مقدمه
از نگاه شیعه، غدیر مهمترین روىداد تاریخى عصر پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله است که طى آن بر امامت حضرت على علیهالسلامبراى مسلمانان تأکید شد. از این رو شیعه به شدت به این جریان توجه داشته و هنگام بحث در مورد جانشینى پیامبر صلىاللهعلیهوآله، آن را به عنوان اساسىترین دلیل براى حقانیت خود و امامت امام على علیهالسلام معرفى کرده و از آن بهره برده است.متکلمان، محدثان و مورخان شیعه و سنى از زوایاى مختلفى این مسئله را بررسى کردهاند؛ زمان و مکان غدیر، علت انتخاب مکان غدیر، عبارتها و کلماتى که در سخنرانى پیامبر صلىاللهعلیهوآله آمده و جریانهایى که در آن اتفاق افتاد همه به نوعى مورد کاوش قرار گرفتهاند. اما از مباحثى که کمتر به آن توجه شده و بدون بررسى و تحلیل تاریخى از آن سخن به میان آمده «تعداد جمعیت حاضر در غدیر» است.۱ گاه تعداد جمعیت حاضر در غدیر، در حد آمار بالایى (بیش از یا قریب به صدهزار نفر) ذکر مىشود، اما به نظر مىرسد این گزارشها مبالغهآمیز و مبهم بوده و مشکلاتى نیز ایجاد کرده است.در این پژوهش تلاش مىشود ضمن توجه به اقوال مورخان، به گونهاى تحلیلى تعداد جمعیت حوادث پیش از جریان غدیر مورد توجه قرار گرفته و با عنایت به قراینى، مانند رشد نسبى جمعیت در سیر حوادث زمان حیات رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله، تعداد حاضران در غدیر محاسبه شود. طبعا ابتدا باید زمان و خصوصا مکان غدیر بررسى شود که ارتباط تنگاتنگى با بحث جمعیت آن دارد. البته بدیهى است اگر با بررسى علمى، کاهش جمعیت حاضر در غدیر از تعداد مشهور ثابت شود هرگز این امر، تأثیرى در اعتبار و اهمیت رخداد غدیر ندارد و حجیت و اعتبار آن به قوت خود باقى است. چرا که در اصل واقعه غدیر جاى هیچ تردیدى نیست.۱٫ زمان ماجراى غدیردر مورد تاریخ غدیر تقریبا اختلافى بین منابع نیست. تمامى منابع۲ در اینکه این روىداد بزرگ هیجدهم ذىحجه سال دهم هجرت اتفاق افتاد، اتحاد نظر دارند.در اینجا به مناسبت، یادآورى این نکته، ضرورى است که برخى منابع شیعى نوشتهاند غدیر در روز پنجشنبه یا جمعه روى داده است.۳ به نظر مىرسد این امر، نوعى افزودن فضیلت براى این روز مهم است، زیرا طبق محاسبات چنین چیزى ممکن نیست. بسیارى از منابع اهلسنت۴ و نیز شیعى،۵ وقوف پیامبر صلىاللهعلیهوآله را در عرفه سال دهم، روز جمعه گزارش کردهاند و بر این اساس، روز غدیر که نُه روز پس از عرفه و هجدهم ذىحجه است، یکشنبه خواهد بود. در میان مورخان، ابنکثیر به این نکته اشاره کرده است.۶نکته دیگر اینکه این گردهمایى عظیم در چه ساعتى از روز روى داده است؟طبرسى در این باره مىنویسد: جبریل زمانى که پنج ساعت از روز گذشته بود بر پیامبر نازل شد.۷ فتال نیشابورى نیز گزارشى را مىآورد و مىنویسد: پنج ساعت از روز گذشته بود که جبرئیل پیام ابلاغ رسالت را براى پیامبر صلىاللهعلیهوآله آورد.۸ ابناثیر به نقل یکى از شاهدان عینى غدیر، زمان این اجتماع بزرگ را بعد از نماز ظهر گزارش کرده است. طى این گزارش ابىالطفیل مىگوید: در حجهالوداع همراه پیامبر صلىاللهعلیهوآله بودیم که هنگام ظهر دستور داد مکانى را براى نماز مهیا کنیم و خارها را بزنیم، بعد از آن، نماز خواندیم و پیامبر صلىاللهعلیهوآله بعد از نماز، دست على بن ابىطالب را گرفت و فرمود: «من کنت مولاه فهذا على مولاه».۹سید بن طاووس روایتى از زبان یکى از حاضران در غدیر به این صورت نقل مىکند: ما زمانى به غدیر رسیدیم که اگر تکه گوشتى را روى زمین مىانداختى از شدت گرما پخته مىشد.۱۰ نویسنده کتاب الهدایه الکبرى روایتى را از زبان امام على علیهالسلامنقل مىکند که طبق آن، امام فرمود: و آن روز (غدیر) روزى بسیار گرم بود که طفل از شدت گرما پیر مىشد.۱۱ قاضى نعمان نیز روایتى را به این صورت به نقل از زید بن ارقم نقل کرده که هیچ روزى گرمتر از روز غدیر ندیده بودیم.۱۲بر اساس این گزارشها به نظر مىرسد که تجمع هنگام ظهر که گرمترین زمان روز است، صورت گرفته است و این زمان با پنج ساعت از روز رفته، قابل جمع است. محاسبات نشان مىدهد که غدیر در اواخر اسفندماه روى داده۱۳ و با توجه به شرایط آب و هوایى شبهجزیره، این گرماى شدید کاملاً طبیعى است.اهمیت تعیین ساعت اجتماع از این بابت است که روشن شود آیا پیامبر صلىاللهعلیهوآلهاختصاصا براى ابلاغ امامت على علیهالسلامدستور به اجتماع داده است یا اینکه اجتماع براى نماز بوده و بعد از نماز، ایشان فرصت را مغتنم شمرده و از آن بهترین بهره را برده است. گرچه مىتوان گفت که این دو قابل جمعاند، زیرا زمان اجتماع، همزمان با ظهر بوده، از این رو ابتدا نماز خوانده شده و بعد رسولخدا صلىاللهعلیهوآله سخنرانى کرده است.۲٫ مکان غدیرشاید تصور شود بحث کردن در مورد مکان غدیر نوعى تحصیل حاصل است. اما ما از این رو به آن مىپردازیم تا در بحث بعدى، یعنى تعداد جمعیت حاضر در غدیر، از آن بهرهبردارى کنیم. باید مشخص شود که غدیر در مسیر چه مناطقى قرار دارد و اهالى چه مناطق و چه شهرهایى در غدیر حضور داشتهاند.اینکه چرا به این مکان «غدیر» و چرا به آن «خم» مىگویند برخى منابع اشاراتى دارند. یاقوت حموى، نویسنده معجمالبلدان مىنویسد: غدیر از غدر به معناى فریب گرفته شده است، زیرا غدیر جایى است که انسان از کنار آن عبور مىکند و آبى در آنجا مىبیند، اما سال بعد که مىرود خشک و بىآب مىیابد و از تشنگى مىمیرد، و به این وسیله انسان را فریب مىدهد.۱۴ حموى «خم» را نام چاهى از بنىمره ذکر کرده است.۱۵ نیز نقلى از زمخشرى دارد که «خم» نام مردى بوده است.۱۶ همچنین طبق نقل دیگرى «خم» را نام چاهى مىداند که عبدشمس آن را حفر کرده است.۱۷اما اینکه غدیر در چه فاصلهاى از مکه و در کدام سمت از این شهر واقع شده است، در منابع تاریخى بیشتر فاصله غدیر تا جحفه گزارش شده است؛ به عبارتى از آنجا که جحفه مکان شناخته شدهاى بوده، سعى شده است تا غدیر با جحفه شناسانده شود. یاقوت حموى هنگام معرفى منطقه جغرافیایى غدیرخم مىنویسد: و غدیر خمّ: بین مکه و المدینه، بینه و بین الجحفه میلان؛۱۸ غدیر بین مکه و مدینه است و تا جحفه، دو مایل۱۹ فاصله دارد.طبرسى روایتى دارد که طبق آن، غدیر سه مایل قبل از جحفه واقع شده است. ۲۰ ابنجوزى فاصله غدیر تا جحفه را یک مایل گزارش کرده است.۲۱ این در حالى است که سید بن طاووس مىنویسد: مردم در جحفه توقف نمودند.۲۲حال باید دید جحفه کجاست؟ محقق کتاب الغارات در معرفى جحفه مىنویسد: جحفه روستاى بزرگى بوده که در مسیر مدینه به مکه واقع است و فاصله آن از مکه چهار منزل است. جحفه محل میقات اهل مصر و شام است اگر به مدینه نروند. فاصله جحفه تا مدینه شش منزل، و فاصله جحفه تا غدیر دو مایل است.۲۳بر اساس مشاهدههاى اخیر و بازدید از مکان غدیر روشن شده است که فاصله مکه تا جحفه با جاده کنونى حدود ۱۸۰ کیلومتر است.۲۴ در نقشههاى امروزى عربستان شهر رابغ کاملاً پیداست که در کنار دریاى سرخ واقع شده است. این شهر فاصله کمى با محل غدیر دارد. بر اساس گزارشى که بخشى از آن گذشت، مسجدى در این شهر قرار دارد که به مسجد غدیر مشهور است. براى اطلاع بیشتر از محل غدیرخم، به تصاویر پایانى همین نوشتار مراجعه فرمایید.نکته پایانى در این بخش این است که چرا پیامبر صلىاللهعلیهوآله غدیر را انتخاب نمود. در پاسخ این سؤل دو احتمال وجود دارد: احتمال اول، اینکه پیامبر صلىاللهعلیهوآله از سوى خداوند مأمور بوده که در اینجا رسالت خود را ابلاغ نمایند؛ به عبارت دیگر، این مکان از سوى خداوند انتخاب شده است.احتمال دوم، که به اشتباه شهرت هم پیدا کرده و در واقع، توجیهى است بر اقدام پیامبر در انتخاب این مکان، این است که غدیر، محل تقسیم راهها و به اصطلاح «مفترق الطرق» بوده و مسافران هر منطقهاى از اینجا راه خود را جدا نموده و به شهر خود مىرفتند.۲۵ از این رو آخرین نقطه مسیر همراهى تمامى مردم با پیامبر صلىاللهعلیهوآله، این مکان بوده و به همین دلیل پیامبر صلىاللهعلیهوآلهپیش از متفرق شدن مردم، مأموریت خود را ابلاغ نموده است.البته باید بدانیم که آن روز قلمرو نفوذ اسلام شبهجزیره عربستان بود و فراتر از آن نرفته بود و عملیات موته و تبوک نیز فقط یک اولتیماتوم سیاسى و نظامى به شمار مىآمد. هنوز مناطق عراق، شامات و مصر مسلمان نبودند. از این گذشته، با دقتنظر در وضعیت جغرافیایى غدیر چنین به دست مىآید که غدیر یا همان جحفه اصلاً مفترقالطرق نبوده و چنین وضعیتى نداشته است. همانطور که در نقشه ملاحظه مىشود مسیر مردم عراق از شمال شرقى مکه، مسیر مردم طائف از جنوب شرقى مکه و مسیر مردم یمن از جنوب مکه است. مسیر شمال غربى مدینه که به غدیر منتهى مىشود تنها مسیر مردم مدینه و اطراف مدینه است. گرچه بعد از گسترش اسلام در شمال افریقا، آنها نیز از این مسیر به مکه مىآیند و در جحفه محرم مىشوند. در کتابهاى فقهى در باب حج به تفصیل در این باره بحث شده است که مردم هر منطقهاى از کجا وارد حرم (مکه) شده و محرم مىشوند و طبیعتا خروج آنها نیز از همان راه است. ذات عرق براى عراقىها، یلملم براى یمنىها، قرنالمنازل براى طایفىها و جحفه براى قبیلههاى جنوب مدینه و کسانى که نزدیک به مدینه هستند؛۲۶ یعنى چون مسیرها متعدد است، محل محرم شدن نیز متعدد است. در محاسبه جمعیت غدیر ـ همان گونه که بدان خواهیم پرداخت ـ باید این محاسبات جغرافیایى نیز در نظر گرفته شود تا تصور نشود مردم یمن (که در جنوب هستند) در غدیر حضور داشتهاند.
در مورد مردم عراق نیز باید گفت در این نقشه مشخص است که مسیر عراق از ذات عرق، المره و المسلح مىگذرد و به طرف شمال شرقى مکه مىرود، در حالى که غدیر در شمال غربى مکه واقع شده است. آرى در یک صورت مىتوان پذیرفت که مردم عراق در غدیر حضور داشتهاند و آن اینکه حجگزاران عراقى به همراه پیامبر صلىاللهعلیهوآله به غدیر آمده و از آنجا راه خود را جدا کرده باشند که در نقشه به صورت نقطهچین نشان داده شده است. اما این احتمال هم پذیرفته نیست، زیرا هیچ سندى از سوى پیامبر صلىاللهعلیهوآله مبنى بر اینکه مردم عراق یا یمن وى را تا غدیر همراهى کرده باشند، وجود ندارد. در این باره بیشتر سخن خواهیم گفت. افزون بر آنچه گفته شد یادآورى این نکته، ضرورى است که بیشترین جمعیت حاضر در مراسم حج، از مدینه، طائف، یمن و اهالى خود مکه بودند که فقط مسافران مدینه از راه جحفه عبور مىکردند.۳٫ تعداد جمعیت حاضر در غدیرمهمترین مسئلهاى که ذهن نگارنده را متوجه خود کرده و این نوشتار درصدد پرداختن به آن است این است که جمعیتى که در ماجراى غدیر سال دهم هجرت در محضر پیامبر حاضر بوده و نص پیامبر صلىاللهعلیهوآله مبنى بر ولایت امام على علیهالسلام را از زبان مبارک ایشان شنیدهاند، چه مقدار بوده است؟۳ـ۱٫ بررسى اجمالى روایات مختلفى که به نوعى تعداد جمعیت حاضر در غدیر را گزارش کردهاند:۳ـ۱ـ۱٫ هزار و سیصد نفرکمترین جمعیتى که در این مورد گزارش شده ۱۳۰۰ نفر است. ابن شهرآشوب روایتى از امام باقر علیهالسلام نقل کرده که طبق آن، پیامبر صلىاللهعلیهوآله در روز غدیر در حضور ۱۳۰۰ نفر، جمله «من کنت مولاه فهذا على مولاه» را مطرح نمود.۲۷ متأسفانه ایشان سند روایت را نیاوردهاند. همین روایت را مجلسى نیز آورده است.۲۸در تفسیر فرات کوفى نیز روایتى از عمار نقل شده که مىگوید: در مجلس ابن عباس بودیم و او سخنرانى مىکرد که ابوذر بلند شد و گفت: اى مردم آیا مىدانید که پیامبر صلىاللهعلیهوآله فرمود راستگوتر از ابوذر نیست؟ همه گفتند: آرى. ابوذر گفت: پس بدانید که پیامبر روز غدیر که ۱۳۰۰ مرد بودیم … فرمود: هر کس من مولاى اویم پس على مولاى اوست، خدایا هر که على را یارى کند یارىاش کن و هر که دشمنى کند دشمنىاش کن. در این هنگام مردى بلند شد و گفت: مبارک باد بر تو اى پسر ابىطالب.۲۹در مورد دو روایت فوق باید گفت که روایت ابن شهرآشوب از امام باقر علیهالسلامسندى ندارد تا بتوان در مورد آن قضاوت کرد، اما قولى که فرات کوفى بیان نموده با توجه به قراین درونى روایت که همانا نقل جریان مجلس ابنعباس و سخنرانى ابوذر است قابل توجه است، اگرچه محاسبات نشان مىدهد که جمعیت غدیر بیش از ۱۳۰۰ نفر بودهاند.۳۰۳ـ۱ـ۲٫ ده هزار نفراما دسته دیگرى از روایات، تعداد ده هزار نفر را گزارش کردهاند. عیاشى ذیل آیه ۶۷ سوره مائده از امام صادق علیهالسلامنقل مىکند: من تعجب مىکنم از اینکه شخص با آوردن دو شاهد حقش را مىگیرد، اما على بن ابىطالب علیهالسلام با ده هزار شاهد حقش ضایع شد. امام علیهالسلام ادامه مىدهد: پیامبر صلىاللهعلیهوآله از مدینه خارج شد در حالى که پنج هزار نفر از مدینه همراه وى بودند و پنج هزار نفر هم از مکه پیامبر صلىاللهعلیهوآله را مشایعت کردند.۳۱در این روایت، تصریح شده است که پنج هزار نفر از «اهل مکه» پیامبر صلىاللهعلیهوآله را تا غدیر مشایعت کردند. پذیرفتن اینکه این تعداد از مکه پیامبر صلىاللهعلیهوآله را مشایعت کرده باشند بسیار مشکل است، زیرا: اولاً: هیچ امرى از سوى رسولخدا صلىاللهعلیهوآله مبنى بر لزوم مشایعت مردم مکه وجود ندارد؛ثانیا: فاصله مکه تا جحفه فاصله بسیارى است و بر فرض که مردم قصد بدرقهکردن رسول خدا را داشتهاند مشایعت کردن تا حدود ۱۸۰ کیلومتر بسیار بعید است.آرى، چنانچه این پنج هزار نفر، اهل مکه نباشند و به گونهاى با تسامح بگوییم اهالى دیگر مناطق بودند که از مکه پیامبر صلىاللهعلیهوآله را همراهى نمودند پذیرفتنى است. اما سؤال اینجاست این افراد از کجا آمده بودند؟ ابن شهرآشوب نیز در روایتى از امام صادق علیهالسلام شاهدین غدیر را ده هزار نفر عنوان کرده است.۳۲ علاوه بر این دو، شیخ حر عاملى نیز در روایتى قول ده هزار نفر را آورده است.۳۳ به نظر مىرسد این دو از عیاشى نقل نکردهاند، زیرا نه به عیاشى اشارهاى دارند، و نه به عمر بن یزید که در سلسله سند عیاشى هست، و نیز ادامه روایت را که به تفکیک جمعیت اشاره مىکند، نیاوردهاند و حتى شیخ حر عاملى خود اضافه مىکند: چه بسا این ده هزار نفر همه از مدینه بودهاند.۳۴ به هر حال، این دو روایت مىتوانند به گونهاى تأییدى براى روایت عیاشى باشند.۳ـ۱ـ۳٫ دوازده هزار نفرعیاشى روایت دیگرى را ذیل آیه ۵۵ سوره مائده به نقل از صفوان جمال از امام صادق علیهالسلام ذکر مىکند و طى آن تعداد جمعیت حاضر در غدیر را دوازده هزار نفر آورده است. جالب آنکه نکته پیشگفته در این روایت نیز نقل شده که امام فرمودند: جمعیت حاضر در غدیر دوازده هزار نفر بودند، ولى امیرالمؤمنین علیهالسلام نتوانست حق خود را بگیرد، در حالى که یک شخص با دو شاهد مىتواند حق خود را بازپس گیرد.۳۵۳ـ۱ـ۴٫ هفده هزار نفرنویسنده کتاب جامع الاخبار طبق نقلى، جمعیت حاضر در غدیر را هفده هزار نفر دانسته است. وى مىنویسد: دوازده هزار نفر از یمن و پنج هزار نفر از مدینه همراه رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله بودهاند.۳۶ما در نقد روایت عیاشى گفتیم که آمدن مکىها تا غدیر وجهى ندارد و از پیامبر صلىاللهعلیهوآله نیز امرى اعلام نشده بود که ایشان را تا غدیر همراهى کنند. این نقد به وجه اولى بر این روایت وارد است، زیرا یمنىها مىبایست به طرف جنوب بروند و امرى از سوى پیامبر صلىاللهعلیهوآله وجود نداشت که ملزم باشند پیامبر صلىاللهعلیهوآله را تا غدیر مشایعت کنند. بنابراین، آمدن ایشان، آن هم تا فاصله ۱۸۰ کیلومترى پذیرفتنى نیست.۳ـ۱ـ۵٫ شصت هزار نفرابن جبر در کتاب نهج الایمان مىنویسد: «و روى ان یوم الغدیر لعلى بن ابى طالب ستون الف شاهد».۳۷ این قول چندان پذیرفتنى نیست، زیرا اولاً: به هیچ منبع یا شخصى منسوب نیست، ثانیا: اقوال دیگر از شهرت بیشترى برخوردارند، ثالثا: ـ همانطور که خواهیم گفت ـ از منطق نقل آمار برخوردار نیست.۳ـ۱ـ۶٫ هفتاد هزار نفرطبرسى تعداد افرادى را که همراه پیامبر صلىاللهعلیهوآله از مدینه و اطراف آن خارج شدهاند، هفتاد هزار نفر ذکر کرده است. او در روایتى طولانى همراه با خطبه سیزده صفحهاى پیامبر صلىاللهعلیهوآله در روز غدیر، پس از ذکر سلسله سند، روایتى از امام باقر علیهالسلامنقل مىکند که طبق آن هفتاد هزار نفر و بلکه بیشتر از مردم مدینه و اطراف، همراه پیامبر حج به جا آوردند، همانند اصحاب موسى که آنها هم هفتاد هزار بودند و پیمان شکستند. همینطور پیامبر صلىاللهعلیهوآله هم براى على علیهالسلام بیعت گرفتند، گرچه مردم پیمانشکنى کردند.۳۸این روایت نیز به دلایلى پذیرفته نمىشود:اولاً: این روایت به لحاظ سند مشکلاتى دارد و افراد ضعیف در سند آن دیده مىشوند،۳۹ ثانیا: عدد هفتاد هزار نفر در موارد بسیارى به منظور نشان دادن کثرت، استعمال مىشده و لذا به نظر مىرسد این مورد نیز از همان موارد باشد.۳ـ۱ـ۷٫ هشتاد و شش هزار نفرباز ابنجبر در همان کتاب مىنویسد: «و قیل سته و ثمانون الف شاهد و معلوم ان اولئک من الاماکن المتفرقه و الامصارالمتباعده».۴۰ همانطور که در متن آمده فقط در حد یک «قیل» است که در مقایسه با اقوال دیگر ضعیفتر است و لذا نمىتوان به آن اعتماد نمود. نویسنده در ادامه روایات در توجیه این همه جمعیت مىنویسد: «روشن است این همه جمعیت از اماکن مختلف و از شهرهاى دور بودهاند»؛ و از مباحث بعدى این مقاله روشن خواهد شد که این توجیه تا چه حد قابل قبول است.۳ـ۱ـ۸٫ نود هزار نفرعبدالملک عاصمى شافعى از نویسندگان اهلسنت مىنویسد: پیامبر براى حجهالوداع از مدینه خارج شد، در حالى که نود هزار یا ۱۱۴ هزار نفر همراه وى بودند.۴۱۳ـ۱ـ۹٫ یکصد و چهارده هزار نفرقول دیگر عاصمى شافعى ـ چنان که گفته شد ـ ۱۱۴ هزار نفر است۴۲ که به دلیل ترتیببندى اقوال، آن را در ردیفى جداگانه مىآوریم. نویسنده این دو قول را به صورت غیر مستند آورده که چندان پذیرفتنى نیست. این در حالى است که اقوال قوىتر و مستندترى در دست داریم.۳ـ۱ـ۱۰٫ یکصد و بیست هزار نفردر نهایت، گزارشى از ابنجوزى است که جمعیت حاضر در غدیر را ۱۲۰ هزار نفر دانسته است.۴۳ به نظر مىرسد که این روایت را تنها باید توجیه کرد و تنها توجیه آن این است که تصحیفى یا تحریفى رخ داده باشد، زیرا در هیچ یک از روایات متقدم این تعداد جمعیت گزارش نشده است. دیگر اینکه ابنجوزى از قول خود چنین مىگوید و آن را به کتاب یا شخصى نسبت نمىدهد.حاصل آنچه گفته شد، اینکه تعداد جمعیت حاضر در غدیر از ۱۳۰۰ نفر تا ۱۲۰ هزار نفر گزارش شده است.اما نکته بسیار مهم این است که بیشترین تعداد جمعیت حاضر در غدیر، طبق روایاتى که در منابع پنج قرن اولیه آمده، هفده هزار نفر گزارش شده است. رقمهاى بالاتر مربوط به بعد از قرن پنجم است. با توجه به ضعفهایى که در مورد منابع بعد از قرن پنج وجود دارد و صرفا نقل از خود یا نقل یک قیل مىباشد، باید از بین چهار قول اول یکى را تأیید کنیم، البته بر اساس قراین دیگرى که ذکر خواهد شد و نیز کار آمارى که در مورد جمعیت مردم مدینه صورت خواهد گرفت. براى این منظور ابتدا باید چند بحث مقدماتى درباره «نقلهاى آمارى از جمعیت در تاریخ» را بیاوریم و آنگاه بین نقلهاى مختلف یکى را انتخاب نماییم
ادامه دارد…
پی نوشت ها:
۱٫ استاد محمدهادى یوسفى غروى در کتاب موسوعه التاریخ الاسلامى، ج ۳، ص ۶۲۶ـ۶۲۷ به اختصار روایات مربوط به تعداد حاضران در غدیر را نقل کردهاند.۲٫ شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۳۹۵؛ تاریخ یعقوبى، ج ۱، ص ۵۰۸؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج ۳، ص ۲۷ و ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۵، ص ۲۰۹٫۳٫ شیخ صدوق در خصال ضمن بیان ایام هفته و بیان اینکه هر روز اختصاص به کارى دارد، روز جمعه را روز عید یاد مىکند و مىنویسد: عید غدیر، روز هجدهم ذىحجه است و آن نیز جمعه بوده است شیخ صدوق، همان، ج ۲ ، ص ۳۹۵٫ نویسنده کتاب بشاره المصطفى روز غدیر را پنجشنبه معرفى مىنماید. نیز: ابن جبر (نهج الایمان، ص ۱۱۴). روایتى را از سعید خدرى آورده که بنابر آن، غدیر روز پنجشنبه بوده است. همچنین محمد بن سلیمان کوفى (مناقب امیرالمؤمنین، ج ۱، ص ۱۱۸) روایتى را از ابىسعید خدرى نقل مىکند که طبق آن، پیامبر صلىاللهعلیهوآله مردم را در غدیر جمع کرد و آن روز پنجشنبه بود.۴٫ ابوبکر بن حسین بیهقى، دلایل النبوه، ج ۵، ص ۴۴۶؛ ذهبى، تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۷۰۸ و ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج ۳، ص ۲۵٫ اینان ذیل آیه اکمال به تفصیل درباره اینکه عرفه سال دهم جمعه بوده یا خیر بحث کردهاند.۵٫ از میان منابع شیعى مىتوان به: اربلى على بن عیسى، کشف الغمه، ج ۱، ص ۲۰ و علامه مجلسى، بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۵۳۴ اشاره نمود.۶٫ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۵، ص ۲۰۹: «الثامن عشر من ذى الحجه عامئذ و کان یوم الأحد بغدیر خم تحت شجره هناک، فبین فیها أشیاء. و ذکر من فضل علیّ و أمانته و…».۷. طبرسى، الاحتجاج، ص ۵۸: «أتاه جبرئیل علیهالسلام على خمس ساعات مضت من النهار».۸. فتال نیشابورى، روضه الواعظین، ج ۱، ص ۹۱٫۹٫ ابن اثیر، اسدالغابه، ج ۵، ص ۲۵۲: «نشهد أنا أقبلنا مع رسول الله صلّى الله علیه و سلّم من حجه الوداع، حتى إذا کان الظهر خرج رسول اللّه ـ صلّى الله علیه و سلّم ـ فأمر بشجرات فشددن، و ألقى علیهنّ ثوب، ثم نادى: الصلاه. فخرجنا فصلینا، ثم قام فحمد اللّه تعالى و أثنى علیه، ثم قال: یا أیها الناس، أتعلمون أنّ اللّه عز و جل مولاى و أنا مولى المؤنین، و أنى أولى بکم من أنفسکم؟ یقول ذلک مرارا. قلنا: نعم، و هو آخذ بیدک یقول: من کنت مولاه فعلى مولاه، اللَّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه ثلاث مرات».۱۰. على بن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۴۵۶: «و قد بلغنا غدیر خم فى وقت لو طرح اللحم فیه على الأرض لانشوى».۱۱. حسین بن حمدان، خصیبى، الهدایه الکبرى، ص ۱۰۳: «و قد علمت انه کان یوما شدید القیظ یشیب فیه الطفل…».۱۲. قاضى نعمان مغربى، شرح الاخبار، ج ۱، ص ۹۹ :«و ذلک فى یوم ما اتى علینا یوم اشد حرا منه».۱۳. اکنون برنامههاى رایانهاى این کار را به راحتى انجام مىدهند. به عنوان نمونه به نرمافزار نورالسیره مىتوان اشاره نمود.۱۴٫ یاقوت حموى، معجم البلدان، ج ۴ ، ص ۱۸۸: «و قال بعض أهل اللغه: الغدیر فعیل من الغدر، و ذاک أن الإنسان یمرّ به و فیه ماء فربما جاء ثانیا طمعا فى ذلک الماء فإذا جاءه وجده یابسا فیموت عطشا».۱۵. همان، ج ۲، ص ۳۹۰٫۱۶٫ همان.۱۷٫ همان.۱۸٫ همان، ج ۴ ، ص ۱۸۸٫۱۹٫ هر مایل حدود ۱۶۰۰ متر مىباشد.۲۰٫ طبرسى، همان، ص ۵۸: «فرحل فلما بلغ غدیر خم قبل الجحفه بثلاثه امیال».۲۱. ابن جوزى، المنتظم، ج ۱، ص ۱۴۶٫۲۲٫ ابن طاووس، همان، ج ۱، ص ۴۵۵: «فخرج رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله حتى نزل الجحفه فلما نزل القوم و أخذوا منازلهم أتاه جبرئیل علیهالسلام».۲۳. ابراهیم بن محمد ثقفى کوفى، الغارات، ج ۲، ص ۵۰۷، پاورقى: «الجحفه بالضم ثم السکون و الفا، کانت قریه کبیره ذات منبر على طریق المدینه، من مکه على اربع مراحل و هى میقات اهل مصر و الشام، ان لم یمروا على المدینه فان مروا بالمدینه فمیقاتهم ذوالحلیفه و کان اسمها مهیعه و انما سمیت الجحفه لان السیل اجتفها و حمل اهلها فى بعض الاعوام و هى الان خراب، و بینها وبین ساحل الجار نحو ثلاث مراحل و بینها و بین اقرن موضع من البحر سته امیال، و بینها وبین المدینه ست مراحل و بینها وبین غدیر خم میلان».۲۴. متن کامل گزارش بازدید از منطقه غدیر، در فصلنامه علوم حدیث، سال سوم، شماره ۷، بهار ۷۷، ص ۲۳۲ نوشته محمدحسین فلاحزاده آمده است.۲۵٫ مفید، الارشاد، ج ۱، ص ۱۷۵٫۲۶٫ اهالى مدینه از مسجد شجره محرم مىشوند که این مسجد نزدیک مدینه واقع شده است، اما کسانى که در منطقه جنوبى مدینه هستند، در بین راه مدینه به مکه در جحفه محرم مىشوند.۲۷٫ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابى طالب، ج ۳، ص ۲۶٫ متن روایت چنین است: «و فى روایه عن الباقر علیهالسلامقال: لما قال النبى صلىاللهعلیهوآله یوم غدیر خم بین الف و ثلاثماه رجل من کنت مولاه فهذا على مولاه…».۲۸. مجلسى، همان، ج ۳۷، ص ۱۵۸٫ ۲۹٫ فرات کوفى، تفسیر، ص ۵۱: «عن عمار بن یاسر قال: کنت عند ابى ذر الغفارى ـ رض ـ فى مجلس ابن عباس ـ رض ـ و علیه فسطاط و هو یحدث اذ قام ابوذر حتى ضرب بیده الى عمود فسطاط ثم قال: ایها الناس من عرفنى فقد عرفنى و من لم یعرفنى فقد انبأته باسمى انا جندب بن جناده ابوذر الغفارى سالتکم بحق الله و حق رسوله اسمعتم من رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله و هو یقول: ما اقلت الغبراء و لا اظلت الخضرا ذا لهجه اصدق من ابى ذر؟ قالو: اللهم نعم. قال: فتعلمون ایها الناس ان رسول الله صلىاللهعلیهوآله جمعنا یوم غدیر خم الف و ثلاثماه رجل یقول: اللهم من کنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره واخذل من خذله. فقام رجل فقال: بخ بخ یابن ابیطالب…».۳۰. در ادامه، محاسبات صورت گرفته را ذکر خواهیم کرد.۳۱٫ ر.ک: عیاشى، تفسیر، ج ۱، ص ۳۳۲: «عن عمر بن یزید قال: قال أبو عبد الله علیهالسلام ابتداء منه العجب یا ابا حفص لما لقى على بن أبى طالب، أنه کان له عشره ألف شاهد لم یقدر على أخذ حقه، و الرجل یأخذ حقه بشاهدین، إن رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله خرج من المدینه حاجا و معه خمسه آلاف، و رجع من مکه و قد شیعه خمسه آلاف من أهل مکه، فلما انتهى إلى الجحفه نزل جبرئیل بولایه على…».۳۲. ابن شهرآشوب، همان، ج۳، ص ۲۶٫۳۳٫ حر عاملى، وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۳۹٫۳۴٫ همان: «عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام ابْتِدَاءً مِنْهُ الْعَجَبُ لِمَا لَقِیَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ أَنَّهُ کَانَ لَهُ عَشَرَهُ آلَافِ شَاهِدٍ لَمْ یَقْدِرْ عَلَى أَخْذِ حَقِّهِ وَ الرَّجُلُ یَأْخُذُ حَقَّهُ بِشَاهِدَیْنِ ، أَقُولُ لَعَلَّ الْعَشَرَهَ آلَافٍ کَانُوا حَاضِرِینَ فِى الْمَدِینَهِ وَ الْبَاقُونَ کَانُوا تَفَرَّقُوا فِى الْبُلْدَانِ».۳۵. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۳۲۹: «عن صفوان الجمال قال قال أبو عبد اللّه علیهالسلام لقد حضر الغدیر اثناعشر ألف رجل یشهدون لعلى بن أبى طالب علیهالسلام، فما قدر على أخذ حقه، و إن أحدکم یکون له المال و له شاهدان فیأخذ حقه». نیز ر.ک: مجلسى، همان، ج ۳۷، ص ۱۳۹٫۳۶٫ شعیرى، جامع الاخبار، ص ۱۰٫۳۷٫ ابن جبر، همان، ص ۱۲۲٫۳۸٫ طبرسى، همان، ج ۱، ص ۸۳: «…حج مع رسول الله من أهل المدینه و أهل الأطراف و الأعراب سبعین ألف إنسان أو یزیدون على نحو عدد أصحاب موسى السبعین ألف الذین أخذ علیهم بیعه هارون فنکثوا و اتبعوا العجل و السامرى و کذلک أخذ رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله البیعه لعلى بالخلافه على عدد أصحاب موسى فنکثوا البیعه و اتبعوا العجل و السامرى سنهً بسنهً و مثلا بمثل…».۳۹. از جمله راویان در سند این روایت محمد بن موسى همدانى است که سخن مرحوم آیتاللّه خویى دربارهاش چنین است: «قال النجاشى ضعفه القمیون و کان ابن الولید یقول انه کان یضع الحدیث». همچنین نقلى از صدوق مىآورد که: «خبر صلاه یوم غدیر خم و الثواب المذکور فیه لمن صامه، فان شیخنا محمد بن الحسن کان لایصححه و یقول انه من طریق محمد بن موسى الهمدانى و کان غیر ثقه کذاباً» (ر.ک: خویى، معجم رجال الحدیث، ج ۱۸، ص ۲۹۷).۴۰٫ ابن جبر، همان، ص ۱۲۲٫۴۱٫ عبدالملک بن حسین عاصمى مکى، سمط النجوم العوالى، ج ۲، ص ۳۰۵٫۴۲٫ همان.۴۳٫ سبط ابنجوزى، تذکره الخواص، ج ۱، ص ۲۶۶٫ وى مىنویسد: «و جمع الصحابه و هم کانوا مئه و عشرین الفا