معاد در قرآن و کتب عهدین (عهد قدیم و جدید)(۱)

فاتقوالله عباد الله، و بادروا اجالکم بأعمالکم، و ابتاعوا ما یبقی لکم بما یزول عنکم، و ترحّلوا فقد جد بکم، و استعدوا للموت فقد أظلکم (نهج البلاغه، بخشی از خطبه ۶۳): پس ای بندگان خدا! از معصیت خدا بپرهیزید و به سبب کردار خود بر مرگهایتان پیش دستی کنید، و بخرید چیزی را که برای شما باقی می ماند به چیزی که از کفتان می رود، و آماده باشید که برای کوچاندن شما سعی و شتاب دارند، و برای مرگ آماده شوبد که بر شما سایه افکنده است.از جمله مسائلی که از آغاز خلقت تاکنون، همواره ذهن انسان را به خود مشغول کرده است، معمای مرگ و زندگانی پس از مرگ می باشد. انسان می خواهد بداند که از کجا آمده است و به کجا خواهد رفت و سرنوشت نهایی او چه خواهد شد. با نگاهی به تاریخ ملل و اقوام گذشته، در می یابیم که از زمانهای قدیم تاکنون و از ما قبل تاریخ تا به حال، مردم همواره به نوعی به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشته اند؛ اما به علت عدم رشد فکری و نبودن راهنما و دلیل کافی، اعتقاداتشان را به اشکال مختلف بیان کرده اند؛ چنان که اکثر آنان معتقد بودند انسان با مرگ نابود نمی شود، بلکه جوهری لطیف که فاقد جرم، حجم و شکل است- یعنی روح – از او باقی می ماند، البته در کیفیت بقای آن با یکدیگر اختلاف نظر داشتند.خداوند در زمانهای مختلف، برای هدایت بشر پیامبران متعددی مبعوث نموده که ظهور ادیان مختلف و از جمله ادیان یهود، مسیحیت و سرانجام دین اسلام از همین جا ناشی می شود. تمامی این ادیان الهی بوده و به احاظ مبانی اعتقادی همانند یکدیگرند و اختلافات موجودات در میان آنها معمولاً از تعبیر غلط معانی مربوط ناشی می شوند. در این میان، بر هر مسلمانی واجب است ضمن تلاش برای کسب آگاهی، برای شناخت صحیح از سقیم کوشش نموده و آن را به دیگران نیز بشناساند. در همین راستا، مقاله حاضر بحث معاد و دیدگاه قرآن، تورات و انجیل در این زمینه را به صورت مختصر مورد بررسی و تطبیق قرار می دهد.واژه معاد، مصدر میمی و اسم زمان و مکان است. (قرشی، ذیل معاد)این واژه در لغت به معنی عود و رجوع، و در اصطلاح شرع مقدس عبارت است از بازگشت ارواح به سوی اجساد اصلی دنیوی به منظور حساب و ثواب و عقاب اخروی. (این منظور، ذیل ماده عود)در قرآن مجید در بسیاری از آیات مربوط به معاد، مسائلی (صراط، اعراف، حوض کوثر و…) ذکر شده است که در عهد قدیم و جدید کوچکترین اشاره ای به آنها نشده است. از آنجا که قصد ما در این مقاله مقایسه معاد در قرآن با کتب عهدین می باشد، لذا فقط به آیاتی که به نوعی وجه تشابه و تمایز در آن ها وجود دارد، اشاره خواهد شد.
مرگاز دیدگاه یهودیان مرگ به معنی پایان حیات، بلکه به معنای پایان ارتباط میان روح و بدن است و در مورد همه افراد بشر به یکسان صدق می کند؛ چنانکه در کتاب مزامیر آمده است: «به تو پناه می آورم و روح خود را به دست تو می سپارم» (عهد قدیم، کتاب مزامیر، ف۸۹/آ۴۸،ص۵۷۲ و ف۳۱/آ۵، ص۵۴۲)یهودیان معتقدند که برای مرگ، اجل و وقت معینی است و چون زمان آن را خداوند معین فرموده است، پس فقط اوست که زمان آن را می داند. (کهن، گنجینه ای از تلمود، ص۹۴؛ نیز ر.ک به: عهد قدیم، کتاب جامعه، ف۳/آ۳-۱،ص۶۲۹) همچنین آنان علت و سبب مرگ را خطا و گناه می دانند، چنانکه در کتاب حزقیال در خصوص رابطه میان مرگ و گناه چنین آمده است:«هر کس گناه کند او خواهد مرد» (عهد قدیم، کتاب حزقیال، ف۱۸/آ۲۰،ص۷۷۸)و در مورد علت قرار دادن مرگ از جانب خداوند برای انسانها در تلمود آمده است:«فرشتگان از خدا می پرسند چرا مجازات مرگ را برای آدم معین کرده است؟ او در جواب می گوید: اگر آدم ابوالبشر خطا نمی کرد و از میوه درخت ممنوع نمی خورد، تا ابد زنده و جاوید می ماند.» (کهن، گنجینه ای از تلمود، ص۹۲)مستر هاکس در شرح عبارت فوق می گوید:مراد این نیست که در آن روز از میوه خورد همان روز، حکم مرگ اجرا می شود، بلکه منظور این است که یقین پیدا می کند به زمین فرود می آید و در آن روز حکم مرگ روحی او که همان بعد از خدا و انفصال از اوست به وقوع می پیوندد. (هاکس، قاموس کتاب مقدس، ص۷۹۳)پس می توان نتیجه گرفت که از نظر یهودیان دو نوع مرگ وجود دارد: یکی مرگ روحانی که همانا دوری از خدا و انفصال روح از پروردگار است و آن نتیجه خطا و گناه می باشد، و دیگری مرگ جسمانی است که انفصال روح از بدن می باشد. ضمناً مرگ در آیین یهود از کیفیت خاصی برخوردار است:وقتی که پایان عمر انسان فرا می رسد و مقرر می گردد که از جهان در گذرد، فرشته مرگ [دوما =Dumah]بر او ظاهر می شود تا جان او را بگیرد. فرشته مرگ جان نیکوکار را به آرامی می گیرد اما از بدن شرور و بدکار به سختی و شدت جان را بیرون می کشد، همین که جان از بدن خارج شد، شخص می میرد. (کهن، گنجینه ای از تلمود، ص۹۳)در آیین مسیحیت نیز مرگ به دو صورت جسمانی و روحانی می باشد؛ با این تفاوت که در عهد جدید مستقیماً به آن اشاره شده است. (انجیل متی، ف۱۰/آ۲۸،ص۹۰۴و انجیل لوقا، ف۱۲/آ۵-۴،ص۹۸۲) مسیحیان نیز علت مرگ را خطا و گناه می دانند (عهد جدید، رساله رومیان، ف۵/آ۱۲،ص۱۰۸۴)و معنقدند که همه انسان ها طعم مرگ را خواهند چشید، اما زمان آن بر انسانها پوشیده است و فقط خداوند زمان وقوع آن اطلاع دارد.در عهد جدید در مورد خروج روح از بدن و چگونگی آن مطالب زیادی نیامده است. لوقا در انجیل خود می گوید:اگر انسان صالح و نیکوکار باشد، ملائکه روح او را به آسمان می برند و اگر فاسد باشد روح او به جهنم رفته و در آنجا در عذاب می باشد. (انجیل لوقا، ف۱۶/آ۲۳-۲۲،ص۹۸۹)در قرآن مجید آیات زیادی در مورد مرگ نازل شده که حتمیت و کیفیت مرگ را به گونه ای خاص بیان می کند. در آینن اسلام نیز انسان با مرگ نابود نمی شود، بلکه روح از تن بیرون می رود و علاقه و رابطه خود را از تن قطع می کند. پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «شما نابود نمی گردید بلکه از خانه ای به خانه دیگر منتقل می شوید.» (طباطبایی، خلاصه تعالیم اسلام، ص۱۳۳؛ نیز ر.ک به: طباطبایی، مباحثی در وحی و قرآن، ص۱۱۲)در مورد حتمیت مرگ نیز در قرآن کریم چنین آمده است:کل نفس ذائقه الموت. (انبیاء/۳۵،آل عمران /۱۸۵و عنکبوت /۵۷)؛ هر کسی طعم مرگ را می چشد.بنابراین هر انسانی طعم مرگ را خواهد چشید و احدی از این امر مستثنی نیست و اجلی که در نظر گرفته شده است قابل تغییر و تأخر نخواهد بود؛و لکل امه اجل فاذا جاء اجلهم لا یستأخرون ساعه و لا یستقدمون. (اعراف /۳۴؛ نیز ر.ک به: نساء /۷۸و جمعه /۸) و برای هر قومی اجل معینی است که چون فرا رسد لحظه ای مقدم و مؤخر نتوانند کرد.همانطور که پیش از این گفته شد، یهودیان و مسیحیان علت مرگ را خطا و گناه می دانستند اما در دین اسلام، چنین علتی برای مرگ ذکر نشده است.درباره ی مساله قبض روح، در قرآن کریم آیات متعددی ذکر گردیده که مطابق این آیات، خداوند متعال قبض روح را گاه به خود (زمر /۴۲) و گاه به ملک الموت (سجده /۱۱) و در جایی نیز به ملائکه (نحل /۲۸) نسبت می دهد. در آیین مسیحیت در این خصوص مطلبی ذکر نشده اما در آیین یهود مسأله قبض روح فقط به فرشته مرگ نسبت داده شده است. این فرشته مرگ سراسر وجودش پر از چشم است و هنگام مرگ بیمار، بالای سر او می ایستد و شمشیری آخته به دست دارد که قطره ای صفره ای تلخ بر نوک آن است. هنگامی که بیمار او را می بیند به لرزه افتاده، دهانش را باز می کند. فرشته مرگ، آن قطره را در دهان او می چکاند و او از اثر آن می میرد و بدنش به تدریج فاسد و متعفن می شود. (کهن، گنجینه ای از تلمود، ص۹۳)اما در اسلام، ماجرای مرگ به این صورت رخ می دهد که عزرائیل برای قبض روح افراد مختلف در صور و هیأتهای متفاوتی ظاهر می شود که دیدن جمال او برای مؤمنان موجب خشنودی و آرامش و برای خطاکاران باعث وحشت و التهاب است. همچنین در خصوص کیفیت قبض روح و جان دادن، مطالب بسیاری ذکر شده که به طور خلاصه می توان گفت برای مؤمنان برخوردار از عمل صالح نه تنها سختی و ناراحتی در پی ندارد بلکه توأم با خشنودی و لذت است، اما برای کافران و گناهکاران بر حسب مراتب گناه و عصیانشان، شداید سخت ناگوار و هراس انگیزی در بردارد. (نحل/۳۲، فجر/۳۰-۲۷، انعام /۴۴و محمد /۲۷)همانطور که پیش از این گفته شد، در خصوص کیفیت قبض روح در آیین یهود، مطالبی آمده است که بی شباهت با مطالب فوق نیست؛ اما باز هم در این رابطه در آیین مسیحیت مطلبی نیامده است؛ البته آنان اعتقاد دارند که برای مؤمنان ترسی از مرگ نیست؛ زیرا انسان مؤمن پس از مرگ به محضر مسیح می رسد و با خداوند زندگی می کند. (عهد جدید، رساله دوم قرنتیان، ف۵/آ۸،ص۱۱۲۷) نیز ر.ک به: رساله فیلیپیان، ف۱/آ۲۳،ص۱۱۵۴) این اعتقاد آنان در واقع مشابه اعتقاد موجود در اسلام است که مطابق آن مؤمن از مرگ هراسی ندارد؛ زیرا او مرگ را نه پایان زندگی، بلکه آغازی برای بقا و جاودانگی می داند.به این ترتیب معلوم شد که هر سه آیین الهی (یهود، مسیحیت و اسلام) به حتمیت مرگ و مسائل پیرامون آن و نیز به بقای نفس اعتقاد دارند؛ گرچه این اعتقاد در همه آنها به یک شکل واحد بیان نشده است.
برزخمطابق قاموس کتاب مقدس (ص۹۱۸) در عهد قدیم، از مرحله پس از مرگ به هاویه تعبیر گردیده است و به صورتهای زیر توصیف شده است:- مکانی است در زیر زمین که مقر مردگان است (عهد قدیم، کتاب ایوب، ف۱۷/آ۱۶،ص۵۱۴؛ نیز ر.ک به: کتاب مزامیر، ف۶۹/آ۱۵،ص۵۶۰)؛- خداوند در آنجا نخواهد بود (عهد قدیم، کتاب جامعه، ف ۹/آ۱۰،ص۶۳۳)؛- دو گروه در آنجا می باشند: نیکان که با پروردگار هستند و بدکاران که دور از رحمت الهی می باشند. (عهد قدیم، کتاب ایوب، ف۳/آ۲۰-۱۳، ص۵۰۵)البته همیشه مقصود از هاویه محل عذاب و عقاب نیست، بلکه گاهی مراد از آن جای استراحت نفس شخص نیکوکار است تا وقتی که خداوند وی را تفقد و مرحمتی فرماید. (عهد قدیم، کتاب ایوب، ف۱۴/آ۱۶،ص۵۱۲)به اعتقاد مسیحیان روان کسانی که کاملاً پاک هستند، پس از مرگ به بهشت رفته و به لقای خدا نائل می شود اما آنان که کاملاً پاک نبوده و به گناهان آلوده هستند اما غسل تعمید گرفته اند، به جهنم داخل نمی شوند بلکه در محلی نزدیک جهنم توقف خواهند کرد. این مکان را پیشخوان جهنم (برزخ )(آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، ص۳۵۴)نامیده اند. در آیین کاتولیک روزی به نام روز ارواح وجود دارد که با به صدا درآمدن زنگهای کلیسا، ارواح به دعای بستگانشان از این پیشخوان آزاد می شوند. (آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، ص۳۵۴)در قرآن مجید در چند آیه از برزخ نام برده شده است. (رحمن/۲۰؛ مومنون/۱۰۰؛ فرقان/۵۳) اما فقط از آن در معنای مکانی مابین جهان دنیوی و عالم اخروی مستفاد می گردد: «و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون» (مؤمنون/۱۰۰) در خصوص ثواب و عقاب در عالم برزخ، آیات و روایات بسیاری وجود دارد که همگی حاکی از وجود بهشت و دوزخ برزخی است و در عالم برزخ، تا بر پا شدن قیامت و رسیدگی نهایی به اعمال، نیکوکاران از نعم الهی بهره مند و بدکاران در شکنجه و عذابند. (یس/۲۶و۲۷و مؤمن/۴۶) امام صادق(ع)می فرماید:البرزخ القبر و هو العقاب و العقاب بین الدنیا و الاخره (عروسی حویزی، ۵۵۳/۳) برزخ همان قبر است و آن جایگاه پاداش و کیفر میان دنیا و آخرت می باشد.بنابراین در هر سه آیین به نوعی به برزخ اشاره شده است اما یهودیان آن را هاویه خوانده اند، در حالی که در اسلام و مسیحیت هاویه یکی از نامهای جهنم به شمار می رود. (در بخش مربوط به جهنم توضیح بیشتری ارائه خواهد شد.) علاوه بر این، یهودیان و مسلمانان برای برزخ عمومیت قائلند، اما مسیحیان آن را مختص گناهکاران می دانند. ضمناً در مورد ثواب و عقاب برزخی، در عهد جدید مطلبی یافت نمی شود و در آیین یهود نیز صرفاً از کلیت مسائل است که می توان این موضوع را استخراج کرد، اما در اسلام آیات و روایات بسیاری بر این مساله تصریح دارند.
رستاخیزبا تأمل در اسفار خمسه ی کنونی موسی(ع)- که یهودیان به آن تورات می گویند- در می یابیم که در این کتاب سخنی از رستاخیز، جزا، بهشت و جهنم ذکر نشده است. اما در کتب انبیای متأخر اشاراتی گذرا بر قیامت و جهان آخرت آمده است و در تلمود (۱) و ادبیات بعدی یهود این موضوع مفصلاً بیان شده است. به همه بی اعتنایی عهد قدیم به مسأله رستاخیز، باز هم تعبیرات روشنی در پاره ای از کتابهای آن در این زمینه دیده می شود. صریحترین جمله ای که در عهد عتیق درباره رستاخیز وارد شده، چنین است:خداوند می میراند و زنده می کند، به گور فرو می برد و بر می خیزاند. (عهد قدیم، کتاب اول سموئیل، ف۲/آ۶،ص۲۶۷)این جمله علاوه بر اصل رستاخیز، به معاد جسمانی نیز تصریح دارد؛ زیرا قبر، محل قرار گرفتن جسم انسان است که جسم با قرار گرفتن در آن به خاک تبدیل می شود، و گرنه قبر جایگاه روح نیست تا روح از آن برخیزد. در واقع این جمله هم معنا با این فرموده قرآن است که می گوید: ان الله یبعث من فی القبور (حج/۷) همچنین مسیحیان نیز به معاد جسمانی اعتقاد دارند- که توضیح آن در ادامه مقاله ذکر خواهد شد.در کتاب اشعیا آمده است:اما مردگان قوم تو زنده شده، از خاک برخواهند خاست؛ زیرا شبنم تو بر بدنهای ایشان خواهد نشست و به آنها حیات خواهد بخشید. کسانی که در خاک خفته اند، بیدار شده، سرور و شادمانی سر خواهند داد. (عهد قدیم، کتاب اشعیا، ف۲۶/آ۱۹،ص ۶۶۰) همچنین در کتاب حزقیال آمده است:… ای استخوانهای خشک، به کلام خداوند گوش دهید، او می گوید: من به شما جان می بخشم تا دوباره زنده شوید. گوشت و پی به شما می دهم و با پوست، شما را می پوشانم تا دوباره در شما روح می دمم تا زنده شوید آنگاه خواهید دانست که من خداوند هستم. (عهد قدیم، کتاب حزقیال، ف۳۷/آ۷-۴،ص۷۹۹)درباره چگونگی رستاخیز میان مکاتب یهود اختلاف وجود دارد؛ به گونه ای که پیروان یک مکتب (مکتب شمای) معتقد هستند شکل یافتن انسان در جهان آینده مانند شکل یافتن او در این جهان نخواهد بود، اما پیروان مکتب دیگر (مکتب هیلل) اعتقاد دارند شکل پذیرفتن بدن انسان در جهان آینده مانند شکل یافتن او در این جهان خواهد بود. (کهن، گنجینه ای از تلمود، ص ۳۶۸)درباره محل رستاخیز، یهودیان معتقدند که رستاخیز مردگان، در ارض مقدس فلسطین روی خواهد داد. (کهن، گنجینه ای از تلمود، ص۳۶۷)در واقع، این عقیده از حس ناسیونالیستی آنان سرچشمه می گیرد که خود را قوم برگزیده خداوند می دانستند. در متون اسلامی آمده است خداوند در جواب افرادی که می گویند استخوانهای پوسیده چطور زنده خواهند شد، می فرماید:و ضرب لنا مثلاً و نسی خلقه قال من یحی العظام و هی رمیم قل یحییها الذی أنشاها اول مره و هو بکل خلق علیم. (یس/۷۸و۷۹): و برای ما مثالی زد و آفرینش خود را فراموش کرد و گفت: چه کسی این استخوانها را زنده می کند در حالی که آن ها پوسیده اند؟! بگو: همان کسی آن را زنده می کند که نخستین بار آن را آفرید و او به هر مخلوقی داناست.و یا در جای دیگر متذکر می گردد:بلی قادرین علی ان نسوی بنانه (قیامت /۴): ما توانا هستیم بر این که حتی سر انگشتان او را به طور کامل بسازیم.مطابق نظر عهد جدید رستاخیز مردگان با رجعت مسیح و پایان جهان همراه خواهد بود. هر چند برای ظهور مسیح روز و ساعت معینی یاد نشده و قیام مسیح ناگهانی دانسته شده است، اما نشانه های مشهود و غیر مشهودی در عهد جدید برای ظهور او آمده است که نشانه های عمده ی آن را چنین می توان برشمرد: اعلام مژده پادشاهی الهی در سراسر عالم؛ اوج ذلت قوم یهود؛ وقوع تحولات عظیم کیهانی؛ ظهور مسیح دروغین شعله ور شدن آتش جنگ و بروز قحطی. بنابراین گرچه مطابق اعتقاد مسیحیان رستاخیز امری است که دفعتاً واقع خواهد شد و کسی جز خدا از زمان وقوع آن اطلاعی ندارد، اما در عهد جدید علائمی برای وقوع آن ذکر شده است. از جمله علائمی که در بالا نیز به آن اشاره شد وقوع تحولات عظیم در کیهان می باشد. در انجیل لوقا در این خصوص چنین آمده است:در آفتاب و ماه و ستارگان علاماتی ظاهر خواهد شد و در روی زمین ملتها از غرش دریاها و خروش امواج آن پریشان و نگران خواهند شد آدمیان از تصور آن چه بر سر دنیا خواهد آمد از هوش خواهند رفت و ثبات آسمان نیز در هم خواهد ریخت. (انجیل لوقا، ف۲۱/آ۲۶-۲۵،ص۹۷۷)همچنین در مکاشفه یوحنا می خوانیم: زمین لرزه شدیدی رخ داده و خورشید سیاه خواهد شد، ماه مثل خون سرخ شده و ستارگان فرو خواهند ریخت و آسمان در هم پیچیده و نابود خواهد شد. (عهد جدید، مکاشفه یوحنا، ف۶/آ۱۴-۱۲، ص۱۲۳۳)در اسلام نیز علامات این روز تغییر در نظام طبیعت (زمین، آسمان، خورشید، ماه، ستارگان و کوه ها و دریاها) ذکر شده است. (فجر/۲۱، انشقاق/۱، قیامت/۸ و ۹، مرسلات/۸، حاقه/۱۴، تکویر/۶ و…) این مطالب تا حدودی با مسائل فوق که در آیین مسیحیت آمده هم خوانی دارد.در انجیل متی در مورد هراس و وحشت این روز آمده است: وای به حال زنانی که در آن زمان آبستن بوده یا طفل شیر خوار داشته باشند. (انجیل متی، ف۲۴/آ۱۹،ص۹۲۴)نظیر این مطلب در قرآن چنین بیان شده است: روزی که آن را ببینید، هر شیر دهنده ای آن را که شیر می دهد از ترس فرو می گذارد و هر آبستنی بار خود را فرو می نهد. (حج/۲)برای توضیح بیشتر درباره ماهیت رستاخیز در آیین مسیحیت می توان آن را به چهار بخش تقسیم کرد:الف- رستاخیز فعل ثالوث مقدس: در برخی موارد خداوند مردگان را زنده می کند (انجیل متی، ف۲۲/آ۲۹،ص۹۲۲؛ نیز ر.ک به: رساله ی دوم قرنتیان، ف۱/آ۹،ص۱۱۲۲)؛ در موارد این کار به پسر (ابن) نسبت داده می شود (انجیل یوحنا، ف۵/آ۲۹،۲۸،۲۵،۲۱، ص۱۰۱۲؛ نیز ر.ک به: ف۶/آ۴۰-۳۸و ۵۴، ص۱۰۱۴و رساله ی اول )؛ و گاه نیز این عمل به طور غیر مستقیم به روح القدس منسوب می شود. (عهد جدید، رساله ی رومیان ف۸/آ۱۱،ص۱۰۸۷)ب. جسمانی بودن رستاخیز: انجیل به طور صریح به رستاخیز جسمانی اشاره می کند؛ چنان که مسیح نخستین فردی است که پس از مرگ زنده شد. (عهد جدید، مکاشفه ی یوحنا، ف۱/آ۵،ص۱۲۲۸) این مساله دلالت دارد که رستاخیز خلق نیز همچون رستاخیز مسیح خواهد بود؛ زیر در نامه به رومیان آمده است: خداوند به وسیله ی روح القدس بدنهای فانی ما را بر خواهد انگیخت. (عهد جدید، رساله رومیان، ف۸/آ۱۱،ص۱۰۸۷)ج. عینیت بدن دنیوی و اخروی (رستاخیزی): بدنی که هنگام رستاخیز بر خواهد خاست، بدن جدید نیست که خدا آفریده باشد بلکه همان بدن دنیوی دوباره برانگیخته خواهد شد. (عهد جدید، رساله رومیان، ف۸/آ۱۱،ص۱۰۸۷)د. رستاخیز نیکان و بدان: برخی مسیحیان به دو رستاخیز ایمان داشتند: یکی رستاخیز نیکان و دیگری رستاخیز بدکاران. اما رستاخیز شامل هر دو گروه می شود؛ چنان که در انجیل یوحنا آمده:تعجب نکنید؛ زیرا زمانی خواهد آمد که همه ی مردگان صدای او را خواهند شنید و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد تا کسانی که خوبی کرده اند به زندگی جاوید برسند و کسانی که بدی کرده اند، محکوم گردند. (انجیل یوحنا، ف۵/آ۲۹-۲۸،ص۱۰۱۲، نیز ر.ک به: اعمال رسولان، ف۲۴/آ۱۵،ص۱۰۷۰و مکاشفه یوحنا، ف۲۰/آ۱۵-۱۳، ص۱۲۴۵)در عهد قدیم و جدید از قیامت با نام روز داوری یاد می شود، اما در قرآن کریم برای این روز نامهای متعددی ذکر گردیده که هر یک به یکی از ابعاد قیامت اشاره نموده و هدف خاصی را دنبال می کنند. معروف تر از همه ی اسماء کلمه قیامت است. برخی اسماء دیگر که برای قیامت- در قرآن- ذکر شده اند عبارت است از یوم الجمع (تغابن/۹)، یوم التغابن (تغابن/۹)، یوم الخروج (ق/۴۲)، یوم الوعید (ق/۲۰)، و…همان طور که در آیین مسیحیت آمده است. زمان برپایی قیامت یکی از مسائل مجهول و پوشیده ای است که جز ذات احدیت، دیگری را از آن آگاهی نیست:یسئلونک عن الساعه ایان مرسیها قل انما علمها عند ربی لا یجلیها لوقتها (اعراف/۱۸۷): از تو درباره ی قیامت سؤال می کنند که وقوع آن در چه زمانی است بگو علمش نزد پروردگار من است و هیچ کس جز او نمی تواند وقت و زمان آن را آشکار سازد.از مقدمات رستاخیز در نزد مسیحیان نفخ در صوره است دو بار در صور دمیده می شود: یکی به هنگام رجعت مسیح و دیگری به هنگام رستاخیز که با دمیده شدن در آن مردگان زنده خواهند شد.در انجیل متی آمده است: صدای بلند شیپور به صدا در خواهد آمد و او فرشتگان خود را می فرستد تا برگزیدگان خدا را از چهار گوشه جهان جمع کنند. (انجیل متی، ف۲۴/آ۳۱،ص۹۲۵)در خصوص ارتباط میان نفخ در صور و رستاخیز در رساله ی اول قرنتیان، چنین آمده است: زمانی که شیپور آخر از آسمان به صدا درآید، در یک لحظه، در یک چشم بر هم زدن، همه ی آنهایی که مرده اند با بدنی فناناپذیر زنده خواهند شد (عهد جدید، رساله اول قرنتیان، ف۱۵/آ۵۲، ص۱۱۱۹)برپا شدن قیامت بر اساس آنچه در آیات و روایات ذکر گردیده، با علایم و نشانه های خاصی همراه است که مهمترین آنها نفخ در صور می باشد. در قرآن مجید از دو نفخ در صور نام برده شده است: یکی نفخ مرگ است که با دمیدن آن همه ی انسان ها می میرند و پایان جهان خواهد بود، و دیگری نفخه حیات است که با شنیدن آن همه ی مردگان زنده شده و جهان دیگر آغاز خواهد شد:و نفخ فی الصور فصعق من فی السموات و فی الارض الا من شاءالله ثم نفخ فیه اخری فاذا هم قیام ینظرون (زمر/۶۸): و در صور دمیده می شود و کسانی که در آسمانها و زمین هستند می میرند مگر کسانی که خدا بخواهد، سپس بار دیگر در صور دمیده می شود و ناگهان همگی به پا می خیزند و در انتظار (حساب و جزا) هستند.همانطور که گفته شد، مسیحیان نیز به نفخ صور اعتقاد دارند و آن را با نام «شیپور» به کار می برند. آنان نیز معتقدند که دو بار در صور دمیده خواهد شد. نفخ اول به هنگام رجعت مسیح خواهد بود- که این قسمت با عقاید مسلمانان متفاوت است اما نفخه دوم که باعث زنده شدن مردگان می شود، در هر دو آیین به یک شکل بیان شده است.اولین نفخ در صور چنان سریع و برق آسا و غافلگیرانه صورت می گیرد که قابل تصور نیست و هیچ کس احتمال وقوع آن را در آن لحظه نمی دهد (یس/۴۹و۵۰) نفخه صور دوم نیز بسیار ناگهانی خواهد بود و همه ی انسانها مات و مبهوت و وحشت زده برمی خیزند تا در پیشگاه عدل الهی به حساب آنها رسیدگی شود. (یس/۵۳-۵۱) در آیین مسیحیت از این لحظه با عبارت «یک چشم بر هم زدن» تعبیر شده است.
پی نوشت:

*کارشناسی ارشد علوم قرآنی واحد تهران شمال۱. یهودیان اسفار پنجگانه را تورات مکتوب و تلمود را تورات شفاهی یا نقلی می نامند.منبع: فصلنامه آینه معرفت

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.