فضائل اهل‌بیت(ع)  از نگاه دشمنان

عبارت «فضیلت آن است که دشمن بگوید!» که به صورت یک ضرب‌المثل مشهور شده، قسمتی از شعر عمروعاص یکی از دشمنان امیرالمؤمنین علی(ع)  است که حکایت آن چنین است: روزی یک قالیچۀ نفیس به عنوان هدیه از مصر برای معاویه آوردند. معاویه و عمروعاص که مشغول لهو و لعب بودند، قرار گذاشتند که هر کس یک شعر زیبا در فضیلت علی(ع)  بگوید آن قالیچه را بر دارد. معاویه این را سرود:
خیرُ الورى مِن بعد احمد حیدرٌ                النّاس ارضٌ والوصیُّ سماءٌ
بهترین مردم بعد از احمد(ص)  حیدر(ع)  است، چرا که همه مردم در مثل به منزلۀ زمین و علی(ع)  به منزلۀ آسمان است. یعنی هر چه برکت از زمین به دست می‌آید از آسمان است که اگر آسمان نبارد و آفتاب نتابد زمین مرده و بی‌حرکت خواهد بود و طبق نقل روایات و آیات، زمین با همۀ وسعتش در برابر آسمان مانند حلقۀ کوچکی است در یک بیابان وسیع؛ به بیان دیگر فاصلۀ تمامی انسان‌ها با امیرالمؤمنین علی(ع)  فاصلۀ زمین تا آسمان است.
عمروعاص بلافاصله در مقابل شعر معاویه این را سرود:
وهُو الّذی شَهِدَ العدُوُّ بفضلِهِ                والفضلُ ما شهدت بِهِ الأعداءُ
علی(ع)  کسی است که دشمن (آن هم دشمنی مانند معاویه) او را تمجید و ستایش نموده و فضائل او را مطرح می‌کند و فضیلت آن است که دشمن به آن اعتراف کند. یعنی علی(ع)  آن قدر فضیلت دارد که غیر از دوستان، حتی دشمن او هم به آن اقرار می‌کند. )علی(ع)  از زبان دیگران/ص۲۰۴(
اثبات تاریخیِ ستایش دوست و دشمن
به تجربه ثابت شده که بالاتفاق تمامی دشمنان امیرالمؤمنین علی(ع)  به فضائل و مناقب ایشان اعتراف نموده و در این زمینه کتاب‌ها نوشته و شعرها سروده‌اند و این غیر از دوستان و محبّان امیرالمؤمنین(ع)  از سایر ادیان و مذاهب دنیا نظیر یهودی و مسیحی، زرتشتی و بودایی و سنّی می‌باشد و باز هم همه این‌ها غیر از آن فضائلی است که دوستان و محبّان حضرت امیر(ع)  بیان کرده‌اند و همگی آن‌ها غیر از فضائل و مناقبی است که خدا و رسول و اولی الأمر(ع)  بیان کرده‌اند.
طبق نقل حدیث شریفی از رسول الله الأعظم(ص)  اگر تمامی دریاها مرکب و درختان قلم و جنّ و انس نویسنده شوند، نخواهند توانست فضائل امیرالمؤمنین علی(ع)  را ثبت و ضبط نمایند.
حتی خلفای سه‌گانه!!!
خوارزمی حنفی مذهب از مورّخان بزرگ اهل تسنّن روایت زیبایی را در فضیلت امیرالمؤمنین علی(ع)  نقل می‌کند که در سلسله سند آن سه خلیفه می‌باشند. قال عثمان: سمعت من عمر أنه قال سمعت من أبی بکر أنه قال، قال رسول الله(ص) : «إنّ الله خلق من نور وجه علی ابن أبی‌طالب(ع)  ملائکه یسبّحون ویقدّسون ویکتبون ثواب ذلک لمحبّیه ومحبّی ولده.» (تاریخ خوارزمی/ج۱/ص۹۷/ومناقب خوارزمی/ص۲۳۰) عثمان می‌گوید که از عمر شنیدم و او از ابوبکر شنید و او نیز از وجود مقدس رسول خدا(ص)  شنید که آن حضرت فرمودند: همانا خداوند متعال از نور رخسار علی بن ابی‌طالب(ع)  فرشتگانی آفریده است که به تسبیح و تقدیس خدای منّان مشغول هستند و ثواب آن تسبیح و تقدیس را برای دوستداران علی(ع)  و دوستداران فرزندان علی(ع)  می‌نویسند.
سجده در برابر خطبه‌های نهج البلاغه
ابن ابی الحدید معتزلی که شرحی مفصل بر نهج البلاغه امیرالمؤمنین(ع)  در ۲۰ جلد به رشته تحریر در آورده در شرح خطبه «الهکم التّکاثر»، خطبه ۲۲۱ می‌گوید: من از پنجاه سال قبل تاکنون بیش از ۱۰۰۰ مرتبه این خطبه را خوانده‌ام و هر بار که این خطبه را خواندم برایم تازگی داشت و مطلب جدیدی کشف می‌کردم و این خطبه از نظر اوج معرفتی به حدی رسیده است که اگر همۀ سخن‌شناسان و ادیبان جمع شوند و این خطبه خوانده شود، آنان سجده می‌کنند. همان‌طور که قرآن کریم بعضی از آیاتش سجده دارد، برخی خطبه‌های علی بن ابی‌طالب(ع)  هم سجده دارد. (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید/ذیل خطبه۲۱۶/ج۱۱/ص۱۵۳)
آیت الله جوادی آملی (دام ظلّه العالی) می‌فرمودند: من این کلام ابن ابی الحدید را به عرض استادمان مرحوم علامه طباطبایی(ره)  رساندم و عرض کردم: آیا این اغراق نیست که انسان در برابر خطبۀ علی بن ابی‌طالب(ع)  سجده کند، همان‌طور که در برابر کلام خدا سجده می‌کند؟! ایشان فرمود: خیر! این وصف به حال متعلق موصوف است، زیرا همان معارف قرآنی است که در خطبه‌های علی(ع)  تجلّی کرده است. این سجده در حقیقت برای کلام خداست. (شمیم یاس/خطبه فدکیه حضرت فاطمه(ع) /ص۲۰)
کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست               که تر کنند سر انگشت و صفحه بشمارند
عجایب روزگار
این از عجایب روزگار است که با وجود آن همه اقرار و این همه اعتراف، دشمنان باز هم بر لجاجت و عناد خود اصرار می‌ورزند. همین ابن ابی الحدید در ابتدای شرح خود بر نهج البلاغه می‌نویسد: «الحمد لله الذی قدم المفضول على الفاضل لمصلحه…» سپاس خدایی را که کسانی را که فضیلتی ندارند (خلفای سه‌گانه) را بر فاضل (امیرالمؤمنین علی(ع) ) مقدم داشت آن هم برای مصلحت…!!!
به راستی این چه نسبت عجیب و چه کذب محضی است که به خداوند متعال می‌دهند و حکمت و علم و آگاهی خدای واحد را زیر سؤال می‌برند! چگونه خداوند متعال و طبق چه مصلحتی مفضول را بر فاضل مقدم می‌دارد؟ آیا برای گمراهی بشر چنین کرده؟ معاذ الله {فَمَنْ أَظْلَمُ مِمّنِ افْتَرَى‏ عَلَى اللّهِ کَذِباً لِیُضِلّ النّاسَ بِغَیْرِ عِلْمٍ إِنّ اللّهَ لاَیَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمِینَ}. (انعام/۱۴۴)
پس چه کسی ستمکارتر از آن کسی است که بر خدا دروغ می‌بندد تا مردم را از روی جهل گمراه سازد؟! خداوند هیچ‌گاه ستمگران را هدایت نمی‌کند.
 
منبع : نشریه امام شناسی ، شماره ۳۲  

بازدیدها: ۳

نویسنده

https://shiastudies.com/fa/?p=1758

مطالب مرتبط

سقیفه و پیامدهای آن

آفرینش جهان در نـهج البلاغه

منکران ولایت علی (ع)

امام علی تربیت شده پیامبر اسلام

بررسی آیه مباهله و دلالت آن بر امامت علی (ع)

وصیت حضرت علی (ع) قبل از شهادت: هیچ چیز را شریک خدا قرار ندهید

هیچ نظری وجود ندارد