جلوه‌های هدایت و امامت در زندگی امام حسن عسکری علیه‌السلام

مقدمه
یازدهمین پیشوای اسلام، حضرت امام ابو محمدحسن بن علی العسگری در روز هشتم ربیع‌الثانی سال ۲۳۲ هجری قمری در شهر سامرا به دنیا آمد.
پدر بزرگوارشان امام علی النقی علیه‌السلام ملقّب به هادی (علیه‌السلام) و مادر مکرمه‌شان بانویی پرهیزکار و بافضیلت به نام «حُدَیثه» بود که «سوسن» هم نامیده می‌شده است. القاب مشهور حضرت «زکی» و «نقی» و کنیه آن حضرت «ابومحمّد» است. امام حسن عسگری «علیه‌السلام» در سن ۲۲ سالگی در غم شهادت پدر به سوگ نشستند و پس از آن بود که طبق وصیت به امامت امّت اسلام رسیدند.
ولادت امام حسن عسگری «علیه‌السلام» هم زمان با عصر خلافت متوکل عباسی از سفاک ترین خلفای بنی‌عباس بود که با علویان و شیعیان و بخصوص با امام هادی «علیه‌السلام» بیشترین دشمنی و کینه‌توزی را اعمال می‌کرد. دوران زندگی امام حسن عسگری «علیه‌السلام» در سخت‌ترین و تاریک‌ترین روزهای حکومت طواغیت بنی‌عباس سپری شد و با حکومت شش خلیفه عباسی یعنی متوکل، منتصر، مستعین، معتز، مهتدی و معتمد همراه بود. در آن دوران بنی‌عباس هم به دلیل قدرت گرفتن شیعیان و رسوخ اعتقاد آنان به حکومت ائمه هدی علیهم‌السلام و هم به دلیل پیشگویی‌هایی که در مورد خاتم الاوصیاء از نسل امام حسن عسگری علیه‌السلام شنیده بودند، بیشترین حساسیت و سختگیری را بر شیعیان مظلوم در پیش گرفته بودند و به همین جهت، ارتباط آنان با امام بزرگوارشان بسیار مشکل و خطرناک شده بود. حاکمان اشغالگر بنی‌عباس، از بدو سلطۀ اهریمنانه، شیعیان را به‌ویژه رهبران معصوم علیهم‌السلام را در اختناق شدید قرار می‌دادند و از اعمال هرگونه فشار و اختناق نسبت به ابناء الرضا علیهم‌السلام (امام جواد، امام هادی و امام عسکری(ع)) فروگذار نمی‌کردند. معتمد عباسی آخرین خلیفه‌ای که هم‌عصر امام حسن عسگری ع بود علاوه بر اینکه امام حسن عسگری را به اقامت اجباری در شهر سامرا و محدودیت‌های فراوان که برای ارتباط امام با خانواده و شیعیان ایجاد کرده بود دستور داد که باید امام سه سال در زندان به سر ببرند. بیشترین سختگیری بر امام حسن عسگری وارد می‌شد و مأموران و جاسوسان از امام مراقبت ویژه‌ای داشتند. یکی از یاران امام (ع) می‌گوید: ما گروهی بودیم که وارد سامرا شدیم و مترصّد روزی بودیم که امام از منزل خارج شود تا بتوانیم او را در کوچه و خیابان ببینیم. در این هنگام، نامه‌ای بدین مضمون از طرف امام به ما رسید: هیچ‌کدام از شما بر من سلام نکند، و با دست خود به‌سوی من اشاره ننماید زیرا شما در امان نیستید.
حادثه ناگواری که در زندگی کوتاه امام رخ داد، شهادت تأسف‌بار و جان‌گداز پدر بزرگوارشان بود که در سال ۲۵۴ در سن ۴۲ سالگی در اثر خوراندن سم از طرف خلیفه عباسی «المعتز» صورت گرفت.
اما در عین همه سختگیری‌ها و اختناق‌های موجود، امام علیه‌السلام از راه‌های گوناگون ارتباط خویش را با شیعیان برقرار و حفظ می‌فرمود و جریان هدایت و تربیت آن امام همام هرگز متوقف نگشت. در زمان امام عسکری علیه‌السلام تشیع در مناطق مختلف و شهرهای متعددی گسترش و شیعیان در نقاط فراوانی تمرکز یافته بودند. مناطقی مثل کوفه، بغداد، نیشابور، قم، آوه، مدائن، خراسان، یمن، ری، آذربایجان، سامرا، جرجان، بصره و حلّه، از پایگاه‌های شیعیان به شمار می‌رفت. جلوه‌های گوناگون هدایتی و تربیتی حضرت را می‌توان این‌گونه برشمرد:

 

 

  1. مکاتبات دینی
    امام حسن عسگری به هدایت و ارشاد و راهنمایی شیعیان توجه خاصی داشتند و اختناق حاکم، مانع از مسئولیت پدرانه ایشان در دستگیری فکری و عقیدتی و اخلاقی از پیروان نمی‌شد. حضرت این مهم را در قالب نامه و دست‌نوشته انجام می‌داد. مجموعه‌ای از نامه‌های ایشان جمع‌آوری گردیده که غالباً محرمانه ارسال می‌شد و در حکم اعلامیه‌هایی بود که دست‌به‌دست می‌گشت و موجب بیداری شیعیان در برابر طاغوت‌ها و فرقه‌های باطل و منحرف می‌گردید. بعضی از نامه‌ها حاوی متون طولانی بود که برای افراد خاص ارسال می‌گردید و به دست همگان نیز می‌رسید. مجموع این نامه‌ها، به‌عنوان میراث مهم فرهنگی و به نام «مکاتبات الرجال» در ردیف تألیفات ارزشمند امام حسن عسکری (ع) به یادگار مانده است. از میان این مکاتبات، نامه‌های حضرت به مردم قم و آوه و نیز نامۀ به شیخ ابن‌بابویه قمی پدر شیخ صدوق قدس سره و نیز نامه‌ای که ساعاتی قبل از شهادت به مردم مدینه نوشتند معروف است. نیز تفسیر قرآن منسوب به امام حسن عسگری و احتجاجی که با «یعقوب ابن اسحاق کِندی» توسط یکی از شاگردانش دارند از آثار علمی باقی‌مانده از این امام معصوم است.

 

 

  1. هواداری مالی و اقتصادی
    ازجمله شیوه‌های هواداری امام حسن عسگری(ع) نسبت به شیعیان، حمایت‌های مالی از آنان بود تا آنان از مراجعه به حاکمان و زمامداران بنی‌عباس بی‌نیاز شوند و طواغیت عباسی فقر را بهانه‌ای برای کمک مالی و جذب دل‌ها و تحریف اعتقادات آنان قرار ندهند. شخصی می‌گوید: در تنگنای مالی و اقتصادی بودم و تصمیم گرفتم وضع خود را طی نامه‌ای به امام عسکری(ع) بنویسم. ولی خجالت کشیدم و منصرف شدم. وقتی وارد منزل حضرت شدم، امام(ع) صد دینار برای من فرستاد و در نامه‌ای نوشت: «هرگاه احتیاج داشتی، خجالت نکش. از ما بخواه که به خواست خدا به مقصود خود می‌رسی.»

 

 

  1. نصب نمایندگان
    انتخاب و گزینش افراد زبده علمی و معنوی و نصب آنان به‌عنوان نمایندگان خویش در مناطق مختلف. ازجمله این افراد می‌توان به ابراهیم بن عبده در نیشابور، احمد بن اسحاق قمی اشعری، استاد شیخ صدوق، رابط قمی‌ها و ابراهیم بن مهزیار اهوازی و محمد بن عثمان عمری اشاره کرد.

 

 

  1. ارتباط پیامی
    ارسال نامه و گزینش افرادی برای ارتباط پیامی با شیعیان و رفع‌ورجوع مشکلات آنان. در این مورد هم می‌توان به ماجرای «داود بن اسود» خدمتگزار امام و مأمور هیزم کشی و گرم کردن حمّام خانه حضرت عسکری اشاره کرد. او می‌گوید: روزی امام مرا خواست و قطعه بزرگ چوبی به من داد و فرمود: این چوب را بگیر و نزد «عثمان بن سعید» ببر و به او بده. من چوب را گرفته، روانه شدم. در راه به یک سقّا برخوردم. قاطر او راه مرا بست. سقّا از من خواست حیوان را کنار بزنم. من چوب را بلند کردم و به قاطر زدم. چوب شکست و من وقتی محل شکستگی آن را نگاه کردم، چشمم به نامه‌هایی افتاد که در داخل چوب بوده است. به‌سرعت چوب را زیر بغل گرفته و برگشتم و سقّا مرا به فحش و ناسزا گرفت. وقتی به خانه امام رسیدم خدمتگزار امام به استقبال من آمد و گفت: مولایت می‌فرماید: چرا قاطر را زدی و چوب را شکستی؟ عرض کردم: نمی‌دانستم داخل چوب چیست؟ فرمود: «چرا کاری می‌کنی که مجبور به عذرخواهی شوی؟ مبادا بعدازاین چنین کاری کنی. اگر شنیدی کسی به ما ناسزا می‌گوید، راه خود را بگیر و با او مشاجره نکن و خود را به وی معرفی مکن تا بداند که هستی. … ما در شهر و دیار بدی زندگی می‌کنیم. تو فقط کار خود را بکن و یقین بدان که گزارش کارهایت به ما می‌رسد».

 

 

  1. تربیت شاگردان
    ازجمله مهم‌ترین جلوه‌های هدایتی امام حسن عسگری علیه‌السلام تربیت شاگردان زبده فقهی، سیاسی و محدثانی بود که با خبرگی و تقوای علمی و عملی، نقش احیاگر دین الهی و ولایت اهل‌بیت علیهم‌السلام را در میان شیعیان ایفا می‌کردند و علاوه بر نشر و اشاعه معارف ناب اسلامی، شیعیان را برای دوران خاص و سخت غیبت آماده می‌ساختند. از بهتری یاران و راویان حدیث و شاگردان امام حسن عسگری ع می‌توان به افراد زیر اشاره کرد:
    احمد بن اسحاق اشعری قمی بزرگ اهل قم که شیخ صدوق از او بسیار روایت کرده است.
    ابوهاشم داود بن قاسم جعفری از نسل جناب جعفر طیار و از نزدیکان امام جواد، امام هادی و امام حسن عسگری(علیهم‌السلام) او صاحب کتاب بوده و عده‌ای از بزرگان شیعه از او نقل حدیث می‌کنند.
    عبدالله ابن جعفر حمیر صاحب تالیفات بسیار ازجمله «قرب الأسناد» که نزد بزرگان شیعه جایگاه خاصی دارد.
    بوعمرو عثمان ابن سعید عَمری، که وی نائب اوّل حضرت صاحب‌الزمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) و امین و وکیل امام هادی و امام حسن عسگری و امام زمان ع بود و این سه امام بزرگوار مردم را برای فراگیری احکام به وی ارجاع می‌دادند.

 

 

  1. آماده‌سازی برای غیبت
    شاید بتوان مهم‌ترین حادثه برای شیعیان در عصر امام عسگری علیه‌السلام را مسئله غیبت امام معصوم دانست که غیرطبیعی، شگفت‌آور و باورنکردنی و هم غیرقابل‌تحمل بود. به همین جهت بود که از این رویداد تلخ و غیرعادی، به‌عنوان یک مسئله قطعی از صدر اسلام و از زبان مبارک پیامبر اکرم ص آرام‌آرام مطرح گردید اما در زمان امام عسگری به اوج رسید و جلوۀ بیشتری یافت. آن حضرت به‌عنوان یکی از رویکردهای خاص تربیتی و هدایتی خویش، برای جلوگیری از ایجاد تردید و انحراف در شیعیان و سوءاستفاده بدخواهان، با توجه به شرایط خاص زمان خویش، افکار عمومی به‌ویژه خواص شیعه را برای پذیرش غیبت آماده می‌ساخت تا مبادا مردم با شنیدن غیبت کبرای مهدی (عج) آن را انکار کنند. این رویکرد مبارک، در قالب‌های گوناگونی به وقوع می‌پیوست که یکی از آنها ارائه وجود مبارک حضرت مهدی عج به یاران خاص و توضیح در مورد غیبت آن حضرت بود. داستان‌های متعددی در این زمینه نقل شده است ازجمله «احمد بن اسحاق» از یاران خاص و گران‌قدر آن حضرت علیه‌السلام می‌گوید: به حضور امام عسکری(ع) رسیدم. می‌خواستم دربارۀ امام بعد از او بپرسم. حضرت پیش از سؤال من فرمود: ای احمد بن اسحاق! خداوند از زمانی که آدم را آفرید تا روز قیامت، هرگز زمین را از حجت خالی نگذاشته و نمی‌گذارد. خداوند از برکت وجود حجت خود در زمین، بلا را از مردم جهان دفع می‌کند و باران را می‌فرستد و برکات نهفته در دل زمین را آشکار می‌سازد. عرض کردم: پیشوا و امام بعد از شما کیست؟ حضرت به‌سرعت برخاست و به اتاق دیگر رفت. طولی نکشید که برگشت؛ درحالی‌که پسربچه‌ای را که حدود سه سال داشت و رخسارش همچون ماه شب چهارده می‌درخشید به دوش گرفته بود فرمود: احمد بن اسحاق! اگر پیش خدا و امام محترم نبودی، این پسرم را به تو نشان نمی‌دادم. او همنام و هم کنیۀ رسول خدا است. زمین را پر از عدل و داد می‌کند. چنانکه از ظلم و جور پرشده باشد. او در میان امت من (از نظر طول غیبت) همچون «خضر» و «ذی القرنین» است. او غیبتی خواهد داشت که(در اثر طولانی بودن آن) بسیاری به شک خواهند افتاد و تنها کسانی که خداوند آنان را در اعتقاد به امامت او ثابت نگه‌داشته و توفیق دعا جهت تعجیل قیام و ظهور او را بخشیده، از گمراهی نجات می‌یابند.
    امام حسن عسگری هنگام شهادت ۲۸ سال از عمر شریفشان می‌گذشت و از ایشان تنها یک پسر که همان «مهدی قائم آل محمد» می‌باشد باقی‌مانده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.