شیعه شناسی در فلسطین اشغالی (۱)

مقدمه
مطالعات شیعه شناسی در مراکز تحقیقی فلسطین اشغالی در سه دهه اخیر با توجه به شدت یافتن درگیری با شیعیان لبنان و نقش جدی ایران در تحولات سیاسی منطقه، با محوریت آسیب شناسی شیعه آغاز شده است و محققان متعددی چون اتان کلبرگ، مایر مخائیل براشر، خالد سنداوی، آریه کوفسکی، یارون فریدمن، گیتا یافه، مایر لیتواک و قیس فرو را می توان نام برد که هر کدام جنبه هایی از تاریخ تشیع و جریان های حاشیه ای امامیه را با رویکرد آسیب شناسی تشیع مورد تحقیق قرار داده اند که البته به دلیل پیش فرض آنها در مطالعات خود که به قصد آسیب شناسی تشیع بوده، باعث تنزل سطح تحقیقات این افراد شده است امابا توجه به ساختار تحقیقات در غرب و جایگاه یابی این محققان، باعث رواج و توجه به تحقیقات این افراد شده است.در شماره پیشین به گزارشی کلی از وضعیت مطالعات اسلامی در فلسطین اشغالی پرداخته شد که اینک با نگاهی جزء نگرانه تر به بررسی مطالعات شیعه شناسی و علل پرداختن به این موضوع در فلسطین اشغالی و محققان دانشگاه های عبری پرداخته شده است.
پژوهشی در باب مذهب نصیریه : جستاری در کلام و آیین ها Meir M. Bar -Asher and Aryeh Kofesky. The Nusayri – Alawi Religion : An Enquiry Into Its Theology and Liturgy (Brill, Leiden , Boston and Koln 2002).در میان جریان های مختلف و متداول جامعه شیعیان عراق در قرون نخستین، حرکت غلاتیکی از مشکلات جدی جامعه امامیه بوده که ائمه و شاگردان راستین آنها، براساس تعالیم آن بزرگواران برای مقابله با آن تلاش فراوانی داشته اند. با این حال بخشی از جامعه شیعه به دلایل مختلف دل در گرو اندیشه های غلات نهاده و پذیرای اندیشه های غلات شده اند که از میان این جریان ها، حرکت نصیریه، به دلیل باقی ماندن آنها تا روزگار ما توجه محققان مختلفی را به خود جلب کرده است. درباره شکل گیری و تکوین نصیریه اطلاع چندانی وجود ندارد و مطالب اندکی که در آثار ملل و نحل نگاری مطرح شده چندان پرده از زمینه ها و علل شکل گیری نصیریه بر نمی دارد. کشی در معرفه الناقلین که تلخیص آن به عنوان اختیار معرفه الرجال توسط شیخ طوسی باقی مانده، محمد بن نصیر را از اصحاب امام هادی (ع) (متوفی ۲۵۴ق) معرفی کرده و به لعن نمیری توسط امام اشاره کرده است (ص ۵۲۰).اطلاعات موجود در منابع نصیری نیز درباره محمد بن نصیراندک است و تنها از برخی شواهد می توان این نکته را استنباط کرد که وی در آرا و افکار خود از جریان های غالی گرایانه عراق خاصه حرکت ابوالخطاب محمد بن ابی زینت متأثر بوده است. شخصیتی که تقریبا در تمام متون متأثر بوده است. شخصیتی که تقریبا در تمام متون نصیریه عبارت های ستایش آمیز درباره او نقل شده است. در منابع نصیری آثاری به عنوان تألیفات محمد بن نصیر یاد شده که تنها نقل قول هایی از آن منابع تأخیر نصیریه باقی مانده است. از جمله این آثار که نقل قولهایی از آنها در منابع بعدی نصیریه باقی مانده است می توان به مسائل یحیی بن معینالسامری، کتاب الاکوار و الادوار النورانیه و اقرب الاسانید اشاره کرد.همان گونه که از نام کتاب الاکوار و الادوار النورانیه می توان دریافت، تبیین مسأله تناسخیکی از نکات مورد اهتمام محمد بن نصیر همانند دیگر غلات بوده، امری که به نحو جدی مورد اعتقاد نصیریه قرار گرفته است. درباره تاریخ وفات محمد بن نصیر اختلاف نظر وجود دارد. هاشم عثمان، سال ۸۷۲/۲۵۹ را به عنوان سال درگذشت محمد بن نصیر ذکر کرده است. محمد امین غالب طویل که می توان او را در تاریخ نگار رسمی نصیریه دانست، گفته است که محمد بن نصیر بعد از وفات امام حسن عسکری علیه السلام (متوفی ۲۶۰ ق) در شهر سامرا اقامت داشته و رهبری جامعه نصیریه را بر عهده داشته که دلیلی برای این گفته در منابع قابل دسترس مشاهده نشد(محمد امین غالب الطویل، تاریخ العلویین، ص ۲۰۳). هر چند گفته وی را می توان بازتابی از جایگاه والای محمد بن نصیر در جامعه نصیریه دانست.بعد از محمد بن نصیر، فردی به نام محمد بن جندب، رهبری فرقه را بر عهده گرفت (تاریخ العلویین، ص ۲۰۳). گزارش سعد بن عبدالله اشعری در کتاب المقالات و الفرق که کهن تریناشاره عالمی شیعی به نصریان است، اشاره ای به این مطلب ندارد. در هر حال درباره ابن جندب مطلب چندانی دانسته نیست. هاینتس هالم درباره تداوم نصیریه بعد از محمد بن جندب در مدخل نصیریه (دائره المعارف اسلام) نوشته است :شاگرد محمد بن جندب، ابومحمد عبدالله جنبلانی مشهور به جنان (متوفی ۲۷۸ ق/ ۹۰۰م) ظاهرا فردی ایرانی و مهاجر از ناحیه فارس بوده است (جنبلاء منطقه ای بین کوفه و واسط است ). احتمالا وی برخی عقاید ایرانی، چون گرامی داشتن نوروز و مهرگان را وارد آموزه های نصیریه کرده است. نصیریان این ایام را به عنوان نشانی از الوهیت علی علیه السلام در خورشید گرامی می دارند. جنبلانی کتابی به نام الاکوار و الأدوار النورانیه داشته که نقل قول هایی از آن در کتاب مجموع الاعیاد طبرانی باقی مانده است. پس از وی، ابوعبدالله حسین بن حمدان خصیبی (متوفی ۳۴۶ ق/۹۵۷م) رهبری نصیریه، خاصه در مرحله کرخ بغداد را بر عهده گرفت. وی شاعر بوده و دیوان اشعارش نیز موجود است. کتاب مهم خصیبی، الهدایه الکبری است که به امیر حلب، سیف الدوله حمدانی تقدیم کرده است و خصیبی در ۳۴۶ ق/ ۹۵۷م یا ۳۵۸ ق/ ۹۶۹ م در حلب درگذشت. وی کتاب های فراوانی تألیف کرده که تنها برخی از آنها باقی مانده است. قبر خصیبی در شمال حلب، به نام شیخ یا براق هنوز مورد تکریم نصیریان است. جانشین وی، شخصی به نام ابوالحسین محمد بن علی جلی حلبی (احتمالا متوفی بعد از ۳۸۴ق/۹۹۴ م) بوده است. در زمان وی، امپراطور روم نیسفورس فوکاس در سال ۳۵۸ق/۶۹۶ م کیلکیه و انطاکیه را از دست مسلمانان خارج کرد و بخشی از سوریه توسط سردار وی جان تزمیس در ۳۶۳ق/۹۵۷ م فتح شد و ابوالحسین جلی مدتی را در اسارت رومیان گذراند. جانشین وی، ابوسرور میمون بن قاسم طبرانی در ۴۲۳ق/۱۰۳۲ م حلب را ترک کرد و در لاذقیه سکنی گزید و به تبلیغ آیین نصیریه پرداخت و برخی از روستاییان را به آیین نصیری درآورد. آثار مکتوب طبرانی، جایگاه مهمی در ادبیات نصیریه دارد. وی در ۴۲۶ ق/۱۰۳۴-۱۰۳۵ م در لاذقیه درگذشت و در آنجا به خاک سپرده شد. قبر وی که تا به حال موجود است، مورد تکریم نصیریان می باشد و داخل مسجدی به نام شعرانی است.در منابع نصیریه گفته شده که ابومحمد عبدالله بن محمد جنان جنبلانی سفری مصر داشته و درآنجا با حسین بن حمدان خصیبی آشنا شد و او را به مذهب نصیریه درآورد. خصیبی پس از گرویدن به جنبلانی همراه وی به جنبلاء رفت و پس از وی رهبری نصیریه را بر عهده گرفت. بعد از در گذشت جنبلانی، خصیبی به بغداد رفت. طویل در گزارش خود از سفر خصیبی به خراسان و دیلم سخن گفته و اشاره نموده که خصیبی بعد از این سفرهای خود در حلب اقامت گزید. در بغداد، علی بن عیسی جسری عراقی قطانی (زنده در ۳۴۰ق/۹۵۱ م)، به عنوان جانشین خصیبی، ارشاد خود در نزد جسری در رمضان سال ۳۴۰ سخن گفته و صورت مکتوب پرسش های خود از جسری و پاسخ های جسری را به خود مکتوب کرده است.گزارش و تحقیقات اولیه درباره جریان نصیریه، بیشتر به شباهت های میان نصیریان و مسیحیان معطوف بود و از سوی دیگر در دسترس نبودن آثار مکتوب نصیریان کار تحقیق را با دشواری های فراوانی رو به رو می کرد. در پی فعالیت های مبشران مسیحی، یکی از نصیریان به نام سلیمان اذنی (متوفی ۱۲۸۳) به مسیحیت گروید و کتابی به نام الباکوره السلیمانیه فیکشف الدیانه النصیریه (بیروت ۱۸۶۳) نگاشت که واکنش تندی در میان نصیریان برانگیخت. بعد از قتل اذنی به دست نصیریان، برای کم اهمیت جلوه دادن کتاب او، محمد امین غالب طویل (متوفی ۱۳۵۱) کتابی در تاریخ و مذهب نصیریه به نام تاریخ العلویین (لاذقیه ۱۹۲۴) به رشته تحریر در آورد که در آن گزارشی براساس سنت شفاهی جامعه نصیریه از چگونگی و تکوین مذهب نصیریه ارائه داده که البته بعدها انتقادات هر چند ملایمی نیز از کتاب طویل بیان شده است که در چاپ های اخیر کتاب درج شده است.با دراختیار قرار گرفتن نسخه هایی از نصیریان توسط خاورشناسان، تلاش برای تحقیق درباره نصیریه جان تازه ای گرفت و در میان محققان، چندی که به تحقیق درباره نصیریه پرداخته اند، ردولف اشتروتمان، خاورشناس آلمانی، با انتشار برخی از متون نصیریه تحول جدیدی در مطالعات نصیریه ایجاد نمود. بعدها هاینتس هالم که به بررسی جریان های باطنی در اسلام، خاصه تشیع، علاقه فراوانی داشت. در کتابی با عنوان باطنی گری دراسلام (که متن عربی ترجمه آن با عنوان الغنوصیه فی الاسلام منتشر شده است ) به بررسی گزارش های متون شیعی درباره جریان های غلات از جمله نصیریه پرداخت. در ادامه همین مطالعات متی موسی نیز گردآوری و ارائه گزارش های ملل و نحل نویسان و منابع دیگر درباره فرقه های غلات در کتاب غلات شیعه پرداخت. ضعف جدی دو تحقیق اخیر، عدم دسترسی به متون منتشر نشده و باقی مانده از غلات بود که تحقیق آنها را با نقص جدی روبه رو کرده بود. اما پرسشی که اینک می توان مطرح کرد این است که چرا موضوعی این چنین مورد توجه محققان فلسطینی اشغالی قرار گرفته است ؟پاسخ این سؤال به وضعیت خاندان حاکم در سوریه باز می گردد که برآمده از جامعه نصیریه که در سده های اخیر به علویان ازآنها یاد می شود، مربوط است در حقیقت تلاش محققان فلسطین اشغالی تنها تحقیق در موضوعی صرفا تاریخی نبوده و بیشتر برای تضعیف جایگاه سوریه، از طریق تأکید بر تعلق آنها به سنتی غیر رسمی در اسلام است. موضوعی که حتی در عنوان برخی از مقالات محققان مراکز تحقیقاتی فلسطیناشغالی خودنمایی می کند(به عنوان مثال مقاله قیس فرو را می توان یاد کرد که عنوان آن چنین است : علویان در سوریه معاصر : از نصیریه به اسلام ازطریق تغییر نام به علویان که در مجله Der Islam منتشر شده اشت).سوای چند نسخه ای که البته اهمیت فراوانی دارد، بیشتر متون نصیری در کتابخانه ملی پاریس موجود است که بررسی و مطالعه آنها موضوع پژوهش و تحقیق آریه کوفسکی و مایر میخائیل براشر در کتابی با عنوان پژوهشی در باب مذهب نصیریه : جستاری در کلام و آیین ها قرار گرفته که پیش تر به صورت مقالاتی در مجلات اسلام شناسی منتشر شده است.مقاله نخست به بررسی مفهوم توحید در میان نصیریان پردخته و جایگاه علی علیه السلام را براساس رساله ای مندرج در مجموعه از رسائل نصیریه به شماره ۱۴۵۰ که مشتمل بر رساله ها و متون مختلف نصیری است، مورد بحث قرار گرفته است. عنوان کامل رساله مناظرات الشیخ النشابی تتضمن اخص عقائدهم بالتوحید است و شرح ودفاعی از عقاید نصیری در باب توحید و عقیده خاص نصیریان در باب جایگاه علی علیه السلام است.مقاله دوم، کلام کتاب الاسوس : یک متن کهن نصیری (۴۳-۷۴)، بررسی است درباره کتاب الاسوس که در یک نسخه خطی منحصر به فرد در کتابخانه ملی پاریس (نسخه های عربی) به شماره ۱۴۴۹ در برگ های ۱ الف ـ ۷۹ الف باقی مانده است. راوی محوری کتاب همانند دیگر آثار نصیری مفضل بن عمر جعفی است.مسأله هبوط و صعود دوباره به آسمان در سنت فکری نصیریه، موضوع سومین مقاله است. فصل چهارم که به همراه تصحیح رساله نصیری از ابومحمد علی بن حسین جسری از شاگردان حسین بن حمدان خصیبی است. بررسی درباره مفهوم اسم و معنی در سنت نصیریه است. این رساله که به گزارش ابوعبدالله حسین بن هارون صائغ باقی مانده، گزارش پرسش و پاسخی است که صائغ در رمضان سال ۳۴۰ از جسری درباره معنی و اسم بیان کرده که از مفاهیم کلیدی در سنت نصیریه است که بر اساس آن دیدگاه نصیریه در باب الوهیت علی علیه السلام تبیین شده است. اهمیت داشتن مفهوم اسم و معنی در تفکر نصیریه، موضوع رساله ای دیگر نیز بوده است. صائغ که در بغداد و در حلقه های نصیریه آنجا رفت و آمد داشته، از حضور خود در مجلس خصیبی خبر داده که درآن مجلس اثر مهم و کلیدی خصیبی یعنی کتاب الرساله (الرأس باشیه / راست باشیه) که در آن خصیبی به بیان و اثبات الوهیت علی علیه السلام پرداخته‌، خوانده می شده است. صائغ فرصت را مغتنم شمرده و از خصیبی درباره ارتباط میان اسم و معنی که در سراسر کتاب الرساله مورد بحث قرار گرفته، پرسش می کند. براشر ضمن تحقیق متن کوتاه این پرسش و پاسخ نکاتی درباره اهمیت آن بیان کرده اند، هر چند توجهی به اینکه الرساله عنوان نوشته ای از حسین بن حمدان خصیبی است، مورد توجه آنها قرار نگرفته است (عالم و کتابشناس قهار امامی ابوالعباس نجاشی در کتاب فهرست اسماء مصنفی الشیعه به طریق و جاده با کتاب الرساله آشنایی داشته و در ضمن شرح حال حسین بن حمدان خصیبی از آن نام برده و آن را اثری با مضامین نادرست و غلوگونه معرفی کرده است).جشن ها واعیاد نصیری که بیشترین اطلاعات ما درباره آن بر اساس کتاب مجموع الاعیاد ابوسرور میمون بن قاسم طبرانی (متوفی ۴۲۶) است، موضوع مقاله بعدی است که در آن براشر و کوفسکی بهتفصیل به بررسی جشن های آیین های نصیری بر اساس این متن کهن نصیریه پرداخته اند. بحث از رساله الحکمه که متنی دروزی و حاوی انتقاداتی از نصیریه است، موضوع بخش هفتم کتاب است. گزارش و ترجمه کتاب تعلیم دیانه النصیریه، موضوع آخرین بخش کتاب است که متن عربی نیز به عنوان آخرین بخش کتاب منتشر شده که متن آن پیش تر نیز منتشر شده است.(۳)
پی نوشت ها :

۲. غُلات گروهی جدا شده از جامعه شیعیان هستند که به دلیل عقاید نادرست خود چون اعتقاد به الوهیت ائمه و برخی عقاید دیگر چون تناسخ مورد طرد جامعه امامیه بوده اند. برای اطلاع بیشتر بنگرید به : سعدبن عبدالله اشعری، المقالات و الفرق.۳‌ـ برای بحثی درباره نصیریه و منابع فکری آنها همچنین رک: منصف بن عبدالجلیل، الفرقه الهاشمیه فی الاسلام : بحث فی تکون السنیه الاسلامیه و نشأه الفرقه الهامشیه و سیادتها و استمرارها (بیروت، دارالمدار الاسلامی، ۲۰۰۵) بخش های مربوط به نصیریه. منبع: نشریه ۱۵ خرداد، شماره ۱۴.
 
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.