جلسه تفسیر قرآن محمدعلی انصاری، مفسر قرآن کریم، شب گذشته ۲۸ آبان ماه با محوریت سوره تین در فضای مجازی برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه میخوانید؛
وقتی نشانههای ظاهری سوره تین را نگاه میکنیم، یعنی آغاز سوره که با سوگند شروع میشود، آیاتش آیات کوتاهی است و بقیه نشانههایی که به لحاظ محتوایی در سوره میبینیم گواه این است که این سوره قبل از هجرت بر پیامبر(ص) نازل شده و این سوره را مکی میدانیم.
قبل از ورود به سوره مبارکه دو نمونه از آنچه به عنوان فضیلت در روایات برای این سوره بیان شده است میخوانم. روایت اول؛ پیامبر(ص) فرمودند: «مَنْ قَرَأَهَا أَعْطَاهُ اللَّهُ خَصْلَتَیْنِ الْعَافِیَهْ وَ الْیَقِینَ مَا دَامَ حَیّاً فَإِذَا مَاتَ أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَی مِنَ الْأَجْرِ بِعَدَدِ مَنْ قَرَأَهَا صِیَامَ یَوْمٍ» یعنی کسی که این سوره را میخواند خداوند دو خصوصیت به او میدهند؛ اولی عافیت، یعنی این سوره آثار مادی دنیوی دارد، دوم باور مستحکم و یقین. حضرت در ادامه فرمودند؛ این فرد هنگامی که جان میدهد خداوند به تعداد کسانی که این سوره را میخوانند فضیلت روزهداری را به او مرحمت میکند.
روایت دوم؛ «مَنْ قَرَأَ وَ التِّینِ فِی فَرَائِضِهِ وَ نَوَافِلِهِ أُعْطِیَ مِنَ الْجَنَّهْ حَیْثُ یَرْضَی إِنْ شَاءَ اللَّهُ». امام صادق(ع) فرمودند هر کس سوره تین را در نماز بخواند به مقداری از بهشت به او داده میشود که به خرسندی برسد. حال بررسی سوره را آغاز میکنیم.
«وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ وَطُورِ سِینِینَ وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ»
کلمه تین فقط یکبار در قرآن آمده و آن هم در همین سوره است. معنای تین، انجیر است. درباره اینکه مراد از تین و زیتون چیست نظریاتی وارد شده است. مفسران هنگامی که به آیات ابتدایی این سوره رسیدند دو روش پیش گرفتند، برخی با توجه به سیاق کلی آیات شریفه درباره این دو نام اظهار نظر کردند، یعنی گفتند باید میان دو سوگند اول و دو سوگند بعدی مناسبت باشد و به همین خاطر چهار قسم را از یک جنس دانستهاند و گفتند تین و زیتون اسم مکان خاصی است و چهار سوگند نسبت به چهار مکان گفته شده است.
طور سینین کجا است؟ هنگامی که موسی از مدین به مصر بازمیگشت به مکانی رسید که نام آن طور سینا بود: «فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّی آتِیکُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَهٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ؛ و چون موسى آن مدت را به پایان رسانید و همسرش را [همراه] برد آتشى را از دور در کنار طور مشاهده کرد به خانواده خود گفت [اینجا] بمانید که من آتشى از دور دیدم شاید خبرى از آن یا شعلهاى آتش برایتان بیاورم باشد که خود را گرم کنید». پس طور سینا جایی است که خداوند به موسی گفت: «إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى».
امنیت طبیعی و تشریعی مکه
بلد امین هم قطعا مکه است. وقتی ابراهیم و اسماعیل کار خودشان را تمام کردند ابراهیم دعا کرد: «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا؛ و چون ابراهیم گفت پروردگارا این [سرزمین] را شهرى امن گردان». بنابراین سرزمین مکه بلد امین است. از چه جهت امین است؟ چون هم به لحاظ طبیعی و زمینشناسی وضعیت خاصی دارد و ثبات دارد و گسلی که مکه روی آن قرار دارد از استوارترین گسلهای روی زمین است و هم به لحاظ تشریعی خداوند مکه را سرزمین امن قرار داده، مثلا گیاه و حیوان این سرزمین هم حرمت و کرامتی دارند و حد و حدود الهی در آنجا جاری نمیشود. پس این سرزمین اینقدر احترام دارد.
طبق این دیدگاه، مراد از دو کلمه تین و زیتون هم مکانی است که در آن تین و زیتون بوده است که شامل شمال حجاز و فلسطین و شامات است. چرا باید به این سرزمین سوگند یاد شود؟ چون زادگاه پیامبران بزرگواری است و صدها پیامبر در این سرزمین مبعوث شدند. آیا این سرزمینها به خودی خود ارزش و فضیلتی دارند؟ خیر، خود مکان خصوصیتی ندارد بلکه به دلیل اتفاقاتی که آنجا رخ داده شرافت و عظمت پیدا کرده است.
نظر دوم این است که تین و زیتون را در معنای خودش در نظر بگیریم. اساسا بخشی از سوگندهای خداوند به اجزای زمین و زمان است. اگر ذات حق به انجیر و زیتون قسم یاد کرده باشد دیگر آیات نیازمند تاویل نیست ولی نسبتش با دو قسم بعدی چه میشود؟ در دو قسم آیه اول به خوراک جسم قسم یاد شده و در دو آیه دیگر به جان انسان توجه شده است که اصل وجود ما است. تغذیه اصلی روح انسان از وحی است و در قرآن به وحی، روح اطلاق میشود چون حیات حقیقی در وحی الهی است که به بشر حیات حقیقی میدهد. پس خداوند در آیه اول به لحاظ ساختار جسم قسم یاد میکند و دو قسم بعدی درباره روح و جان انسان است.
خداوند با این قسمها میخواهد چه چیزی را ثابت کند؟ «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ». وقتی چیزی به قوام برسد تقویمیافته شده. منظور از قوام هم استواری و پایداری است. بر این اساس معنای آیه این میشود انسان را در نیکوترین، زیباترین و شایستهترین حالات متوازن متعادل پایدار آفریدیم.
منبع: ایکنا