیز شاهدی بر ادعای فوق است.
ج) انتساب برخی کتابها به محدّث جزایری
ـ تحفه الاسرار فی الجمع بین الاخبار فی الصلاه: آقا بزرگ تهرانی در الذریعه (۳/۴۲۰) تحفه الاسرار را به محدّث جزایری نسبت داده است؛ ولی با توجه به اینکه خود محدّث جزایری و نوههایش نام آن را نبردهاند، احتمال دارد این کتاب همان هدیه المؤمنین و تحفه الراغبین باشد (محمد جزایری، ۱۴۰۷: ۲۸).
ـ أنیس الوحید (أنیس الفرید):أنیس الوحید (أنیس الفرید) و نور البراهین در واقع به یک اثر در زمینه شرح توحید شیخ صدوق اشاره دارند. سید طیب جزایری در مقدمه کشف الاسرار با این استدلال که عبارت آغازین نسخه موجود از دو کتاب با هم متفاوت است، درصدد برآمده که هر یک از این دو عنوان را نام یک شرح مستقل به حساب آورد (نعمتالله جزایری،۱۴۰۸: ۱/۱۱۸، ۲۳۱ـ۲۳۲)؛ اما با تطبیق متن این دو شرح اختلافی از لحاظ عناوین، فصول، ابواب و الفاظ به دست نمیآید و تنها تفاوت این دو کتاب این است که مقدمه انیس الوحید بسیار طولانیتر از مقدمه نور البراهین است. همچنین نویسنده در مقدمه نور البراهین، آن را به شاه حسین صفوی اهدا کرده است (نعمتالله جزایری، الف: ۱۴۳۱: ۱/۳۳، ضمن ترجمه الشارح).
بنابراین، سخن سید طیب جزایری درست نیست و منشأ اشتباه وی این است که در هنگام اظهار نظر، نسخه انیس الوحید (أنیس الفرید) را در دست نداشته تا دو نسخه را مقایسه کند، بلکه فقط به عبارت آغازین نسخه انیس الوحید (أنیس الفرید)، که در کتاب نابغه فقه و حدیث آمده، بسنده کرده است. از این رو باید گفت که دو عنوان یاد شده در واقع اشاره به یک اثر دارند.
گفتنی است آقابزرگ تهرانی در الذریعه (۲۴/۳۶۳) نور البراهین را با عنوان انس الوحید معرفی کرده، در حالی که عنوان انیس الوحید درست است؛ زیرا انس الوحید نام کتابی از نویسندهای دیگر است (نعمتالله جزایری،۱۴۰۸: ۱/۲۳۲).
ـ کنز الطالب و وسیله الراغب: از نسخهاى خطی با عنوان کنز الطالب و وسیله الراغب با نام خلاصه غایه المرام نیز یاد شده است (صدرایی خویی، ۱۳۸۲: ۵/۳۶۰). این نسخه که در کتابخانه آیتالله مرعشی و کتابخانه ملی است، مشتمل بر جلد اول تا آخر جزء سوم غایه المرام است و در تاریخ ۱۰۹۱ و ۱۰۹۲ق در حویزه تألیف شده است؛ از این رو باید آن را همان غایه المرام دانست. مؤلف کتاب نابغه فقه و حدیث نیز درباره این نسخه مینویسد: «با مشاهده عبارت آغاز و انجام و تاریخ تألیف آن، معلوم مىشود همان غایه المرام است، نه مختصر آن و معلوم نیست چه کسى این نام را بر آن نوشته است» (محمد جزایری،۱۳۹۱: ۸۰).
د) نامگذاری نادرست
ـ النور المبین فی قصص الانبیاء و المرسلین:این کتاب دربردارنده زندگىنامه بیشتر پیامبران الهى: است که نام آنها در روایات شیعى آمده است. محدّث جزایری در این کتاب از روایات عامه به عنوان شاهد استفاده کرده است، نه مستند مستقل. او این کتاب را با عنوان النور المبین فی قصص الانبیاء و المرسلین معرفی کرده (نعمتالله جزایری، ۱۴۰۴: ۲؛آقابزرگ تهرانی، ۱۴۰۸: ۲۴/۳۷۵)؛ ولی نویسنده اعیان الشیعه از آن با عنوان قصص الانبیاء یاد کرده است (امین، ۱۴۰۳: ۱۰/۲۲۶). بنابراین، سخن نویسنده اعیان الشیعه دقیق و قابل اعتنا نیست.
ـ نوادر الأخبار: محدّث جزایری در این کتاب اخبار و احادیث غریب را ارائه کرده، سپس آنچه احتیاج به توضیح داشته را با عناوین «بیان» و «ایضاح» توضیح داده است. خود او در الانوار النعمانیه (جزایری، ۱۴۳۱: ۴/۲۷۷) و نویسنده تحفه العالم این کتاب را با عنوان نوادر الأخبار معرفی کردهاند، ولی امل الآمل (حرعاملی، ۱۳۶۲: ۲/۳۳۶) به جای نوادر الأخبار آن را غرائب الأخبار فی نوادر الآثار خوانده و ریاض العلماء (افندی، ۱۴۰۱ق: ۵/۲۵۴) و روضات الجنات (خوانساری، بیتا: ۸/۱۵۲، ۱۵۸) هر دو عنوان را آورده و آنها را دو کتاب مستقل دانستهاند.
آیا محدّث جزایری در واقع دو کتاب با عناوین نوادر الأخبار و غرائب الأخبار فی نوادر الآثار داشته یا این دو عنوان در واقع به یک کتاب اشاره دارند؟ در صورت دوم، کدام نام مد نظر نویسنده بوده است؟ نمیتوان پذیرفت که وی دو کتاب با دو عنوان نوادر الأخبار و غرائب الأخبار فی نوادر الآثار داشته است؛ زیرا اگر چنین بود باید خود وی یا نوادگانش (سید عبدالله جزایری صاحب تذکره شوشتر و میر عبداللطیف صاحب تحفه العالم) این دو کتاب را ذکر میکردند، در حالی که آنان فقط از یک کتاب با عنوان نوادر الاخبار یاد کردهاند.
همچنین به نظر میرسد عنوان غرائب الأخبار فی نوادر الآثار مد نظر محدّث جزایری بوده و عنوان نوادر الأخبار، که در انوار النعمانیه، آمده (جزایری، ۱۴۳۱: ۴/۲۷۷) با نوعی تسامح همراه است؛ زیرا خود وی در مقدمه کتاب وقتی میخواهد نام کامل کتاب را بیاورد، مینویسد: «و وسمته بکتاب غرائب الأخبار و نوادر الآثار» (نعمتالله جزایری، غرائب الأخبار و نوادر الآثار، نسخه خطی کتابخانه ملی، ش۳۸۰-۷۵۷۶۶، ص ۲). گفتنی است نسخه موجود از این کتاب در زمان مؤلف نسخهبرداری شده و ابلاغ مقابله با آن، به خط او، در حاشیه نوشته شده است (نک.: نعمتالله جزایری، غرائب الأخبار و نوادر الآثار، نسخه خطی کتابخانه ملی، ش ۳۸۰-۷۵۷۶۶). بنابراین نظر سید طیب جزایری که بیانگر درستی عنوان نوادر الأخبار و نادرستی عنوان غرائب الأخبار فی نوادر الآثار است، صحیح نیست.
ـ حاشیه مغنی اللبیب عن کتب الاعاریب: محدّث جزایری (۱۴۳۱: ۴/۲۷۷) و شیخ حر عاملی (۱۳۶۲: ۲/۳۳۶) بدون ذکر نامی خاص برای این حاشیه، از آن با عنوان حاشیه مغنی اللبیب یاد کردهاند؛ ولی صاحب الذریعه آن را با نام الغناء معرفی کرده است (آقابزرگ تهرانی، ۱۴۰۸: ۶/۲۱۲، ۱۶/۶۲). استناد وی در این نامگذاری به کتاب انوار نعمانیه محدّث جزایری است: «الغناء فی شرح المغنی فی النحو للسید المحدّث الجزایری، السید نعمه الله (م.۱۱۱۲) ذکره فی آخر کتابه الأنوار النعمانیه» (آقا بزرگ تهرانی، ۱۴۰۸: ۱۶/۶۲)، ولی با مراجعه به نسخههای موجود کتاب انوار نعمانیه، چنین نامی برای این شرح یافت نمیشود. محدّث جزایری در کتاب انوار نعمانیه تنها دو بار از این حواشی یاد کرده است: «و قد بقى على هذا المبحث اعتراضات کثیره حررّناها فی حواشینا على مغنى ابنهشام» (نعمتالله جزایری: ۱۴۳۱: ۴/۶) و «و فی النحو الّفنا شرحا على مغنى ابنهشام» (همان: ۴/۲۷۷).
هـ) وجه تسمیه نادرست
ـ الانوار النعمانیه: مؤلف در مورد وجه نامگذاری این کتاب به الانوار النعمانیه به مطلبی تصریح نکرده است، با این حال سید طیب جزایری دو احتمال را مطرح کرده، ولی هیچ کدام را ترجیح نداده است. سخن وی چنین است:
با توجه به معنای «انوار» میتوان دو تحلیل ارائه کرد: ۱٫ انوار را جمع کلمه «نَور: شکوفه» محسوب کنیم که در این صورت به معنای لالههای گل شقایق (نعمان) است؛ ۲٫ انوار را جمع «نُور» بدانیم که در این صورت به معنای انوار منسوب به نعمتالله، یعنی نویسنده، است (نعمتالله جزایری، ۱۴۰۸: ۱/۱۰۶و ۱۰۷).
از دو احتمال بالا، نظر دوم اولویت دارد و از سخن خود محدّث جزایری میتوان مؤیدی برای آن ارائه کرد. محدّث جزایری همه بابهای کتاب انوار نعمانیه را با عنوان «نور فی …» عنوانبندی کرده است، ولی در دو مورد عنوان را به «ظلمه حالکه فی …» تغییر داده که میتوان از تقابل «نور» و «ظلمت» ترجیح احتمال دوم را برداشت کرد. دو موردی که وی عنوان را به «ظلمه حالکه فی ..» تغییر داده است، عبارتاند از: ۱٫ «ظلمه حالکه فی ما بقی من فضائل الشیخین»، در بحث از فضائل شیخین (خلیفه اول و دوم) (نعمتالله جزایری، ۱۴۳۱: ۱/۸۹)؛ ۲٫ «ظلمه حالکه فی بیان أحوال الصوفیه و النواصب»، در بحث از صوفیه و ناصبیها (همان: ۲/۲۴۵).
و) زمان نگارش اثر
ـ الانوار الانعمانیه: یکی از سؤالهایی که در مورد نگارش انوار نعمانیه قابل بررسی است، این است که محدّث جزایری این کتاب را قبل از شرح هشت جلدیاش بر تهذیب الأحکام، موسوم به غایه المرام، نوشته یا بعد از آن. اهمیت این بحث از این جهت است که وی در انوار نعمانیه تفصیل برخی مطالب را به شرح تهذیب الاحکام ارجاع داده و برای مشخص شدن منبع اصلی ارجاعهای وی لازم است تقدم و تأخر نگارش انوار نعمانیه روش شود.
در مقدمه کتاب انوار نعمانیه- هم نسخه چاپی (نعمتالله جزایری: ۱۴۳۱: ۱/۱۱) و هم نسخههای خطی موجود در کتابخانه ملی- تصریح شده که این کتاب بعد از شرح تهذیب الأحکام، موسوم به غایه المرام، نوشته شده است (نعمتالله جزایری، نسخه خطی کتابخانه ملی، شماره ثبت: ۶۷۰ع، ص۱؛ شماره ثبت: ۱۵۷۴ع، ص۱). از سوی دیگر، در مقدمه غایه المرام تصریح شده که انوار نعمانیه قبل از غایه المرام نوشته شده است:
انی قد کتبت فی ایّام الشّباب بالتماس بعض الأحباب شرحاً مبسوطاً علی تهذیب الحدیث… ثمّ کتبنا شرحاً علی الاستبصار… ثمّ بعده الّفتا کتابنا الموسوم بالانوار النعمانیه و لمّا نظرنا بعد هذا الی شرحنا علی التهذیب رأیناه قابلاً للاختصار… فاختصرناه علی… و سمیناه غایه المرام فی شرح تهذیب الأحکام؛
من در جوانی به درخواست برخی دوستان شرحی مبسوط بر تهذیب الاحکام…سپس شرحی بر استبصار… و بعد از آن کتابمان موسوم به انوار نعمانیه را نوشتم و چون در آن نگریستیم آن را قابل خلاصه یافتیم… پس آن را خلاصه کردیم و غایه المرام فی شرح تهذیب الأحکام نامیدیم (نعمتالله جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الأحکام، نسخه خطی کتابخانه مجلس، شماره قفسه ۴۹۵۸: ج۱/ص۱).
همچنین در موارد متعددی از کتاب غایه المرام، مباحثی را به اجمال مطرح میکند و یادآور میشود که شرح و تفصیل آنها را در انوار نعمانیه آورده و خواننده را به آن ارجاع میدهد. این مطلب یکی از دلایل بسیار روشن بر تأخر نگارش غایه المرام از کتاب انوار نعمانیه است. از جمله مواردی که وی در کتاب غایه المرام به انوار نعمانیه ارجاع داده است، چنیناند:
۱٫ در شرح حدیث «علم ما کان و ما یکون کلّه فی القرآن …» مینویسد: «و هذا الحدیث و ان کان کلّه مورد الاشکال… و قد ذکرنا له فی کتاب الانوار وجوهاً کثیره» (نعمتالله جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الأحکام، نسخه خطی کتابخانه مجلس، شماره قفسه ۴۹۵۸: ۱/۳۸).
۲٫ در مقدمه کتاب در ذیل المطلب الثامن، که به بحث آداب کتابت حدیث اختصاص دارد، ضمن بیان برخی از آداب کتابت حدیث تفصیل بحث را به انوار نعمانیه ارجاع میدهد: «و قد حرّرنا باقی علم الکتابه فی کتابنا الموسوم بکتاب الانوار النعمانیه» (نعمتالله جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الأحکام، نسخه خطی کتابخانه مجلس، شماره قفسه ۴۹۵۸: جلد ۱صفحه ۳۶).
۳٫ در ذیل تعریف خبر متواتر در مورد راویان خبر غدیر، که جزء اخبار متواتر است، مینویسد: «قد نقلنا رجال خبرالغدیر الّذین رووه من طرق المخالفین فی کتاب الأنوار و کان عددهم یزید علی الأربعماه». مراد وی از کتاب الأنوار همان الأنوار النعمانیه است که در آن در قسمتی با عنوان «نور غدیری»، روایان مذکور را معرفی کرده است (نعمتالله جزایری، ۱۴۳۱: ۱/۹۷ـ۹۹). وی در کتاب الأنوار النعمانیه در قسمت «نور مرتضوی»، وجوه مختلف درباره شرح حدیث فوق را تحت عنوان «فائده» ذکر کرده است (نعمتالله جزایری، ۱۴۳۱: ۱/۴۰ـ۴۲).
علاوه بر این، وی در پایان جلد سوم غایه المرام تصریح کرده که در سال ۱۰۹۳ هجری قمری از کتابت آن فارغ شده است (نعمتالله جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الأحکام، نسخه خطی کتابخانه مجلس، شماره قفسه ۴۹۵۸: ج۱/ص۵۵۶)، در حالی که به تصریح خود وی پایان فراغت از نگارش انوار نعمانیه سال ۱۰۸۹ هجری قمری است (نعمتالله جزایری، ۱۴۳۱: ۴/۲۷۷).
ـ شرح ملحقات الصحیفه: وی شرح ملحقات الصحیفه را نیز بعد از شرح تهذیب و استبصار و تفسیر قرآن نگاشته است. نویسنده کتاب نابغه فقه و حدیث تاریخ فراغت محدّث جزایری از این شرح را نهم جمادی الاولی سال ۱۱۰۲ قمری دانسته است (محمد جزایری، ۱۳۹۱: ۷۴)، در صورتی که به تصریح خود محدّث جزایری، تاریخ مذکور مربوط به اتمام نور الانوار است؛ وی در پایان این کتاب مینویسد: «آن را عصر روز شنبه، نهم جمادی الأولی سال ۱۱۰۲ هجری در شهر شوشتر نگاشتم» (نعمتالله جزایری، ۱۴۲۷: ۴۰۵).
ز) ادعای ذکر نشدن برخی آثار
نهج الیقین یکی از کتابهای محدّث جزایری در نحو است. وی در بحث منصوبات مینویسد:
ابیبکر بنابیطلحه با اینکه قائل به اشتقاق است، پنداشته که هر یک از مصدر و فعل اصل هستند و هیچکدام از دیگر اشتقاق نیافته است. برخی از اساتید من در این زمینه دلایل و جوابهایی ارائه کردهاند. ما نیز نظراتی داریم و در کتابمان موسوم به نهج الیقین به تفصیل بحث کردهایم (نعمتالله جزایری، نسخه خطی مفتاح اللبیب، شناسه کد کتاب ۲۰۴۴۶۵۵: برگ ۶۵).
نویسنده کتاب نابغه فقه و حدیث معتقد است تراجمنویسان از این کتاب یادی نکردهاند (محمد جزایری، ۱۳۵۳: ۸۳). البته سخن وی درست نیست؛ چراکه صاحب الذریعه از این کتاب یاد کرده است: «محدّث جزایری در مفتاح اللبیب به این کتاب ارجاع داده است» (آقابزرگ تهرانی، ۱۴۰۸: ۲۴/۴۲۷).
ح) چاپ کتاب
ـ کشف الاسرار فی شرح الاستبصار: بخش اندکی از جلد اول این شرح با تحقیق و تعلیقه سید طیب جزایری به چاپ رسیده است که به علت مقدمه طولانی و برخی تعلیقههای مفصل، همین بخش اندک پس از چاپ سه جلد شده است؛ با وفات سیّد طیب جزایری چاپ بقیه آن متوقف مانده است.
نویسنده مقاله «کتابشناسی جوامع حدیثی چهارگانه شیعه» در مورد چاپ این کتاب دچار اشتباه شده و نوشته است: «شرح مفصلی در سه مجلد است. این کتاب با تحقیق و تعلیق آقای طیب موسوی جزایری توسط دارالکتاب جزایری به سال ۱۳۷۱ش، چاپ و منتشر گردیده است» (صفره، ۱۳۸۳: ۲۲۸). به نظر میرسد که وی از آنجا که به این کتاب مراجعه مستقیم نداشته یا آغاز و پایان آن را مطالعه نکرده، دچار اشتباه شده و به حسب ظاهر، تصور کرده که تمام سه جلد نسخه خطی، در قالب سه مجلد به چاپ رسیده است، در صورتی که ــ چنانکه گفته شد ــ تنها بخش اندکی از جلد اول نسخه خطی در قالب سه جلد به چاپ رسیده است.
ـ غایه المرام فی شرح تهذیب الأحکام: کتاب غایه المرام موجود است و متأسفانه تاکنون مخطوط مانده است؛ با وجود این، برخی نوشتهاند که «دو مجلد از آن با تحقیق سید طیب جزایری در قم چاپ شده است» (صفره، ۱۳۸۳: ۲۲۸). این سخن درست نیست و آنچه تا کنون چاپ شده، قسمتی از جلد اول کشف الأسرار فی شرح الاستبصار است که در قالب سه جلد و با تحقیق و تعلیقه سید طیب جزایری در قم به چاپ رسیده است.
نتیجه
بنا بر آنچه گذشت، میتوان نتایج پژوهش حاضر را چنین بیان کرد:
۱٫ محدّث جزایری (۱۰۵۰-۱۱۱۲ق) یکی از اعلام شیعه است که در موضوعهای مختلف ادبی و علوم اسلامی- از قبیل صرف و نحو، علوم حدیث، علوم و معارف قرآنی، فقه، اخلاق و عرفان اسلامی، کلام، و تراجم و رجال- آثار گرانسنگی از خود بر جا نهاده و بر خلاف ادعای افندی، در همه علوم مذکور دارای استقلال رأی، مبانی، آرا و اندیشههای ویژه به خود بوده است.
۲٫ با توجه به علم نسبشناسی، نسب وی با حدود ۲۵ واسطه به امام موسی کاظم۷ میرسد؛ از این رو نسبی که خودش ذکر کرده- و دیگر تراجمنویسان به آن استناد جستهاند- و فقط با دوازده واسطه به آن امام همام منتسب میشود، قابل تأیید نیست.
۳٫ کتابی که با نام کنز الطالب و وسیله الراغب به عنوان خلاصه غایه المرام به وی نسبت داده شده، درست نیست. دو کتاب تحفه الاسرار و انیس الوحید نیز، که جزء آثار وی شمرده شدهاند، در واقع دو تألیف مستقل نیستند.
۴٫ کتابی که خود محدّث جزایری در انوار نعمانیه با عنوان نوادر الأخبار معرفی کرده، همان غرائب الأخبار و نوادر الآثار است که به اشتباه، نوادر الاخبار معرفی شده است. همین امر باعث شده که برخی از تراجمنگاران و محققان این دو عنوان را دو تألیف مستقل به شمار آورند.
۵٫ طبق قرائن و شواهد استوار، کتاب انوار نعمانیه پیش از شرح هشت جلدی محدّث جزایری بر تهذیب الأحکام، موسوم به غایه المرام، و پس از شرح دوازده جلدیاش بر تهذیب الأحکام، موسوم به مقصود الأنام، نوشته شده است. با وجود این، در آغاز کتاب انوار نعمانیه به اشتباه تصریح شده که این کتاب پس از غایه المرام نگاشته شده است.
پینوشتها
مراجع
منابع
افندی، میرزا عبدالله (۱۴۰۱ق)، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چ اول، تحقیـق أحمـد حسـینی اشکوری، قم: کتابخانه مرعشی.
امین، محسن (۱۴۰۳ق)، أعیان الشیعه، تحقیق حسن امین، چ پنجم، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات.
بحرانى، یوسف (بیتا)، لؤلؤه البحرین فی الاجازات و تراجم رجال الحدیث، چ دوم، محقق محمدصادق بحرالعلوم، قم: مؤسسه آلالبیت۷٫
جزایری، سید عبدالله (۱۳۸۳ش)، تذکره شوشتر، چ اول، اهواز: معتبر.
جزایری، سید نعمتالله (۱۴۰۴ق)، النور المبین فی قصص الأنبیاء و المرسلین، چ اول، قم: کتابخانه مرعشی.
جزایری، سید نعمتالله (۱۴۲۷ق)، نور الأنوار فی شرح الصحیفه السجادیه، چ اول، قم: آسیانا.
جزایری، سید نعمتالله (۱۴۲۷ق)، الانوار النعمانیه فی بیان معرفه النشاه الانسانیه، کاتب محمدتقی بننقی، تاریخ کتابت: ۱۲۴۶ق، کتابخانه ملی، شماره ثبت: ۱۵۷۴ ع، شناسه کد کتاب ۸۰۸۲۵۵ ]نسخه خطی[.
جزایری، سید نعمتالله (۱۴۲۷ق)، الانوار النعمانیه فی بیان معرفه النشاه الانسانیه، بدون نام کاتب، تاریخ کتابت: ۱۲۳۴ق، کتابخانه ملّی، شماره ثبت: ۶۷۰ع ]نسخه خطی[.
جزایری، سید نعمتالله (۱۴۲۷ق)، غایه المرام فی شرح تهذیب الأحکام (تحت عنوان کنز الطالب و وسیله الراغب)، کاتب: ابراهیم بنزبیدی الطرفی (تاریخ استنساخ: قرن ۱۱ق)، کتابخانه ملی، شماره شناسایی: ۱/۸۶۰۶ و ۲۳۶، شناسه کد کتاب ۱۶۵۹۳۳۴ ]نسخه خطی[.
جزایری، سید نعمتالله (۱۴۲۷ق)، غایه المرام فی شرح تهذیب الأحکام، کاتب: محمدعلی بنمحمدجعفر، تاریخ کتابت (۱۲۵۵ـ۱۲۵۷ق)، کتابخانه مجلس، شماره قفسه: ۴۴۵۸ ]نسخه خطی[.
جزایری، سید نعمتالله (۱۴۲۷ق)، غرائب الأخبار و نوادر الآثار، بدون نام کاتب، تاریخ کتابت: احتمالا قرن ۱۱ق، کتابخانه ملی، برابر با شماره پیشین سازمان مدارک: ۳۸۰ـ۷۵۷۶۶ (برابر با ردیف صورتجلسه سازمان مدارک: ۲۷۳)، شناسه کد کتاب ۱۰۶۳۹۶۸]نسخه خطی[.
جزایری، سید نعمتالله (۱۴۲۷ق)، مفتاح اللبیب فی شرح التهذیب، بدون نام کاتب، تاریخ کتابت: ۱۳۰۰ق، کتابخانه ملی، شماره ثبت: ۴۵، شناسه کد کتاب ۲۰۴۴۶۵۵]نسخه خطی[.
نوری، حسین بنمحمدتقی (۱۴۰۸ق)، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، چ اول، بیروت: مؤسسه آل البیت۷ لإحیاء التراث.
منبع: مقاله ۶، دوره ۴، شماره ۷، بهار و تابستان ۱۳۹۷، صفحه ۱۲۹-۱۴۹ XML اصل مقاله (۴۳۴٫۱۷ K)
نوع مقاله: مقاله پژوهشی پژوهشنامه
نویسندگان
شیرمحمد علی پور عبدلی۱؛ حسینعلی ترکمانی ۲؛ کرم سیاوشی۲
۱عضو هیأت علمی گروه معارف اسلامی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان
۲گروه الهیات دانشکده علوم انسانی داتشگاه بوعلی سینا