مجمع جهانی شیعه شناسی

تفسیر لغوی قرآن چگونه است؟

غالب مفسران تفاسیر لغوی، بر شناخت و اجتهاد در لغات، ریشه و اشتقاق و شکل و تغییرات آنها اهتمام ورزیده اند. در مباحث لغوی، یافتن معنی اصلی لغت و تطورات آن، موردنظر مفسر است، چنان که یافتن معنی لغت از سیاق کلام، مهم ترین دریافتهای مفسران لغوی است. از نظر آنان، قرآن به زبان مردم سخن گفته و خطاب آن متوجه عموم بوده است نه جمع و گروه خاصی.توجه به کاربردهای متفاوت یک لغت در قرآن، توجه به مترادفات و متضادها، غرایب، مجاز و حقیقت از جمله مباحث تفاسیر لغوی است. سیره معصومین این بوده است که به تبیین واژگان به هنگام لزوم بپردازند؛ پیامبراکرم صلی الله علیه و آله در جواب سؤال عدی بن حاتم از معنای خیط الابیض و الاسود فرموده اند: « یا ابن حاتم إنما ذلک بیاض النهار و سواد اللیل فابتداء الصوم من هذا الوقت »(1).در تفاسیر لغوی، هم به وضع نخستین لغت و هم کاربردهای آن در زبان قرآن پرداخته می شود. تعدادی از صحابه، پیشگام چنین مبحثی بوده اند؛ مثلاً نافع بن ازرق و نجده بن عویمی از ابن عباس درخواست کردند تا مفاهیم قرآن را با استشهاداتی از کلام عرب بیان کند و او نیز مطابق با شرط آنها تفسیر نمود. (۲) در دوره های بعد هم، مفسران بزرگی به بررسی معانی لغوی توجه داشته اند تا آنکه مفسر بزرگ جهان اسلام، امین الاسلام طبرسی، در بحثهای لغوی کتاب مجمع البیان، به خوبی به بررسی لغات قرآن پرداخته و ضمن ریشه شناسی آنها، بر وجوه و نظایر آنها هم در تفسیر آیات، توجه نموده است.نکته مهم دیگری که لازم به یادآوری است، اینکه در قرآن واژگان مبهم، غریب و دخیل وجود دارد و به همین دلیل کتابهایی در ذیل عناوین مبهمات القرآن، غریب القرآن و دخیل القرآن نوشته شده اند که آنها نیز در شمار تفاسیر لغوی قرار می گیرند.این عناوین را به ضمیمه لغات القرآن، مجازات القرآن، متشابهات القرآن، معانی القرآن، وجوه و نظایر قرآن می توان از موضوعات مفردات قرآن بر شمرد. مناسب تر آن است که برخی از عناوین از جمله اِعراب القرآن، قرائات القرآن، فهرست نگاری قرآنی و نیز اشتقاق الفاظ قرآن را به طور مجزا مطرح ساخت. (۳)مرحوم آیت الله معرفت معتقد است که می توان تفسیر لغوی را جزئی از تفسیر موضوعی به حساب آورد، زیرا تنها به تفسیر و تبیین واژه های مشکل قرآن پرداخته است. (۴) او معتقد است که قرآن بر آن بوده، از واژه های فصیح و متداول در میان عرب اصیل، از هر قبیله بهره گیرد و با این روش حکیمانه، وحدت زبانی فراگیری فراهم آورده است. (۵)
تعریف تفسیر لغویدر تفسیر لغوی، مفسر با توجه به تخصصش در لغت شناسی، تلاش می کند تا با بیشترین تلاش، به بررسی وضع و استعمالات آن و سیر تحول آن تا به هنگام نزول و پس از آن، به مراد الهی و معنی آیه دست یابد و از روشهای متعارف تفسیر کمک می گیرد.
اهم تفاسیر لغویاز تفاسیر لغوی، معمولاً با نامهای مفردات قرآن، غرایب القرآن و معانی القران یاد کرده اند. به تعدادی از آنها که تفسیر لغوی وجهه همتشان بوده است؛ اعم از شیعه و اهل سنت، به ترتیب زمان وفات مؤلفان، اشاره می شود:
۱٫ تفسیر معانی القرآنتألیف ابوزکریا یحیی بن زیاد دیلمی، معروف به فرّاء( م ۲۰۷ق ) به زبان عربی است. فراء از عالمان اهل سنت در قرن سوم است که در معانی و تبیین قرآن شهرت یافته و کتابش از منابع تفسیری در لغت و واژگان قرآن به شمار می رود. او در طب و نجوم هم صاحب نظر بوده است. علی بن حمزه کسائی ( م ۱۸۹ق ) از عالمان نحو و قرائت، ابواسحاق زجّاج ( م ۳۱۱ق ) و ابوجعفر نحاس ( م ۳۳۸ق ) نیز صاحب کتاب معانی القرآن بوده اند که به تبیین واژگان آیات پرداخته اند، ولی کتاب معانی القرآن فرّاء، شهرت بیشتری دارد. (۶) محمد بن جهم راوی این تفسیر است(۷)، زیرا فرّاء این تفسیر را بر جمعی از شاگردانش املا نموده است.
۲٫ تفسیر غریب القرآنتألیف ابومحمد عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری ( م ۲۷۶ق ) به زبان عربی است. او از عالمان اهل سنت در صرف و نحو و لغت است. کتاب او از نخستین کتابهای لغوی در تفسیر قرآن به شمار می آید. ابن قتیبه به شرح کلمات و واژه های قرآن براساس ترتیب آیات پرداخته است. او کتاب معانی القرآن و تأویل مشکل القرآن را نیز تدوین کرده که در آنها مباحث لغوی از اهمیت بالایی برخوردار است. (۸)این کتاب در حقیقت بخشی از تفسیری است که به تبیین و شرح آیات مشکله قرآن پرداخته و در تکمیل کتاب نخست او تقریر شده است. او برای کاستن از حجم کتاب تأویل مشکل القرآن این بخش را جدا و با عنوانی مستقل آورده است. کتاب غریب القران دینوری از بهترین کتب در تفسیر غرایب القرآن است که نظم و ترتیب را در کنار ایجاز رعایت کرده و اشاره دارد که از لغت نویسان آگاه کمک گرفته است. (۹)
۳٫ تفسیر مفردات الفاظ قرآنتألیف ابوالقاسم حسین بن محمد بن مفضل از عالمان مشهور به اهل سنت، معروف به راغب اصفهانی ( م ۴۰۳ق ) به زبان عربی است. او با همت فراوان، معانی لغوی آیات قرآن را بیان کرده است. راغب از عالمان بزرگ لغت شناس در قرن چهارم است که کتابش تاکنون مورد استناد بوده است. شیوه راغب در کتاب مفردات، نخست بیان ماده لغت، به همراه معنی حقیقی و سپس ذکر مشتقات و معانی مجازی است و درنهایت، میزان ارتباط معانی مجازی با معانی حقیقی را با ذکر شواهدی از آیات، احادیث، اشعار و گفتار عرب بیان داشته است.شیوه او با شخصیتهای علمی بزرگی، مانند زمخشری صاحب تفسیر کشاف و مرحوم شیخ طبرسی صاحب تفسیر مجمع البیان در لغت همسان بوده است، زیرا آنان نیز بررسیهای لغوی ارزنده ای را در تبیین آیات قرآن انجام داده اند. راغب معتقد است نخست باید معنی اصلی هر واژه را جست و جو کرد زیرا هر واژه، دارای اصل و معنی واحدی است که معانی فرعی از آن ناشی شده است.راغب در کتاب مفردات قرآن، براساس ترتیب الفبایی به ریشه اصلی واژه های قرآنی پرداخته و در ضمن هر واژه، به مشتقات آن با ذکر مثالهایی از آیات اشاره کرده است. او از علاقه مندان به اهل بیت بوده است. وی به تألیف کتاب تفسیری دیگری نیز به نام جامع التفاسیر همت گماشت که توفیق اتمام آن را نیافت. آنچه اکنون از آن کتاب موجود است، شامل سوره حمد و بخشی از سوره بقره است که با تحقیق حسن فرحات در کویت چاپ شده است. (۱۰)
۴٫ تفسیر وجوه قرآن تفلیسیتألیف ابوالفضل حبیش بن ابراهیم تفلیسی‌( م ۶۰۰ق ) معروف به وجوه قرآن تفلیسی از عالمان اهل سنت، به زبان فارسی است. تفلیسی عالم صرف و نحو و لغت و نجوم و طب بوده است. او صاحب آثار فراوانی به فارسی و عربی است. تفلیسی به ترتیب الفباء به بررسی معنایی کلمات قرآن و وجوه آنها پرداخته است.مقصود از وجوه در نظر او، معنی « موضوع له » نیست، بلکه « مستعملٌ فیه » و « کاربرد واژه های قرآنی است. خواه آن کاربرد معنی حقیقی باشد یا مجازی، استعاری یا کنایی، اشتراک لفظی باشد یا اشتراک معنوی. تلاش تفلیسی تبیین وجوه، معانی کلمات قرآن و روشن نمودن کلمات مبهم و چند پهلو است. برخی محققان معتقدند که تفلیسی، کتاب وجوه القرآن مقاتل بن سلیمان را برگزیده و پس از ترجمه به فارسی، آن را تکمیل کرده است. کتاب وجوه قرآن تفلیسی از منابع مهم در فهم وجوه قرآن است که مورد توجه مفسران بوده است. (۱۱) در دوره معاصر، کتاب وجوه قرآن تفلیسی با تصحیح و تحقیق استاد دکتر مهدی محقق، از طرف دانشگاه تهران منتشر شده است.در پیشگفتار کتاب آمده است که حبیش بن ابراهیم در زبان عربی و فارسی چیرگی و استادی داشته است. در زمان خود درصدد برآمده که نقاب عربیت را از چهره یکی از کتبی که مربوط به وجوه معانی لغات قرآن است بگشاید و فهم آن را بر فارسی زبانان آسان سازد. او از این میان وجوه القرآن مقاتل بن سلیمان را برگزیده اما به ترجمه آن اکتفا نکرده است. بلکه آن را با توجه به کتب تفاسیر و لغات قرآن دیگران، کامل ساخته و همان نام وجوه القرآن را بر آن نهاده است. (۱۲)به قسمتی از متن کتاب در مورد واژه « تأویل » توجه فرمایید: « تأویلٌ- بدان که تأویل در قرآن بر پنج وجه باشد: وجه نخستین تأویل به معنی به کناره رسیدن بود چنان که خدای در سوره آل عمران آیه ۷ گفت: « فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَهِ وَ ابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ وَ مَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللَّهُ » یعنی و ما یعلم احدٌ انتهاء ملک محمد و امته بأنهم یملکون الی یوم القیامه و لا یرجع الملک الی الیهود ابداً.وجه دوم تأویل به معنی عاقبت بود که خدا وعده کرد در قرآن از خیر و شر چنان که در سوره الاعراف (۵۳) گفت: « هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ تَأْوِیلَهُ یَوْمَ یَأْتِی تَأْوِیلُهُ یَقُولُ الَّذِینَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنَا مِنْ شُفَعَاءَ فَیَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَیْرَ الَّذِی کُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَفْتَرُونَ‌ » و در سوره یونس (۳۹)‌گفت: « بَلْ کَذَّبُوا بِمَا لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا یَأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ کَذلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الظَّالِمِینَ‌ ».وجه سیم [ تأویل ] به معنی خواب گزاردن بود چنان که در سوره یوسف (۶)‌گفت: « وَ کَذلِکَ یَجْتَبِیکَ رَبُّکَ وَ یُعَلِّمُکَ مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ وَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَ عَلَى آلِ یَعْقُوبَ کَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَیْکَ مِنْ قَبْلُ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّکَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ‌ »؛ یعنی من تعبیر الرویا.وجه چهار تأویل به معنی درست بکردن بود چنان که در سوره یوسف ( ۱۰۰ ) گفت: « وَ قَالَ یَا أَبَتِ هذَا تَأْوِیلُ رُؤْیَایَ مِنْ قَبْلُ »؛ یعنی تحقیق رویای من قبل.وجه پنجم تأویل به معنی گونَها بود چنان که در سوره یوسف ( ۳۷ ) گفت: « قَالَ لاَ یَأْتِیکُمَا طَعَامٌ تُرْزَقَانِهِ إِلاَّ نَبَّأْتُکُمَا بِتَأْوِیلِهِ » یعنی ألوانه و هی ألوان الطعام. »(13)
۵٫ تفسیر الوجوه و النظائر فی القرآنتألیف ابوعبدالله حسین بن محمد دامغانی از عالمان اهل سنت در قرن هشتم است. دامغانی کلمات و لغات غریب را، به ترتیب معجم شرح کرده و وجوه و معانی آنها را بیان داشته است. او سعی کرده است لغاتی را که مقاتل بن سلیمان از آنها غفلت داشته، بیان کند. (۱۴)
۶٫ تفسیر مبهمات القرآنتألیف ابوعبدالله محمد بن علی بلنسی ( م۷۸۲ق ) از عالمان اهل سنت و به زبان عربی است. او به تفسیر لغات و کلمات مبهم پرداخته و از نظر لغوی آنها را بررسی کرده است. بلنسی در تفسیر مبهمات قرآن، براساس ترتیب موجود پیش رفته و در تبیین مهمات و لغات قرآن، از دیگر آیات، روایات نبوی، کتابها و تفاسیر لغوی کمک گرفته است. او به بررسی و نقد روایات ضعیف نیز پرداخته است. (۱۵)
۷٫ تفسیر غریب القرآنتألیف سراج الدین ابوحفض عمر بن ابی الحسن ( م۸۰۴ق )‌ معروف به ابن ملقّن از عالمان اهل سنت در حدیث، لغت و فقه و به زبان عربی است. کتاب او با هدف تبیین لغات قرآن تدوین شده که براساس ترتیب آیات قرآن است. او در کتاب خود به روایات اسباب نزول نیز عنایت داشته است. کتاب غریب القرآن ابن ملقّن، متأثر از کتاب تفسیر البحر المحیط ابن حیان اندلسی بوده است. (۱۶)
۸٫ تفسیر جلالینتألیف جلال الدین محلی ( م/ ۸۶۴ ) و جلال الدین سیوطی ( م /۹۱۱ ) از عالمان اهل سنت، است. جلال الدین محلی، یک قرن قبل از سیوطی می زیسته که تفسیر سوره کهف، تا پایان قرآن را فراهم آورده و سوره فاتحه را نیز تفسیر کرد؛ پس از مرگ وی، سیوطی، بخش باقی مانده را با همان شیوه، تکمیل کرد.تلاش آنها برای تبیین لغات، موجز بودن آنها و بیان اِعرابهای ضروری است. (۱۷) شیوه سیوطی و شیوه محلی در ایجاز و ایفای مطالب، استناد به فهم ظاهر قرآن و آراء سلف، بیان اِعراب و تا حدودی قرائات و تبیین برخی نکات دیگر تقریباً یکسان است و کمتر می توان پی برد که این تفسیر اثر دو نفر است. (۱۸)
۹٫ تفسیر غریب القرآن الکریمتألیف فخرالدین طریحی ( م ۱۰۸۵ق ) به زبان عربی است. طریحی از عالمان شیعه در قرن یازدهم در تفسیر و لغت است. او به تبیین معانی لغات قرآن، به ویژه لغاتی که فهم آن به دقت و بررسی بیشتری نیازمند است، پرداخته است. طریحی آثار دیگری، مانند مجمع البحرین و المشارق الطریحه داشته که در آنها هم به مباحث لغوی پرداخته است. (۱۹) البته صاحب البرهان معتقد است که کتاب تفسیر غریب القرآن همان کتاب مجمع البحرین و مطلع النّیرین فی غریب الحدیث و القرآن الشریفین است. وی در مقدمه کتاب خود اشاره دارد که چون برای تدوین تفسیرش موسوم به مشارق الطریحیّه نیازی مبرم به یک کتاب غریب القران داشته و دیگر آثار در این باره نیاز وی را برآورده نمی ساختند و علاوه بر این حجم واژگان مشکل و غریب قرآن بیشتر شده، دست به کار این تألیف شده است.کتاب طریحی با نامهای نزهه الناظر و سرور الخاطر و تحفه الحاضر و متاع المسافر و نیز ربیع الاحزان ( الاخوان ) الموضح لکلمات القرآن نیز مشهور است(۲۰). اما مجمع البحرین جامع واژگان قرآنی و حدیثی است و تفسیر غریب القرآن تنها درباره واژگان قرآنی است. نگارنده در آغاز تألیف مجمع البحرین درصدد بوده است که واژه های قرآن و حدیث شیعه را تبیین کند، اما به هنگام نگارش عملاً به گونه ای تفسیر واژه های قرآن و حدیث درمی آید. (۲۱)
۱۰٫ تفسیر شبّرتألیف سید عبدالله شبّر کاظمی نجفی ( م ۱۲۴۲ق ) از مفسران بزرگ شیعه در قرن سیزدهم و به زبان عربی است. شبّر دارای سه تفسیر است: صفوه التفاسیر یا تفسیر کبیر، که اکنون به صورت نسخه خطی موجود است؛ تفسیر الجوهر الثمین یا تفسیر وسیط، که در بحث تفاسیر روایی آمده و تفسیر صغیر که معروف به تفسیر شبّر است. تفسیر صغیر که برگزیده و موجز تفسیر وسیط است، به شرح معانی لغوی، به صورت ایجاز پرداخته است.او در تفسیر کوچک، با سبکی روان پس از ذکر هر آیه، به بیان معانی لغات و کلمات مبهم، مشکل و غریب پرداخته است. معنی کلمات را به گونه ای به اختصار اما گویا بیان کرده است که برای هر خواننده ای فهم معانی آیات، میسر می شود. عبدالله شبّر، در مواردی، توضیحات تاریخی و روایی را به صورت موجز برای فهم آیات بیان داشته است. تفسیر او که برگزیده تفسیر الجوهر الثمین است، به نکات تفسیری مهمی در سراسر آیات اشاره می کند که برای همگان مفید است. (۲۲)
۱۱٫ معدن الانوار و مشکاه الاسرارتألیف شیخ محمد صالح برغانی حائری ( م ۱۲۷۱ق ) به زبان عربی است. او از عالمان بزرگ شیعه در قرن سیزدهم و صاحب تفسیر بحرالعرفان و معدن الایمان و تفسیر کنز العرفان فی تفسیر القرآن است. تفسیر معدن الانوار و مشکاه الاسرار شامل بخشی از قرآن است که در آن، با بررسی مباحث لغوی به تفسیر آیات پرداخته شده است. او در تفسیر خود کلمات، لغات مشکل، غریب و متشابه را به استشهاد از روایات اهل بیت عصمت (علیهم السلام) بررسی کرده و به تبیین نکات نوین در آنها همت گمارده است. (۲۳)
۱۲٫ الدرالنظیم فی لغات القرآن الکریمتألیف شیخ عباس قمی، از عالمان بزرگ شیعه است. او دارای تألیفات فراوانی مانند فوائد الرضویه، مفاتیح الجنان، سفینه البحار، منتهی الآمال، نفس المهموم است. کتاب الدرالنظیم کتابی است کم حجم که اکثر واژگان غریب یا کمتر مأنوس را معنا کرده و آیاتی را که در فهم معنایشان میان مفسران اختلاف نظر وجود دارد با معنای برگزیده خویش مطرح ساخته است. در بعضی از بخشهای کتاب بحثهای نحوی و لغت شناسی دقیقی مطرح شده است. قسمتی از واژگان با اتکا به روایات ائمه اطهار تفسیر یا تأویل شده اند و این نشانه ارادت بی شائبه مؤلف محترم به عترت پیامبر و گرایش وی به تفاسیر روایی است. در این کتاب نزدیک به هزار و سیصد واژه اصیل و چند برابر آن لغات برگرفته و مشتق از آنها ترجمه و تفسیر شده است. این کتاب با عنوان فرهنگ واژگان قرآن کریم ترجمه شده و برخلاف کتاب که براساس حرف اول و آخر کلمات مرتب شده است، ترجمه آن بر اساس حرف اول و دوم کلمه تنظیم یافته است.
۱۳٫ نثر طوبیتألیف علامه میرزا ابوالحسن شعرانی، از عالمان شیعه است که عنوان کتاب نثر طوبی یا دائره المعارف لغات قرآن مجید است. مؤلف، کلمات را به صورت الفبایی و در برخی موارد استشهادات شعری را به همراه ترجمه آن آورده است. این کتاب حاوی ارجاعات بسیار مفیدی است. در آغاز کتاب آمده است: تصحیح اشعار و شواهد اِعراب آن، کاری بس دشوار بود و بحمدالله آسان به سر آمد. لغات فارسی آن که امروز غیر مأنوس است در ذیل صفحات تفسیر و به همراه ترجمه اشعار ذکر شده است. آن همه تحریف و تصحیف که هریک را به صورت عجیب نسخ کرده بود به هیأت اول بازگشت. گاه ابیاتی در این کتاب آمده است که با سایر دواوین و کتبی که ملاحظه کردیم مخالف بود. (۲۴)
۱۴٫ التحقیق فی کلمات القرآن الکریماین کتاب ارزشمند اثر علامه حسن مصطفوی، از عالمان شیعه است. علامه مصطفوی در این کتاب بسیاری از لغات قرآن را به طور مفصل و تحقیقی بررسی و پس از نقل برخی اقوال از کتابهایی مانند مقاییس اللغه، مفردات و مجمع با استفاده از علائم اختصاری، به بیان تحقیق خود در مورد واژه موردنظر می پردازد.سعی وی بر این است تا معناهای یک واژه را به یک معنای واحد یا روح معنایی واحد برساند. چنان که خود او می گوید: « ‌و لمیکن غرضنا من تألیف هذا الکتاب: إلا التحقیق و الکشف عن المعانی الحقیقیه للکمات »(25). سپس براساس همان معنای حقیقی استعمالات قرآنی را بیان می کند. او معتقد است ترادف حقیقی و اشتراک لفظی در کلمات عرب وجود ندارد و اکتفا به استشهادات کلام عربی کافی نیست. (۲۶)
نمونه هایی از تفسیر لغوی۱٫ در کتاب مفردات راغب چنین آمده است: غبر: الماکث بعد مضیّ ما هو معه. قال: ( إِلاَّ عَجُوزاً فِی الْغَابِرِینَ‌ »[ الشعراء:۱۷۱]؛ یعنی: فیمن طال اعمارهم… غبن: الغبن ان تبخس صاحبک فی معامله بینک و بینه بضرب من الاخفاء… غرف: الغرف رفع الشیء و تناوله یقال غرفت الماء و المرق و الغرفه ما یغترف… غض: الغض النقصان من الطرف و الصوت و ما فی الاناء… (۲۷).۲٫ در کتاب نثر طوبی چنین آمده است: « احد » از نامهای خدا و صفت اوست و گویند مبالغه آن از واحد بیشتر است. چون واحد شاید مرکب باشد مانند قوم واحد و امت واحده و بهتر آن است که بگوییم این اصطلاحی است خاص اهل الله که احدیت را تخصیص به ذات بسیط داده اند بی ملاحظه صفات. شرح و تفسیر این کلمه را شیخ ابوالفتوح در تفسیر قل هو الله احد آورده است ( ج۲، ص ۲۰۹-۲۱۴ )(۲۸).
پی‌نوشت‌ها:
۱٫ طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص ۵۰۵٫۲٫ علوی مهر، روشها و گرایشهای تفسیری، ص ۲۶۶؛ سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص ۸٫۳٫ دیاری بیدگلی، درآمدی بر تاریخ علوم قرآنی، ص ۱۷۰٫۴٫ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص ۵۴۱٫۵٫ همان.۶٫ خرمشاهی، دانشنامه، ص ۲۱۰۰؛ معرفت، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص ۵۰۳٫۷٫ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص ۳۲۵٫۸٫ خرمشاهی، دانشنامه، ص ۷۲۵٫۹٫ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص ۵۴۵٫۱۰٫ زرکلی، الاعلام، ج۲، ص ۲۵۵؛ حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص ۱۷۷۳؛ زرکشی، البرهان، ج۱، ص ۲۹۱٫۱۱٫ خرمشاهی، دانشنامه قرآن، ص ۲۲۹۸٫۱۲٫ تفلیسی، وجوه القرآن، پیشگفتار، ص ۳-۴٫۱۳٫ همان، ص ۵۳-۵۲٫۱۴٫ خرمشاهی، دانشنامه، ص ۲۲۹۸؛ زرکلی، الاعلام، ج۲، ص ۲۵۴٫۱۵٫ خرمشاهی، دانشنامه، ص ۷۴۷٫۱۶٫ همان، ص ۷۲۶٫۱۷٫ همان، ص ۷۲۶٫۱۸٫ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص ۳۰۷٫۱۹٫ خرمشاهی، دانشنامه، ص ۷۲٫۲۰٫ زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص ۳۹۱؛ دیاری بیدگلی، درآمدی بر تاریخ علوم قرآنی، ص ۱۸۵-۱۸۶٫۲۱٫ دیاری بیدگلی، درآمدی بر تاریخ علوم قرآنی؛ مهدوی راد، سیر نگارش علوم قرآنی، ص ۱۸۵٫۲۲٫ همان، ص ۷۱۸٫۲۳٫ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲۱، ص ۲۲۰٫۲۴٫ شعرانی، ابوالحسن؛ تهران، کتابفروشی اسلامیه، مقدمه.۲۵٫ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص ۶٫۲۶٫ رک: همان، ص ۸ و ۹٫۲۷٫ مفردات، ص ۳۶۹ تا ۳۷۶ ( ضمن واژه: غبر، غبن، غرف، غض ).۲۸٫ نثر طوبی، ص ۹٫منبع مقاله :مؤدب، سیدرضا؛ (۱۳۹۲)، روشهای تفسیر قرآن، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها(سمت)، چاپ اول

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.