وظایف زنان در نهضت امام حسین۷
۱. تشویق مردان :
کارهای این زنان را میتوان در هفت بخش و هفت مدل کار دستهبندی کرد. اولین کاری که به نظر میرسد میشود از آن یاد کرد و نام برد، تشویق به همراهی با امام حسین۷ است، که از همسر زهیر یاد میشود. در تاریخ اینجور آمده است که زهیر با امام حسین۷ در یکی از منزلها همراه شدند و خودش کنارهگیری میکرد، نمیخواست خودش را نشان بدهد و یک جوری میخواست امام حسین ایشان را نبیند. امّا همسر او را تشویق و وادار کرد و رفت و جزء اصحاب امام حسین شد.
۲. گزارشگری واقعه عاشورا :
دومین کار زنان در حادثه عاشورا این بود که بخشی از وقایع عاشورا را زنان گزارش کردند، من به دو نمونه اشاره میکنم که راوی هر دو آنها فاطمه بنت الحسین۳ است، دو تا گزارش بسیار زیبا ایشان دارند از جریان حادثه عاشورا، یکی روایت غارت خیمههاست که خود ایشان نقل میکنند که در امالی صدوق آمده است:
عَنْ عَبْدِ اللَّـهِ بْنِ الْحَسَنِ للمثنی عَنْ أُمِّهِ فَاطِمَهَ بِنْتِ الْحُسَیْنِ۷ قَالَ: دَخَلَتِ الْعَامَّه عَلَیْنَا الْفُسْطَاطَ وَ أَنَا جَارِیَهٌ صَغِیرَهٌ وَ فِی رِجْلَیَّ خَلْخَالانِ مِنْ ذَهَبٍ فَجَعَلَ رَجُلٌ یَفُضُّ الْخَلْخَالَیْنِ مِنْ رِجْلَیَّ وَ هُوَ یَبْکِی فَقُلْتُ مَا یُبْکِیکَ یَا عَدُوَّ اللَّـهِ فَقَالَ کَیْفَ لَا أَبْکِی وَ أَنَا أَسْلُبُ ابْنَهَ رَسُولِ اللَّـهِ فَقُلْتُ لَا تَسْلُبْنِی قَالَ أَخَافُ أَنْ یَجِیءَ غَیْرِی فَیَأْخُذَه.[۱]
کسانی که دنبال غنیمت بودند وارد خیمهها شدند و من دختر کم سن و سالی بودم. مردی شروع کرد به گرفتن طلاها، ولی گریه میکرد، گفتم چرا گریه میکنی؟ گفت: میفهمم دارم چه کار میکنم، دارم از پای دختر پیامبر خلخال درمیآورم، گفتم خوب رها کن! گفت: اگر من در نیاورم، کس دیگری در میآورد!
دومین گزارشی که ایشان دارند، گزارش مشاجره حضرت زینب با یزید در مجلس یزید است ،
قَالَتْ فَاطِمَهُ بِنْتُ الْحُسَیْنِ۷ فَلَمَّا جَلَسْنَا بَیْنَ یَدَیِ یَزِیدَ رَقَّ لَنَا فَقَامَ إِلَیْهِ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ أَحْمَرُ فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ هَبْ لِی هَذِهِ الْجَارِیَهَ یَعْنِینِی وَ کُنْتُ جَارِیَهً وَضِیئَهً فَأُرْعِدْتُ وَ ظَنَنْتُ أَنَّ ذَلِکَ جَائِزٌ لَهُمْ فَأَخَذْتُ بِثِیَابِ عَمَّتِی زَیْنَبَ وَ کَانَتْ تَعْلَمُ أَنَّ ذَلِکَ لَا یَکُونُ. فَقَالَتْ عَمَّتِی لِلشَّامِیِّ کَذَبْتَ وَ اللَّـهِ وَ لَؤُمْتَ وَ اللَّـهِ مَا ذَلِکَ لَکَ وَ لَا لَهُ.
آن قصهای که کسی در مجلس یزید بلند شد و چون اعلام کرده بودند که اینها اسرایی هستند که آمدند و یزید پیروز شده است، گفت که این دختر را به من ببخش، که حضرت زینب۳پاسخی دندانشکن به او میدهد.
۳. فعالیتهای نظامی و رزمی:
سومین نوع کارهای زنان در حادثه عاشورا، فعالیتهای نظامی و رزمی است. از برخی از زنان نقل شده که یا سر فرزند شهیدشان را به طرف دشمن پرتاب کردند، یا نیزه برداشتند و میخواستند حمله کنند و امام مانع شدند، و از این قبیل موارد، که درباره ام وهب و مادر عمر بن جناد انصاری نقل شده است.
۴. اعتراض به دشمنان امام حسین۷ :
بخش چهارم از کارها، اعتراضهایی است که به بانیان و دست اندرکاران و سازندگان حادثه عاشورا صورت میگیرد. این بخش خیلی جدی است. یکی از بخشهایی که بسیار نقل شده، این است که زنان بسیاری به مردان و به شوهرانشان، اعتراض کردند که آخر این چه کاری است که انجام میدهید یا انجام دادید؟ مثلا از این افراد، نوار، همسر کعب بن جابر، ایوف، همسر خولی، همسر مالک بن نسیر، زنی از قبیله بکر بن وائل نقل شده، حتی از مرجانه مادر عبیدالله نقل شده، یعنی حتی مرجانه مادر عبیدالله هم به پسرش اعتراض میکند که این چه کاری بود که کردی؟! حالا این جملهاش را
ذکر بکنم.
«قالت مرجانه لابنها عبید الله: یا خبیث، قتلت ابن رسول الله۶، لا ترى الجنه أبدا»،[۱] این اعتراض را ابن سعد نقل کرده است. منابعی هم که من سعی کردم از آنها نقل بکنم، منابع تقریبا دست اول است، نمیگویم حتماً درست است، ولی منابع، منابع دست اول است، یعنی کتابهایی است که در قرنهای سوم و چهارم نوشته شده یا مصادق اولیه شیعه مثل کتب شیخ صدوق و کافی و اینجور کتابهاست. به هر حال معلوم میشود که پذیرش حادثه عاشورا برای زنها و مورد اعتراض قرار گرفتن مردانی که مرتکب این کار شدند از سوی زنان، قابل بحث جدی است.