مجمع جهانی شیعه شناسی

بازتاب حماسه عاشورا در شعر بعضی از شعرای عرب زبان (۲)

قرن چهارم تا ششم – که به عصر شکوفایی شعر و ادب شهرت دارد- تعدادی از بهترین شاعران حسینی را در خود پرورانده است؛ چهره هایی مانند صنوبری، کشاجم، ابوفراس، ابن هانی، شریف رضی، مهیار دیلمی و… . تشکیل دولت های شیعی یا متمایل به تشیع موجب پدید آمدن آزادی نسبی در برخی سرزمین های عربی گردید و این امر زمینه طرح بسیاری از مسائلی که جو حاکم مانع طرحشان بود را فراهم می ساخت. در این دوره مسئله خونخواهی حسین علیه السلام نسبت به دوره گذشته – که عمده حملات متوجه بنی امیه بود- تغییرشکل می دهد و در بخشی از سروده ها، نوک تیز حمله را متوجه بنی عباس می کند و جرایم بنی عباس را کمتر از بنی امیه نمی داند. منصور بن بسام البغدادی (م. ۳۰۲ق) معتقد است: اگرچه بنی عباس در واقعه کربلا حضور نداشتند، اکنون برای جبران گذشته به خراب کردن قبر حسین علیه السلام می پردازند:
تالله ان کانت امیّه قد اتت قتل ابن بنت نبیها مظلومافلقد اتاه بنو ابیه بمثله هذا لعمرک قبره مهدومااسفوا علی الا یکونوا شایعوا فی قتله فتتبعوه رمیما!(شمس الدین، ۱۴۱۷ ق، ص ۱۶۶). ترجمه ابیات فوق چنین است: به خدا سوگند اگر بنی امیه پسر دختر پیامبرشان را مظلومانه شهید کردند، بستگان او (بنی عباس) هم، همان کار را کردند (قبر آن حضرت را خراب کردند). آنها از اینکه در کشتن وی با بنی امیه همکاری نکردند، افسوس می خوردند و به جست وجوی بقایای جسد او پرداختند. ناشی صغیر (م. ۳۶۵ ق) بی پروا از خاندان رسول الله (ص) دفاع می کند: (۱)بنی احمد قلبی لکم یتقطع بمثل مصابی فیکم لیس یسمعفما بقعه فی الارض شرقاًو مغرباً و لیس لکم فیها قتیل و مصرع(شبر،۱۴۲۲ ق،ج ۲،ص ۱۰۲). ای زادگان احمد مختار! جگرم در ماتم شما از هم گسیخت. کس نشنید آنچه در این ماتم بر دل من رسید. هیچ بقعه و دیاری در شرق و غرب عالم نیست، جز اینکه درآن جا شهید و مقتولی را خاک کرده اند. قصیده سید رضی (م. ۴۰۶ ق) با طنین غم انگیز و تعبیرات دردآلودش در صدر مرثیه های این دوران است:کربلا لازلت کرباً و بلا مالقی عندک آل المصطفی(همان، ص ۲۰۶). ای کربلا به خاطر پیشامدهایی که در تو برای آل مصطفی (ص) رخ داد، همیشه با رنج و بلا همراه هستی.شغل المدموع عن الدیار بکاؤنا لبکاء فاطمه علی اولادها(امینی، ۱۳۷۴ ق،ج ۴ ص ۲۱۶). سرشک ریختن بر یار و دیارم نیست؛ چرا که به گریه فاطمه علیه السلام بر فرزندانش می گریم. نیز برادرش سید مرتضی (م. ۴۴۳ ق) چنین می سراید:قتیلاً وجدنا بعده دین احمد فقیداً و عز المسلمین فتیلا(همان، ص ۲۹۶). شهیدی که با فرو افتادن قامتش دین احمد فرو افتاد و عزت مسلمین پایمال شد. مهیار دیلمی(م. ۴۲۸ق) از شاخه های شکسته در تندباد کربلا که کینه دشمنان چنین سرنوشتی را برایشان رقم زده می گوید:هو الغصن کان کمیناً فهب لدی کربلاء بریح عصوفقتیل به ثار غل النفوس کما نغز الجرح حک القروف(دیلمی، ۱۳۷۲ ق،ج۲ ص ۲۶۲). کینه دیرین در کمین بود و به روز عاشورا در کربلا سهمگین به پا کرد، و شهیدی برجای نهاد که کینه انسان ها را برآشفت؛ چونان که جراحت را با سرانگشت به خون بیالایند. ابوالعلا معری (م. ۴۹۹ق) شاعر برجسته و نابینای عرب در رثای امام علی علیه السلام و فرزندش حسین علیه السلام چنین می سراید:وعلی الدهر من دماء الشهیدی ن علی و نجله شاهدانفهما فی اواخر اللیل فجرا ن و فی اوّلیاته شفقانثبتا فی قمیصه لیجیء ال حشر مستعدیاً الی الرحمن(شبر، ۱۴۲۲ ق، ج۲، ص ۲۹۸). بر چهره روزگار از خون دو شهید علی و فرزندش دو شاهد نقش بسته است. آن دو شاهد در پایان سیاهی شب، سرخی فجر است و در آغاز آن، شفق خونرنگ، این سرخی بر پیراهن او نقش شده است تا روز قیامت برخدای رحمان دادخواهی کند. محمد مهدی شمس الدین معتقد است: در نیمه دوم حکومت بنی عباس، شعر حسینی از مبارزه طلبی و خونخواهی، تهی گشت و به شعری گریان و به دور از مقاومت تبدیل شد (شمس الدی، ۱۴۱۷ ق،ص ۱۶۷). گرچه چنین تحولی در شرق سرزمین های اسلامی مشهود است، ولی در مغرب به دلیل وجود حکومت فاطمی، انتقام خون امام حسین علیه السلام با شدت فزون تری مطرح است. عماره الیمنی (م. ۵۶۹ق) که از فقهای شیعه است و دارای تألیفات فراوان در فقه، تاریخ و ادب می باشد، در بخشی از مرثیه خویش، حرمان خود را از یاری حسین علیه السلام با شمشیر، به مشایعت زبان و گفتار جبران می کند:فابذل مشایعه اللسان و نصره إن فات نصر مهند و سنانواجعل حدیث بنی الوصی و ظلمهم تشبیب شکوی الدهر والخذلان(امینی، ۱۳۷۴ ق، ج ۴،ص ۳۵۶). اینک که شمشیر تیز و سنان خونریز را نوبت جولان نیست، زبان خامه را به نصرت و یاری آزاد کن. حدیث از خاندان علی گوی و ستمی که برآنان رفت. ترانه وغزل را شیوه دیگر بیارای. تقریباً از قرن هفتم تا نهم، شاهد تحول آرام و سیر آهسته هجو به سوی طعن و عقوبت خواهی اخروی برای عاملان حادثه هستیم. افول حرارت حماسه و شور قیام در شعر حسینی به وضوح خود را عیان می سازد؛ اگرچه در این دوران مرزبندی تشیع وتسنن را شاهدیم، اما همدردی در مصیبت امام حسین علیه السلام و حب اهل بیت علیهم السلام به شیعیان اختصاص ندارد و شاعران سنی مذهب نیز در میدان حماسی عاشورا جولان می دهند. ابن سناء الملک (م. ۶۲۹ق) در این اندوه، شیعی و سنی را شریک می داند:یوم یساء به ود فیـ ـه کل شیعی و سنی(شبر،۱۴۲۲ ق،ج۴ ص ۱۴۵). ابن وردی شافعی(م. ۷۵۹ق) فقیه، شاعر، ادیب و مورخ، دوستی صحابه و ولایت را به هم آمیخته و در اشعارش بدان اشاره می کند:فیا سائلی عن مذهبی إن مذهبی ولاء به حب الصحابه یمزجفمن رام تقویمی فانی مقوّم و من رام تعویجی فانی معوّج(شافعی، ۱۳۰۰ ق،ص ۲۰۶). ای کسانی که درباره مذهب من سوال می کنی! مذهب من دوستی صحابه و ولایت است؛ کسی که این راه درست می داند. پس من بر همین راه درست هستم؛ و کسی که این راه را منحرف می داند؛ پس من بر همین راه باقی می مانم. حسن مخزومی یکی از شاعران مطرح قرن هشتم هجری است که لامیه ای معروف، در مدح و رثای رسول اکرم(ص) و اهل بیت علیهم السلام در سال۷۷۲ هجری سروده است و شعرای دیگر، نظیره ای بر لامیه او سروده اند. این نظیره گویی، گویای شهرت شاعر و توانایی او در شعر است:و حز وریداً ظامیاً دون ورده فخرت فروع اللعلی و اصول(امینی، ۱۳۷۴ ق،ج ۱۱،ص ۲۰۹). و (شمشیر شمر) رگ آن تشنه بزرگوار را برید و اینجا بود که ریشه ها و شاخه های مکارم و بزرگورای قطع گردید.و حل عری الاسلام وانهدم الهدی وطرف المعالی والفخار کلیل(همان، ص ۲۰۸). رشته های استوار اسلام، سست شد و هدایت نابود گردید و بزرگ مرد جهان معانی و افتخار زبان از گفتن بربست. از قرن دهم تا پایان سیزدهم هجری در اشعار عاشورایی شاعران عرب، تقلید و تشابه به شدت رایج می گردد ضمن آنکه پاره ای از کسانی که در این زمینه شعر سروده اند، در ادبیات تبحر نداشته و برخی از آنان فقیهان و عالمان دینی ای بودند که برای تقرب به اهل بیت علیهم السلام ابیات یا قصایدی را انشاء می کردند. ادب منبر در این عصر اوج می گیرد و مقتل خوانی رواج می یابد، اما عبرت ها و درس های عاشورا در اکثر اشعار فراموش می شود و پیروزی زیبای حقیقت امام حسین علیه السلام بر باطل، به چشم شاعر نمی آید؛ اگرچه ملاکاظم ازری، علامه بحرالعلوم، هاشم الکعبی و سید حیدر حلی دارای اشعاری حماسی و احساسی زیبایی می باشند. ملاکاظم ازری (م. ۱۲۱۱ ق) چنین می سراید:قد غیر الطعن منهم کل جارحه الا المکارم فی امن من الغیر(شبر، ۱۴۲۲ ق،ج ۶ ص ۳۷). ضربه های شمشیر و نیزه بر همه جای بدن آنان زخم و جراحت نهاد، اما مکارم و بزرگ منشی و عظمت روحی آنان در نقطه امنی بود که هرگز زخم وآفت نپذیرفت. سیدحیدر حلی (م. ۱۳۰۴ ق) از شعرای قرن سیزده می باشد و شعرش سرآمد بسیاری از اقران خویش و اشعار حسینی است. او که طلیعه دار حرکت های نو در شعر معاصر حسینی است، چنین می سراید:عفیراً متی عاینته اکلماه نحتطف الرعب الوانهافما أجلت الحرب عن مثله فتیلاً یجبن شجعانها(امینی، ۱۳۷۴ ق، ج ۶، ص ۲۲۶). هنگامی که قهرمانان این کشته را برروی زمین به خاک آلوده دیدند، از ترس، رنگ از چهره شان پرید. هیچ گاه در پایان جنگ دیده نمی شود کسی که کشته شده، شجاعان را بترساند. اشعار قصصی و روایی نیز در این عصر آغاز می شود و تا دوران معاصر ادامه می یابد. برخی اشعار صورت مقتل منظوم به خود می گیرد و به تصویر جزئیات حادثه همت می گمارد. گاه صحنه کارزار در روز عاشورا به طور کامل به نظم می آید و شعر حسینی از شکل وجدانی صرف که تاکنون برآن حاکم بوده، خارج می شود. محمد نصار(م.۱۲۹۲ق) صحنه ی آخرین وداع امام حسین علیه السلام با حضرت زینب علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام را بدان گونه که در روایات آمده است، نقل می کند:فاتته زینب بالجواد تقوده و الدمع من ذکر الفراق یسیلوتقول قد قطعت قلبی یا اخی حزناً فیالیت الجبال تزولفتبادرت منه الدموع و قال یا اختاه صبراً فالمصاب جلیل(خاقانی، ۱۳۲۸، ج۱۰، ص ۳۲۹). زینب علیه السلام در حالی به نزد برادرش آمد که اشکش همانند سیل روان بود؛ و گفت: «برادرم! قلب من پاره شد و محزون هستم، کاش کوه ها فرو می ریختند». امام علیه السلام فرمود: «ای خواهرم صبر پیشه کن! زیرا برای مصیبت دیده در صبر، اجر عظیمی است». از اواسط قرن سیزدهم، بارقه هایی از تجدید در سبک شعری و نگاهی نو در برداشت از عاشورا دراشعار حسینی، نمایان می شود. عصر حاضر، عصر تجدید و ادبیات نو است و شعر عاشورایی در اوج خود می باشد. با شروع نهضت های آزادی بخش در کشورهای اسلامی، رثا به سرعت جای خود را به فخر و حماسه می دهد. مدح فضایل امام حسین علیه السلام و خاندان و یارانش شعر شاعران را طراوت می بخشد. شاعران به شرح همت های بلند و عظمت های روحی حماسه سازان عاشورا توجه می کنند. هجو و طعن، بخش کوچک تری از شعر معاصر را شامل می شود؛ شرایط اجتماعی شاعر از دلایل کمرنگ شدن این فن است. فن مدح نیز اگرچه کمتر به کار گرفته شده است ولی از عمق احساس شاعر دریافت می شود. فن حکمت نیز به عنوان اثری ماندگار و موثر در جاودانگی شعر، قصاید معاصران را زینت بخشیده است. این حکمت ها به مناسبت شرایط و مواضع مختلفی که امام حسین علیه السلام در جریان قیام با آن مواجه می گردد بر زبان و قلم شاعر جاری می شود و احساس او را به عنوان یک اصل پایدار به حافظه تاریخ می سپارد. برخی از ابیات حسینی به گونه ای در میان عامه مردم شیوع یافت که آن را از زمره روایات مأثوره در مورد حادثه عاشورا پنداشتند. محسن ابوالحب (م. ۱۳۰۵ ق) خطیب بارز و ادیبی تواناست. وی از قول امام حسین علیه السلام چنین می سراید:ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیا سیوف خذینیاگر دین جدم جز با کشته شدن من پابرجا نمی ماند، پس ای شمشیرها مرا دریابید. شیخ عبدالحسین جواهر(م. ۱۳۳۵ق) از علمای بزرگ شعرای مشهور و ادبای معروف شیعه در قرن چهاردهم هجری بود. قصاید او در رثای امام حسین علیه السلام در نوع خود کم نظیر است:وابو لذه الحیاه بذل و رأوا عزه الفناء بقاءیتهادون تحت ظل العوالی کالنشاوی قد عاقرواالصهباء(همان، ج۸، ص ۲۹۷). لذت زندگی را که با خواری همراه بود، قبول نکردند و نابودی با عزت را بقای خود یافتند.آنها زیر سایه بزرگ منشی، مستانه به سوی پروردگار خود شتافتند. مهدی اعرجی (م.۱۳۵۹ق) که در بدیهه سرایی مهارت داشت، با تشبیهاتی جلوه های پنهانی روایت را به نمایش می گذارد آن گاه که از سر بریده امام حسین علیه السلام بر نیزه در حال تلاوت قرآن سخن می گوید:و رأس ابن النبی علی قناه یرتل آی اصحاب الرقیمو ینذر فی النهار القوم وعظاً و یهدی الرکب فی اللیل البهیمفلم ار قبله بدراً تجلی له برج من الرمح القویم(همان، ج۹، ص ۱۹۳). سرپسر پیامبر(ص) بر نیزه در حال تلاوت قرآن بود و آیات مربوط به اصحاب رقیم را تلاوت می فرمود. این سر، روشنایی و درخشش داشت که موجب روشنگری و نصیحت در روز و راهبری قافله در شب تاریک می شد و من از این ماه که برفراز برجی از نیزه بردمیده، در شگفتم و ماهی چون آن ندیدم. برای بزرگی آنان جاودانگی و بقاء نوشته شده و یاد او و ماندگاری نهضت او در طول زمان همواره جاودانه است. دکتر زکی المحاسنی (م.۱۳۹۲ق) شاعر معاصر اهل سنت که از شهرت علمی و ادبی فراوانی برخوردار است. از عشق زاید الوصف درونش پرده برمی دارد:عاطنی دمعاً و خذ منی عیناً واحسیناً واحسیناً واحسیناانا فی الشام و تیار حنانی ینتحی من ذکرک المحزون حینایسال الریح اذا هبّت رخاء فی البوادی عن هوی قد کان دینایا مهاداً فی العراقین اجیبی: این مثوی ذلک المحبوب اینا؟!(شبر، ۱۴۲۲ ق، ج۱۰، ص ۳۳۵). من در معامله سودآور، حاضرم چشمم را بدهم و قطره اشکی را در راه حسین علیه السلام دریافت کنم. ای وای از مصیبت برحسین! ای وای! من اکنون در شام هستم در حالی که طوفان محبت من در ذکر مصیبت حسین علیه السلام روان است. باد همواره در وزیدن خویش این مصیبت را به همه جا می رساند. ای بستر دجله و فرات به من جواب دهید که جایگاه محبوب من کجاست؟ عبدالمنعم الفرطوسی (م. ۱۴۰۴ق) شاعر عالمی که با بصیرت و نگرشی عمیق به زندگی امام حسین علیه السلام و واقعه کربلا نگریسته«ملحمه اهل البیت» را به نظم درآورده است:هاهنا الشمس اثکلت بضحاها حین غشی القتام وجه ذکاءهاهنا الفتح قد تردّی صریعاً وانطوی للجهاد خیر لواء(فرطوسی، ۱۳۹۷ ق، ص ۳۳۴) خورشید عزادار حسین است و سیاه و تیره گشته است. پیروزی به خاک غلتید و بهترین پرچم واژگون شده است. بولس سلامه (م. ۱۹۷۹م) قاضی مشهور لبنان و ملحمه سرای مسیحی است که آثار ادبی و فکری بسیار دارد. وی در اشعارش اشارات خوبی به انگیزه قیام امام حسین علیه السلام و اهداف والای او نموده است:یا امیر الاسلام حسبی فخراً اننی منک مالی اصغریاجلجل الحق فی المسیحی حتی عُدّ من فرط حبّه علویاانا من یعشق البطوله و … … الالهام والعدل والخلاق الرضیّا(شبر، ۱۴۲۲ ق، ج۱۰، ص ۳۴۶). ای سردار اسلام! همین فخر برای من کافی است که هرچه دارم، از تو دارم. حق و حقیقت در فردی مسیحی وارد شده تا اینکه از فرط محبتش (نسبت به علی علیه السلام و خاندانش) علوی شناخته شود.من کسی هستم که عاشق فداکاری و جانبازی و الهام و عدالت و اخلاق پسندیده هستم.دمک السمح یا حسین ضیاء فی الدیا جیر یلهم الشعراء(همان، ص ۳۲۰). خون تو ای حسین، الهام بخش و روشنی بخش شاعران در شام تیره و تار است. سعید العسیلی (ت.۱۹۲۹م) شاعر معروف لبنانی است که حماسه زیبای او در مورد امام حسین علیه السلام به نام «ملحمه کربلاء» از شیدایی، استحکام و جاذبه خوبی برخوردار است:حب النبی محمد و عیاله انشوده غنّت بها شفتاه(العسیلی، (بی تا)، ص ۳۰۹). حب پیامبر(ص) و خاندانش سرودی است که همواره بر زبان من جاری است.سیکون للاحرار حرار رأساً شامخاً بعد الممات و للهدی مشعالاً(همان، ص ۲۶۷). پس از حسین علیه السلام آزادگان با سرافرازی جان به مرگ می سپارند و مشعل هدایت خواهند شد. وی چنین از مظلومیت حق و اجتماع مردم بر باطل سخن می گوید:لایعرف الانسان قیمه ما غلا الا اذا قد حار فی فقدانهوالصبح ان فقد الضیاء غدا بلا معنیً و صار اللّیل من اخوانه(همان، ص ۱۵۰). حقیقت آن است که انسان ها قدر نعمت های الهی را نمی دانند تا زمانی که از آن محروم گردند. مردم نیز قدر حسین علیه السلام را ندانستند و با فقدان او در ظلمت افتادند که صبح اگر نورش را از دست دهد شبی ظلمانی است. شیخ عبدالله العلائلی (م. ۱۹۹۶ م) نویسنده و ادیب برجسته اهل سنت لبنانی است. وی به امام حسین علیه السلام و قیام عاشورای او عشق می ورزید و با شور و حال زاید الوصفی از امام حسین علیه السلام سخن می گفت:فما طل دم جری فی الثری یصیح مدی الدهر: یاللهممیصیح بصوتٍ رعودٍ رعوب یهز قرار النفوس الرکم(العلائلی، ۱۹۷۲ م، ص ۱۱۰). خون های به زمین ریخته شد در طول روزگاران همت عالی را به طغیان می خواند و با صدای رعدآسای خویش، سکون جان های بسیاری را برهم می زند و آنها را به تکان می آورد. و سرانجام با گذشت زمان عزاداری و مرثیه سرایی در روز دهم محرم، همچنین گردآمدن شیعیان و شیفتگان سید وسالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در مسجدها و گریستن برحسین علیه السلام رسمی پایدار گشت.
نتیجه
حماسه ی جاودانی عاشورا، یکی از تأثیرگذارترین حادثه هایی است که در ادب شیعه نیز بازتاب داشته و دارد. با نگاهی گذرا به بخشی – و کمتر از عشری- از شعر شعرای عرب زبان، این واقعیت نمایان می گردد که حماسه عاشورا و چه بسا ادب شیعی در لفظ و معنا پیرو کلام امیر مومنان حضرت علی علیه السلام و بر محور خونخواهی از ستم پیشگان از یک سو و انتظار و فرج واطمینان از آینده ی بهتر از دیگر سو پدید آمده است و باتوجه به فراز و فرودهای اشعار عاشورایی درمی یابیم که سیر تطور زبان شعر وکرامت و بزرگواری و سعه صدر شاعران، قرن به قرن و با دگرگونی شرایط سیاسی، اجتماعی رو به رشد و تکامل بوده است. اشعار حماسی عاشورا برگرفته از باورهای ناب معتقدان به ولایت علوی و حسینی است؛ با پیشینه های درخشان و پیشکسوتانی نامدار و درخشان و محتوایی سرشار و متجلی از آیات وروایات و اشارات قرآنی و ولایتی و متأثر از حماسه بی مانند دردانه ی خاتم الانبیاء سید الشهداء حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام.
پی نوشتها: ۱- یاقوت از خالع روایت کند که: به سال ۳۴۶ هجری کودکی بودم. با پدرم به مسجد «کبوذی» که میان بازار وراقان و ریخته گران است، رفتم. مسجد پر بود. مردی مرقع پوشیده که انبانی و دلوی و عکازی با خود داشت، به مسجد آمد. موی پریشان و بر مردم به آواز بلند سلام کرد و گفت: من فرستاده فاطمه زهرا علیه السلام هستم. گفتند: خوش آمدی. گفت: احمد مزوق نوحه گر را به من بشناسانید. گفتند: او اینجا نشسته است. مرد گفت: در خواب مولایمان فاطمه علیه السلام را دیدم. گفت: به بغداد رو و احمد مزوق را بگو بر فرزندم با این شعر ناشی نوحه گری کن. ناشی ضربت سخت بر چهره خود نواخت، مزوق و دیگران نیز چنین کردند و تا نماز ظهر به خواندن آن قصیده و نوحه سرایی پرداختند. مجلس پایان یافت. هر چند خواستند آن مرد را چیزی بدهند، نپذیرفت و گفت: به خدا اگر دنیا را به من دهید، نخواهم ستد. من فرستاده مولایم هستم و چگونه می شود برابر این مأموریت چیزی بگیرم (حموی، [بی تا]، ج ۱۳، ص ۲۹۲، ۲۹۱).
منابع: ۱- ابن سعد، محمد طبقات؛ ترجمه دکتر محمود مهدوی دامغانی؛ تهران: فرهنگ و اندیشه، ۱۳۷۵. ۲-ابن شهر آشوب مازندرانی، ابی جعفررشیدالدین محمدبن علی، مناقب آل ابی طالب، چ۴ قم: علامه، (بی تا). ۳-امینی، الشیخ عبدالحسین احمد؛ الغدیر؛ تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ق. ۴-بروجردی، حسین، جامع احادیث الشیعه فی احکام الشریعه؛ به کوشش اسماعیل معزی ملایری، قم: ناشر اسماعیل معزی ملایری، ۱۳۷۱. ۵-حجازی، سیدعلی رضا؛ حسین بن علی درآینه شعر، قم: فارس الحجاز، ۱۳۸۰. ۶-خاقانی شروانی، افضل الدین؛ دیوان؛ تصحیح دکتر ضیاء الدین سجادی، تهران، (بی نا)، ۱۳۲۸. ۷-خزاعی، دعبل بن علی، الدیوان؛ تصحیح محمد یوسف نجم؛ بیروت: دارالثقافه، ۱۴۰۹ ق/ ۱۹۸۹م. ۸-دیلمی، مهیار؛ الدیوان، قم: شریف رضی، ۱۳۷۲. ۹-سپهر محمدتقی، ناسخ التواریخ (مجلد احوال سیدالشهداء)؛ چ۳، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۳۶. ۱۰- شافعی، ابن الوردی؛ دیوان؛ زین الدین عمربن المظفر؛ قسطنطنیه: مطبعه الجوائب، ۱۳۰۰ ق. ۱۱- شبر، جواد؛ ادب الطف او شعراء الحسین علیه السلام، بیروت: موسسه التاریخ، ۱۴۲۲ ق. ۱۲- شمس الدین، محمدمهدی، واقعه کربلا فی الوجدان الشعبی؛ بیروت: الموسسه الدولیه للدراسات والنشر، ۱۴۱۷ق. ۱۳-صدر،احمد؛ دائره المعارف تشیع، تهران: نشر شهید محبی، ۱۳۸۱. ۱۴- طوسی، محمدبن حسن، رجال شیخ طوسی، به کوشش محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف: (بی نا)، ۱۳۸۱ ق. ۱۵- عسیلی، سعید، ملحکم الکربلاء [بی جا]، [بی نا]، [بی تا]. ۱۶- علائلی، عبدالله، الامام الحسین؛ بیروت: دارمکتبه التربیه، ۱۹۷۲م. ۱۷- فرطوسی، عبدالمنعم، ملحمه اهل البیت علیه السلام بیروت: دارالزهراء ۱۳۹۷ م. ۱۸- محدثی، جواد، مقاله نماد شعر شیعی، سایت تبیان، ۱۳۸۶. ۱۹-یاقوت حموی، شهاب الدین ابی عبدالله، معجم الادباء مصر(قاهره) مکتبه القراء والصحافه الادیبه، (بی تا). ۲۰- طوسی، محمد بن حسن، رجال طوسی، به کوشش محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف: بی نا، ۱۳۸۱ ق ۱.
منبع: شیعه شناسی- ۲۳
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.