اندیشه مهدویت و آسیب ها (قسمت سوم)

۵. توقیت:
یکی دیگر از آسیب‏ها ، تعیین وقت ظهور است. چرا که حکمت الهی بر این است که وقت ظهور امام زمان(علیه السلام )بر بندگان مخفی بماند. لذا احدی نمی‏تواند زمانی برای ظهور تعیین کند. مفضل بن عمر گوید: از مولایم امام صادق(علیه السلام )پرسیدم:
هل للمأمور المنتظر المهدی(علیه السلام )من وقت موقّت یعلمه الناس؟ فقال: حاش‏لله أن یوقّت ظهوره بوقت یعلمه شیعتنا… فقال: یا مفضل، لا اوقّت له وقتا ولا یوقّتُ له وقت، انّ من وقّت لمهدینا وقتاً فقد شارک الله تعالی فی علمه وادّعی انّه ظهر علی سِرّه … (۴۳)
آیا ظهور حضرت مهدی(علیه السلام )وقت معینی دارد که مردم آن را بدانند؟ فرمودند: این چنین نیست که خداوند برای آن وقتی تعیین کرده باشد که شیعیان ما آن را بدانند. ای مفضل، برای آن وقتی تعیین نمی‏کنم. وقتی هم نمی‏شود برای آن معین کرد. آن‏که برای ظهور ما وقتی تعیین کند، خود را در علم خداوند شریک دانسته و مدعی شده که از اسرار خداوند آگاه گشته است.
فضیل از امام باقر(علیه السلام )پرسید:
هل لهذا الامر وقت؟ فقال: کذب الوقاتون، کذب الوقاتون، کذب الوقاتون(۴۴) .
آیا برای این امر وقتی معین است؟ آن حضرت سه مرتبه فرمود: آنان که وقتی برای آن تعیین می‏کنند، دروغ می‏گویند.
ابی بصیر گوید: از امام صادق(علیه السلام )درباره امام زمان(علیه السلام )پرسیدم. فرمود:
کذب الوقاتون، انا اهل بیت لانوقّت، ثم قال: اَبی الله الاّ أن  یخلف وقت الموقّتین.(۴۵)
آنان که وقتی برای آن تعیین می‏کنند، دروغ می‏گویند. ما اهل بیت، زمانی برای آن تعیین نمی‏کنیم. آن‏گاه فرمود: خداوند چنین اراده کرده است که با هر وقتی که تعیین کنند، حتما مخالفت نماید و ظهور را در آن وقت قرار ندهد.
در روایت دیگر فرموده‏اند:
((‏کذب الموقتون، ما وقّتنا فیما مضی ولا نوقّت فیما یستقبل؛(۴۶)
آن‏که برای آن وقتی تعیین کند دروغ گفته است… ما در گذشته وقتی تعیین نکرده‏ایم و در آینده نیز هرگز وقتی برای آن تعیین نخواهیم کرد)).
در برخی روایات، علت عدم تعیین وقت ، چنین بیان شده است: امام جواد(علیه السلام )فرمودند:
لو عُین لهذا الامر وقت لقست القلوب و لرجع عامّه الناس عن الاسلام و لکن قالوا: ما  اسرعه! ما اقربه! تألفاً لقلوب الناس و تقریبا للفرج(۴۷)؛
اگر برای این امر وقتی تعیین شود دل‏ها را قساوت می‏گیرد و توده مردم از اسلام بر می‏گردند. بگویید: چه زود است! چقدر نزدیک است! تا دل مردم آرام گیرد و فرج نزدیک شود.
پیامدها
این عمل ـ جدای از این که ادعایی است بی دلیل و دروغی است آشکار؛ چرا که اهل‏بیت فرموده‏اند: کسی از زمان آن آگاه نیست. ـ  پیامدهای متفاوتی دارد که به ذکر آن می‏پردازیم:
1. ایجاد یأس و ناامیدی به سبب عدم تحقق ظهور در وقت تعیین شده.
2. ایجاد بدبینی نسبت به اصل ظهور.
3. ایجاد بدبینی به شخصیت امام در اثر عدم تحقق ظهور.
4. قساوت قلب‏ها.
5. برگشتن مردم سست ایمان از دین.
خاستگاه
1. تعجیل و شتاب کردن در امر فرج.
2. عوام‏فریبی در اثر هوی و هوس.
3. توهم و خیال پردازی.
4. عدم تطبیق صحیح آثاری که بر اثر قدرت‏های روحی و ریاضت‏ها به‏دست می‏آورند. یعنی چیزهایی را در آینده پیش‏بینی می‏کنند، امّا در تطبیق آن‏ها اشتباه نموده و خیال می‏کنند ظهور است. لذا وقتی تعیین می‏کنند.
مبارزه و درمان
1. تکذیب:
محمد بن مسلم گوید: امام صادق(علیه السلام )فرمود:
یا محمد، من اخبرک عنا توقیتا فلاتهابن ان تکذبه فانا لانوقت لاحد وقتا. (۴۸)
ای محمد، هر کس از جانب ما به تو خبر دهد که ما وقتی برای ظهور تعیین کرده‏ایم، بی مهابا و ترس او را تکذیب کن. زیرا ما برای هیچ کس [حتی خواص] وقتی تعیین نمی‏کنیم.
نکته قابل توجه این است که در روایت آمده است: ((‏بی مهابا او را تکذیب کن.)) از این تفسیر به خوبی بر می‏آید که نباید شخصیت زده شد. ابهت و بزرگی افراد نباید مانع تکذیب شود. هر کس با هر مقام و جایگاهی که دارد اگر برای ظهور وقتی معین کرد، بایستی تکذیب گردد.(۴۹)
2. نزدیک دانستن ظهور همراه با تسلیم.
راه چاره این است که انسان ظهور را نزدیک بداند، هر لحظه منتظر ظهور باشد و با این حال، تسلیم اراده و امر الهی باشد و هیچ امری، پرده صبر او را ندرد که: ((‏نجی المقربون))[۵۰] و ((‏نجا المسلمون)).(۵۱)
3. روشنگری و تبیین علما و اندیشمندان دینی.
 
6. تطبیق
پس از توقیت و تعجیل، آسیبی که قابل ذکر است، تطبیق ناصواب است. به این توضیح که عده‏ای با خواندن یا شنیدن چند روایت در علایم ظهور، آن‏ها را بر افراد یا حوادثی تطبیق می‏دهند. البته خودِ تطبیق روایات بر حوادث، آفت و آسیب نیست، بلکه آفت، مطالب و ادعاهایی است که افرادی به صرف خواندن یک یا دو روایت و بدون بررسی آیات و روایات و مطالب تاریخی و قدرت تشخیص صحیح و سقیمِ روایات مطرح می‏کنند، یعنی بدون داشتن تخصص به اظهار نظر می‏پردازند.
این تذکر لازم است که در روایات، تشخیص مؤلّفه‏ها و علایم سپاه حق و باطل به عهده علمای راستین گذاشته شده است؛ همان‏ها که در عصر غیبت کبرا به عنوان ((‏نواب عام)) عهده دار امور گشته‏اند.
پیامدها
1. پیامد تطبیق، توقیت و تعجیل است.
2. نومیدی و یأس در اثر عدم اتفاق ظهور.
3. به دلیل عدم تحقق تطبیق‏های مطرح شده، باعث بی‏اعتقادی افراد نسبت به اصل ظهور می‏گردد و افراد در اصل ظهور و روایات به شک و تردید می‏افتند.
خاستگاه
1. توهم زدگی.
2. هوی و هوس و مشکل مطرح سازی خود (بیماری روانی هیستری).
3. دخالت افراد غیر متخصص در مطالب کاملا فنّی و تخصصی.
4. عدم روشنگری کافی توسط علما:
الف) عدم تبیین علایم حتمی و غیر حتمی، عدم طرح مسأله بداء و مسایل مرتبط با علایم ظهور.
ب) نداشتن عکس‏العمل مناسب در مقابل مدّعیان.
راه درمان
1. تبیین و روشنگری.
2. تکذیب و مبارزه با انحرافات.
3. کار کارشناسی در مورد علایم و ویژگی‏ها توسط علما.
7. افراط و تفریط در تبیین مفهوم غیبت
1-۷. نظریه تفریطی
برخی غیبت حضرت را به معنای عدم حضور معنا کرده‏اند. گروهی از اینان عالَمی توهم کرده و آن را ((‏هورقلیا))(۵۲) نام گذارده‏ و حضرت را در آن‏جا مکان داده‏اند. برخی دیگر حضرت را در دور دست‏ها (جزیره خضرا(۵۳) و…) پنداشته‏اند. برخی هر گونه دیداری با حضرت را نفی کرده‏اند.(۵۴)
این دیدگاه‏ها نادرست است و با روایات ما سازگار نیست. مطابق روایات، حضرت بر خلاف عیسای پیامبر(علیه السلام )به آسمان نرفته، در میان مردمان است، در شهرها و بازارها و… قدم می‏نهد:
… صاحب هذا الامر یتردد بینهم و یمشی فی اسواقهم و یطأ فرشهم ولایعرفونه … .(۵۵)
صاحب الامر در میان مردم رفت و آمد می‏کند، به بازارهایشان می‏رود و بر فرش‏هایشان قدم می‏نهد، ولی او را نمی‏شناسند.
هر ساله در مراسم حج حاضر می‏شود، مردم را می‏بیند و می‏شناسد  و مردم هم او را می‏بینند ولی نمی‏شناسند:
والله ان صاحب هذا الامر لیحضر الموسم کل سنه فیری الناس و یعرفهم و یرونه و لایعرفونه(۵۶).
به خدا سوگند که صاحب الامر، هر سال در مراسم حج حاضر می‏شود، مردم را می‏بیند و
آن‏ها را می‏شناسد، ولی مردم او را با آن‏که می‏بینند نمی‏شناسند.(۵۷)
جزیره خضرا،(۵۸) عالم هور قلیا(۵۹) و مانند این‏ها توهم‏هایی هستند رد شده و افسانه‏هایی هستند بی دلیل.
پیامدها
1. دور از دسترس قراردادن امام.
2. کم رنگ جلوه کردن تأثیر وجود امام، در اثر عدم اعتقاد به حضور ملموس ایشان.
خاستگاه
1. عدم درک دقیق مفهوم غیبت.
2. دوری از آیات و روایات.
3. هوای نفس.
4. اطمینان به برخی نقل‏های غیر معتبر مثل جزیره خضرا.
5. عدم بصیرت کافی و تفقّه در دین.
6. بدگمانی و عدم اطمینان به نقل‏های معتبر. (کسانی که هر نوع دیداری را نفی می‏کنند).
7-۲. نظریه افراطی
در مقابل این دیدگاه، دیدگاه دیگر هیچ تفاوتی بین غیبت و حضور قائل نیست. توقع دارد حضرت در هر امری دخالت نماید. این دیدگاه نیز به خطا راه پیموده است. اگر قرار بود حضرت مستقیماً در هر کاری دخالت کنند یا همه به محضرشان مشرف شوند، دیگر غیبت معنایی نداشت.
پیامدها
1. رویکرد و توجه زیاد مدعیان ارتباط و ملاقات.
2. توهم زدگی و خیال‏پردازی.
3. ناامیدی و یأس در اثر عدم ملاقات.
خاستگاه
1. عدم درک دقیق مفهوم غیبت.
2. توهم و خیال‏پردازی.
3. عدم درک جایگاه معجزات، امدادهای غیبی و اسباب و علل مادی.
4. عدم تفقّه و تخصّص در دین.
5. هوای نفس.
راه درمان افراط و تفریط
1. دوری از خیال‏پردازی و توهمات.
2. رویکرد به معارف ناب دینی و علمای ربّانی.
3. مقابله با انحرافات و بدعت‏ها و توهم گراها.
4. تبیین و روشنگری توسط علمای دین.
 
 
8. ملاقات گرایی
از آسیب‏هایی که در عصر غیبت برای منتظران اتفاق می‏افتد، مدعیانی هستند که بی‏دلیل یا به ساده‏ترین اتفاق، ادعای ملاقات می‏کنند، یا کسانی که تمام وظیفه خویش را رسیدن به دیدار حضرت می‏پندارند و از باقی وظایف غافل شده و افراد را تنها به این عمل، به عنوان برترین وظیفه، فرا می‏خوانند.
پیامدها
1. یأس و ناامیدی در اثر عدم توفیق دیدار.
2. توهم گرایی و خیال‏پردازی.(۶۰)
3. رویکرد به شیادان و مدّعیان مهدویت، نیابت و مدّعیان ملاقات.
4. دور ماندن از انجام وظایف اصلی، به دلیل اهتمام بیش از اندازه و غیر متعادل به دیدار.
5. بدبینی به امام(علیه السلام )به علت عدم دیدار.(۶۱)
خاستگاه
1. نبود بصیرت و آگاهی نسبت به دین و نشناختن وظایف اصلی و فرعی.
2. توهم  و خیال‏پردازی.
3. هوای نفس.
درمان
مهم‏ترین راه درمان این آسیب، توجه و رویکرد به منابع اصیل، معارف ناب دین در پرتو مراجعه به علمای راستین است که در این صورت، برای ما روشن می‏شود که بسیاری امور مطلوب و خوب هستند، امّا خدای متعال آن‏ها را به عنوان وظیفه بر دوش ما ننهاده (مانند ملاقات حضرت ولی عصر(عج)) یا این‏که در میان تکالیف و وظایف دینی رتبه‏بندی وجود دارد و در مقام عمل، لازم است به درجه اهمیت و ضرورت آن‏ها توجه شود. به راستی در میان وظایفی مانند تقوا، خودسازی، تکالیف اجتماعی، انتظار و … ملاقات چه جایگاهی دارد؟!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.