شاهان صفوی و زیارت

مقدمه« زیارت» از نظر لغوی، به معنای « آمدن، یا رفتن به جایی به مقصد ملاقات و دیدار کسی یا جایی» است. در ریشه ی این واژه، مفهوم « میل و گرایش» نهفته است. ( دهخدا، ۱۳۸۵، ج ۲، ص ۱۵۹۹) گویی زیارت کننده از دیگران روی گردانده و به سوی زیارت شونده تمایل پیدا کرده است. به لحاظ مذهبی و اجتماعی، زیارت مراسمی دیرینه و متداول بین اقوام و مذاهب و ادیان گوناگون است، اما از نظر محتوایی و روش، گونه های متفاوتی دارد و هر دین و مذهبی براساس مبنای اعتقادی و بزرگان و رهبران مذهبی و احساسات و عواطف انسانی خود، به مراسم زیارت توجه دارد.پیروان مذهب تشیع دوازده امامی نیز از این روش و سنت، که از ابتدای ظهور اسلام در مدینه النبی با حضور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر مزار شهدای احد و سایر شهدای صدر اسلام در قبرستان « بقیع» مرسوم شده، استقبال کرده اند و به آن توجه زیادی نموده اند، به ویژه آنکه در طی تاریخ اسلام و تشیع، اخبار و احادیث فراوانی از پیامبر و ائمه ی معصوم علیهم السلام مبنی بر اهمیت و جایگاه زیارت به عنوان یک امر مهم و وظیفه ی شرعی هر مسلمان در کتب حدیثی نقل شده است.در واقع، زیارت در تاریخ شیعیان یک مراسم لازم الاجراست که به تدریج و در طول تاریخ شیعه، رو به کمال نهاده و به فرهنگ سازنده و مؤثر تبدیل شده و از مقام و جایگاه خاصی در بین پیروان مذهب تشیع اثناعشری برخوردار است، به ویژه آنکه نفوس نیرومند قدسی انبیا و ائمه ی اطهار علیهم السلام پس از رحلت از بدن های شریف و بالا رفتن به عالم تجرد، در نهایت احاطه و استیلا بر امور جهانند و تمامی امور عالم نزد ایشان آشکار است و می توانند بر این جهان تأثیر بگذارند و هر کس به زیارتشان برود از آن آگاه می شوند و بر او شاهدند و از زایران مرقدشان و درخواست ها، توسل ها، تضرع ها و شفاعت طلبی های ایشان آگاهی دارند. پس نسیم لطف آنان بر زایران می وزد و رشحاتی از فروغشان بر آنان می تابد و در تأمین نیازها و برآورده شدن حاجات و رسیدن به مقاصد و آمرزش گناهان و رفع گرفتاری هایشان در پیشگاه خداوند شفاعت می کنند. ( نراقی، ۱۳۷۷ ص ۸۸۹)با توجه به این مسائل، کاروان های زیارتی شیعیان طی دوران های گوناگون، همه ی مشکلات و مصایب سفر زیارتی را در ماه ها و هفته ها به جان می خرند تا به مقصد زیارتی خود برسند.بدون تردید، صفویه فقط از طریق قوه ی قهریه نمی توانستند به هدف نهایی خود، که حکومتی یکپارچه بر سرزمینی واحد بود، نایل آیند؛ زیرا اعمال این شیوه در دراز مدت، ممکن نبود. بنابراین، برای ایجاد مذهبی پایدار، فراگیر و تأثیرگذار، که به تکامل مذهبی ملی و تقویتی حاکمیت و بنیان های مشروعیت حاکمیت صفوی منجر شود، به کاری عمیق و گسترده و فرهنگی و مذهبی نیاز بود؛ کاری که فقط با مراسم مذهبی شیعیان دوازده امامی – که به دلیل رسمیت مذهب تشیع و حمایت قاطع و همه جانبه ی دولت صفوی در ایران نهادینه شده بود – به عنوان منبعی احساسی، قوی، گسترده و بسیار تأثیرگذار امکان پذیر می گردید. بنابراین، زیارت مزارات ائمه ی اطهار و امام زادگان علیهم السلام به عنوان اجداد نسبی شاهان صفوی در کنار سایر مراسم مذهبی شیعیان، نسب سیادتی صفویان و سایر باورهای سیاسی – مذهبی مردم را نسبت به صفویه تقویت و تثبیت می کرد. بدین روی، از همان ابتدا زیارت محل توجه شاهان صفوی قرار گرفت.
شاه اسماعیل اول ( ۹۰۷-۹۳۰ ق)اولین سفر زیارتی شاهان صفوی را شاه اسماعیل اول در جریان لشگرکشی به خراسان انجام داد. در سال ۹۱۳ ق، در جریان حملات محمدخان شیبانی به خراسان و قتل و غارت قشون ازبک، که تا کرمان کشیده شد، شاه اسماعیل با اعزام سفرا و نمایندگانی، از خان ازبک خواست تا از مناطق متصرفاتی خارج شود، ولی وی یا غرور تمام، پاسخ داد که خیال سفر حج دارد و از شاه اسماعیل خواست تا وفاداری و اطاعت خود را با تهیه ی زمینه ی میزبانی به منظور عبور از قلمرو صفوی نشان دهد. شاه اسماعیل هم در جواب وی گفت: قصد زیارت مشهد مقدس و بارگاه امام رضا علیه السلام را دارد. این مسئله باعث جنگ خونین مذهبی بین طرفین شد که نتیجه ی آن شکست سنگین قوای ازبک و مرگ شیبک خان به دست قشون قزلباش بود. شاه اسماعیل پس از پیروزی در این نبرد، که بزرگ ترین پیروزی وی بود، برای زیارت مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام به مشهد رفت. ( عالم آرای شاه اسماعیل، ۱۳۸۴، ص ۳۴۶-۳۴۷ / خواند میر، ۱۳۷۰، ص ۶۸)در سال ۹۱۴ ق، شاه اسماعیل پس از فتوحات نظامی خود در عراق عرب و تصرف بغداد، ابتدا به کربلا رفت و پس از ورود به شهر و زیارت حرم امام حسین علیه السلام تمام شب را در حرم بیدار بود و شخصاً در غبارروبی حرم شرکت کرد و پس از تقدیم هدایای گران قیمت و قندیل های طلا و دستور ساخت پوشش قبر از عاج طلا و دادن هدایا و نذورات به مجاوران و خادمان، به شهر نجف رفت. ( امینی هروی، ۱۳۸۳، ص ۳۰۰-۳۰۱)پس از رسیدن به نزدیکی شهر نجف، شاه اسماعیل از اسب فرود آمد و پای پیاده و سر برهنه به طرف حرم حضرت علی علیه السلام حرکت کرد و در زمان رسیدن به نجف، در حالی که علما و سادات به استقبال او می آمدند، پرچم حضرت علی علیه السلام را از آنان تحویل گرفت. ( عالم آرای شاه اسماعیل، ۱۳۸۴، ص ۱۶۶-۱۶۷) شاه اسماعیل پس از گرفتن پرچم، « یا علی» گویان از بین مردم عبور کرد و مستقیم داخل حرم شد و اجازه ی ورود به هیچ کس نداد و به مدت ۸ ساعت به تنهایی در داخل بود. طی این مدت، قزلباشان می گفتند: به گوش خود شنیده اند که مرشد کامل با امام علی علیه السلام گفت و گو می کند. شاه اسماعیل پس از این زیارت طولانی و دادن هدایا و نذورات به خادمان و مجاوران حرم، به شهر حله رفت و طی همین مدت، گروهی از بیابان گردان عرب، که زوار شیعه را غارت می کردند،‌ سرکوب کرد و پس از ضبط ثروت هنگفت آنان، به نجف بازگشت. ( امینی هروی، ۱۳۸۳، ص ۳۰۳ / خواندمیر، ۱۳۶۲، ج ۴، ص ۴۹۴-۴۹۵)شاه اسماعیل پس از این اقدامات و زیارت کربلا و نجف، به شهر کاظمین رفت. با توجه به اینکه سلسله نسب سیادت مورد ادعای صفویان به حضرت امام موسی کاظم علیه السلام می رسید، شاه اسماعیل پس از حضور در عراق، توجه ویژه ای به حرم مقدس کاظمین داشت و دستور داد عمارت و گنبد با شکوهی برفراز این مزار مقدس ساختند و نهر آبی را که تأمین کننده ی آب شیرین این مکان مقدس بود، تعمیر و نوسازی کرد. ( قزوینی اصفهانی، ۱۳۷۹، ص ۱۲۶ / خواندمیر، ۱۳۶۲، ج ۴، ص ۴۹۴) او پس از آنکه هدایا و نذورات زیادی به خادمان و مجاوران حرم کاظمین داد، به سمت سامراء رفت و پس از زیارت حرم امام علی النقی علیه السلام و امام حسن عسکری علیه السلام و مدتی تفرج و شکار در بغداد و اطراف دجله و فرات، به ایران بازگشت. ( امینی هروی، ۱۳۸۳، ص ۳۰۳)سفرهای زیارتی شاه اسماعیل اول به عتبات عالیات و مشهد مقدس، که در جریان لشکرکشی های وی به جنوب عراق و خراسان و با انگیزه های سیاسی – نظامی صورت گرفته بود، در وهله ی اول موجب ایجاد ثبات، امنیت و آرامش در این مناطق – به ویژه برای شیعیان – ش. همچنین بازسازی و توسعه و عمران این اماکن مقدس مذهبی در عهد شاه اسماعیل اول، آسایش و رفاه را برای ساکنان و زوار این شهرهای مقدس و وجهه ی مثبت مذهبی و تقویت مشروعیت و جایگاه حکومتی دولت نوپای صفوی را به دنبال داشت. از سوی دیگر، اقدامات وی نه تنها موجب شد که رسم بسیار مهم زیارت، که تا آن زمان به دلیل تعصب مذهبی مخالفان شیعه و ناامنی و جنگ های پی در پی در جنوب عراق بسیار کم رنگ شده بود، احیا گردد و خیل جمعیت زائران به عتبات سرازیر شود، بلکه این اقدامات به عنوان آموزه ی سیاسی – مذهبی حکومت صفوی مورد توجه شاهان این سلسله قرار گرفت و علاوه بر توجه به شهرهای مذهبی داخلی، مثل مشهد و قم، تا زمانی که جنوب عراق در تصرف صفویان بود، شاهان صفوی با حضور در عراق و زیارت عتبات عالیات، شخصاً به امور زوار و عمران و توسعه ی این اماکن مقدس رسیدگی می کردند.
شاه طهماسب اول ( ۹۳۰-۹۸۴ ق)شاه طهماسب اول، دومین پادشاه صفوی، که از سلطنتی طولانی برخوردار بود و به عنوان پادشاهی دیندار، متعصب و متشرع مشهور بود، به دلیل درگیری های داخلی در ده سال اول حکومت و جنگ های متعدد با عثمانی ها و ازبک ها، مجال چندانی برای انجام سفر زیارتی نداشت و دفعات کم سفرهای زیارتی وی به مشهد مقدس رضوی و سایر مزارهای متبرک داخل ایران، در جریان لشکرکشی نظامی صورت گرفت؛ از جمله، در جریان مقابله با چهار حمله ی ازبک ها به رهبری عبیدخان ازبک، طی سال های ۹۱۶ ق، ۹۳۴ ق، ۹۳۵ ق و ۹۳۹ ق، به زیارت مشهدالرضا رفت.خورشید اشراف، خسرو آفاق با لشکر بحرجوش دریا خروش از راه کالپوش به مشهد مقدس معلی رسیده، به شرف طواف آستان ملایک آشیان حضرت امام الجن و الانس سرافراز شده، از روح مطهر آن سلطان روضه ی رضا – علیه التحیه و الثناء – استمداد همت نموده، به عزم دارالسلطنه هرات، اعلام ظفر فرجام به جانب جام انداختند. ( ترکمان، ۱۳۷۸، ج ۱، ص ۹۸ / غفاری قزوینی، ۱۳۴۳، ص ۲۸۷)شاه طهماسب به شکرانه ی پیروزی بر ازبک ها و موفقیت در توبه از جمیع گناهان خود،‌ هشتاد من طلا صرف مطلا کردن گنبد و میله ی گنبد حرم مقدس رضوی کرد. ( افوشته ای نطنزی، ۱۳۸۳،‌ص ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ / ترکمان، ۱۳۷۸، ص ۲۰۳) یک بار هم در زمانی که برای مقابله با شورش برادر خود،‌ القاص میرزا، از پایتخت خود قزوین خارج شد، در سر راه خود، برای زیارت امام زاده واجب التعظیم، حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام به ری رفت و از آنجا راهی تبریز شد. ( غفاری، ۱۳۴۳، ص ۲۹۶)زیارت مشهد مقدس به دلیل توجه شاه اسماعیل و شاه طهماسب و اقدامات ایشان در توسعه، نوسازی و تأمین مایحتاج زوار،‌ به ویژه در زمانی که آرامش در خراسان برقرار و قوای ازبک عقب رانده شده بودند، به عنوان یک رسم مذهبی مهم مورد توجه مردم و سایر درباریان واقع شد. « مهین بانو»، کوچک ترین خواهر شاه طهماست، در سفر زیارتی خود به مشهد مقدس، پنجره ی طلا و قپه های مرصع را سامان داده و بار دیگر، اسباب و قنادیل همراه برد و جمیع سادات و علما و فضای آنجا را تفقد نمود. ( حسینی قمی، ۱۳۸۳، ج ۱، ص ۴۲۹۹-۴۳۰۰)مهین بانو، که مانند برادرش، اهل توبه و دیانت و عمل به امور شرعی بود، علاوه بر اقدامات خود در شهر مشهد و حرم رضوی، هر ساله مبلغی کلی را وقف بر چهارده معصوم می کرد و تولیت آن را هم با پادشاه وقت قرار می داد. محل مصرف این موقوفه هم سادات فاطمی اثناعشری بود. وی همچنین جواهرات نفیس خود را نذر صاحب الزمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف) و امام رضا علیه السلام کرد و با وجود آنکه به واسطه ی حملات مکرر سلیمان خان قانونی،‌ سلطان عثمانی، جنوب بین النهرین از ایران جدا شده بود، هر ساله مبلغی کلی برای اهالی کربلا، نجف، جبل عامل، سادات مدینه و هزینه ی اسباب و یراق آستان های مقدس و متبرک سراسر کشور ارسال می کرد. ( حسینی قمی، ۱۳۸۳، ص ۴۲۹۹-۴۳۰۰)شاه طهماسب اول پس از یک دوره حکومت ۵۴ ساله و عقد قرارداد « آماسیه» در ۸ رجب ۹۶۲ ق، که صلح طولانی مدت را با عثمانی در پی داشت، در تاریخ ۹۸۴ ق، درگذشت. شاه طهماسب صفوی به دلیل جنگ طولانی با عثمانی ها و تصرف عراق توسط سلیمان خان قانونی، سلطان عثمانی، هیچ گاه نتوانست به عراق و زیارت عتبات عالیات برود، اما وی ضرورت توجه به زیارت اماکن مذهبی داخل ایران، به ویژه مشهد مقدس، را در جهت تقویت وحدت سیاسی و دینی شیعیان با محوریت شاه صفوی، به خوبی درک کرده بود،‌ به ویژه آنکه صفویه مدعی نسب سیادت و انتساب به حضرت امام موسی کاظم علیه السلام بودند و حضرت امام رضا علیه السلام نیز فرزند و جانشین ایشان بودند و با توجه به نسب ادعایی صفویه، از خویشان نزدیک امام رضا علیه السلام محسوب می شدند.در واقع، شاه طهماسب، که در جریان مقابله با ازبک ها، چهار بار به زیارت حرم رضوی رفت و خود، بستگان نزدیک و درباریانش هدایا و نذورات زیادی را به این مکان مقدس دادند، به دنبال تقویت باورهای عمومی مردم ایران به نسب سیادت خاندان صفوی و بنیان های مشروعیت سیاسی – مذهبی حاکمیت صفویه بودند.پس از مرگ شاه طهماسب، ایران و حکومت صفوی شاهد بروز دوباره ی رقابت های خونین بین طوایف قزلباش و سرکشی و طغیان این قبایل بود. در چنین وضعیتی، نه دولت مردان صفوی مجال چندانی داشتند تا به سفرهای زیارتی بپردازند و از این راه امکانات و تسهیلات لازم برای مردم ایجاد شود، نه امنیت کافی برقرار بود و نه مردم وضعیت مناسب و آسانی برای رفتن به اماکن زیارتی داشتند.
شاه عباس اول ( ۹۹۶-۱۰۳۸ ق)پس از به قدرت رسیدن شاه عباس اول، که آغاز عصر جدیدی در سلسله ی صفویه بود، زیارت نیز مانند سایر مراسم شیعی مورد توجه قرار گرفت. شاه عباس اول بر خلاف سایر شاهان صفوی، که در جریان سفر نظامی و یا گشت و شکار به شهرهای مذهبی و زیارتی هم می رفتند، زیارت اماکن مقدس مذهبی را لازم می دانست و بارها به قصد زیارت، از پایتخت خود،‌ اصفهان، خارج شد.نخستین سفر زیارتی شاه عباس اول در سال ۹۹۶-۹۹۷ ق به شهر مشهد، مقارن با آغاز سلطنت او بود. وی در این سفر، علاوه بر زیارت آستان قدس رضوی، مدتی برای مقابله با حملات ازبک ها، در خراسان ماند و برای مناطقی که به تصرف ازبکان درنیامده بود، حاکمانی تعیین نمود. ( افوشته ای، ۱۳۸۳، ص ۳۱۳-۳۱۴) ده سال پس از این سفر، در سال ۱۰۰۷ ق، شاه عباس پس از یورش ازبکان، که ویرانی زیادی در خراسان و مشهد به بار آورده بود، به زیارت حرم حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام رفت.در ۲۵ ذی حجه، چون شعشعه ی نیر عالم افروز گنبد مبارک، که مهبط تجلیات انوار الهی خورشید مثال است، درخشیدن آغاز نمود، پیاده گردیده و از آنجا با جهان جهان اخلاص و عالم عالم نیازمندی، برهنه پای و گشاده پیشانی طی مسافت فرموده، در کمال شوق به روضه ی مطهره رسیده، به لوازم دعا و زیارت پرداخته، آستانه ی مقدسه را به غایت بی سامان و از قنادیل طلا و نقره خالی یافتند و از حلی و زیور ایام قزلباش سوای محجر طلا چیزی نمانده بود. ( ترکمان، ۱۳۷۸، ص ۹۱۱-۹۱۲)با توجه به این وضعیت، شاه عباس برای سروسامان دادن به امور، منصب حکومت مشهد را به یوسف خان، ولد اغلان چگنی داد و دستور ایجاد بیوتات، شربت خانه، و مطبخ را صادر و غازی سلطان تربتی را به عنوان متولی و میرمحمد جعفر و ملامحمد کاظم را به عنوان مدرس آستان قدس رضوی تعیین کرد. ( منجم یزدی، ۱۳۶۶، ص ۱۷۱ و ۱۸۵) شاه عباس در جریان همین سفر،‌ منصب خادم باشی گری آستان قدس رضوی را به عنوان یک پست مهم، به خود اختصاص داد. ( ترکمان، ۱۳۷۸، ص ۹۶۲) وی بار دیگر در اول صفر ۱۰۰۸ق، به قصد زیارت به خراسان رفت و در نزدیکی شهر مشهد، به احترام امام رضا علیه السلام از اسب پیاده شد و بقیه ی راه را پیاده رفت، و مدت ۶۵ روز، یعنی تمام زمستان آن سال را در مشهد بود و هر شب و هر روز به دعا، زیارت و خدمت در حرم امام هشتم مشغول بود. ( ترکمان، ۱۳۷۸، ص ۹۶۲ / منجم یزدی، ۱۳۶۶، ص ۱۹۵)در سال ۱۰۰۹ ق، در حالی که حکومت داخلی صفویه تثبیت شده و قوای ازبک سرکوب شده بود، شاه عباس مشهورترین سفر زیارتی خود را انجام داد. وی در این سفر، مسافت کاخ سلطنتی عالی قاپو در میدان نقش جهان اصفهان تا شهر مشهد و حرم رضوی را در عرض ۲۸ روز، پیاده طی کرد. وی در جریان این سفر، دستور داد هر یک از مقامات و امرای دربار و دولت و خویشاوندان، که مایل به همراهی او در این راه هستند، می توانند سواره بیایند؛ زیرا نذر او برای رفتن به زیارت با پای پیاده شامل حال دیگران نمی شود. ( ترکمان، ۱۳۷۸، ص۹۸۲-۹۸۳) (۲)شاه عباس پس از رسیدن به مشهد، در ماه های رجب، شعبان و رمضان در این شهر ساکن شد و در مراسم مذهبی این ایام از جمله لیالی قدر در حرم رضوی حاضر گردید و در کنار شب زنده داری، امور مربوط به خدمه، مثل جارو کشیدن فرش ها و خاموش کردن شمع ها را برای نشان دادن اخلاص و سرسپردگی شخصاً انجام می داد. ( ترکمان، ۱۳۷۸، ص ۹۸۳-۹۸۴)در سنه ۱۰۰۹ ق، نواب اشرف به قصد زیارت، پیاده به مشهد مقدس عازم گردیدند و بدان فیض، که سرمایه ی سعادت است، مشرف شدند. حضرت خاتم المجتهدین، شیخ بهاءالمله و الدین، در هنگامی که نواب اشرف به دستور سایر خدّام مقراض در دست گرفته، سرهای شمع را می گرفته اند، این رباعی را بالبدیهه انشاء فرموده، بدان حضرت خواندند:پیوسته بود ملایک علیینپروانه ی شمع روضه ی خلد آیینمقراض به احتیاط زن، ای خادمترسم ببری شهپر جبریل امین( شاملو، ۱۳۷۱، ج ۱، ص ۱۸۳-۱۸۴)این سفر نه تنها موجب توجه به آبادانی و رونق مشهد و حرم رضوی و افزایش نفوذ دینی و اقتدار سیاسی دولت صفوی در مرزهای شرقی شد، بلکه به دلیل آنکه شاه عباس مثل سایر شاهان صفوی، از طرف پدر، خود را از نسل امام هفتم، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام، و از طرف مادر از نسل حضرت علی علیه السلام می دانست، زیارت خویشاوند مقدس وی، موجب تقویت باور عمومی مردم در منسوب بودن شاهان صفوی به سلسله ی سادات،‌ دادن مقام تقدس به شاه عباس و بیانگر کمال اعتقاد و ارادت وی به امام هشتم علیه السلام می گردید.شاه عباس در دوران حکومت ۴۲ ساله ی خود، چندین بار دیگر به قصد سفر زیارتی به شهر مشهد رفت؛ از جمله، در ۱۰۱۱ ق، از راه کویر و بیابانک که با استقبال حاکم ترشیز و اقامت دوازده روز در حرم رضوی همراه بود. ( منجم یزدی، ۱۳۶۶، ص ۲۳۸-۲۳۹) در سال ۱۰۱۶ ق، پس از پیروزی های داخلی و خارجی به مشهد رفت ( ترکمان، ۱۳۷۸، ص ۱۳۲۸) و در جریان همین سفر بود که مقرر کرد هر کس همراه او می آید مایحتاجش در همه ی منازل مهیا باشد و هر کس اسبش خسته شد به او یک اسب تازه نفس بدهند، دهکده ای را در راه دامغان از مال و خراج معاف و آن را یکسره نذر و وقف زوار امام رضا علیه السلام کرد، دو دروازه ی حرم را نوسازی کرد و تغییر داد و آب چشمه ای را برای رفاه حال مردم در حرم جاری ساخت. ( منجم یزدی، ۱۳۶۶، ص ۳۲۸-۳۲۹)سفرهای مکرر شاه عباس اول به خراسان در کنار ارادت شخصی وی به امام رضا علیه السلام، که ناشی از زندگی دوران کودکی و نوجوانی وی در مشهد و بهره برداری اجتماعی و مذهبی وی از این سفرها، به سبب رقابت و جنگ دایمی با عثمانی ها و سرازیر شدن سیل زوّار ایرانی به عتبات بود، دلایل سیاسی – اقتصادی هم داشت.هر سال تعداد زیادی از ایرانیان برای زیارت عتبات عالیات – که پس از عهدنامه ی « آماسیه» رسماً از ایران جدا شده بود – و همچنین زیارت مکه و مدینه از خاک عثمانی عبور می کردند و به لحاظ بعد مسافت، این مسافرت ها عموماً به مدت دست کم شش ماه طول می کشید و زوّار ایرانی، به ویژه آن ها که به سمت مکه می رفتند، می بایست به منظور پرداخت عوارض، خرید نیازمندی طول سفر و یا پرداخت نذورات خود به حرم نبوی و مسجدالحرام و هزینه ی گمرک، به مأموران عثمانی از سکه های طلا استفاده کنند. اما سکه های طلا، که از مهم ترین عوامل تدارک و تجهیز سپاهیان نوبنیاد شاه عباس بود، از ایران و قلمرو صفوی خارج و موجب تقویت قدرت مالی دولت ترکان عثمانی و تجهیز سپاهیان آنان می شد. بنابراین، شاه عباس سعی کرد با ساخت و ساز، ایجاد تسهیلات رفاهی مثل آب رسانی، ساخت کاروان سرا، ایجاد امنیت، سفرهای مکرر، پیاده رفتن،‌ تشویق شعرا به سرودن اشعاری در این زمینه، ترویج احادیث درباره ی ثواب و فضیلت زیارت امام رضا علیه السلام و برابری آن با چند ده حج و نیز تأکید علما بر این مسئله با همراهی کردن شاه عباس در سفرهای زیارتی به خراسان، وضعیتی ایجاد کند که ایرانیان به جای رفتن به مکه و مدینه،‌ روانه ی مشهد شوند و سرمایه های خود، به ویژه سکه های طلا را در داخل کشور هزینه کنند. شاه عباس برای اطمینان خاطر از عدم مسافرت ایرانیان به عربستان و عبور از قلمرو عثمانی، اعلام کرد: هر کس قصد سفر حج دارد باید مبلغ هنگفتی را شخصاً به شاه پیشکش کند تا اجازه ی سفر به وی داده شود. ( کروسینسکی، ۱۳۶۳، ص ۲۵)شاه عباس برای آنکه محدودیت های سفر زیارتی ایرانیان به عتبات عالیات جنوب بین النهرین برداشته شود و با توجه به اختلافات عمیق اعتقادی و سیاسی با امپراتوری عثمانی و نشان دادن تعهد و تقیّد مذهبی خود نسبت به مقابر مطهر ائمه ی اطهار علیهم السلام، نظر به آنکه بین النهرین را به دلیل اشغال توسط شاه اسماعیل جزئی از قلمرو دولت صفوی تلقی می کرد، در سال ۱۰۳۲ ق، با لشکریان خود به این منطقه حمله کرد و پس از دو ماه جنگ و محاصره، جنوب بین النهرین را تصرف نمود و قوای عثمانی را بیرون راند ( جنابذی، ۱۳۷۸، ص ۸۸۷ / ترکمان، ۱۳۷۸، ص ۱۶۵۵-۱۶۵۸) و به مدت یک ماه به منظور رسیدگی به امور مناطق تازه فتح شده در عراق ساکن شد.همواره به سعادت زیارت مراقد متبرکه کاظمین فایز گشته، خدمه و مستخدمین و عموم سکنه و مجاورین آن روضه خلد آئین را به صلات و صدقات نوازش فرمودند و به فرش ها ملون و صندوق پوش های مزین و غیرها زینت افزودند و بعد از انجام ضروریه ی بغداد، روی توجه به خاک پاک نجف اشرف آورده، در یک منزلی آستان ملایک پاسبان سلطان سریر ولایت، شاهنشاه کشور خلافت و امامت، امام المشارق و المغارب، اسدالله الغالب امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب ( علیهماالسلام) با جهان جهان شوق و عالم عالم اخلاص، پیاده قدم در راه نهاده، در کمال ذوق و فوق شوق، طی مساف نموده،‌ به شرف خاک بوسی آن عتبه ی علیه مشرف گشته و تا ده روز در آن سده ی سنیه به مراسم دعا و زیارت اقدام به خدمت جاروب کسی آن روضه ی بهشت آسا مشغول داشتند و به نظم و نسق آن سرکار فیض آثار قیام نمودند. ( ترکمان، ۱۳۷۸، ص ۱۶۶۷-۱۶۶۸)شاه عباس علاوه بر خدمت گزاری و نظافت آستان مقدس علوی، به امور دیگری هم پرداخت و دستور داد نهر آبی را که در زمان شاه اسماعیل حفر شده و پس از مدتی خشک شده بود،‌ لایروبی و بازسازی کنند و مجدداً آب فرات را در نجف به جریان انداخت ( ترکمان، ۱۳۸۷، ص ۱۰۰۵-۱۰۰۶) و پس از اقامت ده روزه در نجف، به زیارت کربلا رفت و مسافت بین کربلا و نجف را در گرمای هوا، پیاده طی کرد و سپس به زیارت سامراء رفت و مال زیادی را به سادات مجاور حرم سامراء بخشید. ( جنابذی، ۱۳۷۸، ص ۸۸۸)شاه عباس یک سال پس از فتح جنوب بین النهرین، در نوروز سال « سیچقان ئیل» ترکی، مطابق ۱۰۳۳ ق، بار دیگر به این منطقه سفر کرد و – به ترتیب – به زیارت کربلا، نجف و کاظمین رفت و سپس به دلیل مصادف بودن ایام سفر با ماه رجب و آگاه شدن از احادیث صحیح درباره ی ثواب عظیم زیارت امام حسین علیه السلام در ماه رجب، دوباره به کربلا بازگشت و از این شهر به زیارت سامراء و آستان عسکریین علیهماالسلام و مقام صاحب الزمان علیهم السلام رفت و در این سفر هم مثل سفر قبلی، مبالغ هنگفتی را به عنوان صدقات، نذورات و هدایای گران قیمت حرم های ائمه ی اطهار علیهم السلام اهدا کرد. ( ترکمان، ۱۳۷۸، ج ۳، ص ۱۶۷۹-۱۶۸۰)شاه عباس برای نشان دادن ارادت و عرفی خود به عنوان شاهی دیندار و توجه دادن مردم به زیارت اماکن مقدس مذهبی داخل قلمرو صفوی، طی وقف نامه ای جمیع جواهر و مرصع آلات و نقره آلات خود را بر نجف وقف کرد. ( شاملو، ۱۳۷۱، ص ۹۳-۹۶)وی بر این، جمیع املاک موروثی و مکتسب خود را به قیمت عادله ی آن، که یکصد هزار تومان بود، به همراه خانه های بسیار عالی، قیصریه و چهار بازار دور میدان نقش جهان و حمام هایی که در اصفهان ساخته بود، وقف حضرات عالیاب چهارده معصوم نمود که وقف نامه ی آن را شیخ بهائی نوشت و تولیت آن در زمان حیات با خود شاه عباس و پس از وی با شاه وقت باشد. ( ترکمان، ۱۳۷۸، ج ۲، ص ۱۲۴۹-۱۲۵۲ / شاملو، ۱۳۷۱، ص ۱۸۶-۱۹۶)شاه عباس در سال ۱۰۱۶ ق، که از سفر به اردبیل بازمی گشت، به قزوین و سپس به شهر قم رفت و سه روز به زیارت آستان حضرت معصومه علیهاالسلام مشغول بود. ( منجم یزدی، ۱۳۶۶، ص ۳۲۶، ۳۶۷، ۳۶۸، ۴۲۳ و ۴۲۴ / ترکمان، ۱۳۷۸، ج ۲، ص ۸۲۲، ۱۱۳۷، ۱۱۵۸، ۱۲۴۴، ۱۲۴۶، ۱۳۹۹، ۱۴۳۵، ج ۳، ص ۱۵۲۰)
شاه صفی ( ۱۰۳۸-۱۰۵۲ ق)پس از شاه عباس اول، با توجه به نظام تربیتی شاه زادگان صفوی در حرم سرا، کاهش فعالیت های نظامی، رخوت، سستی، دل بستگی و توجه بیش از حد به سرگرمی های دربار و حرم سرا و مفاسد ناشی از آن، سفرهای زیارتی در بین جانشینان شاه عباس کم رنگ شد. شاه صفی، جانشین شاه عباس اول، در دوران حکومت خود، سفر زیارتی به شهرهای مذهبی و زیارتی قم و مشهد نداشت، ولی در سال ۱۰۳۹ ق، برای رسیدگی به امور بین النهرین و مقابله با تحرکات قوای عثمانی، به این منطقه رفت و متوجه زیارت عتبات عالیات شد. شاه صفی در این سفر دوبار به زیارت کربلا رفت؛ بار اول در دوم شعبان ۱۰۳۹ ق، و بار دوم در چهاردهم شعبان. ( خواجگی اصفهانی، ۱۳۶۸، ص ۱۰۶-۱۰۸) وی همچنین در نوروز سال « قوی ئیل» ، مطابق سال ۱۰۴۰ ق، به قصد زیارت، در ۱۷ شعبان وارد کربلا شد و در ۲۳ شعبان به نجف و زیارت حرم حضرت علی علیه السلام رفت و در ۷ رمضان پس از خواندن زیارت وداع، به دیدن مسجد کوفه رفت و سپس به سمت بغداد حرکت کرد و به زیارت کاظمین و آستان عسکریین علیهماالسلام پرداخت. شاه صفی در این سفرها، مانند پدربزرگ خود، در زمینه ی تقویت اذهان مردم نسبت به سیادت صفویه و بهره برداری تبلیغاتی در جهت تقویت و تثبیت سلطنت خود، که بسیار خشن و خون بار آغاز شده بود، ضمن پرداخت هدایا و وجوه نقدی، نذورات و صدقات فراوانی به خدّام و مردم مجاور مشاهد متبرک بخشید و اقدام به بازسازی، مرمت و توسعه ی بناها و آب رسانی نمود؛ کاری که امری مهم و حیاتی در کربلا و نجف بود. ( خواجگی اصفهانی، ۱۳۶۸، ص ۱۰۶-۱۰۸، ۱۳۰، ۱۴۹ و ۱۵۸ / قزوینی اصفهانی، ۱۳۸۰، ص ۸۴ و ۹۴-۹۵) از جمله،‌ وی در سال ۱۰۴۱ ق، توسعه و عمران زیادی در حرم علوی در نجف صورت داد.پیشنهاد ضمیر ساخت و آبادانی بنای گردون اساس غزویه ی نجف اشرف را، که هم خوابه رأی منیر بود، مقصد خاطر خطیر گردانید و آن صحن بهشت لقا را به حلیه ی عمارت آرایش داده، بنایی بنیاد نهاد که صفای صفه ی ایوانش از [صفای] عقیدت بانی حکایت می کند، و رسوخ قواعد بنیانش از رسوخ [اعتقاد پاک] آمر نشان می دهد، شرفات قدر رفیعش سر سوی افلاک کشیده و چون مراقی جاه بلند خیالش، سده ی منیع آن اعیان نجوم دعوی مساوات کرده، فروغ صفای صفه اش پرتو نور بر آیینه ی سپهر انداخته و از انوار سقف عالی اش ماه استعاره ی روشنایی نمود. ( خواجی اصفهانی، ۱۳۶۸، ص ۱۳۰)شاه صفی از درایت، هوشمندی و تدبیر پدربزرگ خود برخوردار نبود و نتوانست در برابر حملات عثمانی ها ایستادگی کند و پس از مذاکرات صلح، براساس عهدنامه ی « سرپل ذهاب»، جنوب بین النهرین را به امپراتوری عثمانی واگذار کرد و بدین سان، عتبات عالیات و جنوب بین النهرین از مسیر زیارتی شاهان صفوی خارج شد.
شاه عباس دوم ( ۱۰۵۲-۱۰۷۷ ق)شاه عباس دوم، جانشین شاه صفی، طی دوران حکومت ۲۵ ساله، با وجود ارتباط نزدیک و احترام و توجه و حمایتی که از علمای معاصر زمانش مثل علامه محمدتقی مجلسی و ملامحسن فیض به عنوان پیش نماز اختصاصی خود داشت، به علت خلق و خوی ناشی از تربیت حرم سرا، توجه کمی به زیارت اماکن مذهبی داخلی داشت و فقط سه سفر زیارتی داشت: بار اول در جریان مقابله با تیموریان هند، که شهر قندهار را تصرف کرده بودند، به زیارت مشهد رفت و به مدت ۵۰ روز در این شهر ساکن شد که ضمن زیارت حرم رضوی، به دل مشغولی مورد علاقه ی خود، یعنی مجالس عیش و شکار هم پرداخت. دومین سفر زیارتی وی در جریان سفر شکار، زمانی که « رخت عشرت و کامرانی به بلده ی طیبه ی طهران کشانید». به زیارت امام زاده عبدالعظیم حسنی علیه السلام در ری رفت و نذورات و احسان زیادی به خدام آن امام زاده داد. سومین سفر زیارتی او در ۲۵ سفر سال ۱۰۵۲ ق، که قصد رفتن به قزوین داشت، به مدت ده روز و در سال ۱۰۶۴ ق، زمانی که از قزوین رهسپار اصفهان بود دو ماه در قم اقامت کرد و به اطعام نیازمندان پرداخت و برای فرستادن ثواب فاتحه به روح پدرش سه روز متوالی هر روز پانصد قاب طعام و حلوا در حرم و مقبره ی شاه صفی به همراه مبلغی خطیر به فقرا و مستحقان داد.در واقع، شاه عباس دوم سعی داشت به دادن هدایا و نذورات فراوان به مردم و خدام اماکن زیارتی داخلی، توجه و اهتمام خود را به رسم مهم زیارت در بین شیعیان به عنوان شاه صفوی، که نسب سیادت دارد، نشان دهد. البته علت اصلی حضور و اقامت دو ماهه ی شاه عباس دوم در شهر قم، وجود حیوانات شکاری فراوان و متنوع در اطراف این شهر و علاقه ی زیادی بود که شاه عباس دوم به شکار داشت. ( وحید قزوینی، ۱۳۲۹، ص ۱۰۴-۱۰۵ و ۲۶۴-۲۶۵)
شاه سلیمان ( ۱۰۷۷-۱۱۰۵ ق) و شاه سلطان حسین ( ۱۱۰۵-۱۱۳۵ ق)شاه سلیمان، که پس از شاه عباس دوم به سلطنت رسید و از مدت ۳۹ ساله ی حکومت خود هفت سال از حرم سرا خارج نشد، گرچه رابطه ی نزدیکی با علما داشت و به برگزاری مراسم مذهبی توجه می کرد، اما به هیچ سفر زیارتی نرفت.در واقع، دوران سلطنت شاه سلیمان و جانشین وی شاه سلطان حسین، که آخرین پادشاه صفوی بود،‌ معرفی چهره های ناتوان، سست و به شدت دل بسته ی حرم سراست که حاضر نبودند هیچ گونه سختی و مشقتی را که موجب دور شدن از اصفهان و اندرونی حرم سرا باشد، تحمل کنند. این دو پادشاه در دوران حکومت خود، نشان دادند که مردان روزگار سخت و مهلکه های پرخطر نیستند. در دوران شاه سلطان حسین صفوی، زیارت اماکن مقدس مذهبی شیعیان بیشتر جنبه ی تظاهر و ریا پیدا کرده بود و در حالی که کشور وضعیت نابسامان سیاسی داشت، بسیاری از اهل حرم و خواجه سرایان دربار شاه سلطان حسین، که بسیار قدرتمند، مستقل و مصدر و منشأ تمام امور بودند، از روی حسادت، رقابت با یکدیگر و خودنمایی، مبالغ هنگفتی را خرج سفر به مکه، عتبات عالیات و مشهد می کردند. ( مستوفی، ۱۳۷۹، ص ۱۱۵) ولی خود شاه سلطان حسین فقط یک بار به سفر زیارتی رفت.وی در سال ۱۱۱۸ ق / ۱۷۰۶ م، به قصد زیارت مرقد حضرت معصومه علیهاالسلام و سرکشی به آرامگاه سلاطین صفویه در قم، به اتفاق حرم و اعیان دربار خود و همراهانی که تعداد آنها به شصت هزار نفر بالغ می شد به آن شهر عزیمت کرد. ملازمان شاه به قدری زیاد بودند که خیمه و خرگاه آنان به هنگام توقف، قریب دو فرسنگ از حومه ی شهر را فراگرفت. شاه سلطان حسین پس از مدتی اقامت در قم، با همان عده ی زیاد همراهان به سمت مشهد رفت. هزینه ی این سفر به حدی گزاف بود که نه تنها موجب خالی شدن خزانه شد، بلکه شهرها و مناطق بین راه، که کاروان شاه از آنجا عبور می کرد، به دلیل اخذ مالیات جدید، ویران شد. نصف مبلغی که صرف این سفر گردید برای لشگرکسی به قندهار و سرکوب افاغنه ی یاغی کافی بود، اما شاه سلطان حسین، که در محاصره ی اهل حرم و خواجه سرایان بود، به این مسائل اعتنایی نداشت و تنها پس از شورش مردم اصفهان و احتمال بر تخت نشاندن برادرش عباس میرزا، بعد از یک سال، به پایتخت بازگشت. ( مستوفی، ۱۳۷۹، ص ۱۱۶ / لکهارت، ۱۳۶۳، ص ۵۶)مقایسه ی بین شاه عباس اول، که پای پیاده و بدون تحمیل کمترین هزینه ای بر مردم بین راه، مسافت اصفهان تا مشهد را ۲۸ روزه طی کرد و سفر طولانی، پرهزینه و همراه با اخذ مالیات اضافی شاه سلطان حسین تفاوت تکان دهنده ای را آشکار می سازد؛ تفاوتی که زمینه ساز ضعف و اضمحلال و سقوط و انقراض سلسله ی صفویه شد.
نتیجهتوجه به سفرهای زیارتی در بین شاهان صفوی، به ویژه شهر مشهد و سپس عتبات عالیات، از زمان شاه عباس اول و جانشینان وی تا سال ۱۰۴۹ ق، که عتبات عالیات در تصرف صفویان بود، به اوج خود رسید و نتایج متعددی به دنبال داشت:۱٫ تا پیش از حاکمیت دولت صفوی و رسمیت یافتن مذهب تشیع دوازده امامی در ایران، به دلیل شرایط پر تنش سیاسی و حکومت ملوک الطوایفی، جنگ های خونین داخلی، ناامنی موجود در جاده ها و مسیرهای ارتباطی اماکن مذهبی، مثل مشهد مقدس در خراسان و شرق ایران به واسطه ی حملات ازبک ها و عتبات عالیات در جنوب بین النهرین، که محل جنگ و درگیری دسته ها و گروه های رقیب بود، زیارت به عنوان یک رسم و سنت مهم شیعی بسیار کم رنگ و بلکه عملاً متوقف شده بود. با تأسیس دولت صفوی و برقراری ثبات و دولتی یک پارچه در ایران و سپس تصرف عراق و توجه شاهان صفوی، زیارت اماکن و مقابر مقدس مذهبی دوبار احیا شد و شیعیان دوازده امامی در عهد صفوی در قالب کاروان های پر تعداد، زیارت مشاهد متبرک را از سر گرفتند.۲٫ توجه به پراکندگی اماکن مهم زیارتی در ایران و جنوب عراق و توجه دولت صفوی به زیارت، باعث شد تا امنیت جاده ها، ساخت راه ها ارتباطی و کاروان سراهای جدید، عمران و آبادانی شهرهای زیارتی و توسعه ی اماکن متبرک رونق گرفته، شرایط کلی سفر برای عموم مردم فراهم شود.۳٫ دولت صفوی برای ایجاد هویتی مستقل و حکومت بر قلمرو سرزمینی واحد و همچنین ایجاد وحدت آرمانی،‌ اعتقادی و سیاسی در بین مردم ایران و تقویت حاکمیت و بنیان های مشروعیت، اقدام به رسمیت دادن مذهب تشیع دوازده امامی در ایران کرد. رسم کهن شیعی زیارت در کنار سایر مراسم مذهبی شیعیان، مثل عاشورا و عید غدیر به عنوان منبع احساسی قوی و گسترده و بسیار تأثیرگذار، وحدت آرمانی، اعتقادی و سیاسی و ملی را با محوریت شاهان صفوی تقویت می کرد. بنابراین، مورد توجه شاهان صفوی قرار گرفت.۴٫ حضور در اماکن زیارتی، به ویژه حرم ائمه ی معصوم علیهم السلام و امام زادگان، در بین عامه ی مردم و به ویژه در بین شیعیان، همیشه باعث همدردی، همراهی، همدلی و برانگیخته شدن احساسات و عواطف مثبت، عشق و ابراز محبت و حمایت نسبت به خاندان رسالت و ائمه ی اطهار علیهم السلام می شده است. شاهان صفوی، که از همان ابتدای اقدامات و تأسیس حکومت، خود را از منسوبان به سلسله ی امامان شیعه علیهم السلام قلمداد می کردند و بر این امر اصرار و تأکید داشتند، رفتن به زیارت امامان شیعه و فرزندان آنان را زیارت خویشاوند مقدس خود تلقی می کردند و با این کار، باور مردم را نسبت به نسب سیادت خود تقویت و تثبیت می نمودند.توجه به مسئله ی وقف اموال و دارایی های منقول و غیر منقول و کتب ارزشمند و پرداخت صدقات، نذورات و هدایا به اماکن زیارتی و علما و سادات و سایر مجاوران اماکن متبرک توسط شاهان صفوی برای کسب وجهه ی بیشتر در بین مردم – که البته تقلید مردم از آنان را در این زمینه به دنبال داشت – دلیلی دیگر بر توجه به زیارت و رونق و آبادی شهرها و اماکن زیارتی بود.
پی نوشت :

۱٫ استادیار دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام .۲٫ اسکندر بیک منشی در تاریخ عالم آرای عباسی تاریخ این سفر را ۱۰۰۹ ق، و ملا جلال منجم در تاریخ عباسی یا روزنامه ملاجلال، تاریخ این سفر را ۱۰۱۰ ق، ذکر کرده اند.منابع :۱٫ افوشته ای نطنزی، محمد بن هدایت الله، نقاوه الآثار، به اهتمام احسان اشراقی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳٫۲٫ امینی هروی، امیر صدر الدین ابراهیم، تاریخ فتوحات شاهی ( تاریخ صفوی از آغاز تا سال ۹۲۰ ق)، تصحیح، تعلیق، توضیح و اضافات از دکتر محمدرضا نصیری، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳٫۳٫ ترکمان، اسکندر بیک، عالم آرای عباسی، تصحیح محمد اسماعیل رضوانی، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۸٫۴٫ جنابذی، میرزا بیگ، روضه الصفویه، تهران، بنیاد موقوفات دکتر افشار، ۱۳۷۸٫۵٫ حسینی قمی، احمد بن شرف الدین، خلاصه التواریخ، تصحیح احسان اشراقی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳٫۶٫ خواجگی اصفهانی، محمد معصوم، خلاصه السیر؛ تاریخ روزگار شاه صفی، به سعی ایرج افشار، تهران، علمی، ۱۳۶۸٫۷٫ خواندمیر، امیر محمود، ‌تاریخ شاه اسماعیل و شاه طهماسب صفوی [ذیل تاریخ حبیب السیر]، تصحیح و تحشیه محمد علی جراحی، تهران، گستره، ۱۳۷۰٫۸٫ خواندمیر، غیاث الدین بن همان الدین، تاریخ حبیب السیر، تصحیح و تعلیقات محمد دبیر سیاقی، تهران، خیام، ۱۳۶۲٫۹٫ دهخدا، علی اکبر، فرهنگ متوسط،‌ زیرنظر سید جعفر شهیدی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۵٫۱۰٫ شاملو، ولی قلی بن داود قلی، قصص الخاقانی، تصحیح و پاورقی سید حسن سادات ناصری، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۱٫۱۱٫ عالم آرای شاه اسماعیل، مقدمه، تصحیح و تعلیق اصغر منتظر صاحب، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۴٫۱۲٫ غفاری قزوینی، احمد، تاریخ جهان آرا، تهران، حافظ، ۱۳۴۳٫۱۳٫ قزوینی اصفهانی، محمد یوسف، ایران در زمان شاه صفی و شاه عباس دوم، تصحیح و تعلیقات توضیح و اضافات محمدرضا نصیری، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۰٫۱۴٫ قزوینی، بوداق منشی، جواهر الاخبار، بخش « ایران»، از قراقوینلو تا سال ۹۸۴ ق، مقدمه، تصحیح و تعلیقات محسن بهرام نژاد، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۷۹٫۱۵٫ کروسینسکی، تادوزیودا، سفرنامه کروسینسکی، یادداشت های کشیش لهستانی عصر صفوی، ترجمه ی عبدالرزاق مفتون دنبلی، مقدمه و تصحیح مریم میر احمدی، تهران، توس، ۱۳۶۳٫۱۶٫ لکهارت، لارنس، انقراض سلسله ی صفویه و ایام استیلای افاغنه در ایران، ترجمه ی مصطفی قلی عماد، تهران، مروارید، ۱۳۶۳٫۱۷٫ مستوفی، محمد محسن، زبده التواریخ، به کوشش بهمن گودرزی، تهران، بنیاد موقوفات دکتر افشار، ۱۳۷۹٫۱۸٫ منجم یزدی، ملاجلال، تاریخ عباسی یا روزنامه ملاجلال، به کوشش سیف الله وحیدنیا، تهران، وحید، ۱۳۶۶٫۱۹٫ نراقی، احمد، معراج السعاده، قم، هجرت، ۱۳۷۷٫۲۰٫ وحید قزوینی، محمدطاهر، عباسنامه؛ شرح زندگانی ۲۲ ساله شاه عباس ثانی، ۱۰۵۲-۱۰۷۳، تصحیح و تحشیه ی ابراهیم دهگان، اراک، کتاب فروشی داودی ( فردوسی سابق)، ۱۳۲۹٫منبع مقاله :مؤسسه ی شیعه شناسی، (۱۳۹۱)، فصلنامه ی علمی – پژوهشی شیعه شناسی شماره ۳۹، قم: مؤسسه ی شیعه شناسی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.