۱. نامهای سه خلیفه نامهای مخصوص اینها نبوده است و قبل و بعد از اسلام چنین اسامی در بین عرب رایج بوده است، پس این نامگذاری هرگز دلیل بر علاقه به خلفا نیست و با مراجعه به کتب رجالی میتوان صحابهای که نام آنها ابوبکر یا عمر و عثمان بوده است به دست آورد.
ابن حجر در کتاب الاصابه، باب «ذکر من اسمه عمر»، بیست و یک نفر از صحابه را نام میبرد که نامشان عمر بوده است:
۱ ـ عمر بن الحکم السلمی؛ ۲ ـ عمر بن الحکم البهزی؛ ۳ ـ عمر بن سعد ابوکبشه الأنماری؛ ۴ ـ عمر بن سعید بن مالک؛ ۵ ـ عمر بن سفیان بن عبد الأسد؛ ۶ ـ عمر بن ابی سلمه بن عبد الأسد؛ ۷ ـ عمر بن عکرمه بن ابیجهل؛ ۸ ـ عمر بن عمرو اللیثی؛ ۹ ـ عمر بن عمیر بن عدی؛ ۱۰ ـ عمر بن عمیر غیر منسوب؛ ۱۱ ـ عمر بن عوف النخعی؛ ۱۲ ـ عمر بن لاحق؛ ۱۳ ـ عمر بن مالک؛ ۱۴ ـ عمر بن معاویه الغاضری؛ ۱۵ ـ عمر بن وهب الثقفی؛ ۱۶ ـ عمر بن یزید الکعبی؛ ۱۷ ـ عمر الأسلمی؛ ۱۸ ـ عمر الجمعی؛ ۱۹ ـ عمر الخثعمی؛ ۲۰ ـ عمر الیمانی؛ ۲۱ ـ عمر بن الخطاب. (الإصابه فی تمییز الصحابه/ج۴/ص۵۸۷ ـ ۵۹۷)
باز همین شخص، بیست و شش نفر از صحابه را ذکر میکند که نامشان عثمان بوده است:
۱ ـ عثمان بن ابوجهم الأسلمی؛ ۲ ـ عثمان بن حکیم بن ابی الأوقص؛ ۳ ـ عثمان بن حمید بن زهیر بن الحارث؛ ۴ ـ عثمان بن حنیف؛ ۵ ـ عثمان بن ربیعه بن أهبان؛ ۶ ـ عثمان بن ربیعه الثقفی؛ ۷ ـ عثمان بن سعید بن أحمر؛ ۸ ـ عثمان بن شماس بن الشرید؛ ۹ ـ عثمان بن طلحه بن ابی طلحه؛ ۱۰ ـ عثمان بن ابوالعاص؛ ۱۱ ـ عثمان بن عامر بن عمرو؛ ۱۲ ـ عثمان بن عامر بن معتب؛ ۱۳ ـ عثمان بن عبد غنم؛ ۱۴ ـ عثمان بن عبید الله بن عثمان؛ ۱۵ ـ عثمان بن عثمان بن الشرید؛ ۱۶ ـ عثمان بن عثمان الثقفی؛ ۱۷ ـ عثمان بن عمرو بن رفاعه؛ ۱۸ ـ عثمان بن عمرو الأنصاری؛ ۱۹ ـ عثمان بن عمرو بن الجموح؛ ۲۰ ـ عثمان بن قیس بن ابی العاص؛ ۲۱ ـ عثمان بن مظعون؛ ۲۲ ـ عثمان بن معاذ بن عثمان؛ ۲۳ ـ عثمان بن نوفل؛ ۲۴ ـ عثمان بن وهب المخزومی؛ ۲۵ ـ عثمان الجهنی؛ ۲۶ ـ عثمان بن عفان. (الإصابه فی تمییز الصحابه/ج۴/ص۴۴۷ـ۴۶۳)
بسیاری از یاران و دوستان ائمه نیز به این نامها مشهور بودهاند مانند: ابوبکر حضرمی، ابوبکر ابو سمّاک، ابوبکر عیاش، ابوبکر بن محمد از اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع)؛ عمر بن عبدالله ثقفی، عمر بن قیس، عمر بن معمر از اصحاب امام باقر(ع) و عمر بن ابان، عمر بن ابان کلبی، عمر بن ابو حفص، عمر بن ابو شعبه، عمر بن اذینه، عمر بن براء، عمر بن حفص، عمر بن حنظله و … از اصحاب امام صادق(ع).
عثمان اعمی بصری، عثمان جبله و عثمان بن زیاد از اصحاب امام باقر(ع) و عثمان اصبهانی، عثمان بن یزید از اصحاب امام صادق(ع).
۲. بیتردید شیعیان از یزید بن معاویه و اعمال ننگین او تنفر شدیدی دارند ولی در عین حال میبینیم که در بین شیعیان و یاران ائمه(ع) کسانی بودهاند که نامشان یزید بوده است مثل: یزید بن حاتم از اصحاب امام سجاد(ع). یزید بن عبدالملک، یزید صائغ، یزید ابو خالد کناسی و… از اصحاب امام باقر(ع)؛ یزید الشعر، یزید بن خلیفه، یزید بن خلیل، یزید بن عمر، یزید بن فرقد، یزید مولی حکم و… از اصحاب امام صادق(ع).
خوب است بدانید که یکی از اصحاب امام صادق(ع) نامش شمر بن یزید بوده است. (جامع الرواه و ازاحه الاشتباهات عن الطرق والاسناد/ج۱/ص۴۰۲)
آیا این نامگذاریها نشانۀ علاقه شیعیان به یزید بن معاویه بوده است؟
۳. اگر نامگذاری فرزندان روی علاقه و ابراز محبت به شخصیتها بود باید همه مسلمانان نام فرزندانشان را نامهای گرامی پیامبر(ص) میگذاشتند و اگر چنین بوده است چرا عمر بن خطاب به سراسر ممالک اسلامی دستور داد کسی حق ندارد نام فرزندش را نام رسول خد(ص) بگذارد؟
کتب عمر الی اهل الکوفه الا تسموا احداً باسم نبی. (شرح صحیح بخاری (ابن بطال)/ج۹/ص۳۴۴؛ و فتح الباری فی شرح صحیح البخاری/ج۱۰/ص۵۷۲)
عینی هم در عمده القاری مینویسد: وکان عمر رضی الله عنه کتب الی اهل الکوفه لا تسموا احداً باسم نبی وامر جماعه بالمدینه بتغییر اسماء ابنائهم المسمین بمحمد حتى ذکر له جماعه من الصحابه انه اذن لهم فی ذلک فترکهم. (عمده القاری فی شرح صحیح البخاری/ج۱۵/ص۳۹)
۴. نام یکی از فرزندان امام حسن(ع) «عمرو» بوده است آیا میشود گفت این نامگذاری به خاطر همنامی با عمرو بن عبدود یا عمرو بن هشام (ابوجهل) بوده است؟ (الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد/ج۲/ص۲۰/باب ذکر ولد الحسن بن علی(ع))
۵. با توجه به آنچه صحیح مسلم از قول عمر بن خطاب نقل کرده است نظر حضرت علی(ع) نسبت به ابوبکر و عمر این بود که آنان دروغگو، گنهکار، فریبکار و خائن بودهاند. عمر بن خطاب به علی(ع) و عباس میگوید:
فلمّا تُوفّى رسول الله(ص) قال ابوبکر انا ولى رسول الله ـ صلّى الله علیه وسلّم ـ فجئتما تطلب میراثک من ابن اخیک ویطلب هذا میراث امرأته من أبیها فقال ابوبکر قال رسول الله ـ صلّى الله علیه وسلّم ـ : ما نورث ما ترکنا صدقه فرأیتماه کاذباً آثماً غادراً خائناً والله یعلم انه لصادق بار راشد تابع للحق ثم توفی ابوبکر وانا ولى رسول الله ـ صلّى الله علیه وسلّم ـ وولى ابابکر فرأیتمانى کاذباً آثماً غادراً خائناً: (صحیح مسلم/ج۳/ص۱۳۷۸/ح۱۷۵۷)
پس از وفات رسول خد(ص) ابوبکر گفت: من جانشین رسول خد(ص) هستم؛ شما دو نفر (عباس و علی(ع)) آمدید؛ تو ای عباس! میراث برادرزادهات را درخواست کردی و تو ای علی! میراث دختر پیامبر را؛ ابوبکر گفت: رسول خد(ص) فرموده است: ما چیزی به ارث نمیگذاریم آنچه میماند صدقه است و شما او را دروغگو، گناهکار حیلهگر و خیانتکار میدیدید، در حالی که خدا میداند که ابوبکر راستگو، دیندار و پیرو حق بود، پس از مرگ ابوبکر من جانشین پیامبر و ابوبکر شدم؛ باز شما دو نفر مرا خائن، دروغگو، حیلهگر و گناهکارخواندید.
در روایتی دیگر حضرت علی(ع) ابوبکر را استبدادگر میداند:«ولکنک استبددت علینا بالأمر وکنا نرى لقرابتنا من رسول الله صلّى الله علیه [وآله] وسلّم نصیباً». (صحیح بخاری/ج۴/ص۱۵۴۹/ح۳۹۹۸)؛ تو به زور بر ما مسلّط شدی در حالی که ما به خاطر نزدیک بودن به رسول اکرم(ص) خود را سزاوارتر به خلافت میدیدیم.
در روایت دیگری از همین صحیح بخاری، خود شیخین نقل کردهاند که حضرت علی(ع) حتی دوست نداشت چهرهی عمر را ببیند: فارسل إلى ابی بکر ان ائتنا ولا یأتنا احد معک کراهیه لمحضر عمر. (صحیح بخاری/ج۴/ص۱۵۴۹/ح۳۹۹۸)
۶ ـ اهل تسنّن ادعا میکنند که این نامگذاریها به خاطر روابط دوستانه و خوب امیرالمؤمنین(ع) با خلفا بوده، اگر واقعاً اینگونه بوده است چرا خلفا نام امام حسن و امام حسین(ع)ـ که سرور جوانان اهل بهشت و فرزندان رسول خد(ص) بودهاند ـ را بر فرزندان خود نگذاشتهاند مگر نه این که باید محبت دو طرفه باشد که خوش آن بیمهربونی هر دو سر بی.
در اینجا برای روشنتر شدن مطلب لازم است در مورد نامگذاری به نام هر یک از خلفای سهگانه توضیحی داده شود:
ابوبکر:
۱ ـ اگر قرار بود که حضرت علی(ع) نام فرزند خویش را ابوبکر بگذارد باید از نام اصلی او (عبد الکعبه، عتیق، عبدالله و…) استفاده میکرد نه کنیه او.
۲ ـ ابوبکر کنیه فرزند حضرت علی(ع) بوده و انتخاب کنیه برای شخص در انحصار پدر نیست. چه بسا خود شخص کنیهاش را انتخاب میکرده است.
۳ ـ بنابر آنچه ابو الفرج اصفهانی مینویسد، نام او عبدالله بوده است که در ۲۵ سالگی در کربلا به شهادت رسیدهاند، قتل عبدالله بن علی بن ابی طالب و هو ابن خمس و عشرین سنه و لا عقب له. (مقاتل الطالبین/ج۱/ص۲۲)
بنابراین ولادت عبدالله، در اوائل خلافت ظاهری حضرت علی(ع) بوده که در آن زمان آن حضرت شدیدترین انتقادها را نسبت به خلفا داشته است.
عمر:
یکی از عادات عمر تغییر اسم افراد بود و طبق آنچه مورخان نقل کردهاند، شخص عمر نام خودش را بر فرزند حضرت علی(ع) گذارد و به این نام معروف شد.
بلاذری در انساب الأشراف میگوید: وکان عمر بن الخطاب سمّى عمر بن علی باسمه. (انساب الأشراف/ج۱/ص۲۹۷)عمر بن خطاب فرزند علی(ع) را به نام خودش، عمر نام نهاد.
ذهبی نیز در سیر اعلام النبلاء مینویسد: و مولده فی ایام عمر فعمر سمّاه باسمه. (سیر اعلام النبلاء/ج۴/ص۱۳۴): میلادش در زمان عمر بود و عمر او را به نام خویش، عمر نامگذاری کرد.
البته عمر نام افراد دیگری را هم تغییر داده است به عنوان نمونه: عبدالرحمن الحارث… کان ابوه سماه ابراهیم فغیّر عمر اسمه. (الاصابه فی تمییز الصحابه/ج۵/ص۲۹): پدرش نام او را ابراهیم گذاشته بود و عمر اسمش را تغییر داده، عبدالرحمن گذاشت.
وکان اسم المعلى ثعلبه فسماه عمر بن الخطاب المعلى. (الانساب/ج۱/ص۲۵۰): اسم معلی، ثعلبه بود که عمر بن خطاب آن را تغییر داده، معلی گذاشت و موارد دیگر.
عثمان:
نامگذاری عثمان به جهت علاقه به عثمان بن مظعون بوده است نه خلیفه سوم چرا که حضرت علی(ع) در این باره فرمودهاند:«انما سمّیته باسم اخی عثمان بن مظعون». (مقاتل الطالبین/ج۱/ص۲۳): فرزندم را به نام برادرم عثمان بن مظعون نامیدم.
نتیجه اینکه این نامگذاریها دلیلی بر رابطه خوب حضرت امیر(ع) با خلفا نبوده است و اگر نام فرزند یا یکی از اصحاب حضرت علی(ع) نام خلفا بوده دلیل بر چیز خاصی نیست و این مطلب نمیتواند دستآویزی برای سرپوش گذاشتن به ستمهایی که بر خاندان پیامبر و خصوصاً اول مظلوم عالم حضرت امیرالمؤمنین(ع) شده است قرار بگیرد.
منبع : ماهنامه شیعه شناسی ماه ذی قعده ۱۴۳۳ هـ ق