بررسی وضعیت شیعیان بومی و مهاجر در کشور کویت

مقدمهموقعیت کشور کویت با بهره گیری از یک فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نسبتا باز می توانـــد مسیر همواری جهت راهیابی مهاجران ایرانی برای ایفای نقش بارز در عرصه های بین المللی ایفا کند. البته واضح است که حضور توام با ماندگاری، شرط اصلی برای پیشرفت بخش نیروی انسانی هر کشور جهـان سومی و در حال توسعه است. علائق دیرینه ملت ایران وکویت وحجم ارتباط مسافری نیز زمینه مساعد فرهنگی را برای حضور مهاجران ایرانی در این کشور به وجودآورده است. در این میان اعزام گروه های مختلف از جمله تعدادی از پرستاران و پزشکان ایرانی به کویت را می توان فرصت مناسبی برای نشان دادن توانمندی های مهاجران ایرانی به کویت دانست.بسیاری از شیعیان و ایـرانیان مهاجر در کویت به واسطه مزیت چشمگیر قرابت دینی و مذهبی، تاثیر انکار ناپذیری در تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کویت دارند.از یک سو افزایش جمعیت مهاجر می تواند زمینه را برای دخالت در امور داخلی کشور میزبان فراهم نماید و از سوی دیگر مهاجران در صورت کسب تابعیت کشور میزبان به اقلیت قدرتمند و صاحب نفوذی در کشور تبدیل خواهند شد. حضور مهاجران و انجام آداب و رسوم فرهنگی و تکلم به زبان مادری نیز فرهنگ کشورهای میزبان را تا حدودی تحت تاثیر قرار می دهد.
موقعیت جغرافیایی کویتکویت اسم مصغر از کلمه «کوت» می باشد که به معنای قلعه کوچک است. واژه کوت به شهری گفته می شود که در اطراف آن دژی وجود دلشته باشد. در دوره عباسیان، کویت را «کاظمه البحار» می خوندند اما دریا نوردان و جهانگردان پرتقالی، هلندی و انگلیسی آن را «قرین» نیز می خواندند (موسوی، ۱۳۸۵: ۱۹). در واقع کلمه کویت مصغر کلمه «کوت» است به معنای قلعه کوچک.در نوشته های قدیمی انگلیسی از کویت با نام «غراین» یاد شده و این کلمه بدون تردید از جزیره «قرین» گرفته شده است که فاصله کمی با شهر دارددیکسون، (۱۹۹۰: ۱۵). به دلیل این وجه تسمیه وجود قلعه کوچکی بود که محمد بن عربعر رهبر بنی خالد در قرن ۱۱ هجری ساخت و آن را محل ذخیره توشه و بار قرار داد و زمانی که آل صباح به این منطقه آمدند،ابن عریعر این قلعه را به آل صباح بخشید و این قلعه آغازی برای ایجاد کویت بود (الشرباصی، ۱۹۵۳: ۷- ۶). تاریخ بنای کویت دقیقا مشخص نیست و احتمال دارد در اواخر قرن ۱۷ میلادی ساخته شده باشد و به گفته مورخان، بانی آن شخصی به نام امیر بنی خالد است (القناعی، ۱۹۵۴: ۵). در کتاب ایام الکویت آمده است: «بعضی سال ورود آل صباح و خلیفه را زمان ساخت کویت می دانند،بعضی دیگر سال ۱۶۱۳ میلادی و بعضی به سال ۱۶۷۲ میلادی و گروهی هم به سال ۱۷۱۳ میلادی قائل هستند و این تعداد آراء امر عجیبی نیست چرا که در شرایطی مثل جزیره العرب ساخت شهر یا ایجاد یک مجموعه در یک سال به پایان نمی رسد اما قول ارجح به نظر میرسد که سال ۱۶۸۹ میلادی باشد که بعدها به مرور ایام شهر گسترش یافته است» (الشرباصی، ۱۹۵۳: ۷) به طور کلی مورخان پیرامون تاریخ تاسیس کویت اختلاف نظر دارند. عده ای از آن ها معتقدند که کویت روستای کوچکی بود که ساکنانش را گروهی از صحرا نشینان و ماهیگیران تشکیل می دادند و کویت پس از آن که آل صباح در آن قامت کردند رشد و پیشرفت پیدا کرد.امیر نشین کویت با مساحت ۱۷۸۱۸ کیلومتر مربع، (برابر با ۸۸۰ /۶ مایل مربع)، مساحت، در شمال شبه جزیره عربستان و شمال غربی خلیج فارس، بین ۲۹ و ۳۰ درجه عرض شمالی و ۵/۴۶ درجه و ۵/۴۸ درجه طول شرقی قرار گرفته که از شمال به عراق و از جنوب به عربستان سعودی و از شرق به خلیج فارس و از غرب به عراق و عربستان، محدود می شود. کویت سرزمینی مسطح و بیابانی است که سطح آن را ماسه پوشانیده است (امیر ابراهیمی، بی تا: ۸۸) آب و هوای کویت مانند دیگر بنادر خلیج فارس است. در زمستان هوا سرد است، در تابستان نسیم دریا گرمای خورشید را تقریبا تلطیف می کند و در شب صحرا بسیار سرد می شود (دیکسون ۱۹۹۰: ۲۱). مواد معدنی خام در کویت عبارتند از:۱-سیمان: در کویت صخره های زیادی وجود دارد که از آن ها می توان برای ساختمان استفاده کرد و این صخره ها برای فعالیت سیمان سازی بسیار مناسب هستند.۲-نمک: در کویت استخراج نمک از آب دریا اسان است و نیاز به تلاش زیادی ندارد.۳-صدف: در سواحل و آب ها به کثرت وجود دارد که برای زیور الات کاربرد دارد.۴-کلرید اهن: که این ماده در آب های خلیج فارس و کویت وجود دارد (سنان، ۱۹۵۶: ۱۳۶-۱۳۵).کویت علیرغم مساحت کم و عدم انسجام در بافت جمعیتی و ضعف بنیه نظامی در مقایسه با همسایگان خود، از لحاظ سوق الجیشی و استراتژیکی موقعیت قابل توجهی دارد و به همین دلیل بارها مورد تهدید قرار گرفته است. منابع و ذخائر عظیم نفت در این کشور، آن را به صورت یک کانون ثروت اقتصادی در منطقه مطرح ساخته و بر اهمیت موقعیت سیاسی آن نیز افزوده است. (اسلامی، ۱۳۶۹: ۸). در سال ۱۶۱۳ م. نامه ای شیخ مبارک الکبیر به نماینده بریتانیا درباره مرزهای کویت به تاریخ ۲۸ ربیع الاول سال ۱۱۳۳ برابر با ۶/۳/۱۹۳۱ نوشت، که با این عبارت آغاز می شود: «کویت سرزمینی خشک است که جدمان صباح در سال ۱۰۲۲ هجری بدان وارد شد». (گروه تحقیق مرکز مطالعات و پژوهش های کویت: کویت از پیدایش تا بحران، ۱۳۸۱: ۵۷).
آل صباح در کویتکویت در اوایل سده ۱۸ م. توسط طایفه عنیزه که قبیله ای از اهالی نجد بودند تاسیس شد. این طوایف در اواخر سده ۱۷ م. به تدریج از نجد به سواحل خلیج فارس مهاجرت کردند. خاندان صباح در سال ۱۷۱۰ به علت خشکسالی از نجد فرار کردند و به همراه خانواده های دیگری به زوباره در ساحل غربی قطر رفتند اما بدلیل شرایط نامساعد آن جا، به شمال کویت کوچ کردند (کریستال، ۱۳۷۷: ۳۳). در واقع نسب آل صباح به قبیله عتوب می رسد که این قبیله جزو قبیله عنیزه به شمار می رفت که از مهم ترین و بزرگ ترین قبایل نجد محسوب می شد. (کریستال،۱۳۷۷: ۴۰).آل صباح نقش مهمی در تبدیل کویت به شهر (که اروپائیان آن را قرین می نامیدند) و نهایتا دولت داشتند (سلوت،۲۰۰۲: ۱۱۵) قدرت خاندان صباح از فعالیت های سیاسی شان نشات می گرفت. زیرا این خاندان نه از لحاظ دینداری، نه علم و دانش، نه جنگجویی، نه مهارت در کشتی رانی و نه ثروت، بر دیگران تفوق تامی نداشتند و تنها حربه شان تبحری بود که در سیاست و مذاکره دارا بودند (کریستال،۱۳۷۷: ۳۷) رسیدن آل صباح به کویت منجر به تقویت دارایی ها و شکوفایی و رونق بازرگانی آن جا گردید لذا به جایگاه اجتماعی خوبی دست یافتند و توانستند بنی خالد را نابود کنند و جابر زمام حکومت کویت را در دست گرفت. اما اسم خاندان آل صباح برگرفته از صباح بن جابر است که از سال ۱۷۵۲ تا ۱۷۶۲ حکومت کرد. در زمان حکومت صباح بن جابر، کویت به حکومتی تبدیل شد که علاوه بر این که پناه برندگان به آن را نیز یاری می کرد توانست در برابرهجوم ها و تجاوزهایی که موجودیت آن را تهدید می کرد، از خود دفاع کند. تجارت پر رونق و شکوفایی کویت، به ویژه در اوایل قرن ۱۸ میلادی توجه دولت های بیگانه را به خود جلب می کرد. به نوعی که اولین تماس رسمی کویت با انگلستان در سال ۱۷۷۵ میلادی رخ داد. در آن سال بصره ابتدا در معرض یک بیماری واگیردار و سپس حمله ایرانیان قرار گرفت در نتیجه کارمندان شرکت هند شرقی ترتیبی دادند که نامه هایشان را از طریق کویت به انگلستان بفرستند. کمپانی هند شرقی نیز به منظور ارزیابی از کویت به عنوان بندری به جای بصره یک فروند کشتی به آن جا اعزام کرد. ناخدای کشتی مزبور لنگرگاه های این بندر را بسیار عالی توصیف کرد (کریستال، ۱۳۷۷: ۴۰) در اوایل قر بیستم مهمترین شکاف در خاندان صباح به صورت انشعاب به دو گروه سلیم و جابر ایجاد شد. اما سرانجام این اختلاف توسط خانواده به این ترتیب حل شد که حکومت بین فرزندان سلیم و جابر به نوبت عوض شود و دیگران به کلی کنار گذاشته شوند (کریستال،۱۳۷۷: ۲۶) امرای کویت از سال ۱۷۵۶ تا کنون به ترتیب عبارتند از:۱٫ صباح الاول ابن جابر ۱۷۵۶- ۱۷۶۲، ۲٫ عبدالله الاول ابن صباح ۱۷۶۲- ۱۸۱۲، ۳٫ جابرالاول ابن عبدالله ابن صباح ۱۸۱۲- ۱۸۵۹، ۴٫ صباح الثانیابن جابر ۱۸۵۹- ۱۸۶۶، ۵٫ عبدالله الثانی ابن صباح ۱۸۶۶- ۱۸۹۲، ۶٫ محمد الاول ابن صباح ۱۸۹۲- ۱۸۹۶، ۷٫ مبارک ابن صباح ۱۸۹۶- ۱۹۱۵، ۸٫ جابر الثانی ابن مبارک الصباح ۱۹۱۵- ۱۹۱۷، ۹٫ سالم الاول ابن مبارک الصباح ۱۹۱۷- ۱۹۲۱، ۱۰٫ احمد جابر الصباح ۱۹۲۱- ۱۹۵۰، ۱۱٫ عبدالله السالم الصباح ۱۹۵۰- ۱۹۶۵، ۱۲٫ صباح السالم الصباح ۱۹۶۵- ۱۹۷۷، ۱۳٫ جابر الاحمد الصباح ۲۰۰۶- ۱۹۷۷، ۱۴٫ شیخ صباح الاحمد الجابر الصباح از ۲۰۰۶ تا کنون (کتاب کویت،۱۳۹۰: ۱۸- ۱۷)
سیستم حکومتی درکویتنظام حکومتی کویت از سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه تشکیل شده است و مطابق قانون اساسی، این سه قوه از یکدیگر تفکیک شده اند اما در عمل، امیر کویت در هر سه قوه اعمال نفوذ می کند. وی ریاست قوه مجریه را به عهده دارد ضمن آن که در قوه مقننه و مجلس امت، نقش ریاست ر ایفا می کند. افزون بر آن، حکم قضایی با نام وی صادر می شود از این رو در عمل، نوعی اختلاط قوا در نظام حکومتی کویت وجود دارد (کاظمی دینان، ۱۳۸۸: ۲۱۷). در واقع حکومت کویت اساسا یک الیگارشی مرکب از خانواده های قدیمی بازرگان است. اما به هر حال تمرکز قدرت همواره در دست خاندان صباح بوده است. حکومت کویت به صورت نوعی سلطنت مشروطه که در راس آن بزرگ خاندان صباح قرار دارد، اداره می شود. با این حال روند مشورتی موروثی در میان آل صباح و رهبران اکثر خانواده های بازرگان و طوایف مختلف، هنوز به عنوان بخشی مهم در تعیین سیاست های کویت، مطرح می باشد (اسلامی، ۱۳۶۹: ۱۰۸). به دنبال اعلام استقلال، امیر کویت فرمان تشکیل مجلس موسسان را به منظور بررسی و تدوین قانون اساسی کشور صادر کرد. قانون مذکور به وسیله عده ای از حقوقدانان عرب با الهام از قوانین ممالک عربی تنظیم یافت. مجلس موسسان که با رای عموم افراد ملت تشکیل شده بود در تاریخ ۲۰ ژانویه ۱۹۶۲ آغاز به کار کرد و پس از ۲۴ جلسه مشورت، متن نهایی قانون اساسی را به تصویب رسانید. قانون اساسی کویت شامل یک مقدمه کوتاه و پنج باب و ۱۷۳ اصل و تفسیرهایی بر بعضی از اصول آن است. مفاد مندرج در پنج باب قانون اساسی به شرح زیر است:۱- رژیم و دولت ۲- اساس اجتماع کویت ۳- حقوق و وظایف عمومی ۴- قوای سه گانه ۵- قوانین عمومی و قوانین موقتی. طبق قانون اساسی کویت، امیر فرمانده کل قوا است و فقط حق اعلان جنگ تدافعی را دارد. قانون اساسی کویت با صراحت اعلان جنگ تجاوزکارانه را تحریم کرده است. امیر حق انحلال مجلس را دارد مشروط به این که طی فرمانی علل انحلال را تشریح کند اما حق نداردمجلس را بار دیگر به همان علت منحل سازد. پیشنهاد تجدید نظر در قانون اساسی یا افزایش موادی بر آن تنها با گذشت ۵ سال از تصویب قانون اساسی و با تقاضای امیر و یک سوم نمایندگان امکان پذیر است. اما باب مربوط به آزادی افراد قابل تعدیل نیست مگر این که بخواهند حدود و آزادی فردی را افزایش دهند (کتاب کویت.۱۳۶۵: ۴۹-۴۸) قوه مقننه: هم امیر و هم پارلمان مسئولیت قوه مقننه را بر عهده دارد. اما وظایف امیر منحصر به چند چیز است و آن پیشنهاد قوانین، مهر تایید زدن بر قوانینی که پارلمان آن را تصویب می کند و صادر کردن آن ها، و اعتراض کردن به هر لایحه ای که پارلمان آن را تصویب می کند (هر چند که این حق امیر بدون استثناء نیست)، و همچنین صادر کردن مقررات و فراخواندن پارلمان به گردهمایی. و اما پارلمان علاوه بر وزیران تعیین شده از ۵۰ عضو منتخب دیگر نیز تشکیل می شود. قوه مجریه: امیر و هیئت وزیران مسئولیت قوه مجریه را بر عهده دارند و انتقال مقام امیری بر این دلالت دارد که کویت وراثت و دموکراسی را به هم آمیخته است. ماده چهارم قانون اساسی تصریح می کند: «در کویت مقام امیری در نسل مرحوم مبارک الصباح موروثی است و اساس رسیدن به مقام امیری تزکیه امیر است و پارلمان با موافقت اکثریت اعضایش در نشست ویژه ای بیعت خود را با امیر اعلام می کند. وقتی که امیر به شیوه ای که گفته شد تعیین نشود، امیر حداقل سه نفر از فرزندان مبارک الصباح را برای ولایت عهدی تعیین می کند و مجلس با یکی از آن ها به عنوان ولیعهد بیعت می کند. و ولیعهد باید بالغ و عاقل باشد و فرزند قانونی پدر و مادری مسلمان باشد». امیر وظایفی دارد مثل تعیین نخست وزیر و وزیران و برکنار کردن آن ها و صدور لوایح و اعلان جنگ و اعلام حکومت نظامی و امضاء موافقت نامه ها، و علاوه بر این ها مشخص کردن کارمندان نظامی و غیر نظامی و نمایندگان دیپلماتیک و پذیرفتن اعتبار نامه نمایندگان کشورهای بیگانه و اعمال حق بخشش …و هنگامی که امیر کشور را ترک می کند اگر ولیعهد قادر به انجام وظایف امیر نباشد، جانشینی برای خود تعیین می کند. قوه قضاییه: قدری قلعجی، امیر عبدالله السالم الصباح را این گونه توصیف می کند: «هر روز صبح برای نظر نهایی دادن در مورد مسائل شهروندان و امور حکومتش می نشست و شاکیان نزد او می رفتند و مسائل حکومت به عرض او می رسید و او نیز برای حل و فصل مشکلات اقدام می کرد» و این سخن حاکی از آن است که با وجود قاضیان، امیر از اولین مراجع قضایی به شمار می آمد. و از زمان وضع قانون اساسی انواع مختلفی از دادگاه ها برای حل اختلافات و درگیری های موجود در کویت بنا شده است (عجیل، بی تا:۲۴-۲۳)
قانونگذاری در کویتکویت از اوایل قرن ۱۸ میلادی تاریخ سیاسی مدون پیدا کرده است. در نص ماده دوم قانون اساسی کویت آمده است «دین کشور اسلام است و شریعت اسلامی منبع اصلی برای قانون گذاری است». به طور کلی اگر چه حکومت کویت سعی در اجرای احکام اسلامی دار اما در سیاست خارجی، تصمیم گیرندگان سیاست کویت از خط مشی غیر مذهبی پیروی می کنند. در واقع زمامداران کویتی در سمت گیری های خارجی تلاش می کنند سیاست را با دین نیامیزند. ولی تحولات سیاسی در جهان اسلام را نمی توان از کویت و سیاست آن جدا کرد. جنگ سرد اعراب در دهه شصت، قوم گرایی عربی، آتش سوزی مسجد الاقصی و کنفرانس سران در مراکش جملگی اموری است که در پایان دهه شصت در مشخص کردن چارچوب سیاست خارجی کویت به طور آشکار تاثیر داشته است. این قبیل تحولات در نمودار کمک های خارجی کویت که ابتدا به کشورهای عربی محدود بود، روشن بود (ماهنامه خلیج فارس و امنیت، ۱۳۸۴: ۴۲) کویت پس از ایران دومین کشوری است که صاحب قانون اساسی شده است. قانون اساسی کویت که در سال ۱۹۶۲ میلادی به امضای امیر کویت رسید دارای ۱۸۳ اصل است و در سال ۱۹۸۰ در آن بازنگری صورت گرفته است. در میان کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، کویت تنها کشوری است که در مقایسه با دیگران از نظر ساختار حکومتی وضعیت روشن تری دارد. این کشور دارای نهادهای لیبرالی، احزاب و از همه مهم تر پارلمان است که پس از یک دوره نسبتا طولانی فطرت و تعطیلی، مجددا شروع به کار کرد. امیر کویت حق انحلال مجلس را دارد (اصل ۱۰۷). در کویت نماینده فقط حق دخالت در امور داخلی را دارد و مجلس در امور خارجی دخالتی نمی تواند بکند (اصل ۱۱۴). در مورد عهدنامه ها و معاهدات بین المللی در مجلس کویت، نمایندگان حق اظهار نظر ندارند و فقط جهت اطلاع به استماع آنان می رسد و دخالتی در رد وتصویب آن ندارند (اصل ۷۰). در کویت نماینده، آزادی کامل در اظهارنظر دارد و کسی را در این باره دستی بر او نیست (اصل ۱۱۰). نماینده در پارلمان کویت حق دخالت و اظهار نظر و رسیدگی به شکایات مردم را در هر امری دارد. در قانون اساسی کویت آمده است که عضو مجلس، نماینده مردم است و لذا از تعرض هم مصون است (اصل ۱۰۸). در کویت، اقلیت های مذهبی هیچ نماینده ای ندارند (مجلس و پژوهش،۱۳۷۲: ۲۹۱، ۲۹۰، ۲۸۸ ) بطور کلی جریانات فکری و گرایشات سیاسی اصلی در مجلس کویت شامل: ۱- ملی گرایان و لیبرال ها ۲- گروه اخوان المسلمین ۳- جریان سلفی ۴- شیعیان ۵- نمایندگان مستقل می شود (موسوی ۱۳۸۵: ۳۵).
ترکیب جمعیتی کویتکویت کشوری است که ملیت های مختلفی را در خود جای داده است. افزایش سریع جمعیت در اثر مهاجرت اتباع خارجی به کویت نه تنها بافت متجانس جامعه این کشور را در معرض تغییرات فاحشی قرار داد، کویتی های بومی را به صورت اقلیت درآورده و از همه مهم تر، تعریف قانونی کویتی بودن را نیز دستخوش تحول کرد و دولت ناگزیر شد به منظور متوازن کردن وضعیت مهاجرین خارجی و تنظیم امور آنان، به بسیاری از بدوی های تازه از راه رسیده عنوان ملیت کویتی را تفویض کند. بنابراین نیمی از رشد جمعیت را می توان حاصل این گونه تابعیت دانست (اسلامی، ۱۳۶۹: ۱۲۵). به طور کلی محل تجمع شیعیان منطقه خلیج فارس از چند ناحیه قابل توجه است:۱٫ به لحاظ دوری و نزدیکی به پایتخت، ۲٫ به لحاظ دوری و نزدیکی به مرزها، ۳٫ قرار گرفتن در مراکز نفتی و استراتژیک، ۴٫ واقع شدن در مراکز زیارتی و مهاجر پذیر، ۵٫ قرار گرفتن در مراکز تجارتی (متقی زاده ۱۳۸۴: ۱۵۸). حدود نیمی از جمعیت کویت، مهاجر و غیر کویتی و بدون تابعیت رسمی اند. نیمی از شیعیان نیز مهاجرند. (کتاب کویت، ۱۳۹۰: ۳۴) با این وجود جمعیت قابل توجهی از شهروندان کویت را شیعیان تشکیل می دهند. بر اساس آمارهای رسمی و هم چنین بر اساس سرشماری سال ۱۹۹۹ و اطلاعات داده شده در دایره المعارف ها، حداقل ۴۰% از جمعیت این کشور را شیعیان تشکیل می دهند که در مقایسه با جمعیت ۴۵ درصدی اهل تسنن که اکثریت محسوب می شوند میزان قابل توجهی بوده بنابراین به کار بردن عنوان اقلیت برای این جمعیت به دور از انصاف است (متقی زاده،۱۳۸۴: ۱۵۵) بنا به گفته رسول جعفریان: کویت از مناطقی است که جمعیت آن، ترکیبی از مردم بومی منطقه و مهاجرین ایرانی و غیر ایرانی است. طبق آماری رسمی بیش از چهل درصد و براساس برخی از مآخذ، بیش از پنجاه درصد از مردم آن شیعه هستند. اما به لایل متعددی نمی توان به این آمارهای رسمی توجه کرد (جعفریان، ۱۳۷۱: ۱۰۱). شیعیان تا قبل از دهه ۶۰ به دریانوردی، صید ماهی و تجارت می پرداختند و در رونق اقتصادی بازار نقش مهمی داشتند (سیفی، ۱۳۸۶: ۷۲) شیعیان کویت برخلاف اقلیت شیعی عربستان سعودی، برای ساختن مسجد و حسینیه، برگزاری آیین های شیعی و تعلیم مذهب جعفری به کودکانشان آزادند. مساجد دارای مدارس و کتابخانه های خاص خود هستند و مراسم مذهبی و اجتماعی آزادانه در حسینیه ها برگزار می شوند. طی دوران جنگ ایران و عراق، شیعیان کویتی می توانستند برای تحصیل در حوزه های علمیه قم یا تهران به ایران سفر کنند. در بخش اعظم تاریخ کویت، شیعیان تهدیدی برای رژیم تلقی نمی شده اند (فولر و فرانکه،،۱۳۸۴: ۳۱۹) بارزترین اتفاقی که در دهه ۶۰ کویت به خود دید افتتاح دانشگاه کویت در سال ۱۹۶۶ م. بود. بنابراین کویت در مدت زمان مشخصی به شریکی که هم در فرهنگ محلی و هم کشوری تاثیرگذار بود، تبدیل شد. کویت در دهه ۷۰ م. مرحله بلوغ و تکامل فرهنگی که شکوفایی فرهنگی واقعی را تجربه کرده بود شروع شد (شوقی زیدان جوهری، ۲۰۰۲: ۱۳۴). عرصه های دانشگاهی از عرصه های مهم حضور و ظهور شیعیان است. شیعیان در دانشگاه کویت به عنوان مسوولان بخش های مختلف دانشگاهی،چه در سطح استادان و چه در فضای دانشجویی حضور خوب و قابل قبولی دارند. به علت شرایط خاص آب و هوایی و گرمای طاقت فرسا و نیز تمکن مالی و اقتصادی و علاقه وافر کویتی ها،به ویژه شیعیان، به مناطق زیارتی و سیاحتی ایران سالانه بسیاری از آنان به ایران سفر کرده زمینه تبادل و تعامل فرهنگی را فراهم می کنند. در سال ۱۳۸۸ حدود ۵۰ هزار نفر از شهروندان کویت به ایران سفر کرده اند که بیشتر آنان از شیعیان این کشور بوده اند. از ویژگی های مهم شیعیان کویتی تاثیرپذیری قوی آنان از فضاهای شیعی کشورهای همسایه کویت است. جریان های شیعی کویت را می توان امتداد جریان های شیعی ایران، عراق و عربستان و گاه لبنان دانست. در سال های اخیر، همگرایی های گروه های شیعی داخل کویت بیشتر از واگرایی های آنان بوده است (کتاب کویت، ۱۳۹۰: ۳۵-۳۴) جامعه شیعیان کویت شامل چهار گروه عمده بود: سلاله عرفی ساکنان اولیه بحرین؛ مهاجرینی که از حصه واقع در عربستان شرقی به آنجا آمده بودند؛ عرب های شیعه که در ابتدا از عربستان به ایران مهاجرت کرده و دوباره برگشته بودند؛ و بزرگترین گروه ایرانی هایی که در خود ایران ریشه داشتند. گروه اخیر به زبان فارسی صحبت می کردند و پیوندهای تجاری و خانوادگی شان را با ایران حفظ کرده بودند. یکی از افراد برجسته خانواده های کویتی ایرانی شیعه، یوسف بهبهانی بود که در دهه ۱۹۳۰ به حمل اجساد ایرانیان به عراق، از طریق کویت برای دفن در جوار عتبات عالیات اشتغال داشت (کریستال،۱۳۷۷: ۶۴) به طور کلی حساوی های کویت جامعه ای مستقل را تشکیل می دهند که از دخالت در سیاست می پرهیزند و مرجع بومی خود را دارند. مرجع آنان آیت الله میرزا الاحقاقی است که شهروند کویت بوده و در همین کشور زندگی می کند. حساوی ها از نزاع های گروهی و فرقه ای برکنارند و حتی با دیگر گروه های شیعه به ندرت پیوند زناشویی برقرار می کنند (فولر و فرانکه، ۱۳۸۴: ۳۱۳) نکته مهم این است که اکثریت شیعیان این کشور را شیعیان دوازده امامی تشکیل می دهند و از این لحاظ از هم کیشان ایرانی محسوب می شوند و دارای حسینیه های متعددی هستند. از عراق، ایران و جبل عامل عده ای اهل علم برای ارشاد و تعلیم احکام به سوی کویت می روند (مغنیه،۱۳۵۵: ۳۴۴) شیعیان به خوبی در جامعه کویت ادغام شده اند و بسیاری از شیعیان جزء بازرگانان بزرگ، صاحبان مشاغل و حرفه های مختلفی هستند. در سال ۲۰۰۰ تنها یک نفر شیعه در هیات دولت کویت حضور داشت و تعداد مساجد آنان به ۳۰ واحد می رسید و در مقایسه با ۲۰۰۰ مسجد اهل سنت، این امر نوعی احساس تبعیض و حقارت را به وجود می آورد (حجار ۱۳۸۱: ۷۶). اگر چه اقلیت شیعه در کویت از حقوق اجتماعی و سیاسی برخوردار شده اند اما بیداری شیعیان ایران از ۱۹۷۹ به بعد، موجب بروز اغتشاشات مهمی در این کشور گردیده است.کویت که در احاطه عربستان، عراق و ایران قراردارد جمعیت شیعه مذهب خود را در حکم ستون پنجم ایران به شمار می آورد (توآل،۱۳۸۲: ۱۲۹)
مهاجران ایرانی در کویتیکی از نگرانی های عمده مقامات رژیم کویت وضعیت شیعیان و ایرانیان در این کشور بوده است. پیروزی انقلاب اسلامی در کشور قدرتمند همسایه کویت برای رژیم این کشور این تصور را پیش آورد که به دلیل ماهیت مذهبی این انقلاب، شیعیان ایرانی و غیر ایرانی مقیم کویت، انگیزه سیاسی لازم برای انسجام و تحرک سیاسی و مذهبی را به دست آورده و ثبات این کشور را بر هم خواهند زد (اسلامی، ۱۳۶۹: ۱۳۲). اگرچه درباره اولین مهاجر ایرانی به کویت و تاریخ این مهاجرت نمی توان به صورت قاطع عقیده ای اظهار کرد اما می توان گفت شخصی به نام «شماسا» از اهالی بهبهان به کویت مهاجرت کرده و کم کم فامیل های: «معرفی»، «رفیع بهبهانی»، «قبا زرد» به وجود آمدند و اکنون فرزندان و نوادگان آنان در کویت روزگار می گذرانند و مورد توجه شیوخ کویت می باشند (جواهری، ۱۹۶۱: ۱۲۸) وجود جمعیت زیاد مهاجران در کویت می توانست برای ساکنان و دولت این کشور مشکلات هویتی ایجاد کند، برای رفع این مساله دولت کویت در ابتدای دهه ۱۹۶۰ قانونی را به تصویب رساند که بر اساس ماده اول آن «کویتی های اصیل آن کسانی بودند که قبل از سال ۱۹۲۰ در کویت زندگی می کرده اند (تترالت و المغنی، ۱۳۷۷: ۸-۴) جمعیت قابل توجهی از ایرانیان، فلسطینی ها، هندی ها و پاکستانی ها طی سالیان متمادی به کویت مهاجرت کرده اند و اکثر ایرانیانی که در جستجوی کار و تجارت به کویت و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس مهاجرت کرده اند در اثر پشتکار و ذکاوت خود در بخش اقتصادی این کشورها جای شاخصی برای خود باز کرده اند (اسلامی، ۱۳۶۹: ۱۲۱). بسیاری از فلسطینی ها پس از اشغال وطنشان از سوی صهیونیست ها، بی خانمان شده و ناچار به کشورهای مسلمان نشین روی آوردند. آنان که دیگر جایی برای برگشت نداشتند به کشورهای میزبان به عنوان وطن دوم نگریسته و خواهان استفاده از امتیازات شهروندی بودند. با توجه به سطح سواد و فرهنگ نسبتا بالایی که در میان فلسطینی ها وجود دارد آنان توانستند در مشاغلی مانند معلمی، وکالت، پزشکی، مهندسی، کارمندی و بانکداری جذب کار شوند و حتی مناصب مهمی را نیز در اختیار بگیرند. تعدادی از فلسطینی ها که مناصب ممتازی را در کویت در اختیا دارند غالبا با زنان کویتی ازدواج می کنند و به دین ترتیب به تابعیت کویت در می آیند (اسلامی، ۱۳۶۹: ۱۳۸ – ۱۳۷). موقعیت شیعیان کویت نشان دهنده نمونه ای موفق و نقطه ای درخشان در وضعیت شیعیان عرب منطقه خلیج فارس است. شیعیان کویت که ۲۵ تا ۳۰ در صد جمعیت کشور را تشکیل می دهند به ندرت با آزار و اذیت آشکار در سطوح رسمی یا اجتماعی مواجه اند و نسبت به دیگر جوامع شیعی منطقه خلیج فارس رفاه بیشتری دارند. آنان در عمل به تشیع و برگزاری شعایر خود آزادند و به نوعی وضعیت اقتصادی و فرصت های شغلی شان از شیعیان دیگر بخش های خلیج فارس بهتر است. در کشور کویت، مشارکت اجتماعی و سیاسی شیعیان در حد بالایی است. مهم تر از همه این که شیعیان یه کشورشان احساس وابستگی کرده، خود را در آینده آن دخیل می دانند. (فولر، فرانکه،۱۳۸۴: ۳۰۹) در این میان روابط ایران و کویت از دیرباز وجود داشته است و دو مناسبت موجب ارتباطات نزدیک بین ایران و کویت می شد از جمله: ۱- همکیشی که از بدو پیدایش اسلام به صورت یک رشته ناگسستنی این دو ملت را به هم پیوند داده ۲- همجواری ایران و کویت که خود یکی دیگر از عوامل نیرومند همبستگی و دوستی و سرمنشاء هزاران مناسبات دوستانه و صمیمانه دیگر خواهد بود. پس از اعلام استقلال کویت، ایران اولین کشور غیر عربی بود که استقلال این کشور را به رسمیت شناخت و هیاتی از رجال و شخصیت های برجسته ایران برای تبریک به کویت رفتند (جواهری، ۱۹۶۸: ۸-۱۲۷) به طور کلی ایرانیان مقیم کویت را می توان به سه گروه تقسیم کرد: ۱- شیعیان و طرفدارن انقلاب اسلامی که اکثرا کارگر و کاسب خرده پا هستند و در ایران نیز دارای علایق و بستگی های خانوادگی. ملکی می باشند. (ص ۱۳۳ از مسعود اسلامی). این افراد که پس از جنگ عراق و ایران زیان فراوانی دیدند. این گروه گرچه از نظر اقتصادی و سیاسی نیرو و نفوذ چندانی ندارند ولی چون از نظر تعداد، قابل توجه هستند می توانند در جهت منافع ایران تاثیراتی را موجب شوند.۲- ایرانیان سنی مذهب که دارای کسب و کار و بعضا مشاغل دولتی در این کشورها می باشند و تعاطف و پیوندی با انقلاب اسلامی ایران ندارند. این ها با هر نوع درگیری و بحران در منطقه مخا، هستند زیرا منافع آنان فقط در صورت آرام بودن اوضاع تامین می شود. بسیاری از آنان دارای سرماه های قابل توجهی در شورهای اروپایی و امریکایی هستند. ۳- ایرانیانی که از سال ها قبل به این کشور مهاجرت کرده و در حال حاضر تبعه آن ها به حساب می آیند. این ها اکثرا از نظر شغل و درآمد از شرایط مساعدی برخوردار هستند و با انقلاب اسلامی نیز رابطه خوبی ندارند. این گروه نیز احتمالا در شرایط بحرانی مانند دیگر اقشار این کشوها نمی توانند نیروی موثری تلقی شوند زیرا زندگی غالب آن ها بر اساس شرایط آرام و صلح آمیز و رواج تجارت و جریان آزادانه ثروت تنظیم شده است و لذا تمایلی به تغییر اوضاع و احوال نشان نمی دهند (اسلامی، ۱۳۶۹: ۳۴)
نیروی کار بومی و مهاجر در کویتدر سال ۱۹۶۲(به استثنای ارتش و شهربانی)۳۶۳۰۰ کارمند دولتی وجود داشت که ۴۶% آن ها کویتی بودند، یعنی یک نفر از هر ۱۰ نفر سکنه. از این تعداد کویتی کمتر از ۵% دارای دیپلم دبیرستان و ۳۰% بقیه بی سواد بودند (کریستال،۱۳۷۷: ۱۲۷) در سال ۱۹۶۵ کویتی ها در کشور خود در اقلیت بودند و تنها ۴۷% جمعیت کشور را تشکیل می دادند (تترالت و المغنی،۱۳۷۷: ۸-۴ )با افزایش قیمت نفت مهاجرت خارجیان به کویت و بعد از سال ۱۹۷۳ فزونی گرفت. فلسطینی ها که سرزمینشان اشغال شده بود سهم عمده ای در تامین نیروی کار داشتند از سوی دیگر ایرانی ها، هندی ها و پاکستانی ها نیز طی سالیان متمادی به کویت مهاجرت کردند (مجتهدزاده، ۱۳۴۹: ۱۹۳). در اکثر کشورهای خلیج فارس، دولت کارفرمای عمده ای برای نیروی کار بود. در سال های ۶۹-۱۹۶۸، هفتاد درصد کویتی ها برای دولت کار می کردند (زنگنه، ۱۳۸۰: ۶۰). کارگران مهاجر در کویت غالبا در بخش خدمات عمومی مشغول به کار بودند و تفاوت زیادی بین رفاه اجتماعی برای آنان و کارگران بومی وجود داشت، مثلا در نیمه دهه ۱۹۷۰ متوسط دستمزد کارگران مهاجر ۳۰% مزد کارگران محلی بود (الهی،۱۳۷۳: ۴۴۴). وجود جمعیت زیاد مهاجران در کویت می توانست برای ساکنان و دولت این کشور مشکلات هویتی ایجاد کند، برای رفع این مساله دولت کویت در ابتدای دهه ۱۹۶۰ قانونی را به تصویب رساند که بر اساس ماده اول آن «کویتی های اصیل آن کسانی بودند که قبل از سال ۱۹۲۰ در کویت زندگی می کرده اند (تترالت و المغنی،۱۳۷۷: ۸- ۴)با توجه به وجود ایرانیان مهاجر در کویت، دانشکده ادبیات در سال ۱۹۶۵ در کویت تاسیس شد و تدریس بسیاری از رشته های علمی و ادبی به زبان فارسی در دانشگاه کویت انجام می شد (ماهنامه اخبار شیعیان،۱۳۸۶: ۱۵)شیعیان در کویت به چهارمدرسه مذهبی تقسیم می شوند:۱ ــ: شیخیه: نسبتش به شیخ احمد بن زید الدین أحسائی می رسد که دیدگاه مقدسی در مورد اهل بیت دارد، آن ها معتقدند که خدا اهل بیت را مورد فیض قرار داده و به آن ها اجازه داده که روزی مردم را توزیع کنند، اما الآن این اعتقاد دیگر رایج نیست، وهم اکنون به آن ها درکویت به اعتبار میرزا حسن احقاقی، جماعت میرزا اطلاق می شود، که او ملیت کویتی دارد و امامشان می باشد ومرکز تجمع شان مسجد امام صادق در مرکزپایتحت است. وبیشترین مقلدان شیعه آن ها کسانی هستند که که از احساء به کویت مهاجرت کرده اند، ومعروف ترین خانواده های این جماعت؛ أریش، خریبط، الشواف، والوزان هستند. جماعت میرزا و رهبری مذهبی آن به دلیل اتخاذ مواضع بی طرفانه در قبال رویداد های سیاسی منطقه ای و بین المللی مورد انتقاد دیگرمدارس شیعیه کویت قرار گرفته است.۲- اخباریه: و آن ها بحرینی واز مقلدان میرزا ابراهیم جمال الدین هستند که پیشوای شیعیان بحرینی به شمار می رورد. مهم ترین خانواده های وابسته به این جماعت خانواده های؛ قلاف، خیاط، مکی، جمعه، حاجی حامد می باشند.۳- أصولیه: این مکتب معتقد است که حدیث نبوی باید موضوع مطالعه وبررسی باشد ونباید برآن ایراد واشکال گرفت، این مکتب علاوه بر شیعیان کویت در بین شیعیان عراق، ایران و لبنان نیز رواج دارد.۴- – خوئیه: که بقیه شیعیان کویتی ایرانی تبار را شامل می شود، وآن ها از مجتهد سید ابوالحسن خوئی که در نجف زندگی می کرد تقلید می کنند، مساجد زین العابدین، مقامس، ونقی از مرکزتجمع این گروه درکویت به شمار می رود. مهم ترین خانواده های منتسب به این جماعت خانواده های؛ موسوی، قبازر، دشتی، اشکانی، بهمن، بهبهانی، ومعرفی هستند. (المدیرس، ۱۹۹۹: ۸-۷).
شیعیان کویت و انقلاب اسلامیهمجواری جغرافیایی، قرب تاریخی و دینی ایران با کشورهای عربی از علل کلی تاثیرگذاری ایران بر دیگر کشورهاست. در تعامل انقلاب اسلامی با کشورهای عربی جریانات ذیل نقش مانع یا تشدید کننده را ایفا کرده اند: ۱- مساله قدس و فلسطین ۲- منازعا اعراب و اسرائیل ۳- شیعه – سنی و عربی – عجمی بودن مسائل ۴- برتری جویی اعراب به لحاظ خاستگاه تاریخی و جغرافیایی اسلامی ۵- مرکز بودن عربستان برای بعثت و مکه و مدینه ۶-موقعیت استراتژیک خاورمیانه عربی و حضور و رقابت جدی قدرت های بزرگ ۷- مقوله نفت ۸- رقابت دیر پای مذهبی، سیاسی و نفتی ایران، عراق و عربستان (حشمت زاد ه،۱۳۸۵: ۷۱). انقلاب اسلامی ایران به عنوان نقطه عطفی در رابطه شیعیان کویت با حکومت ازیک طرف و رابطه آن ها با جامعه سنی از طرف دیگر بود، اشغال کویت توسط عراق در سال ۱۹۹۰ نقطه عطف مهمی در این رابطه بود؛ وبا توجه به این که شیعیان کویت توانایی مالی کمتری دارند وتوجهشان به غرب نیز کمتر است، به همین دلیل آن ها در حدود نیمی از جمعیت کویت را در هنگام حمله تشکیل می دادند که در فصل تابستان اتفاق افتاد، یعنی در زمانی که معمولا کویتی ها ازدست گرما به خارج ازکشور فرار می کنند و به همین سبب نقش آن ها در مقاومت در برابر تهاجم عراق که تعداد زیادی از آنان در این مقاومت کشته شدند زیاد بود، هنگامی که آنان میهن دوستی زیادی را در دفاع از کشورشان در برابراشغال نشان دادند در حالی که هنوزبه آن ها وادغام مجددشان درجامعه با دیده شک وتردید نگریسته می شد. وبه همین دلیل شیعیان دوباره به وضعیت سابقشان که قبلا ازسال ۱۹۷۹ درآن قرار داشتند برگشتند و شاید آنچه که باعث تقویت رابطه شیعیان ورژیم کویت در این دوران شد این است که روابط کویت وایران تحت موضع گیری ایران در مخالفت و انتقاد از حمله عراق به کویت، رحلت امام خمینی رهبرانقلاب اسلامی ایران و رئیس جمهور شدن هاشمی رفسنجانی که اهمیت زیادی را به رابطه با کشورهای همسایه ایران می داد، وتجدید نظر درصدور انقلاب اسلامی به عنوان اولویت برنامه های ایران، گرچه صدور انقلاب اسلامی به عنوان این که یکی از اهداف گسترده سیاست خارجی ایران از زمان انقلاب بوده به طور کامل کنار گذاشته نشد (ناصر، ۲۰۱۱: ۲۱۸). پس از انقلاب اسلامی ایران شیعیان کویتی که دوستان تاریخی حکومت بودند به دو جریان تقسیم شدند: ۱- جریان سنتی که به لحاظ منافع اقتصادی به حکومت مرتبط بود ومواضع انعطاف پذیری را در قبال حکومت اتخاذ می کرد وخواستار بعضی اصلاحات اجتماعی، اقتصادی، ومذهبی بود. ۲- جریان انقلابی که تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران بود وخواستار سقوط آل صباح وتغییر حکومت به شیوه ایران بود. ودر این چارچوب جریان سنتی توانست که بر انجمن فرهنگی واجتماعی مسلط بشود و جریان محافظه کار را ازرهبری آن کنار بزند. شیعیان متاثر از انقلاب اسلامی ایران مواضعشان را به اشکال مختلف نشان دادند که مهم ترین آن شرکت در تظاهراتی بود که از انقلاب اسلامی حمایت کردند و همچنین عزیمت هیئت شیعه کویتی به ایران برای تبریک به رهبرانقلاب که قبلا هم به آن اشاره شد (ناصر، ۲۰۱۱: ۲۱۳). در این میان آقای حسیب رئیس مرکز مطالعاتو وحدت عربی و دبیر کل کنگره قومی عربی درباره چگونگی حمایت جهان عرب از انقلاب اسلامی چند نکته را متذکر می شود از آن جمله:۱- موفقیت انقلاب در سرنگونی رژیم شاه که در جهان عرب مورد نفرت بود. ۲- سیاست خارجی انقلاب اسلامی ایران سمت گیری ضد غربی خصوصا ضد امریکایی داشت. ۳- حمایت و پشتیبانی انقلاب اسلامی از مساله فلسطین. ۴- محتوای اجتماعی انقلاب اسلامی که ماهیت مترقیانه به خود گرفت و به مصالح توده ها توجه داشت.۵- ماهیت اسلامی انقلاب که یکی از علل – نه یگانه علت – تایید انقلاب اسلامی بود. در واقع آقای حسیب یکی از دلایل تنش های بین ایران و جهان عرب را مرکزیت ایدئولوژیکی انقلاب اسلامی ایران می داند به ویژه ایدئولوژی تشیع و تلاش برای صدور انقلاب به جهان عربی که ۹۰% جمعیت دویست میلیونی آن را مسلمانان سنی تشکیل می دهند. الگو گرفتن از طریقه منحصر به فرد پیروزی انقلاب ایران، اعتماد به نفس فراوانی را در میان مسلمانان جهان عرب ایجاد کرد. علاوه بر آن افکار و اندیشه های ایران از طریق صدای برون مرزی ایران تا حدود زیادی در آگاهی بخشیدن به اسلام گرایان ین کشورها نقش داشت. رشد اسلام گرایان در این کشورها و دیگر کشورهای عربی به گونه ای سست رژیم های این کشورها را لرزانده بود که سران عرب در نشست فوق العاده خود در اردن، در نوامبر ۱۹۸۷ (آذر ۱۳۶۶) ایجاد یک جبهه مستحکم عربی را در برابر ایران، هدف نخستین خود اعلام کردند (کدیور، ۱۳۷۲: ۱۱۹). تشکیل و فعالیت احزاب در کویت ممنوع می باشد. با این حال تشکل ها و گروه های سیاسی متعددی با عناوین گوناگون از جمله عنوان حزب به فعالیت مشغول هستند. با این وجود اینگونه گروه ها و احزاب به طور رسمی به ثبت نرسیده اند. در سطح جامعه کویت گرایش های سیاسی مختلفی وجود دارد که هریک به مناسبت های مختلف اقدام به برگزاری نشست های آزاد جهت بحث و بررسی مسائل روز در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی می کنند. این تشکل ها حتی نامزدهایی جهت رقابت در مبارزات انتخاباتی پارلمان معرفی می نمایند. گرچه این احزاب بر اساس نوع مذهب تعریف نمی شوند ولی در عمل به دلیل تقسیم مذهبی مردم به شیعه و سنی نوعا پایگاه مذهبی هر حزب مشخص است (موسوی، ۱۳۸۵:۳۷) علل گوناگونی شیعیان کویت را به فعالیت سیاسی واداشت از جمله: بروز انقلاب ایران که الهام بخش و حامی حرکت سیاسی شیعیان در همه نقاط جهان بود، قلع و قمع حزب حزب الدعوه عراق که فرار بسیاری از اعضای آن به کویت را در پی آورد، پیدایش جنبش های اسلام گرای امل و حزب الله در لبنان، و بالاتر از همه حمایت شدید حکومت کویت از عراق طی جنگ ایران و عراق. در واقع تجربه دشوار و مشترک اشغال کویت از سوی عراق، چنان احساس ملیت گرایی را در میان کویتی ها قوت بخشید که امروزه نظیر آن را کمتر در کشورهای عربی می توان یافت. بازتاب این اتحاد ملی آن بود که بلافاصله پس از جنگ خلیج فارس، شیعه و سنی مشترکا خواستار احیای قانون اساسی و مجلس ملی شدند.در واقع حتی در زمان اشغال کویت به دست قوای عراقی، شخصیت های برجسته شیعه و سنی برای چانه زنی با خاندان حاکم الصباح، که در آن زمان به عربستان سعودی پناه برده بودند، با یکدیگر متحد شدند و درباره احیای قانون اساسی و پارلمان، پس از آزادسازی کویت به مذاکره پرداختند (فولر، فرانکه، ۱۳۸۴: ۳۱۱- ۳۱۰). به طور کلی مهمترین تشکیلات سیاسی شیعیان در کویت عبارتند از: ۱٫ حزب الدعوه: تشکیلات حزب الدعوه متاثر از مرکزیت این حزب در عراق بود. از آنجا که طبق قانون اساسی کویت، وجود احزاب در این کشور مشروعیت ندارد، این مجموعه به صورت غیر علنی و در قالب فعالیت های مذهبی و اجنماعی محدود به کار خود ادامه داد. تشکیلات این حزب مستقل از مرکزیت آن در عراق فعالیت می کرد.۲٫ انجمن دانشجویان شیعه: دانشجویان شیعه دانشگاه کویت در رقابت با سایر گروه های سیاسی فعال در دانشگاه در انتخابات انجمن دانشجویی در دهه هفتاد اقدام به تشکیل گروه خاصی نمودند که اعضای این گروه با توجه به زمینه های قوی مذهبی، بعد از پیروزی انقلاب به پیروی خط امام روی آوردند. با ایجاد شکاف در میان شیعیان و با تشدید فعالیت جماعت شیرازی در میان شیعیان و تشدید فعالیت این جماعت در دانشگاه، گروه مزبور به دو قسمت به نام های قائمه الاسلامیه الحره (خط امام) و قائمه الحره (جماعت شیرازی) تقسیم شده و اختلاف فیما بین موجب تنزل شیعیان به رده های آخر جدول در انتخابات انجمن دانشجویان دانشگاه کویت گردید.۳٫ جمعیه الثقافیه الاجتماعیه: در سال های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شیعیان پیرو خط امام که در فعالیت های سیاسی، از سوی دولت تحت فشار بودند اقدام به تشکیل انجمن فرهنگی – اجتماعی تحت عنوان جمعیه الثقافیه الاجتماعیه نمودند که در قالب آن به جذب جوانان و فعالیت های عقیدتی – سیاسی مبادرت می شد. تحرکات این گروه در سال های ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ به اوج خود رسید. در سال ۱۳۶۶ با دستگیری گروهی از شیعیان وابسته به این گروه، شورای اداری آن منحل و دولت گروه جدیدی را که وابسته به دولت بودند به عنوان اعضاء شورا تعیین و عملا این انجمن تعطیل شد.۴٫ ائتلاف الاسلامی الوطنی: این گروه در سال ۱۳۷۰ بعد از آزادی کویت با ائتلاف جناح های مختلف شیعه تشکیل گردید. هدف از تشکل این گروه سازماندهی فعالیت های سیاسی شیعیان در انتخابات سال ۱۹۹۲ میلادی (۱۳۷۳) مجلس الامه بود. این ائتلاف با توجه به جو موجود و روحیه همکاری ناشی از صدمات جنگ توانست از وحدت نسبی بهره برداری و ۵ نفر از شیعیان را بعنوان نماینده وارد مجلس هفتم نماید. این ائتلاف پس از انتخابات به علت اوجگیری اختلافات شیعیان عملا از هم پاشید و اکنون وجود خارجی ندارد (سیفی، ۱۳۸۶: ۵-۷۴)
نتیجه گیریشیعیان ساکن در کویت که سابقه‌ی حضورشان در این کشور بسیار طولانی است در نتیجه مهاجرت های گروهی، تدریجاً به کویت آمده و در مناطق مختلف کویت ساکن شدند. شیعیان مهاجر و بومی در کویت عمدتا در مناطق نفت خیز کویت ساکن اند و این مساله از جنبه اقتصای حائز اهمیت است. شیعیان که بخش مهمی از جامعه کویت را در می گیرند علیرغم این که تا چند دهه پیش حق دخالت در مسائل کویت را نداشتند اما سرانجام تا حدودی توانستند در تحولات این کشور ایفای نقش کنند. همین عامل یعنی ورود و حضور شیعیان و نقش آفرینی آنان در تحولات کشور کویت موجب بد بینی طبقه حاکم نسبت به شیعیان مهاجر شده است. اما با این حال شیعیان علاوه بر این که همواره سعی در برقراری روابطی مسالمت آمیز با دولت و حکومت کویت داشتند، حتی در پاره ای از مسائل نیز حمایت های قاطع خود را از دولت کویت اعلام می نمودند از جمله‌ی این موارد می توان به جنک عراق و کویت اشاره نمود که در جریان این جنگ شیعیان کویت و مهاجرینی که در کویت ساکن بودند در برابر صدام و نیروهایش ایستادند و دفاع از کشور کویت را وظیفه خود دانستند تا جایی که در جریان این مقاومت عده بسیاری از این شیعیان و مهاجرین گشته شدند. با ین حال پس از تجاوز عراق به کویت، همین گروه های شیعی مهاجر بودند که با عزمی راسخ سعی در بازسازی کویت نموده و همواره این گروه حفظ و صیانت از کویت را وظیفه خود دانسته در این راه تلاش های زیادی نیز انجام دادند.
پی‌نوشت‌ها:
۱-دانشیار و عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان۲- کارشناسی ارشد شیعه شناسی دانشگاه اصفهانمنابع وماخذ- اسلامی، مسعود (۱۳۶۹): بررسی موقعیت کشورهای کوچک در روابط بین الملل. ریشه یابی مواضع و عملکرد کویت در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، انتشارات همراه-الشرباصی، احمد (۱۹۵۳): ایام الکویت، ط ۱، مصر، دار الکتاب العربی-القناعی، یوسف بن علی (۱۹۶۲): صفحات من تاریخ الکویت السیاسی، بیروت، دار و مکتبه الهلال-المدیرس، فلاح عبدالله (۱۹۹۹): الحرکه الشیعیه فی الکویت، الکویت، دار قرطاس-الهی، همایون (۱۳۷۳): خلیج فارس و مسائل آن، تهران، قومس-امیر ابراهیمی، عبدالرضا (بی تا): خلیج فارس، بی جا، پژوهشگاه علوم انسانی-تترالت، ماری آن و المغنی، حیاه (۱۲ / ۲ / ۱۳۷۷): کویت، مدرنیزاسیون، ناآرامی سیاسی و تبعیض اجتماعی، نشریه سلام-توآل، فرانسوا (۱۳۸۲): ژئوپلتیک شیعه، ترجمه کتایون باصر، تهران، ویستار-جعفریان، رسول (۱۳۷۱): جغرافیای تاریخی و انسانی شیعه در جهان اسلام، قم، انتشارات انصاریانجواهری، محمد خلیل (۱۹۶۱): کویت امروز، ترجمه ابوالقاسم امامی، انتشارات محمد خلیل جواهری-حجار، سامی (۱۳۸۱): امریکا در خلیج فارس؛ چالش ها و چشم اندازها، ترجمه ابوالقاسم راه چمنی، تهران، ابرار معاصر-حشمت زاده، محمد باقر (۱۳۸۵): تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، چاپ چهارم، بی جا، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی-دیکسون، ه. ر. ب (۱۹۹۰): الکویت و جاراتها، ط ۲، کویت، سلسله الرسائل الجامعیه-زنگنه، حسن (۱۳۸۰): خلیج فارس در آستانه قرن بیستم، نوشته مالم یاپ و بریتون کوپربوش، تهران، به دید-سنان، محمود بهجت (۱۹۵۶): الکویت زهره الخلیج العربی، بی جا، دار الکشاف للنشر و الطباعه و التوزیعسیفی، حسن (۱۳۸۶): آشنایی با کشور کویت، چاپ اول، انتشارات مرکز آموزشی و پژوهشی شهید سپهبد صیاد شیرازی-شوقی زیدان الجوهری، احمد عبدالله العلی (۲۰۰۲): الکویت تاریخ و حضاره، الکویت-عجیل، امل (بی تا): قصه و تاریخ الحضارات العربیه، بیروت-فولر، گراهام و فرانکه، رند رحیم (۱۳۸۴): شیعیان عرب مسلمانان فراموش شده، چاپ اول، ترجمه خدیجه تبریزی، قم، انتشارات شیعه شناسیکاظمی دینان، مرتضی (۱۳۸۸): علل خیزش شیعیان حاشیه جنوبی خلیج فارس (عربستان سعودی، بحرین، کویت)، قم، شیعه شناسی-کتاب کویت، از سری انتشارات نظری اجمالی به کشورها، شماره ۲، شماره ثبت مرکز اسناد موسسه: ۸/۱۶۹، ۲۵/۱۰/۶۵ دی ماه-کریستال، جیل (۱۳۷۷): نفت و سیاست در خلیج فارس؛ حکومتگران و بازرگانان در کویت و قطر، ترجمه ناهید اسلامی و شاچور جورکش، چاپ اول، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران- کدیور، جمیله (۱۳۷۲): رویا رویی انقلاب اسلامی ایران و امریکا، تهران، اطلاعات-کویت، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه (۱۳۹۰): تهران، وزارت امور خارجه، مرکز چاپ و انتشارات-گروه تحقیق مرکز مطالعات و پژوهش های کویت: کویت از پیدایش تا بحران (۱۳۸۱)، ترجمه و ویرایش از موسسه فرهنگی تحقیقاتی ایران و اسلام، تهران، قصیده سرا-ماهنامه خلیج فارس و امنیت، مرکز مطالعات و تحقیقات دفاعی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (اسفند ۱۳۸۴/ صفر ۱۴۲۷)، شماره ۶۴، سال ششم، مدیر مسئول: علی اکبر رستمی، سردبیر: سیاوش دانیالی، مدیر اجرایی: مهندس فرهاد پارسی. با همکاری انتشارات سایه روشن-متقی زاده، زینب (۱۳۸۴): جغرافیای سیاسی شیعیان منطقه خلیج فارس، قم، موسسه شیعه شناسی-مجتهد زاده، پیروز (۱۳۴۹): شیخ نشین های خلیج فارس، تهران، موسسه مطبوعاتی عطایی-مغنیه، محمد جواد (۱۳۵۵): شیعه و تشیع، ترجمه سید شمس الدین مرعشی، قم، مجمع ذخایر اسلامی-موسوی، سید جعفر (۱۳۸۵): سیمای کویت امروز با نگاهی به روابط دو جانبه با جمهوری اسلامی ایران، کویت، سفارت جمهوری اسلامی ایران در کویت-ناصر، شحاته محمد (۲۰۱۱): سیاسات النظم الحاکمه فی البحرین و الکویت و السعودیه فی تعامل مع المطالب الشیعیه، بیروت، مرکز دراسات الواحده العربیه
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.