موقعیت جغرافیایی: عربستان بخش بزرگی از شبه جزیره ی حجاز است. این شبه جزیره، که در جنوب باختری آسیا قرار گرفته، قریب ۲/۲۴۰/۰۰۰ کیلومتر مربع مساحت دارد. عربستان سرزمینی بلند، خشک و سوزان به شمار می آید و تل های شنی با بادهای خشک، دایم در سطح آن در حرکتند و این سرزمین به ندرت، در معرض بادهای موسمی دریایی قرار می گیرد. عربستان از لحاظ وضع ناهمواری ها، به مناطق ذیل تقسیم می گردد: (۱) ۱- منطقه ی «حجاز» و «العسیر» در باختر خاک کشور این قرار دارد و از لحاظ پوشش نباتی بسیار غنی تر از سایر بخش هاست. بنادر «جده» و «جیزان» در این منطقه قرار دارند. ۲- منطقه ی «نجد» در خاور منطقه ی حجاز و العسیر قرار گرفته و وجود ارتفاعات صخره ای و بیابان های شنی از ویژگی های آن است. این منطقه درگذشته، از لحاظ انسانی و اجتماعی، هسته ی مخالف زایی برای دولت مرکزی بوده است. ۳- قلمرو کویرها و صحاری وسعت قابل ملاحظه ای را به خود اختصاص داده است. مهم ترین کویرهای این بخش عبارتند از: صحرای «الدهناء»، صحرای «نفوذ» و صحرای «ربع الخالی». صحرای اخیر بزرگ ترین صحاری عربستان است و وسعتی معادل ۵۶۰/۰۰۰ کیلومتر مربع دارد. پیش از تحلیل ژئوپلیتیکی عربستان، باید به این نکته اشاره کنیم که اصولا امکانات و شرایط جغرافیایی هر کشور به نحوی است که برخی در جهت تقویت آن کشور و برخی دیگر در جهت تضعیف آن کشور عمل می کنند. این عوامل به دو دسته ی اصلی داخلی و خارجی تقسیم می شوند. در کشور عربستان نیز همانند سایر واحدهای جهان، این عوامل را باید مورد توجه قرار داد. عوامل داخلی مؤثر بر قدرت: از جمله ی عوامل داخلی، که تأثیر مثبتی بر قدرت و نفوذ عربستان دارند، می توان به موارد ذیل اشاره کرد: ۱. اسلام و حرمین شریفین: ظهور اسلام در این مکان جغرافیایی و وجود حرمین شریفین این کشور را به عنوان قطب اسلام درآورده است. سالانه میلیون ها نفر مسلمان از سراسر جهان به این مکان می آیند و علاوه بر درآمدهای سرشاری که همواره در حال افزایش هستند، این کشور می تواند از این بزرگ ترین عوامل ژئوپلیتیکی به عنوان یک منبع تمام نشدنی، به هر شکلی که بخواهد، بهره برداری نماید. این کشور توانسته است با بهره گیری از طرف داری جهان اسلام، موقعیت های ممتازی در صحنه ی بین المللی و منطقه ای برای خود کسب کند. (۱) ۲. نفت و قدرت عظیم اقتصادی و نظامی ناشی از آن: قدرت تولید نفت تا قریب ۱۲ میلیون بشکه در روز، به این کشور این امکان را داده است که در قیمت گذاری نفت و به طور کلی، تولید، توزیع و مصرف آن نقش خاصی ایفا کند و بخشی از درآمدهای نفتی خود را صرف خرید تسلیحات نظامی نماید و بدین سان، قدرت نظامی خود را افزایش داده است. (۲) ۳. اشتراکات قومی و فرهنگی با دیگر اعراب: این کشور از این طریق ، توانسته است با این پیوندها و بهره گیری از وحدت دینی، با راحتی در کشورهای منطقه نفوذ کند. (۳) ۴. موقعیت ممتاز ژئوپلیتیکی: قرار گرفتن عربستان در میان دو آبراه مهم جهان – خلیج فارس و دریای سرخ – موقعیت ژئوپلیتیکی خاصی به این کشور بخشیده است. دست رسی به این دو آبراه، امکان رزمایش استراتژیکی زیادی برای این کشور فراهم ساخته است. (۴) عوامل خارجی مؤثر بر قدرت: از عوامل خارجی که به عنوان یک پشتوانه ی فراملی در جهت تحکیم ثبات و امنیت و افزایش قدرت عربستان سعودی نقش دارند، می توان وابستگی جهان غرب به نفت و بازار عربستان را نام برد، به گونه ای که عربستان به علت موقعیت ژئوپلیتیکی خود، در میان کشورهای خلیج فارس، اولویت نخست را برای آمریکا دارد؛ زیرا این کشور دارای وسعت زیاد و مرز طولانی با خلیج فارس است، در میان کشورهای عربی و حتی مسلمانان، دارای اهمیت سیاسی بوده، صاحب مخازن عظیم نفت است و سرانجام، موقعیت جغرافیایی آن چنان است که از خاک آن عملیات نظامی علیه سایر کشورهای شبه جزیره ی عربستان و منطقه به آسانی ممکن است و سواحل آن در دریای «سرخ» امکان صدور نفت را به عنوان جای گزینی برای خلیج فارس امکان پذیر می سازد. (۵) همچنین با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و شکست سیاست دوستونی آمریکا در خاورمیانه و ناکامی طرح ژاندارمری منطقه، عامل مثبت دیگری نیز بر عوامل مزبور افزوده شده و روز به روز ارزش و اهمیت این کشور برای دولت های غربی بیشتر آشکار گردیده است. عوامل منفی مؤثر بر قدرت: عواملی وجود دارد که نقش منفی بر قدرت و نفوذ عربستان ایفا می کنند. این عوامل نیز برخی منشأ درونی و برخی منشأ بیرونی دارند. عوامل داخلی عبارتند از: کمبود نیروهای ماهر، کارآمد و نخبه؛ وجود اقلیت های مذهبی که همیشه احساس می کنند مورد ستم و ظلم قرار گرفته اند؛ و همچنین وجود کارگران فراوان خارجی و تأثیری که به طور آرام، ولی مستمر بر فرهنگ و اقتصاد این کشور دارند و در نتیجه، بافت ناهمگون اجتماعی را به وجود آورده اند. از عوامل خارجی نیز، که به تناوب در این کشور تأثیر گذار بوده اند، می توان به موارد ذیل اشاره کرد: موج اسلام گرایی در منطقه از نوع سیاسی، بی ثباتی بازار نفت، پیوندهای استراتژیک غرب با این کشور که ممکن است در آینده تا حد زیادی از آن محروم شود، وجود اختلافات مرزی، و ادعاهای ارضی که جزو ذات خاورمیانه است و همه ی کشورهای واقع در منطقه، بخصوص عربستان، به عت تعدد همسایگان با آن مواجهند. (۶) جمعیت و پراکندگی جغرافیایی شیعیان: آموزه های فرقه ی وهابیت مذهب رسمی عربستان را شکل داده و وهابی ها خود را «الموحدون» می دانند و شعار اصلی خود را بازگشت به اسلام سلف با رد هرگونه شرک و خرافات اعلام کرده اند. به همین دلیل، هیچ یک از گرایش های و فرقه های اسلامی دیگر را نپذیرفته و همه ی آنان را مشرک تلقی می کنند و بیش از فرقه های دیگر، به شیعیان عناد می ورزند. به اعتقاد آنان، احترام شیعیان به اماکن مقدس، شرک است و از این رو، آنها را تکفیر می کنند و همواره با تعدی به آرامگاه ائمه ی اطهار علیهم السلام، خشم شیعیان را برمی انگیزاند. بدین روی، شیعیان عربستان به نسبت دیگر شیعیان منطقه، از محرومیت بیشتری برخوردارند. آنان به جرم شیعه بودن، به گونه های مختلف مورد آزار و اذیت اکثریت اهل تسنن قرار می گیرند. این آزارها و اذیت ها موجب شده شیعیان این کشور تا آنجا که ممکن است، راه تقیه در پیش گیرند و این سبک زندگی موجب شده است آمار دقیق جمعیتی آنان پوشیده بماند. برخی کتاب ها تعداد انها را در مجموع، ۳۰۰/۰۰۰نفر اعلام کرده و برخی دیگر تعداد شیعیان امامی را به ۲۵۰/۰۰۰ نفر برآورد کرده اند. (۷) برخی منابع و دائره المعارف ها هم از جمعیتی بین ۸ تا ۲۵ درصد خبر داده اند. در حال حاضر، شیعیان عربستان قریب ۸ درصد و به نقلی، ۵ درصد جمعیت را تشکیل می دهند. (۸) در خصوص پراکندگی جغرافیایی آنان، می توان به طور کلی، دو منطقه ی مهم را به عنوان مناطق تمرکز شیعیان عربستان شناسایی کرد: (۹) گروه اول شیعیانی هستند که در منطقه ی حجاز (شامل مکه و مدینه) ساکن بوده و آن گونه که از روایات بر می آید، از فرقه ی «زیدیه» به شمار آمده و متشکل از قبایل گوناگونی همچون «بنوجهم، بنوعلی، بعض بنی عوف و نخاوله» هستند. گروه دوم در منطقه ی «شرقیه» ساکن بوده و بیشتر در استان های «حساء» (الهفوف و العمران) و «قطیف» متمرکز شده اند. نزدیکی آنان به سواحل شمالی و آشنایی با اندیشه های انقلابی شیعیان ایران موجب شده است تا کمتر تقیه کنند. وضعیت آنان به نسبت شیعیان مکه و مدینه، مناسب تر است؛ ولی به هر حال، آنان نیز مورد نکوهش وهابیت بوده اند. افزون بر این گروه ها، در جنوب و نزدیک مرز یمن نیز گروه کوچک از شیعیان زندگی می کنند که آنان نیز وضع مشابهی دارند. در هر حال، بیشتر این شیعیان از فرقه ی دوازده امامی هستند؛ همانند شیعیان ایران و بحرین. وضعیت سیاسی – اقتصادی شیعیان: به لحاظ سیاسی، شیعیان هیچ جایگاهی در حکومت عربستان ندارند و از دید حاکمان سعودی، تفکر شیعی، برای تداوم حاکمیت آنان یک ایدئولوژی خطرساز به شمار می آید. طرز تلقی شیعیان از حکومت و نوع برخورد آنها به حاکمان، که بر خلاف اهل سنت، هر حاکمی را «اولی الامر» نمی دانند و مبارزه با حاکم ظلم را وظیفه ی شرعی خویش می شناسند، می تواند خطر بالقوه ای برای رژیم سعودی به شمار آید. این خطری است که سردمداران حکومت عربستان نیز متوجه آن شده اند و به همین دلیل، در زمینه ی کاستن از تعداد شیعیان در مشاغل حساس، مانند سایر کشورهای حوزه ی خلیج فارس اقدام کرده اند. (۱۰) البته باید گفت: توجه به اینکه حاکمان سعودی تمام مشاغل کلیدی را در انحاصر خاندان خود دارند، این محدودیت ها فقط برای شیعیان نبوده، ولی با این حال، شیعیان از سایر فرقه ها در عربستان محروم ترند و نه تنها از حضور آنان در ارتش، نیروهای امنیتی و مؤسسات خارجی و دفاعی جلوگیری می کنند، بلکه حتی برای استخدام در شرکت ها و بخش های مهم دولتی یا شغل هایی همچون خلبانی با موانع متعددی دست به گریبانند. از جنبه ی اقتصادی هم با اینکه شیعیان بر روی بزرگ ترین ذخیره ی نفت جهان در منطقه ی «شرقیه» زندگی می کنند، اما به دلایل عدیده ای این ناحیه از محروم ترین نواحی عربستان به شمار می آید. شیعیان معتقدند: اگر ایالات شرقی به دست خاندان سعودی فتح نمی شدند، ثروت سرشار نفت این منطقه آن را ایالتی بسیار ثروتمند می ساخت؛ آبادتر و ثروتمندتر از هر کشوری در اطراف خلیج فارس. ۳۰۰/۰۰۰ نفر مسلمان شیعه ی این منطقه در مقایسه با شرایط زندگی سایر نقاط مسلمان نشین، در فقر نسبی به زندگی ادامه می دهند. عملا بخش اعظم کارهای اجرایی نفت را شیعیان انجام می دهند، تا جایی که ۴۰ درصد کارگران «آرامکو» شیعه هستند و سرنوشت حکومت سعودی در دست شیعیان رقم می خورد، ولی توزیع ناعادلانه ی ثروت در مناطق شرقی نسبت به سایر مناطق، مظهری از خشم و غضبی است که وهابیان نسبت به شیعیان اعمال کرده اند. (۱۱) فرانسوا توال نیز در کتاب خود، به این موضوع اشاره کرده است که بزرگ ترین بخش ذخایر نفتی عربستان در منطقه ی حساء قرار دارد و ۷۰ درصد نیروی کار در این حوزه های نفتی را اعراب شیعه تشکیل می دهند. وجود این جمعیت شیعه همواره موجب نگرانی حکومت ریاض بوده است. (۱۲) بدین روی، با توجه به اینکه منابع و میدان های نفتی عربستان در شرق این کشور و در میان شیعیان قرار دارند و علاوه بر این، اکثریت کارگران شرکت نفت «آرامکو» در عربستان شیعه هستند و با توجه به علاقه ی مسلمانان رنج دیده به انقلاب اسلامی ایران، می توان چنین پنداشت که این اقلیت در شرایط کنونی عامل تهدید کننده ای برای قدرت رژیم عربستان به شمار می آید. پی نوشت ها: ۱- همان، ص ۹۷. ۲- همان. ۳- همان. ۴- زینب متقی زاده، جغرافیای سیاسی شیعیان منطقه ی خلیج فارس، ص ۶۹. ۵- همایون الهی، خلیج فارس و مسائل آن، ص ۲۸۲. ۶-عزت الله عزتی، جغرافیایی سیاسی جهان اسلام، ص ۹۹-۱۰۰. ۷- زینب متقی زاده، جغرافیای سیاسی شیعیان منطقه ی خلیج فارس، ص ۱۳۵. ۸- امیر عباس اکبری، «شیعه در عربستان»، هفته نامه ی پرتو سخن، ش ۲۴۹، ص ۱۱. ۹- زینب متقی زاده، جغرافیای سیاسی شیعیان منطقه ی خلیج فارس، ص ۱۳۵-۱۳۷. ۱۰- نصرت الله آشتی ، ساختار حکومت عربستان سعودی، ص ۶۸-۶۹. ۱۱- داود آقایی، سیاست و حکومت در عربستان سعودی، ص ۸۵. ۱۲- فرانسوا توال، ژئوپلیتیک شیعه، ترجمه ی کتایون باصر، ص ۱۲۶. منبع: کتاب ژئوپلیتیک شیعه و نگرانی غرب از انقلاب اسلامی