راهکارهاى رهایى شیعیان عربستان۲

راهکارهاى رهایى شیعیان عربستان2

راهکارهاى رهایى شیعیان عربستان۲

راهکارهاى رهایى شیعیان عربستان۱

راهکارهاى بلند مدت

  1. ضرورت اتحاد و همبستگى در جوامع اسلامى و شیعى؛
  2. راه‏هاى رسیدن به وحدت؛

. دگرگونى فرهنگى؛

  1. تلاش براى گسترش فرهنگ تشیع به وسیله چاپ و نشر؛
  2. مبارزه در راه دفاع از تشیع تا سرحد شهادت؛
  3. توجه به رشد جمعیتى عربستان؛

. حرکت در مسیر راستین با راهنمایى بزرگان تشیع؛

. بیدارى و آگاهى روزافزون شیعیان؛

. ایجاد انگیزه و هدف براى نسل جوان به منظور حفظ هویت مستقل شیعى؛

  1. ایجاد شور، نشاط و حماسه براى دفاع از حقوق خویش؛
  2. گسترش هرچه بیشتر ابعاد فرهنگى و اصیل اسلامى به صورت علمى و مستند؛
  3. تلاش به منظور تغییر دیدگاه‏هاى منفى منطقه‏اى و کشورى درباره شیعیان؛
  4. ارتقاى سطح علمى و آگاهى درباره حقانیت مکتب تشیع؛
  5. تشریح و بازگویى ویژگى‏هاى منحصربه‏فرد تشیع، مثل پیروى از اهل بیت پیامبر و انحصار امامت در مکتب تشیع، طبق کلام رسول الله ؛
  6. اثبات حقانیت تشیع با استناد به روایات و منابع کتب اهل سنت؛
  7. به وجود آوردن فرصت در مجامع عمومى براى ابراز عقیده شیعیان؛
  8. برخوردارى از مطبوعات مستقل و تأثیرگذار؛
  9. تلاش به منظور آزادى فعالیت براى همه فرقه‏ها و گروه‏هاى اسلامى؛
  10. تدوین قانون اساسى جامع و کاملاً اسلامى؛
  11. احترام به حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل همه مسلمانان؛
  12. دسترسى عمومى، امکان دادخواهى و مراجعه به محاکم قضایى بى‏طرف؛
  13. آزادى در انتخاب وکیل؛
  14. ممنوعیت شکنجه و زندان براى داشتن عقاید دینى؛
  15. برقرارى ارتباط و تعامل بین اندیشمندان فِرَق اسلامى؛
  16. جلوگیرى از بروز اختلاف بین نخبگان و دانشمندان جهان اسلام؛
  17. تلاش براى تمکین حکومت به جلوگیرى از دستگیرى‏هاى بى‏مورد، بازداشت‏هاى غیرقانونى و محکومیت‏هاى بدون دلیل؛
  18. اثبات تنگ‏نظرى، افزون‏خواهى و برترى‏طلبى برخى فرقه‏ها و توصیه به تعدیل و تعامل بیشتر با دیگر فرق اسلامى؛
  19. اتخاذ تدابیر عاقلانه در جلوگیرى از تشدید تضادها و تعمیق اختلاف‏ها بین فرقه‏هاى اسلامى؛
  20. تبیین استراتژى کلى درباره هم‏گرایى اسلامى و تقبیح تمامیت‏خواهى فرقه‏اى؛
  21. ارائه صحیح محصولات فرهنگى و گسترش کمى و کیفى آن؛
  22. ایجاد جنبش‏ها و تشکیلات سیاسى براى به دست آوردن حقوق عمومى شیعیان و برداشتن محدودیت‏ها و تبعیض‏هاى اعمال شده.

ضرورت اتحاد و همبستگى در جوامع اسلامى و شیعى

از دیگر راه‏هاى رهایى پیروان مکتب اهل بیت از تبعیض، محدودیت و مظلومیت، وحدت اسلامى است؛ زیرا فراخوان عمومى دین مبین اسلام، اتحاد و همبستگى است و اگر مسلمانان بخواهند جامعه‏اى بالنده داشته باشند، راهى جز اتحاد براى تحقق چنین جامعه‏اى، متصور نیست.

با نگاهى گذرا به تاریخ اسلام، به نتایج و ثمرات همبستگى و نقش انکارناپذیر آن در پیروزى مسلمانان پى خواهیم برد. آنچه باعث مى‏شود که مسلمانان با تعداد اندک و تجهیزات کم بر دشمنان خود پیروز شوند، چیزى جز اتحاد نیست.

دشمنان اسلام نیز اتحاد و همبستگى مسلمانان را نشانه رفته و با استفاده از راهکارها و ابزار متفاوت، سعى کرده‏اند تا از تحقق و تشکیل جامعه متحد اسلامى جلوگیرى کنند که متأسفانه در برخى از موارد نیز موفق بوده‏اند.

اگر مسلمانان و به ویژه شیعیان به آموزه‏هاى دینى‏شان عمل، و مفاهیم قرآن ـ این منشور همیشه جاوید انسان‏سازى و جامعه‏سازى ـ را در زندگى فردى و اجتماعى خود پیاده کنند؛ جامعه‏اى پویا و پیشرو خواهند داشت؛ جامعه‏اى که هیچ کس نمى‏تواند از استحکامات آنان ـ عقاید و مفاهیم قرآنى ـ عبور کند. در غیر این صورت، نه‏تنها جامعه متحد اسلامى و شیعى محقق نخواهد شد؛ بلکه دشمنان با استفاده از این تفرقه و پراکندگى، ضربات سهمگین و مهلکى بر پیکره جامعه اسلامى و شیعى وارد خواهند آورد و به اهداف شیطانى خود خواهند رسید. با عنایت به شرایط کنونى جهان، موقعیت کشورهاى اسلامى و نقش مهم آنان در تحولات جهانى و منطقه‏اى، اتحاد شیعیان، ضرورتى اجتناب‏ناپذیر است.

دیگر اینکه این همبستگى، حافظ و پاسدار مبانى عقیدتى و مشترکات دینى شیعیان و مسلمانان است. همه اقشار و اصناف جامعه اسلامى و شیعى موظف‏اند تا در راه تحکیم و تعمیم این اتحاد تلاش کنند. در این میان، عالمان دینى، فرهیختگان و نظریه‏پردازان مسلمان و شیعى از نقش‏آفرینان برجسته این سناریوى مقدس و بزرگ اسلامى به شمار مى‏روند.

یکى از مهم‏ترین و اصولى‏ترین راه‏هاى تقریب بین مذاهب اسلامى و ارتقاى عظمت مسلمانان در سطح جهان، وحدت امت اسلامى است؛[۱]) همان وحدتى که قوام و ثبات دین خدا را در پى خواهد داشت و سد محکمى در مقابل دشمنان اسلام است؛ وحدتى که به سبب اثرات و فواید فراوان آن، امیر مؤمنان به خانه‏نشینى تن داد و سکوت کرد.

هر وحدتى باید محور مشترکى داشته باشد. چند محور اصلى و مشترک براى اتحاد مسلمانان عبارت‏اند از

  1. پروردگار متعال؛
  2. پیامبر اسلام بهترین منادى و عامل وحدت)؛

. قرآن؛

  1. مصالح عمومى؛
  2. مقابله با دشمنان مشترک؛
  3. رضایت خالق و مخلوق؛

. تحصیل سعادت دنیا و آخرت براى مسلمانان.

 

ساز و برگ کائنات از وحدت است
 بى

  اندر این عالم حیات از وحدت است

 

وحدت، سبب مى‏شود که مسلمانان در ابعاد مختلف سیاسى، اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى و… مکمل همدیگر و باعث رونق جهان اسلام شوند. همچنین اهل اسلام، با ابراز وحدت قادر خواهند بود تا با دشمن مشترک و استکبار جهانى بستیزند.

راه‏هاى رسیدن به وحدت

عمل به دستورهاى الهى و سنت رسول اللّه‏ ، ملاک عمل قرار دادن قرآن، کاهش توقعات فِرَق مختلف اسلامى، عمل به  دستورها و آرمان‏هاى فرقه‏اى خویش بدون توقع از تبعیت دیگران، حاکم کردن منطق و استدلال به وسیله گفتمان، شناخت حقیقى و واقع‏بینانه از اسلام، از جمله راه‏هاى رسیدن به وحدت اسلامى است. در هیچ برهه‏اى از تاریخ دو پیامبر تشریعى نبوده است. هرگاه از دو پیامبر یا بیشتر در اعصار تاریخى یاد مى‏شود، یکى تشریعى و بقیه تبلیغى بوده‏اند تا اختلاف و تفرقه روى ندهد؛ پس در حقیقت وحدت براى مسلمانان یک ضرورت است.

 

غرض از انجمن و اجتماع، جمع قواست
 بى

  زیرا قطره، چو شد متصل به هم، دریاست

ز قطره، هیچ نیاید ولى چو دریا گشت

 
  هر آنچه نفع تصور کنى آنجاست

ز فرد فرد محال است کارهاى بزرگ

 
  ولى ز جمع، توان خواست هر آنچه خواهى خواست

بدین دلیل یداللّه‏ مع الجماعه سرود

 
  که با جماعت دست قوى یدى طولاست

     

 

وحدت به این معنا نیست که مسلمانان از نظر عقاید هیچ‏گونه تفاوتى نداشته باشند، بلکه غرض اصلى از آن، ضدیت و مخالفت نداشتن با یکدیگر است؛ زیرا در دنیاى پر التهاب و خطرناک امروزى، عالَم اسلام دشمنان مشترکى دارد و صهیونیسم جهانى و استکبار غرب، کمر همت به نابودى مسلمانان بسته‏اند.

«برتراند راسل» نویسنده و جامعه‏شناس معروف مى‏گوید

تبلیغات جهان غرب، آن قدر قوى است که اگر بخواهند مى‏توانند در دانشگاه‏هاى مسلمانان به دانشجویان بقبولانند که ماست سیاه است و آنهایى که مى‏گویند «ماست سفید است»، ارتجاعى‏اند.

در حالى که جهان اسلام چنین دشمنان خطرناکى دارد، تنها راه نجات مسلمانان از جنگ جهانى بر ضد اسلام، وحدت و یکپارچگى امت اسلامى است. در آن صورت همه خواهند گفت

 

بیا تا شمع هم، پروانه هم، یار هم باشیم

 
  در این گلشن، بهار هم، گل هم، خار هم باشیم

چو یاران نبى در صفه توحید بنشینیم

 
  صفاى هم، گل هم، باغ هم، گلزار هم باشیم

غم هم، شادى هم، دین هم، دنیاى هم گردیم

 
  بلاى یکدگر را چاره و ناچار هم باشیم

     

کسب دانش

مهم‏ترین راهبرد در خروج از تنگناها و مشکلات براى هر جامعه‏اى برخورد علمى همراه با برنامه‏ریزى مدبرانه است. اگر پیروان اهل بیت بخواهند به راحتى حقانیت خود را اثبات کنند، لازمه آن این است که سطح علمى و تخصصى معارف الهى آنها ارتقا یابد. در این صورت است که در احتجاج با مخالفان پیروز خواهند بود. اساساً علم در دین مبین اسلام جایگاه والایى دارد تا جایى که نخستین کلام خداوند که بر قلب مطهر رسول امین نازل شد، خواندن و علم‏آموزى بود {اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ}.

در آموزه‏هاى مکتب تشیع به علم و علم‏آموزى توجه خاصى شده است

ـ طلبُ العِلم فریضهٌ على کُل مسلمٍ و مسلمه.

ـ اطلبوا العلم ولو بالصِّین.

ـ مَن علَّمنى حرفاً فقد صیّرنى عبداً.[۲])

ـ العلمُ یَحرُسُکَ.

ـ و… .

با تأمل در پیشرفت نسبى جوامع بشرى در غالب بخش‏ها، به نقش و اهمیت علم و علم‏آموزى در تکامل زندگى انسان پى مى‏بریم. شیعیان که بخشى از جمعیت دهکده بزرگ جهانى را به خود اختصاص داده‏اند، نیاز بیشترى به کسب دانش دارند. این نیاز، هنگام توسعه روابط بین‏المللى، استفاده از تجربیات ملل دیگر، وامگیرى از فرهنگ آنان و دفاع از عقاید خویش در برابر تهاجم احتمالى، بیشتر نمود مى‏یابد.

واضح است که علم و آگاهى، نقش انکارناپذیرى در پیشرفت زندگى انسان در ابعاد فردى، اجتماعى و… دارد. پس مى‏توان گفت که تنها راه پیشرفت و تکامل در زندگى فردى و اجتماعى شیعیان و همگام شدن با جامعه جهانى، دانش اندوزى است؛ زیرا یک فرد دانشمند بهتر مى‏تواند به ترویج و گسترش فرهنگ تشیع و دفاع از آن بپردازد و در ارتقاى زندگى خود و جامعه مؤثر باشد.

از سوى دیگر جامعه‏اى که معیار ترقى و احراز پُست‏هاى سیاسى، اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى را دانش و تخصص بداند، جامعه‏اى بالنده است و مى‏تواند در تعیین سرنوشت خود و جامعه بشرى نقش تعیین کننده‏اى داشته باشد.

براى مثال، در ژاپن که امروزه یک قطب اقتصادى و صنعتى در جهان است، تعهد و تخصص، معیار سنجش افراد است؛ در نتیجه این کشور، مسیر رشد و توسعه همه جانبه را به سرعت مى‏پیماید. در سایه تلاش و دانش‏اندوزى، ژاپن در شمار یکى از هفت قدرت صنعتى جهان مطرح است و محصولات این کشور، بازارهاى جهانى را تسخیر کرده است.

جامعه اسلامى و شیعى مى‏تواند با الگوپذیرى از کشورهاى موفق و به کارگیرى استعدادهاى موجود در جامعه خود به تعمیم و گسترش فرهنگ اسلامى و شیعى بپردازد.

دگرگونى فرهنگى

ماهیت دینى بعثت پیامبر اسلام ، با ماهیت عربى، قبیله‏اى و تعصبى موجود در دوران جاهلیت تفاوت داشت. این ضدیت و ماهیت متفاوت، مانع بزرگى در مسیر پیامبر اعظم بود؛ اما ویژگى بارز اسلام که نخستین آیات نازل شده بیانگر آن است، مشکلات را یکى پس از دیگرى برطرف مى‏کرد.

نخستین آیات نازل شده بر پیامبر موضوع علم، تعلیم و قلم را بیان مى‏کند که حقیقت آنها تفکر و تعقل است. تنها چیزى که توانست جامعه جاهل و متعصب عرب را به امت واحده اسلامى تبدیل کند، جایگزین شدن تفکر دینى و فرهنگى به جاى تفکر جاهلیت بود.

با کمال تأسف باید بگوییم، جاهلیت قرن بیست و یکم که بر فرهنگ وهابیت سایه افکنده است، از جاهلیت پیش از اسلام خطرناک‏تر است. آنان در حالى که بت‏پرست بودند، به مسلمانان حمله مى‏کردند؛ اما وهابیان با اینکه اسلام را پذیرفته‏اند و خود را داعیه‏دار آن مى‏دانند، مسلمانان دیگر را در معرض هجمه، تهمت و افترا قرار مى‏دهند. همان تناقضى که بین حضرت رسول و عرب جاهلیت بود، اکنون بین آداب مسلک وهابیت به چشم مى‏خورد. روحیه برترى‏طلبى و اشرافى‏گرى قریش، پیش از اسلام آوردن، نسبت به مسلمانان، شباهت فراوانى به برترى‏طلبى وهابیت بر سایر مسلمانان دارد.

خلاصه آنکه ارزش‏هاى الهى و فرهنگ اصیل اسلامى، همه مسلمانان را امت واحده مى‏دانند؛ در حالى که گروه وهابیت با سیطره بر منابع و معادن غنى ممالک اسلامى و استفاده از «حرمین شریفین»، خود را در اسلام، حاکم مطلق مى‏دانند و کمترین تعامل و همگرایى با دیگر مسلمانان را بر خود لازم نمى‏دانند.

بهترین و منطقى‏ترین راه براى غلبه بر این کج‏روى‏ها و دگراندیشى‏ها، دگرگونى فرهنگى است. تلاش براى تبیین و تشریح فرهنگ اصیل اسلامى و بررسى اندیشه فرهنگى پیامبر اسلام و گسترش آن در مناطق تحت تسلط وهابیت، بهترین راه براى کاستن از افراطى‏گرى و برترى‏طلبى وهابیت است.

علماى اسلام، روشنفکران، مورّخان اسلامى و تمام امت اسلام وظیفه دارند آنچه را که از اسلام حقیقى مى‏دانند، با سلیقه‏اى مناسب، در مناطق متعصب و برترى‏طلب، نشر دهند. به این وسیله با غلبه فرهنگ اصیل اسلامى و بیان ملاک‏هاى ارزشى، از فعالیت‏هاى آنان جلوگیرى کنند؛ زیرا دگرگونى فرهنگى، باعث تعامل و هم‏اندیشى بیشتر خواهد شد و نتیجه آن، کاستن از تهمت ها و نسبت‏هاى نارواى وهابیت به دیگر مسلمانان خواهد بود.

گسترش فرهنگ تشیع به وسیله چاپ و نشر

ادیان و مذاهب مختلف براى گسترش و نشر مکتب خود، فعالیت‏هاى زیادى دارند. براى مثال، مسیحیان به ۵۰۰ زبان و لهجه زنده دنیا به تبلیغ  و گسترش دین خود مشغول‏اند.

پیروان ادیان و مذاهب دیگر با برنامه‏هاى سمعى و بصرى گسترده در قالب‏هاى متنوع، مانند ساخت و توزیع فیلم به صورت فراگیر، چاپ و نشر کتاب با تیراژهاى میلیونى، توزیع و نشر رایگان آنها و…براى نشر معارف دین و مذهب خود تلاش مى‏کنند.

متأسفانه جهان تشیع با وجود هجمه شدید تبلیغاتى از سوى دشمنان متعدد و به دلیل اهتمام نداشتن به بالندگى و گسترش، در مظلومیت خاصى به سر مى‏برد.

ما سایت‏هاى شیعى را نیز بررسى کردیم و بدین نتیجه رسیدیم که حدود ۲۰۰ سایت شیعى در جهان داریم. از این ۲۰۰ سایت شیعى، کمتر از ۵۰ سایت، مطالب عمده‏اى درباره معرفى شیعه دارند و در گسترش، نشر و ترویج فرهنگ حیات‏بخش تشیع کار مى‏کنند و بقیه سایت‏ها، شخصى، تجارى و…هستند؛ البته برخى از این ۵۰ سایت هم، از نظر علمى بودن مطالب و تأثیرگذارى، دچار اشکالاتى هستند. تلاش گسترده نرم‏افزارى، به ویژه از طریق اینترنت مى‏تواند در عرضه صحیح این فرهنگ، آشنایى نسل جوان و جلوگیرى از تخریب‏هاى دشمنان مفید واقع شود.

فرض کنیم که بدون تقیه ۵۰۰ میلیون شیعه در جهان داریم. آیا در سال یک جلد کتاب به دست این افراد مى‏رسد یا نه؟ پاسخ، منفى است و متأسفانه شیعیانى در جهان هستند که در سال، حتى یک برگ از مسائل مربوط به شیعه در اختیارشان قرار نمى‏گیرد، مسائل گوناگون فقهى و عقیدتى خود را نمى‏دانند و حتى به راحتى نمى‏توانند آنها را به دست آورند.

در این دنیاى وانفسا برخى از گروه‏ها با اسلام و مسلمانان، به ویژه تشیع به صورتى ناشایست رفتار مى‏کنند؛ حتى بعضى از مسلمانان هم به جاى ابراز فداکارى، ایثار، معنویت، اخوت و اتحاد، به تعقیب رفتارهاى ناهنجار زمان جاهلیت مى‏پردازند. اینها با کنار گذاشتن اطاعت از خدا، رسول اکرم و احکام الهى، فعالیت علیه مکتب اهل بیت رسول الله را دو چندان کرده‏اند؛ مثلاً کتابى علیه شیعه را با تیراژ بیش از دو میلیون نسخه، در مدت یک سال و نیم، چاپ و رایگان بین حاجیان توزیع کرده‏اند.[۳])

در «مجمع جهانى شیعه‏شناسى» پس از بررسى در این رابطه دریافتیم، کتاب‏هایى که در دنیا علیه شیعه چاپ مى‏شوند، چند برابر کتاب‏هایى هستند که براى شیعه چاپ مى‏شوند. سالانه صدها جلد کتاب، هزاران پایان‏نامه و میلیون‏ها مقاله بر ضد تشیع در دنیا منتشر مى‏شود؛ اما متأسفانه، شیعیان تا کنون بیش از یکصد جلد کتاب علمى و مستند در معرفى و حقانیت خویش به دنیا عرضه نکرده‏اند.

غیر از نیاز روز افزون به نشر کتاب، دورى و فاصله موجود بین بسیارى از شیعیان با مراکز اسلامى، سبب شده است که آنها از اسلام و علوم اسلامى بى‏بهره بمانند.

این تذکر لازم است که نباید چاپ و نشر به کتاب محدود شود و انتشار مطالب در قالب مجله، روزنامه، جزوه، پایان‏نامه و نوشته‏هاى چندبرگى و حتى تک‏برگى بسیار مؤثر است. در بسیارى از کشورها داشتن کتاب‏هاى شیعى ممنوع، یا دسترسى به آنها سخت است. در این‏گونه موارد مى‏توان بسیارى از کتاب‏هاى شیعى را در نمایشگاه‏هاى بین‏المللى ارائه کرد.

شیعه‏شناسى یک رشته بزرگ و علمى مهم در دنیاست. جالب است بدانید که چهار دانشکده در اسرائیل، رشته‏اى مستقل به نام شیعه‏شناسى، با گرایش‏هاى مختلف دارند. هر ساله صدها پایان‏نامه با جهت‏گیرى‏هاى ضدشیعى در این دانشکده‏ها نوشته مى‏شود؛ اما متأسفانه در دانشگاه‏هاى ایران، حتى یک رشته شیعه‏شناسى نیز وجود ندارد و در حوزه‏هاى علمیه به اندازه کافى به آن بها داده نمى‏شود.

با عنایت به مطالب پیش گفته و احساس نیاز در زمینه‏هاى گوناگون، باید به صورت جدى و تأثیرگذار به فعالیت پرداخت. گسترش فعالیت در این زمینه‏ها سبب مى‏شود که غیر از اثبات حقانیت خویش، از عداوت و کینه‏توزى ناآگاهان با تشیع کاسته شود.

مبارزه و دفاع از تشیع تا سرحد شهادت

مردم منطقه الشرقیه از همان ابتدا که اسلام آوردند، کلام رسول اسلام را در مقام و عظمت على به خوبى درک کردند. آنان سفارش‏هاى رسول اللّه‏ در خلافت بلافصل على را با جان و دل پذیرفتند و در تمام ادوار تاریخى هویت شیعى خود را حفظ کردند. شیعیان الشرقیه، مصائب و هزینه شیعه ماندن را به جان خریدند، ترس و ارعاب دگراندیشان آنان را مرعوب نساخت و با نثار خون خویش از اهل بیت رسول اللّه‏ دفاع کردند. یادى از شهداى عزیز این دیار گواهى بر این حقیقت، و سندى جاودان بر این مبارزات است.

ـ شهید «عبدالمجید شماسى»، اهل قطیف متولد ۱۵ م بود و وهابیان او را در سال ۱۶ دستگیر و به شدت شکنجه کردند؛ به گونه‏اى که ناخن‏هایش را کشیدند، فکش را شکستند و ستون فقراتش را خرد کردند. او سه روز به همین حال ماند و خون از بدنش مى‏ریخت؛ اما حاضر نشد دست از تشیع بردارد تا اینکه در بیست و یکم ربیع الثانى ۱ هـ . ق برابر با ۱۶ م شربت شهادت نوشید.

ـ شهیده «زهرا منصور حبیب ناصر»، از اهالى آجام قطیف با تحمل شکنجه‏هاى زندان «حدیثه» دست از تشیع بر نداشت تا اینکه در تاریخ ۱ م به دیدار الهى شتافت.

ـ شهید «عود على حماد»، از اهالى عوامیه قطیف در ۲ رمضان ۱۴۰۱ هـ . ق دستگیر و بر اثر شکنجه در ۱۵ ذى‏القعده همان سال به شهادت رسید.

ـ شهید «حسن منصور قلاف»، نخستین شهید انتفاضه محرم ۱۴۰۰ هـ . ق است.

ـ شهید «عبدالواحد احمد حسن آل‏عبدالجبار»، او در سال ۱۶ م در قطیف به دنیا آمد و در سال ۱۰ م دستگیر و پس از یازده روز شکنجه، از تشیع دست بر نداشت تا اینکه به سایر شهدا پیوست.

ـ شهید شاعر «حسن‏بن‏فرج عمران»، در ۲ ربیع‏الاول سال ۱۰ هـ . ق دستگیر شد و خبر شهادتش در اول ذى‏القعده ۱۲ هـ . ق به خانواده‏اش رسید.

ـ شهید «عبدالرئوف خنیزى» در سال ۱۵۶ م به زندان آل‏سعود افتاد و دوباره در سال ۱۶۴ م دستگیر شد و هفت سال در زندان بود. سرانجام بر اثر شکنجه‏هاى بسیار سال ۱ هـ . ق به شهادت رسید.

ـ شهید «ابراهیم رضى خباز» در محرم ۱۴۰۰ هـ . ق به شهادت رسید.

ـ شهادت بزرگ مرد تاریخ تشیع در عربستان، شهید «عبدالحسین‏بن‏جمعه» از توابع قطیف در سال ۱۱۵ م به دست ابن‏سعود، نمونه بارز دیگرى از این امر است.

ـ شهید «عبدالفتاح‏بن‏احمد سنان»، شهید «على مدیفع»، شهید «سیدباسم سیدحسن ساده» و شهید «محمدعلى قروص»، نمونه‏هاى دیگرى از شهداى تشیع هستند.

مردم روستاى فضول، از توابع هفوف هنوز از کشتار بى‏رحمانه اهالى به دست وهابیت مى‏نالند. این روستا، پس از آن معروف شد که وهابى‏ها، اکثر ساکنان آنجا را سر بریدند. «ابن غنام» مورخ وهابى، مى‏نویسد که این کشتار بى‏رحمانه در سال ۱۲۰ هـ . ق روى داده است.[۴])

پس از این قتل عام، تعدادى از وهابیان را به این روستا آوردند و املاک و اموال کشته‏شدگان را به آنها واگذار کردند.

قبلاً اشاره گردید که شیعیان عربستان سعودى نه‏تنها در معرض قتل، غارت، شکنجه و تبعید بودند؛ بلکه آثار تاریخى آنان، همچون قبرستان‏ها، قلعه‏ها و… نیز مورد تعرض قرار گرفته و تخریب مى‏شد. براى نمونه مى‏توان به حمام تاریخى «قصر قریمط» اشاره کرد که واپسین پادشاه قرامطه در آن کشته شد. آثار باستانى و تاریخى دیگرى نیز همچون «مسجد قریمط» به بهانه شباهت به کلیسا تخریب شدند.

«جاسر» مى‏گوید

این اماکن را وهابیت از بین بردند و بناهاى جدیدى جاى آنها ساخته شد.[۵])

رشد جمعیتى عربستان

عربستان در سال‏هاى ۱ ـ ۱۲  «۴/۱%» افزایش جمعیت داشت؛ یعنى جمعیت این کشور حدود ۵/۲ میلیون نفر در این سال‏ها رشد و افزایش داشته است.

در بیانیه صادره از مؤسسه نقدعرى عربستان ساما) در سال ۲۰۰۰ آمده است، رشد جمعیت غیرعربستانى‏ها به / % یعنى حدود ۴۰۰ هزار نفر) مى‏رسد. نسبت رشد جمعیت غیرعربستانى‏ها /۲۰%، یعنى رشد معادل ۵۶/۲ میلیون نفر است. این بیانیه مى‏افزاید که رشد جمعیت در مناطق مختلف عربستان، متفاوت است؛ مثلاً رشد جمعیت از جیزان ۴/۱%، ریاض /۱% است. جمعیت ریاض تا اواخر سال ۱ به ۵/۲۲ % جمعیت کل عربستان، مکه مکرمه ۱/۲۶%، منطقه شرقى ۵/۱۴% مى‏رسد، یعنى این سه منطقه ۶% جمعیت ساکنان عربستان عربستانى و غیرعربستانى) را تشکیل مى‏دهد.

/۲% این جمعیت زیر ۲ سال و /۴۶ % آنان کمتر از ۱۴ سال دارند. کارگران عربستان / میلیون نفر هستند. ۴۱% این کارگران، عربستانى ۲/ میلیون نفر) هستند و ۵% ۶/۴ میلیون نفر) خارجى هستند.

 

 

 

 

 

 

 

رجال و علماى شیعیان عربستان

 

شیخ ناصربن‏محمد الجارودى

جارودیه یکى از روستاهاى شهر قطیف که در دو و نیم کیلومترى آن واقع است. مردم این روستاى کوچک، همچون سایر مناطق شیعه‏نشین عربستان، تحت فشار و سرکوب و ظلم و ستم قرار دارند. از این روستا تعداد بیشمارى دانشمند که مسئولیت خدمت به اسلام و آگاه نمودن مسلمین را بر عهده گرفتند، وارد جامعه شدند و با سخنرانى و تألیف و آگاه نمودن جوانان به مسئولیت خطیر خود عمل کردند، از جمله این بیدادگران علامه شیخ ناصربن‏محمد الجارودى قطیفى است.

تولد

در خانواده‏اى مذهبى ریشه‏دار و متعهد، چشم به جهان گشود و از همان آغاز پدر گرامیش مسئولیت تربیت او را بر عهده گرفت و به بهترین وجه او را با تعالیم و عقاید اسلامى آشنا ساخت و با معارف اهل بیت و سرچشمه اسلام محمدى، آشنا نمود.

 

تحصیلات

شیخ ناصر الجارودى مقدمات علوم و قرآن و زبان عربى را نزد پدر گرامیش تلمذ نمود، پس از آن از حوزه درسى فضلا و دانشمندان معاصر در شهرک جارودیه بهره گرفت. سپس به ناحیه بحرین هجرت نمود و از محضر فضلاى آن دیار از جمله، علامه شیخ سلیمان الماحوزى البحرانى، شیخ عبدالله‏بن‏صالح البحرانى و علامه فاضل شیخ احمد پدر صاحب حدائق فقه و همچنین شیخ عبدالله‏بن‏صالح السماهیجى بحرانى بهره گرفت.

اجازه اجتهاد

شیخ ناصر الجارودى از علماى فاضل اجازه اجتهاد دریافت نمود، که از آن جمله‏اند

۱ – در سال ۱۱ هجرى اجازه اجتهاد از شیخ عبدالله السماهیجى دریافت نمود.

۲ – اجازه اجتهاد از عالم فاضل شیخ محمد بن کنبار البحرانى الصمیرى) البلادى، صاحب انوار البدرین گرفت.

 – اجازه اجتهاد از شیخ سلیمان‏بن‏عبدالله الماحوزى البحرانى متوفى سال ۱۱۲۱ ه ق).

۴ – اجازه اجتهاد از مولى ابى‏الحسن‏الشریف العاملى.

۵ – اجازه اجتهاد از میرزا عبدالله افندى اصفهانى صاحب کتاب ریاض العلماء.

تألیفات

شیخ ناصربن‏محمد الجارودى، از جمله دانشمندانى است که در کنار تربیت شاگردان و طلاب بی شمار، اقدام به تألیف کتاب‏هاى ارزنده در مسائل گوناگون نمود، تا منبع خدمتى براى اسلام و مسلمانان باشد، شاخص‏ترین تألیفات مرحوم عبارتند از

۱ – بشرى المذنبین و انذار الصدیقین؛ این کتاب به چاپ رسیده است.

صاحب کتاب انوار البدرین، مرحوم البلادى درباره این کتاب گفته است «… کتابى است گرانقدر و دقیق المعانى و درباره مکارم الاخلاق و خودسازى بسیار ارزنده و مفید است.»

۲ – ترتیب مسائل الفقه على‏بن‏جعفر الصادق عن اخیه موسى الکاظم؛

صاحب انوار البدرین درباره آن گوید «… در آن تنبیهات خوبى وجود دارد، آن را به خط دانشمند عابد شیخ مبارک به حمیدان جاردوى قطیفى دیدم.»

شیخ آغا بزرگ تهرانى در این باره در الذریعه می‌گوید «… کتاب معروف به جعفریات و کاظمیات بر ترتیب فقهى از طهارت تا دیات است، که استاد آن را حذف کرده اما فتاواى علماى گذشته همچون شیخ طوسى و سالار و ابى‏الصلاح و ابن‏ادریس را آورده است.»

این کتاب در برگیرنده پرسش و پاسخ‏هاى امام موسى کاظم از امام جعفر صادق و همچنین روایات از امامان معصوم است.

 – کتاب الاسئله الجارودیه؛ پاسخ به پرسش‏هایى است که نامبرده از شیخ احمدبن‏ابراهیم الدرازى البحرانى پدر شیخ یوسف صاحب اللؤلؤه ارسال داشته است که درباره مسئله طلاق دور مى‏زند.

معاصران

شیخ ناصر الجارودى با گروهى از علما گرانقدر دیگرى معاصر بود که مشهورترین آنان عبارت است از

۱ – شیخ متحدث و زاهد، عبدالله‏بن‏الحاج صالح‏بن‏جمعه‏بن على‏بن‏شعبان‏بن‏احمدبن‏ناصربن‏محمدبن‏عبدالله السماهیجى.

۲ – علامه شیخ سلیمان الماحوزى البحرانى، که پاسخ به سؤالات شیخ ناصر الجارودى جمع‏آورى کرده و آن را اجوبه المسائل الشیخ ناصر الجارودى نامگذارى کرد و آن را در سال ۱۱۱۵ جمع‏آورى کرد.

 – علامه شیخ احمدبن‏ابراهیم‏بن‏احمدبن‏صالح آل‏عصفور الدرازى البحرانى.

وفات

شیخ ناصر الجارودى پس از یک عمر خدمت به اسلام و مسلمین در سال ۱۱۶۴ دار فانى را وداع کرد. قبر او در سیهات همچنان معروف و مشهور است.

ابن معصوم مدنى

از زمانى که پیامبر به مدینه هجرت کرد و در این سرزمین جسد مبارک حضرتش به خاک سپرده شد، مدینه منوره جایگاه و منزلگاه اهل بیت و مرکز فعالیت‏هاى آگاهى‏بخش و هدایتگرشان بود. ذریه و نسل و فرزندان پیامبر در مدینه باقى ماندند و ادامه‏دهنده راه حضرتش بودند و از آن شهر به دیگر شهرها و دیار رفتند.

سید ابن‏معصوم) یکى از فرزندان خاندان نبوى، شاخه‏اى از درخت تنومند و پربرکت اهل بیت است.

نام و نسب

نامش سید على‏بن‏محمد معصوم المدنى است که نسبتش به زید شهید، فرزند برومند امام على‏بن‏الحسین‏بن‏على‏بن‏ابى‏طالب مى‏رسد.

وى در ۱۵ جمادى الاول سال ۱۰۵۲ هـ . ق در خاندانى متدین و پرافتخار از پدر و مادرى مؤمن، زاده شد. پدرش امیر احمد نظام‏الدین بود که شهرتش در زمنیه علم و ادب فراگیر بود، به گونه‏اى که «عبدالله قطب‏شاه» امیر حیدرآباد او را به هند فراخواند و به عنوان وزیر خود منصوب کرد.

«ابن‏معصوم» نزد پدر گرامیش نشو و نمو کرد و مراحل علمى و تربیتى را طى کرد.

سفر به هند

در شعبان ۱۰۶۶ به دستور پدرش از حجاز به سوى هند حرکت کرد. در این سفر هیئتى به ریاست یکى از وزراى حیدرآباد هند در معیتش بودند.

مسئولیت دولتى

۱ سال در حیدرآباد زیست و در این مدت پست‏هاى مهم دولتى را برعهده گرفت پس از مرگ سلطان عبدالله قطب‏شاه یکى از وزرایش امور مملکت را در دست گرفت و وضعیت وى و پدرش به شدت بحرانى شد.

دستگیرى و فرار

وى و پدرش پس از مرگ سلطان تحت‏نظر قرار گرفتند تا اینکه پدرش در سال ۱۰۶ دارفانى را وداع گفت. آنگاه ابن‏معصوم با طرحى، موفق به فرار شد و به «برهان‏بو» رفت و در آن منطقه سلطان محمد اورنگ زیب‏شاه از او استقبال کرد.

فرمانده سپاه و رئیس دیوان

پس از ملحق شدن به سلطان محمد اورنگ، فرماندهى بخشى از ارتش را برعهده گرفت و به سید على‏خان ملقب شد. به دلیل کاردانى پست رئیس دیوان را برعهده او قرار دادند، آنگاه از مقام خود استعفا کرد و از سلطان اجازه بازگشت به کشورش حجاز نمود، لذا پس از ۴۶ سال اقامت در هند در سال ۱۱۱۴ به سوى حجاز حرکت کرد.

سفر به عراق و ایران

آنگاه به عراق مسافرت کرد و از آنجا به ایران آمد. در ایران، سلطان حسین صفوى در سال ۱۱۱ از او در اصفهان استقبال کرد و با او بااحترام برخورد کرد. وى به دلیل عشق و علاقه به تحصیل و تدریس، شیراز را که در آن زمان مرکز علمى به‏شمار مى‏آمد به عنوان اقامتگاه خود برگزید.

فعالیت علمى

ابن‏معصوم از جمله شخصیت‏هایى است که در امور نظامى و سیاسى و علمى فعالیت‏هاى چشمگیرى داشته و پس از مستقر شدن در شیراز در مدرسه منصور اقدام به تشکیل حوزه درسى نمود و از خود تألیفاتى برجاى گذارد.

تألیفات

۱ – سلوه ‏الغریب؛ سفرنامه‏اى توصیفى از سفر و مشاهداتش از هند است. این سفرنامه در مجله «المورد» شماره‏هاى دوم و سوم از جلد هشتم و دو شماره اول و دوم از جلد نهم چاپ و منتشر شده است.

۲ – سالفه ‏العصر فى محاسن شعراء بکل مصر؛ شرح حال شعراى قرن یازدهم هجرى است. این کتاب در سال ۱۲ در مصر منتشر و دو بار دیگر نیز تجدید چاپ شده است.

 – انوار الربیع فى انواع البدیع؛ این کتاب به صورت چاپ سنگى در سال ۱۰۴ یک جلد بزرگ چاپ شده است و در سال ۱ با تحقیق و تنقیح در هفت جلد در نجف اشرف به زیور طبع آراسته گردید.

۴ – الدرجات الرفیعه فى طبقات الامامیه من الشیعه؛ این کتاب مفقود شده اما بخشى از آن موجود است و در سال ۱ در نجف اشرف چاپ و منتشر گردید.

۵ – ریاض السالکین فى شرح الصحیفه السجادیه؛ کتاب مزبور شرح دعاهاى امام چهارم حضرت زین العابدین است که تاکنون دو بار به زیور طبع آراسته شده است. یک بار به صورت چاپ سنگى در سال ۱۱ در ایران و دیگر بار در سال ۱۴۰٫

۶ – دیوان شعر، که در سال ۱۴۰ در بیروت چاپ و منتشر گردید.

ابن‏معصوم از جمله دانشمندانى است که تألیفات بسیار داشته و شرح‏حال‏نویسان، ۲۰ کتاب از او نام برده‏اند. سید ابن‏معصوم از شعراى نامى عصر خود بوده است. وى علاقه شدیدى به موطن خود حجاز داشته و این عشق و علاقه در اشعارش به خوبى نمایان است. وى در این باره مى‏سراید

 

خلیلى هل عهدى بمکه راجع

  فقد قلبت بالهند من المضاجع

و هل شربه من ماء زمزم ترتوى

  بها کبد قد اظماتها الوقائع

 

وفات

سید ابن‏معصوم پس از یک عمر خدمت به اسلام و مسلمین در حجاز، هند، ایران و… که نشانگر جهان‏بینى اسلامى وى است که فراتر از محدوده جغرافى و نژاد و… مى‏باشد. وى پس از ۵ سال عمر پربرکت و یادگار گذاردن آثار گرانقدر در سال ۱۱۲۰ هجرى قمرى در شیراز دار فانى را وداع گفت و در کنار سید احمدبن‏موسى‏بن‏جعفر به خاک سپرده شد.

شیخ حسین القدیحى البلادى

خاندان، خاندان علم و اندیشه و تقوا است. پدر، اندیشمندى عالیقدر و فقیهى والا مقام و صاحب کتاب انوار البدرین است. فرزند دانشمندى والا و نویسنده‏اى توانا است. خانواده علم و تقوا و فضیلت مى‏باشند که منبع خیر و برکت براى مسلمانان و جامعه خود بودند.

نام و نسب

۱ شوال سال ۱۰۲ هجرى قمرى، در خانواده علم و تقوا و روحانیت در شهر مقدس نجف، در کنار مرقد مولا على چشم به جهان گشود و در دامان علم و فضیلت تحت سرپرستى پدر عالیقدرش شیخ على البلادى رشد و نمو کرد.

تحصیلات

از کودکى به دلیل محیط علمى که در آن رشد و نمو کرده بود، خیلى زود مقدمات را نزد پدر گرامیش آغاز کرد و پس از اتمام مقدمات، سطوح را نیز فراگرفت.

در نجف اشرف چهار ماهه قرآن کریم را با نوشتن آن حفظ کرد، درس «الاجرومیه» را نزد شیخ على الجیشى در قطیف فراگرفت و «قطرالندى» و بخشى از «الفیه» را نزد دانشمند بزرگوار شیخ محمد آل غمر و کتاب «مختصر النافع» و «شرح باب الحادى العشر» را نزد پدر اندیشمندش علامه شیخ على‏بن‏شیخ حسن البلادى تلمذ نمود و «نعم الزاد لیوم المعاد» که رساله علمیه شیخ محمد طه نجف بود را نیز در آغاز تحصیلات نزد پدر بزرگوارش علامه بلادى فراگرفت.

بازگشت به میهن

پس از اینکه از سرچشمه‏هاى فیّاض علوم اهل بیت عصمت و طهارت تا اندازه‏اى سیراب گشت، جهت خدمت به مسلمانان منطقه خود به قطیف بازگشت.

تربیت شاگردان

شیخ حسن قدیحى البلادى، تعداد بی شمارى شاگرد تربیت نمود تا در خدمت مسلمانان و جامعه اسلامى باشد از جمله آنان شیخ باقربن‏حاج‏منصور آل‏بخشى و شیخ على‏بن‏شیخ‏جعفر بحرانى، العوامى و عده بی شمارى از روحانیون که در نجف اشرف جهت تحصیل آمده بودند.

اجازه اجتهاد

شیخ حسین البلادى از گروهى از آیات عظام و فقهاى گرانقدر آن زمان اجازه اجتهاد داشت از جمله

۱ – فقیه گرانقدر آیت الله العظمى سید ابوتراب خوانسارى نجفى۱٫

۲ – علامه والامقام آیت الله العظمى سید حسن صدر کاظمى۱٫

 – فقیه گرانمایه آیت الله العظمى شیخ محمد محسن، معروف به آغابزرگ تهرانى، صاحب کتاب «الذریعه الى تصانیف الشیعه».

۴ – آیت الله مهدى بحرانى نجفى۱٫

۵ – فقیه عالیقدر، مرجع والامقام حضرت آیت الله العظمى شیخ على‏بن‏شیخ‏حسن الخنیز۱٫

علامه شیخ حسن القدیحى البلادى، به عده‏اى از علما و فقها اجازه اجتهاد داده است که از جمله آنان

۱ – شیخ فرج‏بن‏حسن آل عمران؛

۲ – شید رضا الهندى النجفى؛

 – شیخ محسن شیخ عبدالله عرب بحرانى؛

۴ – شیخ على‏بن‏منصور؛

۵ – شیخ على‏بن‏یحیى تاروتى خطى.

اخلاق

از ویژگى‏هاى اخلاقى علامه شیخ حسین بلادى بذل و بخشش بود، زهد و خشوع و دورى از دنیا از ویژگى‏هاى او بود، رقیق القلب و مردم‏دار بود. از دیگر ویژگى‏هاى اخلاقى وى سرعت جواب و روش مناسب برخورد با گروه‏هاى مردم بود.

تألیفات

علامه شیخ حسین البلادى از جمله شخصیت‏هایى است که در کنار بحث و تحقیق و تربیت شاگردان بی شمار و فعالیت‏هاى اجتماعى، تألیفاتى نیز به یادگار گذارد تا آیندگان نیز از او بهره‏مند شوند. وى داراى تألیفات بی شمارى است از جمله

۱ – کتبا کنز الدرر و مجمع العرر؛

۲ – نزهه الناظر لتفریح الخاطر، این کتاب به سبک زیبایى همچون کشکول نوشته شده است؛

 – کنز الفوائد و مجمع الزوائد، این کتاب همچون کنز الدرر است؛

۴ – تفریح القلوب لتفریح الکروب، این کتاب همچون نزهه الناظر است؛

۵ – سعاده الدارین فى احوال مولانا الحسین ، این کتاب زندگینامه سید الشهدا از ولادت تا شهادت است؛

۶ – نعم المتبحر لیوم المحشر؛

 – اربعینات الخمسه، که درباره ادعیه وارده و صلوات و حاجات و دفع ملمات به رشته تحریر در آمده است؛

 – روح الجنان؛

 – سفینه المساکین و ذخیره المستکین، این دو کتاب درباره اعمال ماه مبارک رمضان است؛

۱۰ – مهیج الاشجان على القتیل اللهفان؛

۱۱ – ریاض المدح و ارثاء للسادات انجباء، این کتاب در سال ۱ در بمبئى به چاپ رسیده است.

۱۲ – اربعون حدیثاً، در اصول دین.

علامه شیخ حسین البلادى القدیحى در سرودن اشعار نیز ید طولایى داشت و اشعارى که به مناسبت‏هاى مختلف سروده است از ایشان به یادگار مانده است.

اشعارش در رثاى امامان عصمت و طهارت و علماى اعلام بود، همچنین منظومه‏هاى شعرى در امامت و اصول پنجگانه دین و آداب اکل و شرب و… دارد.

وفات

شب دوشنبه ۱ ذى العقده الحرام سال ۱ هجرى قمرى، به دیار معبود شتافت. وى در کمال تندرستى و عافیت بود، آن شب را طبق معمول به خواندن و نوشتن گذارند، سپس ۵ ساعت از شب گذشته به رختخواب رفت، شب بارانى بود و باران به شدت مى‏بارید، از سقف خانه آب چکه مى‏کرد، او را جهت تغییر جا بیدار کردند، وى پاسخ داد که باران بر او چکه نمى‏کند پیش از نماز صبح به دیار حق شتافته بود.

احمدبن‏سلمان‏الکوفى

شعر موهبتى است که خداوند متعال به برخى افراد ارزانى مى‏دارد، شعرا و سرایندگان متعهد، این موهبت را در خدمت به مکتب و ارزش‏هاى انسانى و اسلامى به کار مى‏برند. احمدبن‏سلمان‏الکوفى از جمله شعرا و سرایندگانى است که على‏رغم فشار زندگى هرگز ستایشگر ستم و ستمگران نشد و همیشه با شعرهایش مبلّغ ارزش‏هاى اسلامى و انسانى بود.

نام و نسب

احمدبن‏سلمان‏بن‏حسن‏بن‏مرزوق‏الصایغ، مشهور به «احمدالکوفى» از مردم «قلعه قطیف» است. چون که زادگاهش کوفه بود به کوفى مشهور شد.

در ماه جمادى الاول ۱۲۴ هجرى قمرى در دامان پدر و مادر خود رشد و نمو کرد که خانواده‏اش زندگى فقیرانه‏اى داشتند.

تحصیلات و مراحل زندگى

در سن هفت سالگى پدرش او را به مکتب‏خانه فرستاد، اما به دلیل فشار زندگى و فقر خانواده، مجبور به کار بود، لذا در تحصیلات به کندى پیش مى‏رفت، در عرض چهار سال چهار جزء قرآن را حفظ نمود و بالاخره مجبور به ترک تحصیل شده و مشغول به کار شد و ده سال تمام در کنار پدر به غواصى در دریا به کار مشغول شد.

کشش و عشق و علاقه‏اش به آموزش و فراگیرى علم باعث شد که بار دیگر تحصیلات خود را آغاز کند و قرآن و خواندن و نوشتن و دستور عربى را فراگرفت.

اساتید و آموزش دهندگان

درس «الأجرومیه» و «قطر الندى» و «شرح الالفیه» را نزد استاد بزرگوارش میرزا حسین بریکى و بخشى از «مغنى» را نزد مرحوم شیخ محمد حسین آل عبدالجبار فراگرفت. وى خود را ملزم مى‏دانست که از محضر استاد بریکى بهره گیرد، لذا استاد اثر به سزایى در رشد و شکوفایى موهبت شعرى وى داشت. استاد اشعار و نوشته‏هاى او را تصحیح و ویرایش مى‏نمود.

استاد محمد سعید المسلم درباره اشعارش مى‏نویسید «احمد الکوفى یکى از شعراى گرانقدر قطیف است، شعر را به خوبى مى‏سراید. موهبت سرشارى در مطالعه و آموزش اصول زبان عربى دارد و دیوانى از او به یادگار مانده است.»

استاد عبدالعلى یوسف آل‏یوسف درباره او مى‏نویسد «احمد الکوفى از نوجوانى کوشش‏هایى براى سرودن شعر داشت. مواهب شعرى او شکوفا شد و اشعار وزنى و استوار سرود و خدماتى به فرهنگ و میراث فرهنگى ملت عربستان کرد.»

شیخ عبدالله الخنیزى درباره او مى‏نویسد «شاعر احمد الکوفى، شاعرى بالفطره است وى على‏رغم سختى معیشت، اشعارى وزین و پرنغز سرود.»

همچنین شیخ على منصور المرهون در کتابش شعراى قطیف و کتاب یادواره سید ماجد العوامى درباره شخصیت احمد الکوفى مطالبى به چاپ رسانده است.

وى اشعار خود را به مناسبت‏هاى گوناگونى همچون تولد و وفات امامان معصوم و یا رحلت علماى گرانقدرى همچون آیت الله العظمى شیخ على ابوالحسن‏الخنیزى۱ و مرجع عالیقدر آیت الله العظمى سید محسن حکیم سروده است.

شرح‏حال‏نویسان

۱ – ساحل الذهب الاسود – نوشته استاد محمد سعید مسلم. ص ۲۶؛

۲ – قطیف واضواء على شعرها المعاصر، نوشته استاد عبدالعلى السیف، صص ۱۲ – ۱۴؛

 – الآداب العربیه فى القطیف، نوشته محمد سعیدبن‏الحاج‏موسى‏بن‏الحاج‏ ضیف المسلم؛

۴ – شعراء القطیف المعاصرین، شیخ على مرهون، صص ۴۱ – ۴۵؛

۵ – نشریه الیوم، مسعود عبدالکریم فرج، ص ۱۱٫

وى شاعرى گرانقدر بود که به بهره‏گیرى از سلاح زبان به جنگ زشتى‏ها و کژى‏ها رفت. وى توسط اشعارش جاوید ماند و سروده‏هایش در منابع ادب پرتلألؤ و درخشان همچنان خواهد ماند و آیندگان از آن بهره‏مند خواهند شد.

 

 

[۱]. قال اللّه‏ تعالى: اِنّ هذِهِ اُمَّهٌ واحده.

[۲]. امام على‏بن‏ابى طالب۷٫

[۳]. برخى از انواع مختلف اینگونه کتاب‏ها به زبان‏هاى مختلف ترجمه و در اختیار عموم قرار گرفته است. به عنوان مثال از مى‏توان به کتاب «لِلّه ثم التاریخ» اشاره نمود که با هدف اختلاف و تفرقه بین مسلمین و هم‏چنین دشمنى با شیعه به صورت گروهى تألیف گردیده است.

[۴]. حسین‏بن‏غنام، روضه الافکار والاوهام.

[۵]. حمد الجاسر، معجم الجغرافى للمنطقه الشرقیه، ج ۱، ص ۲۳۱ و ۲۳۲٫

منبع: برگرفته از کتاب شیعیان عربستان؛ اختصاصی مجمع جهانی شیعه شناسی

http://shiastudies.com/fa

 

نویسنده

مطالب مرتبط

راهكارهاى رهايى شيعيان عربستان 1

راهکارهاى رهایى شیعیان عربستان۱

توانايى‏هاى شيعيان عربستان

توانایى‏هاى شیعیان عربستان

شيعيان عربستان

تبعیض‏ها، محدودیت‏ها و مظلومیت‏هاى شیعیان عربستان

وضعيت فرهنگى ـ اجتماعى شیعیان عربستان

وضعیت فرهنگى ـ اجتماعى شیعیان عربستان

مناطق شیعه ‏نشین عربستان3

مناطق شیعه ‏نشین عربستان۳

مناطق شیعه ‏نشین عربستان2

مناطق شیعه ‏نشین عربستان۲

هیچ نظری وجود ندارد