درباره ى شأن حضرت زهرا نباید به این کتاب ها و امثال آن اکتفا کرد، و در شأن آن بانوى گرانقدر هر چه بیشتر در روایات و کتابهاى علماى پیشین، جستجو مى کنیم مطالب تازه ترى مى یابیم، کوتاه سخن آنکه ناگفته ها در شأن حضرت زهرا بسیار بیشتر از گفته ها است.
در اینجا نظر شما را به دو حدیث جالب و جامع در شأن حضرت زهرا که نشانگر اوج عظمت مقام آن دخت گرانقدر پیامبر است جلب مى کنیم:
۱- به طور مسند، از جابر بن عبداللَّه انصارى نقل شده که پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) فرمود: جبرئیل بر من نازل شد و فرمود: یا اَحْمَدُ لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الاَفْلاکَ، وَ لَوْ لا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُکَ وَ لَوْ لا فاطِمَهُ لَما خَلَقْتُکُما:
اگر تو نبودى موجودات را نمى آفریدم، و اگر على نبود، تو را نمى آفریدم، و اگر فاطمه نبود شما دو نفر (پیامبر و على) را نمى آفریدم.».[۱]
۲- پیامبر اکرم فرمود: را ئحهُ الأَنْبِیاءِ رائحَهُ السَّفَرْجَلِ، وَ رائحَهُ الْحُورِ الْعَیْنِ رائحهُ الآسِ، وَ رائحَهُ الْمَلائِکَهِ الْوَرْدُ، وَ رائحَهُ اِبْنَتِى فاطِمَهُ الزَّهراء، رائَحهُ السَّفَرجَلِ وَالآسِ وَالْوَرْدِ:«بوى پیامبران همچون بوى «به» است، و بوى بانوان بهشت (حور العین) همچون بوى درخت مُوردْ (شبیه درخت انار که برگ و گل خوشبو دارد) مى باشد، و بوى فرشتگان همچون بوى گل سرخ است، و بوى دخترم زهرا همچون بوى به و مورد و گل سرخ مى باشد.».[۲]
این دو حدیث پرمعنى بیانگر آن است که وجود مقدّس فاطمه در جهان معنى، عصاره ى نیکیها و ارزشها است، و خوى و سرشت پیامبران و بانوان بهشت و فرشتگان در یکجا در وجود گرانقدر زهرا جمع است. چنانکه حضرت مهدى امام قائم در سخنى فرمود: و َ فِى اِبْنَهِ رَسُولِ اللَّهِ لى اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ: «در زندگى دختر رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله الگوى شایسته اى براى من است.».[۳]
خداوند در سوره قدر می فرماید: بسم الله الرحمن الرحیم، انا انزلناه فی لیله القدر، و ما ادراک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر،تنزل الملائکه و الروح، فیها باذن ربهم من کل امر، سلام هی حتی مطلع الفجر.
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر. ما آن ( قرآن ) را در شب قدر نازل کردیم. و چه چیز تو را دانا کرد که بدانی شب قدرچیست؟ شب قدر بهتر از هزار ماه است. فرشتگان و روح آن شب به اذن پروردگارشان برای( تقدیر) هرکاری نازل می شوند. شبی است سرشاراز سلامت و ( برکت و رحمت ) تا طلوع سپیده. از جمله تعبیراتی که خدای منان درباره فاطمه بیان کرده است، (لیله القدر) است. این تعبیر قرآنی، بسیار عجیب و دارای نکات ارزشمندی است که دریایی از معارف را در خود جای داده است.
مرحوم محمد تقی مجلسی در کتاب ( روضه المتقین ) و همچنین مرحوم ملا محسن فیض کاشانی در ( تفسیر صافی ) درباره شأن نزول این سوره چنین می نویسد: پیامبر اکرم در یکی ازشب ها خواب وحشتناکی دیدند. بدین ترتیب که آن حضرت رحلت فرموده و بنی امیه یکی پس از دیگری از منبر آن حضرت بالا می روند و بر مردم حکومت می کنند. و مسیر اسلام را تغییر داده ومردم را منحرف و مسخ ( معنوی ) می کنند. حضرت از خواب بیدار شدند، در حالی که خیلی ناراحت بودند. ناراحتی پیامبر شخصی نبود ، بلکه به آن جهت بود که چرا مردم به سوی حق حرکت نمی کنند و در مسیر گمراهی قرار گرفته، و آن همه زحمت و رنج هایی را که در طول ۲۳ سال متحمل شده اند، هدر می دهند . در این جا جبرئیل نازل شد و سوره قدر را نازل کرد.
برای قرآن دو نوع تفسیر وجود دارد: یکی ظاهری و ملکی و دیگری باطنی و ملکوتی همچنان که هر چیزی دارای ظاهر و باطنی است. ملک مربوط به ظاهر اشیا است. ولی ملکوت ارتباط با باطن دارد. به طور مثال انسان ها همه در ظاهر یکسان اند، ولی باطنشان متفاوت است زیرا ملکوت آنها گوناگون است. انسان اهل هرچه باشد، ملکوت او را شکل میدهد. به همین جهت بسیاری در باطن، حیوان هستند .
حتی ملک و ملکوت در میان نباتات و میوه ها نیز وجود دارد. به طور مثال انار که یک میوه است ظاهر و ملک آن شکم پرکن است، ولی باطن و ملکوتش دل را نورانی می کند. مال حلال و حرام نیز از نظر ظاهری یکسان اند، ولی از نظر ملکوتی بسیار با همدیگر تفاوت دارند. قرآن می فرماید: « ان من شی ء الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم» هر موجودی تسبیح خدا را می گوید ولی شما تسبیح آنها را نمی فهمید.
علت این که ما تسبیح اشیاء را در عالم وجود نمی فهمیم چیست؟ آیا غیر ازآن است که ما فقط ملکی و ظاهری شده ایم و از ملکوت و باطن و حقایق امور غافلیم . گناه ، چشم باطن را می بندد و مانع ارتباط انسان با ملکوت اشیاء می شود. از این رو آنها که مهذب ترند و به تزکیه مشغول اند ، انس ویژه ای با ملکوت و حقایق عالم هستی دارند.
بنابر این قرآن کریم هم دارای ملک و ملکوت است. ملک قرآن ظاهر آیه های آن است . و ملکوت آن باطن آن هاست. از این رو ظاهر این سوره مربوط به شب قدر است. ولی باطنش مطلب دیگری را بیان می کند.
در تفسیر ملکوتی این سوره گفته اند: مراد از شب قدر، حضرت صدیقه طاهره است یعنی ای پیغمبر ما به تو فاطمه را ارزانی کردیم . تمام این قرآن در فضیلت و زیبایی زهرای توست. ما به تو لیله القدر دادیم. یعنی تمام قرآن فضیلت زهرای اطهر است. بنابر این همه حقایق ومعارف موجود در قرآن را به تو عطا کردیم و آن را در ظرف وجود شریف فاطمه گنجاندیم. از این رو حضرت زهرا در بردارنده تمامی نورها ، حقیقت ها ، معارف و … است.امام صادق فرمودند : (اللیله فاطمه ، القدر الله) اللیله ، فاطمه است و قدر خداوند است .
یعنی فاطمه الله . در این تعبیر امام صادق ، فاطمه به الله اضافه شده است . یعنی فاطمه منسوب به خداست . یعنی فاطمه خدایی است . و تنها خدا باید اورا معرفی کند.[۴]
منزلت معنوی حضرت زهرا از زبان پیامبر اعظم
( بسم الله الرحمن الرحیم * انا اعطیناک الکوثر * فصل لربک و انحر * ان شانئک هو الابتر) ( قرآن کریم)
بی تردید، ما به تو خیر فراوان (که برکت در نسل است و از فاطمه ریشه میگیرد) عطا کردیم. پس (به شکرانه آن ) برای پرورگارت نماز بخوان و شتر قربانی کن. یقینا دشمن (که به) تو (زخم زبان می زند) خود بدون نسل ( و بریده از همه خیرات و برکات) است.
ولادت
روز بیستم جمادی الثانی سال پنجم بعثت در خانه نبوت نوزاد دختری چشم به جهان هستی گشود که محفل نورانی پیامبر اکرم را بیش از پیش روشن ساخته و به زندگی پیامبر و خدیجه طراوت و شادابی مضاعف بخشید. پیامبر خاتم آن چنان از وجود این مولود به شوق آمده بود که می فرمود:«و هی روحی هی بضعهٌ منّی و هی نور عینی و ثمره فؤادی الّتی بین جنبی و هی الحوراء الانسیه» این دختر پاره تن من، روشنایی چشمانم و میوه دلم،روح وجان من است. او فرشته ای است به صورت انسان.
یگانه دختر رسالت که خداوند با عناوین کوثر، مشکاه، واز مصادیق عبادتگران نیمه شب، صالحین، به شمار آورده است از منظر حضرت خاتم الانبیاء منزلت برجسته ای دارد. نقطه اوج عظمت فاطمه زمانی است که از کلام گهربار رسول خدا بشنویم که خداوند متعال وجود حضرت زهرا را علت و فلسفه خلقت قرار داده است.[۵]
سدیر صیرفی از امام صادق و ایشان از پدران بزرگوارش نقل می کند که رسول الله فرمودند:«خلق نور فاطمه قبل ان یخلق الارض و السماء».نور فاطمه پیش از خلقت زمین و آسمان آفریده شد. بعضی از حاضرین عرض کردند: ای پیامبرخدا ،پس او از بشر نیست؟ حضرت فرمود: فاطمه حوراء انسیه. فاطمه حوریه بشری است. عرض کردند:ای پیامبرخدا چگونه وی حوریه بشرگونه است؟حضرت فرمود: «خلقها الله عزوجل من نوره قبل ان یخلق آدم اذ کا نت الارواح… کانت فی حقه تحت ساق العرش» خداوند عزوجل، پیش از آنکه آدم را بیافرید او را از نور خود آفرید، آن هنگام که ارواح بودند…. عرض شد: ای پیامبر خدا، در آن هنگام فاطمه کجا بود فرمود: او در حقه ای در زیر ساق عرش بود. عرض شد:
ای پیامبر الهی، غذایش چه بود؟ فرمود: «التسبیح و التقدیس و التهلیل و التحمید…» تسبیح و تقدیس و لا اله الا الله و حمد و ثنای الهی… وقتی خداوند متعال مرا از نسل آدم آفرید نور فاطمه را به صورت سیبی در بهشت درآورد و جبرئیل آن را به من داد و گفت: «یا محمد انّ هذه تفّاحهٌ اهداها اللّه عزّ وجلّ الیک من الجنّه». ای محمد، این سیب را از بهشت خداوند عزیز و جلال بر تو هدیه کرده است. من آنرا گرفته و بر سینه ام گذاشتم و جبرئیل گفت: آن سیب را بخور. وقتی که آنرا شکافتم از داخل آن نوری درخشید و من بیمناک شدم، جبرئیل گفت: ای محمد! آنرا بخور و نگران نباش. این نور در آسمان منصوره و در زمین فاطمه نامیده می شود. پرسیدم: ای دوست من (جبرئیل) چرا به این نامها موسوم گردیده است.
پاسخ داد: در زمین «فاطمه» نامیده شده زیرا پیروان خود را از آتش جدا می کند. و در آسمان «منصوره» نامیده شده، زیرا دوستان خود را نصرت ویاری می کند. واین تفسیر گفتارخداوند متعال است که می فرماید: و یومئذٍ یفرح المؤمنون بنصر اللّه ینصر من یشاء؛[۶] در آن روز مؤمنان بخاطر یاری خداوند خوشحال می شوند و او هر که را بخواهد یاری می کند. مقصود از این نصرت، یاری فاطمه به شیعیان و دوستارانش می باشد.[۷]
رسول خدا به دختر دلبندش بیش از حد علاقه داشت و آن حضرت فاطمه را آنچنان مورد مهر و محبت قرار می داد که موجب شگفتی دیگران می شد. چرا که فاطمه خلاصه وجود پیامبر نسیم آرام بخش پدر، کوثر قرآن، سرور بانوان جهان، ریحانه بهشتی، یادگار خدیجه، همسر علی و مادر حسنین بود.
وقتی به پیامبر گفته شد: شما فاطمه را در آغوش می گیری بسیار می بوسی و این همه عطوفت و مهربانی برایش ابراز می داری در حالی که به سایر دخترانت این همه اظهار محبت نمی کنی؟ رسول خدا فرمود:« نطفه فاطمه از غذاهای بهشتی است من بوی بهشت از وجود او استشمام می کنم ».[۸]
وقتی عایشه در مورد علاقه زیاد پیامبر به دخترش فاطمه اعتراض کرد، حضرت خاتم الانبیاء فرمود: ای عایشه! هنگامی که در شب معراج مرا به آسمانها بردند، داخل بهشت شدم جبرئیل مرا به نزد درخت طوبی برد و از میوه های آن درخت خوردم و خداوند متعال از همان میوه های درخت طوبی وجود فاطمه را خلق کرد هر وقت او را می بوسم و می بویم بوی دلپذیر درخت طوبی و عطرهای بهشتی به مشامم میرسد.[۹]
رسول خدا همواره به حضرت زهرا می فرمود: «یا فاطمه انّ اللّه تبارک و تعالی لیغضب لغضبک و یرضی لرضاک »؛[۱۰]فاطمه جان! به راستی که خدای تبارک و تعالی به خاطر خشم تو خشم می گیرد و به خاطر خشنودی تو خشنود می شود.»
وجود حضرت زهرا مصداق عینی این حقیقت است که اسلام او را برترین بانوی عالم و سرور زنان بهشتی معرفی می کند در این مورد به چند سخن از رسول خدا بسنده می کنیم:
۱ـ یکی از همسران رسول خدا گفته است: روزی پیامبر اکرم نشسته بود که فاطمه به سوی آن حضرت آمد و سوگند به خدائی که معبودی جز او نیست او مانند رسول خدا راه می رفت چون حضرت او را دید دوبار فرمود: دخترم خوش آمدی، دخترم خوش آمدی! سپس فرمود: «اما ترضین ان تأتی یوم القیامه سیده نساء المؤمنین» آیا راضی؛ نیستی که در روز قیامت سرور بانوان اهل ایمان باشی.
۲ـ سعید بن جبیر از ابن عباس نقل می کند که روزی رسول خدا در مورد اهل بیت خود سخنانی بیان کرد تا اینکه به فاطمه رسید و در ستایش از دخت ارجمند خویش فرمود: دخترم فاطمه، سرور بانوان عالم از اولین تا آخرین است او پاره تن من، روشنائی چشمانم، میوه دلم، روح و جانم است که تمام وجودم را فرا گرفته، فاطمه انسانی فرشته خو است هرگاه در محراب عبادتش در پیشگاه الهی به نماز می ایستد نور او برای ملائکه آسمان می درخشد همچنانکه ستارگان آسمان بر اهل زمین نور افشانی می کنند در آنحال خدای بزرگ به فرشتگانش می فرماید: {ای فرشتگان من، به بنده ام فاطمه بنگرید که چگونه در پیشگاهم به راز و نیاز ایستاده است خوف و شوق من به تمام وجودش لرزه انداخته و با قلب و دل به عبادت من روی آورده است شما گواه باشید به خاطر او تمام پیروانش را از آتش جهنم امان دادم}[۱۱]
۳ـ زمانی که فاطمه بر آن حضرت وارد می شد آن حضرت به او خوشامد می گفت، دست های او را می بوسید و در جای خود او را می نشاند. وقتی هم که پیامبر به خانه فاطمه می رفت او نیز به استقبال پدر می شتافت و خوشامد می گفت و دست های پدر ارجمندش را می بوسید.[۱۲]
۴ـ ابوثعلبه خشنی می گوید: پیامبر اکرم هرگاه از سفر بر می گشت اول نزد فاطمه می رفت، فاطمه نیز با مشاهده پدر می ایستاد و به استقبالش می شتافت پدر را در آغوش می گرفت و میان دو چشم پدر را می بوسید.[۱۳]
آیه مباهله بر صداقت و عصمت گفتاری و رفتاری اصحاب کساء علیهم السلام دلالت دارد. به اعتراف دانشمندان فریقین، روایات متواتری وجود دارند که پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله به جای «انفسنا»، حضرت علی را و به جای «نسائنا» حضرت فاطمه را و به جای «ابنائنا» حضرت امام حسن و حضرت امام حسین علیهما السلام را برای مباهله با نصارای نجران به عنوان گواه نبوّت از میان همه امّت به همراه بردند.
برخی از دانشمندان اهل سنّت این امر را متفّقٌ علیه و برخی دیگر اجماعی می دانند. روایات مباهله با بیش از ۵۱ طریق متفاوت از ۳۷ تن از بزرگان دین روایت شده اند. برخی دانشمندان اهل سنّت شبهاتی را نیز مطرح کرده اند، اما این شبهات هیچ پایگاه علمی ندارند. [۱۴]
فعالیت اجتماعی حضرت فاطمه زهرا
فاطمه هشت سال در مکه پا به پای پدر در اعتلا و پیشرفت اسلام کوشید و در آزار کفار و مشرکان و منافقان یار و مددکار پدر بود . در دره و شعب ابوطالب، سه سال درکنار پدر تحمل کرد و زمانی که مشرکان پیامبر را آزار و اذیت و زخمی و یا جسارتی می کردند، پیامبر را دلداری می داد و زخم هایش را مداوا می کرد؛ این گونه بود که پیامبر ایشان را «ام ابیها» (مادر پدرش) نامید.
حضرت فاطمه زهرا در همه حال به یاد پدر گرامی خویش بود و از هیچ نعمت و کمکی برای یاری به پدر دریغ نمی کرد. در روایت است که: سه روز بود که پیامبر غذایی نخورده بودند به طوری که بر حضرت سخت می گذشت. در نزد همسرانش خوراکی یافت نمی شد.
نزد فاطمه آمد و گفت: دخترم نزد تو چیزی برای خوردن هست که بسیار گرسنه ام؟ عرض کرد: نه بخدا سوگند! وقتی پیامبر بیرون رفت ، دخترش از اینکه نتوانسته پدر را سیر کند محزون شد. ناگهان دختر همسایه در زد و دو قرص نان و یک تکه گوشت خدمت فاطمه آورد. او خوشحال شد و گفت خود را بر رسول خدا مقدم نمی داریم .
در حالیکه همه گرسنه بودند آن را زیر سبد نهاده و سرپوش بر آن گذاشت . حسن و حسین علیمها السلام را خدمت پیامبر فرستاد ، تا جدشان را برای غذا دعوت کنند. پیامبر تشریف آوردند و غذای بسیار معطری زیر سبد یافت. سوال کرد این غذا از کجاست ؟ فاطمه جواب داد : از جانب خدایی که به هر کس بخواهد بدون حساب روزی می دهد.پیامبر و همه اعضای خانواده علی و همسران پیامبر از آن غذا خوردند و برای همسایه ها هم فرستادند}. حضرت زهرا همیشه رفتاری سرشار و آمیخته از ادب و تواضع و فروتنی نسبت به پدر داشت. گرچه رابطه ایشان بسیار عاطفی و سراسر محبت و صمیمیت بود ، اما این مانع احترام و تواضع ویژه ایشان نسبت به پیامبر نمی شد. حضرت فاطمه فرمودند: وقتی بر پیامبر آیه ای نازل شد (که پیامبر صلی الله علیه و آله را با نامش خطاب نکنید)، هیبت پیامبر مرا گرفت، بطوری که نتوانستم به او “یا ابه” بگویم و رسول الله به او می گفتم. حضرت از من روی گرداند. چند بار به همین ترتیب صدا کردم و او جواب نداد. سپس فرمود: دخترم این آیه درباره تو و خاندان تو نازل نشده است.تو از منی و من از تو هستم. این آیه درباره اهل جفا و تکبر و کسانی که فخر می ورزند نازل شده است. تو “یا ابه” بگو. چون برای قلب من محبوبتر و برای پروردگار رضایت بخشتر است.[۱۵]
ساده زیستی حضرت فاطمه زهرا و پرهیز از تجمل
ساده زیستی و پرهیز از تجمل از نکات بارز زندگی حضرت فاطمه زهرا است. مهریه کم، جهیزیه مختصر، اکتفا به غذای اندک و معاش کم، استفاده از حداقل امکانات برای زندگی و… و این ها از خصوصیات آشکار سیده زنان عالم است.[۱۶]
امام حسن مجتبى فرمود: در دنیا کسى عابدتر از مادرم فاطمه نبود؛ آن قدر به عبادت مى ایستاد تا پاهایش ورم مى کرد. همینطور ابن عمره از پدرش نقل مى کند که گفت: از امام صادق پرسیدم: چرا فاطمهزهرا نامیده شد؟ فرمود: براى آن که وقتى فاطمه زهرا در محراب عبادت مى ایستاد، نورش براى اهل آسمان مى درخشید، همان طورى که نور ستارگان براى اهل زمین مى درخشد. پیامبر درباره حضرت فاطمه می فرمود: {ایمان به خدا در اعماق دل و باطن روح زهراء چنان نفوذ کرده که برای عبادت خدا خودش را از همه چیز فارغ می سازد}[۱۷]
فاطمه دخترم بهترین زن عالم است. پاره تن من و نور چشم من و میوه دل من و روح و روان من است. حوریه ای است به صورت انسان. آنگاه که در محراب عبادت می ایستد نورش برای ملائک آسمان درخشندگی دارد و خداوند به ملائکه خطاب می کند: بنده مرا ببینید! چطور در مقابل من به نماز ایستاده و اعضای بدنش از خوف می لرزد و غرق عبادت است! ای ملائکه گواه باشید که پیروان فاطمه را از عذاب دوزخ در امان قرار دادم.
در حدیث دیگری به سلمان می فرماید: ای سلمان! خدای تعالی چنان دل و جان و تمام اعضاء و جوارح دخترم فاطمه را به ایمان پرکرده که یک سره برای عبادت و فرمانبرداری
[۱] – عوالم العلوم، علّامه شیخ عبداللَّه بحرانى (شاگرد علّامه مجلسى) تحقیق سید محمد باقر ابطحى، ج ۱۱، ص ۲۶- مرحوم علّامه نمازى (متوفى ۱۴۰۵ ه.ق) در کتاب مستدرک سفینهالبحار، جلد ۳، صفحه ۳۳۴، این حدیث را از کتاب «مجمع النّورین و ملتقى البحرین» تألیف مولى ابوالحسن فاضل مرندى (متوفى ۱۳۴۹ ه.ق) صفحه ۱۸۷، نقل نموده است، و نیز از کتاب «ضیاءالعالمین» تألیف شیخ ابوالحسن، جدّ مادرى صاحب جواهر، نقل کرده است. و نیز این حدیث را در کتاب الخصائص الفاطمیّه، تألیف مولى باقر بن مولى اسماعیل (متوفّى ۱۳۱۳ ه.ق) نقل نموده است (مستدرک السفینه، ج ۸، ص ۲۳۹٫).]
[۲] – بحار، ج ۶۲، ص ۱۷۷
[۳] – بحار، ج ۵۳، ص ۱۸۰
[۴] – حسین گنجی- کوثر رسول بررسی شخصیت و منزلت والای بانوی دوسرا حضرت فاطمه زهرا موسسه فرهنگی طوبای محبت – ۱۳۸۴ ص ۹۰
[۵] – محمد صادق نجمی، تاریخ حرم ائمه بقیع ،ناشر موسسه تحقیقاتی و هنری مشعر،۱۳۹۱، صص۵۷-۵۸٫
[۶] – محمد صادق نجمی، تاریخ حرم ائمه بقیع ،ناشر موسسه تحقیقاتی و هنری مشعر،۱۳۹۱،ص۶۰
[۷] – همان قبلی
[۸] – معارف و معاریف،سید مصطفی حسینی دشتی جلد۳
[۹] – تاریخ المدینه ابو زید عمر ابن شبه ج ۱و۲
[۱۰] – دائره المعارف تشیع، ج ۳، ص ۳۸۳
[۱۱] – وفاء الوفاء، ج۳، ص ۸۹۲
[۱۲] – همان، ص ۸۹۳
[۱۳] – الاستیعاب، ج۲، ص ۴۹۴، وفاء الوفاء، ج۳، ص ۸۹۳، اسدالغابه، ج۳، ص ۳۸۶
[۱۴] – دائره المعارف تشیع ، ص ۸۶
[۱۵] – فصلنامه بانوان شیعه، مهدی عزیزان، رنجهای فاطمه(س) از زبان علی(ع)، تابستان ۱۳۸۴، شماره۴
[۱۶] – جهان نیوز – هادی شریفی- سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) چگونه بود؟ ۱۶/۹/۱۳۹۳
[۱۷] -همان قبلی
منبع: برگرفته از کتاب شیعیان بقیع؛ اختصاصی مجمع جهانی شیعه شناسی
برای مشاهده کتاب اینجا راکلیک کنید.
هیچ نظری وجود ندارد