ملیت، قومیت و سنت های متفاوت(شیعیان عربستان)

اهمیت و پراکندگی جامعه شیعه در عربستانجامعه شیعه در عربستان در نقاط گوناگونی پراکنده شده اند.از مراکز مهم شیعه دوازده امامی در عربستان ناحیه شرقی این کشور، یعنی قطیف، احساء و منطقه حجاز(مکه و مدینه)است.با توجه به اهمیت دینی و ژئوپولوتیکی این جامعه با نگاهی به جایگاه منطقه ای و جهانی عربستان و ناهمگونی های اجتماعی و دینی این سرزمین، شناخت شیعیان عربستان اهمیت فوق العاده ای می یابد که در ذیل تلاش شده است با توجه به کشور عربستان جایگاه جامعه شیعه در این کشور مورد واکاوی و بررسی قرار می گیرد.
 
عاقبت اجتماعی و دینی عربستان خاندان آل سعود تا پیش از سال ۱۱۵۷ ق (۱۷۴۴ م)، که در آن سال محمد بن مسعود با محمد بن عبدالوهاب در الدرعیه توافق نامه اتحاد بستند، محصور بودند.آنها پس از قرن ها تلاش با استفاده از جریان دینی سلفی، که برای اشاعه خود به قدرت سیاسی آنها نیازمند بود، توانستند بعد از دو دوره حکومت در بین قدرت های بزرگی چون عثمانی، پرتغال و انگلیس در ۲۳ سپتامبر سال ۱۹۳۲ م کشور پادشاهی عربستان سعودی (المملکه العربیه السعودیه)را تأسیس کنند.در پی تقسیمات کشوری، این کشور به سیزده استان البها، الحدود الشمالیه، الجوف، المدینه، القسیم، الریاض الشرقیه، عسیر، حائل، جیزان، مکه، نجران و تبوک تقسیم شد.بافت اجتماعی عربستان سعودی قبیله ای است.حدود چهارهزار قبیله در این کشور وجود دارند.این جامعه بر پایه روابط قبیله ای استوار است.تعصب و علقه نیرومند قبیله ای به علاوه مذهب، فرهنگ این جامعه را شکل می دهد.وجود اقلیت های مذهبی، که همیشه احساس می کنند زیر ستم و ظلم قرار گرفته اند، و همچنین وجود کارگران فراوان خارجی و تأثیری، که به طور آرام، ولی مستمر بر فرهنگ و اقتصاد این کشور می گذارند، مانع از پدید آمدن فرهنگی واحد در این کشور شده است.مردم عربستان، که تا دوران پیش از اکتشاف نفت فرهنگی بدوی داشتند و با اندیشه های بیرون از مرزهای جغرافیایی خود آشنا نبودند، پس از استخراج نفت، به وسیله کارگران خارجی وارد شده به این کشور با اندیشه ها و عقاید جدید و انقلابی مناطق دیگر آشنا شدند.این کارگران فرهنگی غیربومی را به عربستان وارد کردند که با سیل شهرنشینی تقریباً ناگهانی مردم این کشور کارکرد آن چندبرابر شد.ورود این فرهنگ ها دو گروه اجتماعی پایبند به سنت و نواندیشان را، که بیشتر جوانان بودند، در مقابل هم قرار داد.افزون بر سه گروه بدوی، شهرنشین بومی و شهرنشین غیربومی از نظر بافت دینی هم، بیشتر مردم عربستان وهابی، یعنی از سلفیان متعصب، هستند.بزرگان وهابی، که کمترین انعطاف را در برابر مخالفان دینی خود نشان می دهند، باعث شده اند اقلیت هایی که با این نوع برداشت از دین مخالف اند و توانایی سکوت مداوم را ندارند در تنگنا قرار گیرند.این عوامل و عوامل دیگر باعث شده است که در این کشور ناهمگونی عقدتی پدید آید.در کل جامعه عربستان را می توان به چهارفرهنگ اصلی تقسیم کرد که در آن چهار گروه با سنت های متفاوت زندگی می کنند:۱.نجدی ها، در مرکز عربستان قرار دارند و خاندان سعودی هم از این منطقه اند؛۲.حجازی ها، شامل اهالی شهرهای مکه، مدینه و جده؛۳.شیعیان که بیشتر در منطقه شرقی و مراکز تولید و صدور نفت مثل قطیف سکونت دارند.اینان همیشه خطری جدی برای حکومت سعودی بوده اند و بیشتر جنبش ها و حرکت های مخالف، طی تاریخ علیه حکام جور، از این ناحیه سرچشمه گرفته است و قیام گسترده ۱۴۰۰ ق (۱۹۷۹ م)نمونه ای از این روشنگری است؛۴.آسوری ها، که اقلیتی ناچیزند و بیشتر در حوالی مرز یمن و در منطقه ای کوهستانی در جنوب غرب سکونت دارند.
موقعیت جغرافیایی عربستان عربستان سعودی با مساحتی حدود ۲۲۴۰۳۵۰ کیلومتر مربع سیزدهمین کشور جهان است.این کشور بین عرض شمالی ۱۶ درجه الی ۳۲ درجه قرار گرفته است.عربستان یکی از هفت واحد سیاسی شبه جزیره عربستان است که در جنوب غربی آسیا و در بخش جنوبی منطقه ای که خاورمیانه نامیده شده قرار گرفته است.این هفت واحد سیاسی عبارتند از:عربستان سعودی، جمهوری یمن، امارات متحده عربی، قطر، بحرین و کویت، این کشور، که بزرگ ترین واحد شبه جزیره است، از شمال به اردن و عراق، از جنوب به جمهوری یمن و عمان، از شرق به کویت، بحرین، قطر، امارات متحده عربی و خلیج فارس و از غرب به دریای سرخ محدود می شود.
جغرافیای طبیعی عربستان سعودی از نظر جغرافیایی به چهار منطقه تقسیم می شود:۱.ارتفاعات غربی، که جبال سروات است؛ ۲.منطقه نجد که در مرکز شبه جزیره عربستان واقع و قسمت اعظم شبه جزیره را فراگرفته است؛ ۳.منطقه احساء که در ساحل شرقی واقع در کرانه های خلیج فارس قرار گرفته است؛ ۴.صحراهای شن زار که خود به سه قسمت تقسیم شده است.البته تقسیم بندی های دیگری هم که هر کدام با توجه با ویژگی های خاصی انجام شده اند وجود دارند که ما از شرح آنها صرف نظر می کنیم.
جغرافیای انسانی عواملی چون سیاست، جغرافیا و یافت اجتماعی مردم عربستان، دست در دست هم داده اند تا سرشماری دقیقی از تعداد ساکنان عربستان سعودی به عمل نیاید.دولت سعودی از جمله دولت های است که بیشتری ترس را از آمارگیری نه در تعداد ساکنان بلکه در جوانب گوناگون اقتصادی و اجتماعی دارد.در این کشور از آنجا که اقلیت ها دینی با موقعیت های استراتژیکی زندگی می کنند، از یک سو حکومت نمی خواهد بانشان دادن آمار دقیق و تعداد واقعی ساکنان و اقلیت ها باعث درگیری های فرقه ای و ناآرامی های اجتماعی شود و از سوی دیگر هم با کم نشان دادن تعداد ساکنان سرزمین خود نمی خواهد با نیروی انسانی، که سرمایه ملی است، بازی کند.با توجه به این دو دلیل و در نتیجه ارائه نکردن آمار دقیق جمعیت از سوی دستگاه های دولتی همیشه تعداد ساکنان عربستان در هاله ای از حدس و گمان بوده که از پیامدهای آن ارائه آمار متفاوت از تعداد آنهاست.جمعیت عربستان در سال ۱۴۱۴ ق (۱۹۹۳ م)حدود ۲۱۵۰۴۶۱۳ نفر ذکر شده است که از این تعداد ۵۳۲۱۹۳۸ نفر اتباع خارجی بوده اند.در سرشماری حکومتی در سال ۱۴۲۵ ق (۲۰۰۴ م) کل جمعیت عربستان ۲۲۶۷۰۰۰۰ نفر ذکر شده بود که از این تعداد ۱۶۵۲۹۳۰۲ نفر آن افراد بومی و باقی خارجیان مقیم در این کشور بودند.یک منبع ایرانی نیز اخیرا تعداد جمعیت عربستان را ۲۸ میلیون و ۱۶۱ هزار نوشته است.از کل جمعیت عربستان حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد جمعیت شیعه هستند.بیشتر شیعیان امامیه در استان شرقی و شیعیان اسماعیلی و زیدی در مناطق جنوبی زندگی می کنند.نرخ رشد جمعیت در عربستان بر اساس آمار سال ۱۴۲۰ ق (۱۹۹۹ م) ۳/۳۹ درصد است.پراکندگی جمعیت در چهار منطقه مرکز، جنوب، شرق و غرب عربستان در شبکه الجزیره و شبکه های دیگر بدون شرح است:۱.منطقه مرکزی عربستان یا اقلیم نجد، که الریاض، القصیم و حائل را شامل می شود، با مساحت ۳۶/۲ درصدی از خاک عربستان حدود ۳۰/۹۰ تا ۳۲/۱۲ درصد از کل جمعیت عربستان را، که ۷۰۰۶۱۲۷ نفر است، در برمی گیرد.۲.منطقه غربی عربستان با اقلیم حجاز، که تبوک، مدینه، مکه و الباحه را در بر می گیرد، با مساحت ۲۰/۹۹ درصدی از خاک عربستان حدود ۳۲/۸۸ تا ۳۷/۱۰ درصد از کل جمعیت را، که ۸۴۱۱۸۸۱ نفر است، در خود جای داده است.۳.منطقه جنوبی عربستان، که عسیر، نجران و جیزان را شامل می شود، با مساحت ۱۱/۵ درصدی از خاک عربستان حدود ۱۴/۴۰ درصد از کل جمعیت را، که ۳۲۶۴۹۸۹ نفر است، در برمی گیرد.۴.منطقه شرقی، که با نام تاریخی دو واحه قطیف و احساء، شناخته می شود و اکنون خود به تنهایی یکی از سیزده استان عربستان است، با مساحت ۳۱/۲۸ درصدی از خاک عربستان حدود ۱۴/۴۸ درصد از کل جمعیت عربستان را، که ۳۳۵۵۶۸۳ نفر است، در برمی گیرد.
جغرافیای دینی سرزمین عربستان با داشتن قدمت تاریخی، مکانی است که محل اصلی یکتاپرستی در آن بنیان نهاده شد.مکه به دلیل حضور مردم برای زیارت خانه خدا، رونق تجاری و سیاسی فراوانی را کسب کرد.پس از بعثت حضرت رسول (ص)،با تلاش های ایشان و یاران فداکارش، اسلام در سراسر عربستان رواج یافت.پس از پیامبران فرقه های متعددی ظهور کردند.در قرن سیزدهم هجری با رواج فرقه وهابیت این فرقه توانست قسمتی از عربستان را زیر نفوذ خود درآورد که در حال حاضر هم خانواده، حاکم بر عربستان پیرو این فرقه هستند.افزون بر این فرقه نوظهور مذاهب دیگری هم در عربستان از همان بدو ظهور وجود داشته اند.بر اساس آمار ۲۱ دسامبر سال ۱۹۹۱ م حدود ۶۰۰۰ مسیحی کاتولیک در استان های شرقی این کشور زندگی می کنند با وجود چهار مذهب اهل سنت و شیعه و فرقه های آن عده ای پژوهشگران از تجانس مذهبی در عربستان سعودی سخن رانده اند، اما فؤاد ابراهیم با بررسی این جوامع معتقد است که به کار بردن عبارت «اکثریت مذهبی متجانس»برای چنین جامعه ای،افسانه ای بیش نیست؛زیرا فرقه ها لزوما موجودیت مذهبی ندارند، بلکه هر فرقه دربردارنده ویژگی های منطقه ای، اجتماعی و مذهبی اعضای آن است.واقعیت این است که عربستان سعودی نیز مانند لبنان کشوری متشکل از اقلیت مذهبی است ودر میان آنان وهابیان اقلیت برتر و حاکم به شمار می آید.پراکندگی جامعه دینی عربستان در چهار منطقه آن این گونه است:۱.منطقه نجد (منطقه الوسطی):در این منطقه مذهب حنبلی با ایدئولوژی وهابی، که مذهب رسمی کشور و مؤسسه های دینی است، بر اقلیت های مذهبی دیگر غلبه دارد.در منطقه نجد، که کانون شکل گیری و گسترش اندیشه وهابیت بوده است، افزون بر اکثریت حنبلی، اقلیت های مذهبی دیگری زندگی می کنند از جمله شیعیان که در «الحائل»ساکن اند.۲.منطقه غرب یا اقلیم حجاز:در این منطقه اکثریت با پیروان مذهب مالکی است که در مکه ساکن اند و رهبر آنها السید محمد علوی المالکی است.پیروان این مذهب به مدرسه دینی الازهریه مصر گرایش دارند.از صاحبان مذاهب دیگر ساکن در این منطقه شافعی ها هستند که تعداد آنها را حدود دو میلیون نفر نوشته اند.مذهب حنفی، یکی دیگر از چهار مذهب شناخته شده اهل سنت، در این منطقه نسبت به مذهب های دیگر اهل سنت پیروان کمتری دارد و دارای مؤسسه دینی خاصی نیست که آن هم از نزدیکی جغرافیایی و دینی آنها با شافعی ها و مالکی ها ناشی شده است و حنفی مذهبیان در امور دینی از آن دو مذهب پیروی می کنند.افزون بر پیروان مذاهب اهل سنت، شیعه و فرقه هایی از آن نیز در این منطقه حضور دارند.در مدینه عده ای شیعه زیدی و حدود ۲۴ تا ۲۶ هزار نفر هم شیعه جعفری، که به نخاوله مشهورند، زندگی می کنند (نخاوله از نام نخل گرفته شده است و می گویند شیعیان مدینه از قدیم تاکنون، ماهرترین کسانی بوده اند که با گرده افشانی نخل نر بر نخل های بلند ماده آنها را باور کرده اند).بیشتر این شیعیان شغل هایی از قبیل نجاری، آهنگری، رانندگی، بقالی و دست فروشی دارند و تعداد کمی از آنان نیز در ادارات در پست های غیرکلیدی مشغول به کارند.رهبری شیعیان مدینه را شیخ عمروی ۹۵ ساله برعهده دارد.در کنار بیمارستان الزهرا، حسینیه ای داخل نخلستانی وجود دارد، که شیعیان مدینه بیشتر مراسم مذهبی خود را در آن انجام می دهند و این مکان به کانون فعالیت هایشان تبدیل شده است.شیعیان در این جا اذان را همراه با اشهد ان علیا ولی الله می خوانند و در نمازهایشان بر مهر سجده می کنند و قنوت می گیرند.و در و دیوار آن با کتیبه ها و پارچه نوشته های مزین به نام چهارده معصوم (ص)آراسته است و نماز جماعت صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا در آن اقامه می گردد.این حسینیه به تازگی بازسازی شده است و مساحتی حدود هزار متر مربع دارد.در کنار آن نیز غرفه هایی وجود دارد که به علت وابستگی به شیعیان مدینی به استقبال زائران ایرانی روبه رو شده است.در منطقه ینبع هم عده ای شیعه کیسانیه زندگی می کنند.افزون بر این مذاهب فرقه هایی از صوفیه مانند سنسویه، ادریسیه، قادریه و بکتاشیه نیز در منطقه حجاز ساکن اند.۳.منطقه جنوبی:این منطقه از نظر بافت مذهبی و قبیله ای منطقه ای کاملاً ناهمگون است که افزون بر شافعی ها و مالکی ها، از فرقه های شیعیه، اسماعیلی و زیدی نیز در این منطقه زندگی می کنند.در عربستان سه دسته اسماعیلی شامل آغاخانی، داوودی (بُهره ها)و اسماعیلی های سلیمانی، که همان اسماعیلی های ساکن نجران هستند، وجود دارند.محل تمرکز شیعیان اسماعیلی بیشتر منطقه نجران(منطقه مرزی یمن-عربستان)است.تعداد آنها را از هشتصد هزار تا یک میلیون نفر گفته اند.زیدی ها نیز در مناطق جنوبی و در شهرهایی چون عسیر، نجران، جده، سکنی گزیده اند.آنها، که تعدادشان نامشخص است، در امور دینی خود از زیدی های یمن پیروی می کنند.۴.منطقه شرقی:در گذشته مذهب غالب در این منطقه شیعه اثنی عشری بوده است.آنها بیشتر در دو واحه احساء و القطیف پراکنده اند.حدود ۹۷ درصد جمعیت واحه قطیف و ۶۵ تا ۷۰ درصد جمعیت واحه احساء شیعه هستند.افزون بر آن دو منطقه در مناطق دیگر منطقه شرقی چون الجبیل، راس التنور، الخبر، الظهران و الدمام، به ویژه العود، نیز شیعیان زندگی می کنند.در گذشته که در منطقه شرقی شهرهای مهمی غیر از قطیف، احساء و الهفوف وجود نداشت بیشتر جمعیت منطقه شیعه بودند، اما با کشف نفت و به وجود آمدن شهرهای جدید، شهروندان از سراسر عربستان، به ویژه منطقه نجد، به این منطقه مهاجرت کردند که از پیامدهای آن در اقلیت گرفتن شیعیان در منطقه است، به گونه ای که اکنون به سختی ۳۵ تا ۴۰ درصد جمعیت این منطقه شیعه هستند و در کل اکثریت در منطقه شرقی با اهل سنت است.از نظر داخلی و بین المللی این یکی از عوامل اهمیت ژئوپولتیکی و استراتژیکی عربستان سعودی است.این جامعه شیعه پس از شیعیان عراق بزرگ ترین جامعه شیعی عرب را در خلیج فارس تشکیل می دهد.افزون بر قرارگرفتن بر بزرگ ترین چاه های نفتی جهان(قطیف)در این منطقه، حدود ۴۰ تا ۶۰ درصد از نیروی کار کشور در عرصه نفت نیز شیعه هستند.از دیدگاه بین المللی و تجارت جهانی شیعیان استان شرقی سهم مؤثری در ثبات اقتصادی و سیاسی کشور، چه از نظر بین المللی و چه از نظر منطقه ای، دارند و آنها به دلیل ارجحیت در جمعیت و جغرافیای استراتژیکشان از ارکان مهم سیاست سعودی و به طور کلی منطقه به شمار می آیند.
اهمیت عربستان با توجه به پراکندگی جامعه شیعه در مناطق حساس و سوق الجیشی عربستان سعودی، علم به اهمیت این کشور در منطقه و تأثیرات آن در نظام جهانی می تواند به خوبی موقعیت و جایگاه جامعه شیعه عربستان را ترسیم کند.۱.ژئوپولتیک:قرار گرفتن عربستان میان دو آبراه مهم جهان-خلیج فارس و دریای سرخ-به این کشور موقعیت استراتژیکی خاصی بخشیده است.عربستان سعودی با آن دو آبراه مهم ۲۶۳۴ کیلومتر خط ساحلی دارد.۲.فرهنگی و اعتبار بین المللی:حضور زائران خانه کعبه، از یک سو از نظر مادی مبالغ هنگفتی را به خزانه دولت وارد می سازد و از سوی دیگر از نظر فرهنگی، نیاز مذهبی کشورهای مسلمان به این مکان مقدس، بینشی همراه احترام برای عربستان سعودی می آورد.مکان مقدس، بینشی همراه احترام برای عربستان سعودی می آورد.این عامل باعث می شود عربستان از دو دیدگاه اقتصادی و مذهبی برای جهان اسلام مهم تلقی شود.حفظ این اهمیت برای عربستان سعودی به داشتن سیاستی متناسب با معتقدان به این ارزش دینی وابسته است.درگیری هایی که برای حاکمیت یافتن بر این منطقه طی تاریخ روی داده خود گویای اهمیت دینی (مشروعیت)و اقتصادی آن است.یکی از دغدغه های حکومت عثمانی از قدرت یافتن آل سعود اول همین امر بود و یکی از عوامل ضعف حکومت آل سعود اول، که به اضمحلال آنها هم منجر شد، انقطاع حج در آن دوره بود.علم به این ارزش در جهان اسلام ملک فهد را بر آن داشت تا به اطرافیان خود دستور دهد به جای لفظ اعلی حضرت وی را خادم حرمین شریفین بنامند.۳.پیروزی انقلاب اسلامی:با سقوط نظام شاهنشاهی یکی از دو ستون ثابت در منطقه خلیج فارس برای غرب فرو ریخت و پس از آن با افزایش اهمیت منطقه خاورمیانه توجه غرب به سوی عربستان در حکم ستون دیگر ثبات منطقه، بیش از پیش افزایش یافت.۴.منابع طبیعی:عربستان سعودی ۲۶ درصد کل ذخایر نفتی جهان را در اختیار دارد و بزرگ ترین صادرکننده آن است.این منبع زیرزمینی ۷۵ درصد درآمد کشور، ۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی و ۹۰ درصد درآمد حاصل از صادرات عربستان سعودی را فراهم می کند.نفت مهم ترین عامل شهرت جهانی حکومت سعودی و عامل اصلی تحولات داخلی این کشور و به ویژه حد فاصل دو دوره قرون وسطی و جدید این کشور است.نبود مؤسسه های اجتماعی و حکومتی و کادر خبره برای رفع نیازها و نظام دینی، که به دنیای جدید روی خوش نشان نمی داد، از ویژگی های حکومت سعودی پیش و حتی تا چند دهه پس از اکتشاف نفت-که قیمت و ارزش آن شناخته شده نبود-بود.نفت تأثیرات چشمگیری در منطقه شرق عربستان گذاشت.همین عامل باعث جغرافیایی جمعیتی، شهری و نظام اجتماعی عربستان و مناطق شیعه نشین قطیف و احساء گردید.تبعیض در تقسیم این ثروت ملی باعث نارضایتی هایی در عربستان شد؛ زیرا نفت افزون بر موارد یاد شده سبب تغییرات فرهنگی و بیداری اجتماعی نیز گردید.عربستان سعودی افزون بر نفت از گاز طبیعی، معادن آهن، طلا و مس نیز برخوردار است.نفت از نگاه منطقه ای و فرامنطقه ای مهم ترین منبع استراتژیک عربستان سعودی است.به چشم غریبان و جهان متمدن امروزی اگر نفت در آنجا نبود این مردم شایستگی این قدر تعریف، تمجید و ثناگویی نداشتند.حال که این گنج بی رنج را دارند، به زعم جهان صنعتی شایستگی پذیرش مسئولیت ها و عناوین و ارزش های تأیید شده از سوی غرب را دارند.عمده ترین خریدارهای نفت عربستان هم کشورهای ژاپن، امریکا و فرانسه اند که سهم عمده ای در بازارجهانی و تحولات اقتصاد صنعتی دارند.با این حال عربستان سعودی تا زمانی که ابزار اقتصاد نفت را در دست خود دارد می تواند به خواسته های خود نزدیک شود و تا زمانی که بازار جهانی به این طلای سیاه نیازمند است، عربستان و تحولات آنها بر آنها تأثیر می گذارند.از عواملی که می تواند به این عامل حیات عربستان ضربه بزند و اقتصاد آن را مختل کند قرار گرفتن بخشی اصلی منابع نفتی این کشور در شرق آن و صدور این منابع از راه خلیج فارس است.شیعیان اقلیت چشمگیری هستند که در شرق کشور(مرکز استقرار صنایع نفتی)ساکن اند.با توجه به اینکه نفت کارکرد خاص و جایگاه ویژه ای در تحولات عربستان و جایگاه جهانی این کشور دارد و نبض اقتصادی عربستان و بسیاری از کشورها به آن بسته است، به سهم عوامل تأثیرگذار بر آن همچون شیعیان می توان بیش از پیش پی برد.این عوامل باعث شده است تا دولت سعودی از سال ۱۹۷۵ م سه طرح ساختمان خط لوله نفتی را اجرا کند هم زمان به سرمایه گذاری کلان در طرح گسترده برای تأسیس پایگاه نظامی در سواحل خلیج فارس(قطیف)دست زند.شایان ذکر است که با احداث خط لوله انتقال نفت از سواحل خلیج فارس به دریای سرخ اهمیت استراتژیکی عربستان در زمینه صدور نفت بیش از پیش شد.منبع:زمانه شماره۹۴
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.