شب قدر در فرهنگ قرآن و روایات از جایگاه بس عظیمی برخوردار است تا آنجا که شب قدر در قرآن برابر با هزار ماه دانسته شده، و شب نزول قرآن، و شب تعیین تقدیرات یکسال و شب مبارک معرفی شده است. و در روایات هم تعبیرات زیبایی از شب قدر آمده است، همچون شب بخشیده شدن گناهان و اینکه هر کس در آن شب بخشیده نشود، مورد نفرین خدا واقع میشود.(۱)و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: «مَنْ حرمها فَقَدْ حُرِمَ الْخَیْرَ کُلَّهُ؛(۲) هر کس از شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بىنصیب شده است.» با توجّه به عظمت شب قدر جا دارد که برای نحوه بهرهگیری و بهرهبرداری بیشتر از فیضهای معنوی آن، سیری در سیره پیشوایان معصوم علیهمالسلام در شب قدر داشته باشیم. باشد که ره توشههایی از آن برگیریم.البته، اذعان داریم که همه حالات معصومان علیهمالسلام در این شب با عظمت و ارتباطی که با عالم بالا و ملکوت داشته و دارند، نه قابل درک و فهم غیر معصومان است و نه در تاریخ انعکاس یافته است. آنچه بیان میشود، فقط گوشههایی از رفتارهای ظاهری آنان است، نه عمق و ژرفای حالات آنها. پس آنچه در پیش رو دارید، گامی است در این مسیر. الف. عبادت و شب زندهداری از اعمالی که در طول سال، مخصوصا شبهای مبارک رمضان و علی الخصوص در شب قدر بدان سفارش اکید شده است، اِحْیا و شب زندهداری است. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: «مَنْ اَحْیا لَیْلَهَ الْقَدْرِ حُوِّلَ عَنْهُ الْعَذابُ اِلَى السَّنَهِ الْقابِلَهِ؛(۳)کسى که شب قدر را زنده بدارد، عذاب تا سال آینده از او روى مىگرداند.»و معصومان علیهمالسلام همه این سنت حسنه را پاس و گرامی میداشتند و از آن بهره میبردند: ۱. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نه تنها در شب قدر بیدار بود، بلکه دهه سوم ماه مبارک رمضان کاملاً بستر خواب را جمع میکرد و به عبادت میپرداخت. حضرت علی علیهالسلام در این باره فرموده است: «أنَّ رَسُولَ اللّهِ کانَ یَطْوى فِراشَهُ وَ یَشُدُّ مِئْزَرَهُ فِى الْعَشْرِ الاْءَواخِرِ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ وَ کانَ یُوقِظُ أَهْلَهُ لَیْلَهَ ثَلاثٍ وَ عِشْرینَ وَ کانَ یَرُشُّ وُجُوهَ النِّیامِ بِالْماءِ فى تِلْکَ اللَّیْلَهِ؛(۴)رسول خدا صلىاللهعلیهوآله [این چنین] بود که رختخواب خویش را جمع مىکرد و کمربند [همّت براى عبادت] را در دهه آخر از ماه رمضان محکم مىبست و همیشه این گونه بود که اهل و عیالش را در شب بیست و سوم بیدار نگه مىداشت و بر روى خواب رفتگان در آن شب آب مىپاشید [تا از درک شب قدر، و درک شب زندهدارى محروم نشوند].»حتی در شبهای بارندگی در حالی که مسجد مدینه سقف نداشت، عبادت و شبزندهداری را ترک نمیکرد و دیگران را با رفتار خویش وا میداشت که در همان گل و باران بیدار باشند و نماز گزارند.(۵)۲. امام علی علیهالسلام نیز در طول سال، شب هنگام آن گاه که شب پردههای تاریکی را انداخته بود، بیدار میشد و مشغول عبادت و شبزندهداری میگشت.(۶) اما در شبهای قدر حال ویژهای داشت و در بدترین وضعی که مسجد مدینه را آب و گل فرا گرفته بود، مشغول عبادت و شبزندهداری میشد و به ویژه در شب قدر آخر عمر خویش، حال فوق العاده عجیبی داشت که بعدا به آن اشاره میشود. ۳. فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز آن قدر عبادت میکرد که امام حسن علیهالسلام میفرماید: «ما کانَ فِى الدُّنْیا اَعْبَدَ مِنْ فاطِمَهَ علیهاالسلام ، کانَتْ تَقُومُ حَتّى تَوَرَّمَ قَدَماها؛(۷) عابدتر از فاطمه علیهاالسلام در دنیا نبود؛ همیشه این گونه بود که آن قدر به عبادت مىایستاد که پاهاى [مبارکش[ ورم مىکرد.»علت نامگذاری او به «زهرا» نیز این است که شبها نور عبادت و شب بیداری او به سوی آسمان میتابید(۸) و امّا در شب قدر، حال به خصوصی داشت، نه تنها بیدار بود که بچهها و فرزندان خویش را نیز وادار میکرد که شب بیدار باشند؛ چنان که در روایتی میخوانیم: «وَ کانَتْ فاطِمَهُ علیهاالسلام لا تَدَعُ اَحَدا مِنْ اهلها یَنامُ تِلْکَ اللَّیْلَهَ وَ تُداویهِمْ بِقِلَّهِ الطَّعامِ وَ تَتَأَهَّبُ لَها مِنَ النَّهارِ وَ تَقُولُ مَحْرُومٌ مَنْ حُرِمَ خَیْرَها؛(۹) روش فاطمه علیهاالسلام این بود که هیچ فردى از خانواده خویش را نمىگذاشت در آن شب (بیست و سوم) بخوابد و [مشکل خواب] آنها را با کمى غذا و آمادگى در روز درمان مىنمود و مىفرمود: محروم است کسى که از خیر [و برکت] آن شب محروم شود.»4. امام باقر علیهالسلام فرمود: «هر کس شب قدر را احیا بدارد، خداوند مهربان گناهان او را مىآمرزد.»(10) و شیخ عباس قمی نقل کرده که «امام باقر علیهالسلام در شب بیست و یکم و بیست و سوم تا نیمه شب دعا مىخواند و آن گاه به نماز مىپرداخت.»(11)5. امام هفتم علیهالسلام نیز اهل شبزندهداری و عبادت در طول سال بود. در زیارتنامه آن حضرت میخوانیم: «او شبها تا سحر بیدار بود، و طلب آمرزش مىکرد و همدوش سجدههاى طولانى، چشم گریان و اشکبار، و مناجات بسیار و زاریهای پیوسته و پىدرپى بود.»(12)وقتی حضرت در غیر رمضان چنان باشد، حالِ آن حضرت در شب قدر برای ما قابل توصیف نخواهد بود. او نه تنها خود شبزندهداری و عبادت داشت که به دیگران نیز میفرمود: «مَنِ اغْتَسَلَ لَیْلَهَ الْقَدْرِ وَ أَحْیاها اِلى طُلُوعِ الْفَجْرِ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ؛(۱۳)کسى که در شب قدر غسل کرده و تا سپیده صبح شبزندهدارى کند، گناهانش آمرزیده مىشود.»6. امام حسن عسکری علیهالسلام نیز چون پدران خود، اهل مناجاتهای طولانی و شبزندهداری در طول سال و مخصوصا در شب قدر بود.(۱۴) و به شیعیان خود نیز این اعمال را اکیدا سفارش میکرد. از جمله، میفرمود:«فَلا یَفُوتُکَ إِحْیاءُ لَیْلَهِ ثَلاثٍ وَ عِشْرینَ؛(۱۵)پس بیدارى در شب بیست و سوم را از دست نده!» ب. حضور در مسجداز مسائلی که معصومان علیهمالسلام نسبت به آن حساسیت ویژه نشان دادهاند، حضور در مسجد، در شب قدر است. قبلاً اشاره شد که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله حتی در شبهای بارانی و گل بودن مسجد مدینه، حضور در آن را در شبهای قدر ترک نمیکرد. از آن بالاتر، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در دهه سوم ماه مبارک رمضان، شب و روز در مسجد معتکف بود. (این همان سنّت حسنهای است که در سالهای اخیر در بسیاری از شهرها، از جمله «قم» در ایّام ماه رجب ـ سیزدهم تا پانزدهم – زنده شده است و باید دانست که بهترین زمان برای اعتکاف، ماه مبارک رمضان است.) امام علی علیهالسلام در این زمینه میفرماید: «فَلَمْ یَزَلْ یَعْتَکِفُ فِى الْعَشْرِ الاْءَواخِرِ مِنْ رَمَضانَ حَتّى تَوَفّاهُ اللّهُ؛(۱۶) پس [پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله ] همیشه در دهه آخر ماه رمضان در حال اعتکاف بود تا آن وقت که خداوند او را گرفت.» یحیی بن رزین نقل نموده که «کانَ اَبُو عَبْدِ اللّهِ مَریضا مُدْنِفا فَأَمَرَ فَأُخْرِجَ اِلى مَسْجِدِ رَسُولِ اللّهِ فَکانَ فیهِ حَتّى أَصْبَحَ لَیْلَهَ ثَلاثٍ وَ عِشْرینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ؛(۱۷)امام صادق علیهالسلام بیمارى شدیدى داشت، دستور داد او را به مسجد پیامبر صلىاللهعلیهوآله [با همان حال] ببرند. پس حضرت تا صبح شب بیست و سوم ماه رمضان در آنجا باقى ماند.» موارد فوق نشان میدهد که حضور در مساجد، در شبهای با عظمت قدر خصوصیتی دارد که باید بدان توجه شود. و پیروان اهل بیت علیهمالسلام شایسته است که به خوبی از مساجد استقبال نمایند.ج. مراسم قرآن سرگرفتنیکی دیگر از اعمال شب قدر که در سیره معصومان دیده میشود و به حمد اللّه، در جامعه تشیّع به خوبی جای خود را یافته است، مراسم قرآن سرگرفتن است. امام صادق علیهالسلام در این باره فرمود: «برای سه شب قرآن کریم را مقابل خود قرار دهید و آن را بگشایید و بخوانید: «اَللّهُمَّ اِنّى أَسْئَلُکَ… .»(18)د. برپایی نماز جماعتاز عباداتی که سخت در اسلام بر آن سفارش شده، مخصوصا در ماه مبارک رمضان، برپایی نماز جماعت است. انس بن مالک از پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله نقل کرده که فرمودند: «مَنْ صَلّى مِنْ اَوَّلِ شَهْرِ رَمَضانَ اِلى آخِرِه فى جَماعَهٍ فَقَدْ اَخَذَ بِحَظٍّ مِنْ لَیْلَهِ الْقَدْرِ؛(۱۹) کسى که از اوّل تا آخر ماه رمضان در نماز جماعت حاضر شود، بهرهاى از شب قدر گرفته است.» و امام صادق علیهالسلام نیز نماز صبح را به جماعت برگزار مینمود، و بعد از آن تا مدّتی مشغول تعقیبات میشد.(۲۰) موارد فوق نشانگر اهمیت نماز جماعت در شبهای قدر است که متأسفانه برخی مساجد ما در این زمان، نماز جماعت صبح را برپا نمیدارند و آنهایی هم که جماعت دارند، صبح شب قدر نماز جماعت را تعطیل میکنند و بعد از مراسم قرآن سرگرفتن، همه به منازل خویش میروند که گاه باعث فوت نماز صبح میشود. ولی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و یاران او و دیگر معصومان علیهمالسلام در سختترین شرائط نماز جماعت شب قدر را ترک نمیکردند. حضرت علی علیهالسلام میفرماید: «شب بیست و سوم در عین حالى که باران شدیدى آمده بود و مسجد مدینه را گل و آب فرا گرفته بود، رسول خدا صلىاللهعلیهوآله ما را به نماز وامىداشت.» آن گاه فرمود: «فَصَلّى بِنا رَسُولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله وَ إِنَّ أَرْنَبَهَ اَنْفِهِ لَفِى الطّینِ؛(۲۱) پس رسول خدا صلىاللهعلیهوآله با ما نماز[جماعت] خواند، در حالى که نوک بینى حضرت در گل [فرو رفته[ بود.»ه . افطاری دادن و اطعام نمودناز اعمالی که در ماه مبارک رمضان مورد تأکید قرار گرفته، افطاری دادن به دیگران است. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در خطبه معروف شعبانیه میفرماید:«مردم بیدار باشید! کسى که از شما به روزهدار مؤمن در این ماه افطارى دهد، پاداش آزاد نمودن یک برده و بخشش گناهان گذشته را همراه دارد. عرض شد: اى رسول خدا! ما توان افطارى دادن نداریم. حضرت فرمود: بترسید از آتش! ولو با دادن نصف دانه خرما و از آتش بپرهیزید! گر چه با دادن شربت آب باشد.»(22)پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله از کسانی بود که هر چه به دیگران میفرمود، خود بیش از دیگران بدان عمل مینمود و در این مورد نیز چنین است. «ابو شیخ ابن حیان» از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نقل کرده که حضرت فرمود: «مَنْ فَطَرَ صائِما فى شَهْرِ رَمَضانَ مِنْ کَسْبٍ حَلالٍ صَلَّتْ عَلَیْهِ الْمَلائِکَهُ لَیالِىَ رَمَضانَ کُلَّها وَ صافَحَهُ جَبْرائیلُ لَیْلَهَ الْقَدْرِ وَ مَنْ صافَحَهُ جَبْرائیلُ یَرِقُّ قَلْبُهُ وَ تَکْثُرُ دُمُوعُهُ…؛(۲۳)کسى که با مالى که از راه حلال به دست آورده در ماه رمضان روزهدارى را افطارى دهد، در تمام شبهاى رمضان فرشتگان بر او درود مىفرستند و جبرئیل در شب قدر با وى مصافحه مىکند و هر کس جبرئیل با او مصافحه کند، قلبش نرم و اشک چشمش زیاد شود.» امام علی علیهالسلام نیز در شبهای مبارک رمضان و شبهای قدر به مردم اطعام میکرد و آنها را موعظه مینمود؛ چنان که در روایتی میخوانیم: «کانَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ علیهالسلام یَعُشُّ النّاسَ فى شَهْرِ رَمَضانَ بِاللَّحْمِ وَ لا یَتَعَشّى مَعَهُمْ فَإِذا فَرِغُوا خَطَبَهُمْ وَ وَعَظَهُمْ… وَ قالَ فى خُطْبَتِهِ إِعْلَمُوا أَنَّ مِلاکَ اَمْرِکُمُ الدّینُ وَ عِصْمَتَکُمُ التَّقْوى وَ زینَتَکُمُ الاْءَدَبُ وَ حُصُونُ اَعْراضِکُمُ الْحِلْمُ؛(۲۴)همیشه على بن ابى طالب علیهماالسلام شام[و افطارىِ تهیّه شده] از گوشت را به مردم در ماه رمضان مى داد، ولى خود از آن [گوشت] استفاده نمى کرد. پس هنگامى که [از خوردن شام] فارغ مى شدند، براى آنها خطبه مىخواند و آنها را موعظه مىنمود… و در خطبهاش فرمود: بدانید ملاک امر [و کارهاى] شما دین است و نگهدارنده شما تقوا، و زینت شما ادب، و دژهاى [نگهدارنده] آبروى شما حلم است.»و امام زین العابدین علیهالسلام نیز در طول ماه مبارک رمضان در راه خدا انفاق میکرد و صدقه میداد؛ چنان که در حدیثی میخوانیم:«کانَ إِذا دَخَلَ شَهْرُ رَمَضانَ تَصَدَّقَ فى کُلِّ یَوْمٍ بِدِرْهَمٍ فَیَقُولُ: لَعَلّى اُصیبُ لَیْلَهَ الْقَدْرِ؛(۲۵)(امام سجاد علیه السلام ) روشش این بود که هر روز از ماه [مبارک] رمضان درهمى صدقه مى داد و آن گاه مى فرمود: شاید [با این کار صدقه] شب قدر را دریابم.»و امام صادق علیهالسلام فرمود: «جدّم امام زین العابدین علیهالسلام روزى که روزه مىگرفت، دستور مىداد گوسفندى ذبح کنند و آن را تکه تکه نموده، بپزند. هنگام افطار که نزدیک مىشد، حضرت به دیگها سر مىزد تا بوى آنها را استشمام کند، در حالى که روزهدار بود. سپس دستور مىداد ظرفها را پر کنند و یکى یکى به در خانه افراد [فقیر] ببرند تا آنجا که غذا تمام مىشد. آن گاه خود با نان و خرما افطار مى نمود.»(26)و همچنین امام صادق علیهالسلام نیز شب در خانه فقرا میرفت و به آنها نان و خرما میداد و سفارش میفرمود: «در ماه رمضان به مردم افطارى بدهید.»(27) حسن ختام بحث را حالات علی علیهالسلام در رمضان آخر و به ویژه در شب نوزدهم قرار میدهیم؛ چون هم تقارن شب قدر با ضربت خوردن و شهادت مولا این را اقتضا میکند، و هم نکاتی قابل عبرت ما را بر آن میدارد که این بخش را به صورت مستقل، منتها به صورت گذرا و اشاره بیان نماییم. گزارشی از آخرین شب قدر امیرمؤمنان، علی علیهالسّلام علی علیهالسلام در رمضان آخر عمر خویش حال عجیبی داشت و هر شبی را در یک جا میهمان بود. غذا کم میل میفرمودو… .ابن حجر چنین میگوید: «هنگامی که رمضان[آخر عمر حضرت] فرا رسید، هر شب در منزل یکی از بستگان افطار میکرد؛ شبی در منزل حسن علیهالسلام ، شبی در منزل حسین علیهالسلام و شبی نزد عبد اللّه بن جعفر [شوهر دخترش زینب [، و بیش از سه لقمه غذا نمیخورد، «وَ یَقُولُ: اُحِبُّ اَنْ اَلْقِىَ اللّهَ وَ اَنَا خِمْصٌ؛ و مىفرمود: دوست دارم خدا را [با شکم] گرسنه ملاقات کنم.»(28)در شب نوزدهم منزل دخترش، ام کلثوم میهمان بود که غذای سفره آن را دو قرص نان جُو و مقداری شیر و نمک تشکیل میداد. حضرت با نان و نمک افطار نمود و بیش از سه لقمه میل نکرد و فرمود: دوست دارم خدایم را گرسنه ملاقات کنم. در آن شب حضرت سوره یآس میخواند و مرتب به آسمان نگاه میکرد و میفرمود: «امشب، همان شبى است که به من وعده دیدار داده شده است.»(29)استاد مطهری رحمهالله میگوید: «على در آن شب، انتظارى داشت و گاهى به آسمان نگاه مىکرد و مىگفت که حبیبم به من خبر داده است و او راست گفته و هرگز دروغ نمى گوید… بچه ها تا پاسى از شب در خدمت على علیه السلام بودند. امام حسن علیه السلام به منزل خود رفت، هنوز صبح طلوع نکرده بود، نزد بابا برگشت و مستقیم به مصلّاى پدر رفت. حضرت به فرزندش فرمود: پسر جان! دیشب لحظه اى خوابم برد، یک دفعه پیامبر اکرم صلىالله علیه وآله را در عالم رؤیا دیدم. عرض کردم: یا رسول اللّه! من از دست این امّت چه خون دلها خوردم. حضرت فرمودند: نفرین کن! من هم نفرین کردم که خداوند من را از آنها بگیرد.»(30) الهی مردم از من سیر و من هم سیرم از مردمنما راحت مرا ای خالق ارض و سما امشب علی علیهالسلام هیجان عجیبی داشت. خود میگوید: هر کاری کردم، راز مطلب را نفهمیدم؛ «مازِلْتُ اَفْحَصُ عَنْ مَکْنُونِ هذَا الاْءَمْرِ وَ اَبَى اللّهُ اِلاّ اَخْفاهُ؛(۳۱) خیلى تلاش کردم که سرّ و باطن این امر را به دست بیاورم، ولى خدا اِبا کرد، جز اینکه آن را پنهان کرد.»آن گاه رهسپار مسجد شد. چند رکعت نماز گذارد. سپس بالای مأذنه رفت تا اذان بگوید.وقتی از بالای مأذنه پایین میآمد، میفرمود:«خَلُّوا سَبیلَ الْمُؤْمِنِ الْمُجاهِدِ فِى اللّهِ لا یَعْبُدُ غَیْرَ الْواحِدِ یعنى باز کنید راه مؤمن رزمنده در راه خدا را که [افتخارش این است که] غیر از [خداى] واحد را نپرستیده است.»آن گاه به مسجد بازگشت و مشغول نماز شد و سر از سجده برداشت که شمشیر زهراگین فرقش را شکافت. در این حال، فرمود: «بِسْمِ اللّهِ وَ بِاللّهِ وَ عَلى مِلَّهِ رَسُولِ اللّهِ فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَهِ…هذا ما وَعَدَنَا اللّهُ وَ رَسُولُهُ؛(۳۲) به نام خدا و به یارى خدا و بر دین رسول خدا. قسم به پروردگار کعبه که رستگار شدم… این [شهادت[ چیزى بود که خدا و رسولش به ما وعده داده بودند.»شب وصل است و خوش قرآن ناطق نیایش میکند تا صبح صادق سر شب تا سحر او ناله کرده به یک شب طی رهی صد ساله کرده لبانش میخورد آهسته بر هم که گویا عرش و فرش گردیده در هم
پی نوشت :
۱. ر. ک: بحار الانوار، ج ۹۴، ص ۸۰.۲. کنز العمّال، على متقى هندى، مؤسسه الرساله، ج ۸، ص ۵۳۴.۳. بحار الانوار، ج ۹۵، ص ۱۴۵.۴. همان، ج ۹۵، ص ۱۰.۵. همان، ص ۱۰.۶. همان، ج ۴۱، ص ۲۱.۷. همان، ج ۴۳، ص ۷۶.۸. همان، ص ۱۲.۹. بحار الانوار، ج ۹۴، ص ۱۰؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۴۷۰.۱۰. وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۲۶۱.۱۱. مفاتیح الجنان، اعمال شب ۲۱، ص ۴۲۵.۱۲. مفاتیح الجنان، ص ۷۲۰.۱۳. بحار الانوار، ج ۸۰، ص ۱۲۸.۱۴. ر. ک: مصباح المتهجد، ص ۲۲۷؛ نهج الدعوات، ص ۲۷۷.۱۵. وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۲۶۱.۱۶. بحار الانوار، ج ۹۴، ص ۷.۱۷. همان، ص ۴، ذیل روایت ۴.۱۸. همان، ح ۵ و ر. ک: مفاتیح الجنان، ص ۲۲۴.۱۹. کنز العُمّال، ج ۸، ص ۵۴۵، ح ۲۴۰۹۰.۲۰. وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۲۶۰.۲۱. بحار الانوار، ج ۹۵، ص ۱۰.۲۲. عیون اخبار الرضا علیهالسلام ، ج ۱، ص ۲۳۰.۲۳. الترغیب و الترهیب، ج ۲، ص ۹۵، ح ۱۴.۲۴. سفینه البحار، ج ۱، ص ۷۰۳.۲۵. بحار الانوار، ج ۹۵، ص ۸۲.۲۶. من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۳۴.۲۷. همان، ص ۱۳۴.۲۸. انوار البهیّه، شیخ عباس قمى، ص ۳۱؛ صواعق ابن حجر، ص ۸۰.۲۹. همان، ص ۸۰؛ ر.ک: زندگى امیرالمؤمنین، رسولى محلّاتى، ج ۲، ص ۲۴۷.۳۰. نهج البلاغه، صبحى صالح، ص ۹۹؛ انسان کامل، مرتضى مطهرى، ص ۴۵.۳۱. منتهى الآمال، ج ۱، ص ۱۲۶؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۷.۳۲. نهج البلاغه، صبحى صالح، ص ۳۷۹؛ زندگانى امیرالمؤمنین، ج ۲، ص ۳۲۱؛ انسان کامل، مرتضى مطهرى، ص ۴۹.برگرفته از : مجلات مبلغان شماره ۵۹منبع:http://hawzah.net /س