مجمع جهانی شیعه شناسی

تقویم شیعه بیست و چهارم رجب

تقویم شیعه بیست و چهارم رجب

تقویم شیعه بیست و چهارم رجب

۱- فتح خیبر به دست امیرالمؤمنین”علیه السلام” (۷ هجری قمری)
۲- بازگشت جعفر طیار از حبشه (۷ هجری قمری)
۳- درگذشت “عمربن عبدالعزیز” خلیفه ‏ی اموی (۱۰۱ هجری قمری)
۴- رحلت علامه و دانشمند کم نظیر “سید محمدمهدی بحرالعلوم” (۱۲۱۲ هجری قمری)

۱- فتح خیبر به دست امیرالمؤمنین”علیه السلام” (۷ هجری قمری)

در این روز در سال ۷ ه.ق در جنگ خیبر مرحب به دست امیر المؤمنین(علیه السلام) کشته شد و قلعه خیبر به دست آن حضرت فتح گردید.{۱}
چون پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) به جنگ خیبریان رفت و قلعه قموص را محاصره کرد، ابتدا پرچم را برای مبارزه با آنان به دست ابوبکر داد.ابوبکر با لشکری رفت، ولی چون نظر به پهلوانان آنان نمود فرار کرد و لشکریان هم در پی او بازگشتند.روز بعد پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) پرچم را به عمر داد و او هم از ترس کشته شدن به میدان جنگ نرسیده بازگشت.
پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند:”فردا پرچم را به مردی می دهم که حمله هایش را تکرار کند، نه اینکه فرار کند.کسی که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش هم او را دوست دارند، وخداوند خیبر را به دست او فتح می کند”.همه اصحاب آرزو کردند که این مقام ومنزلت به آنان واگذار شود..
فردای آن روز،پیامبر(صلی الله و علیه و سلم) فرمود:”علی بن ابی طالب (علیه السلام) کجاست؟ گفتند:چشم دردی دارد که حرکت برای آن حضرت مشکل است. خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:او را حاضر کنید.
سلمه ابن اکوع رفت و آن حضرت را آورد.پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) سر آن حضرت را در بر گرفت و از آب دهان مبارک به چشمان نورانی امیرالمومنین(علیه السلام) مالید و فرمود:”بارالها، زحمت گرما وسرما را از او بردار”.
پس از آن روز بر امیر المؤمنین(علیه السلام) درد چشم عارض نشد و از گرما وسرما آزرده نگشت.
پیامبر زره خود را بر او پوشانید و ذوالفقار را بر کمر او بست و پرچم را به آن حضرت سپرد و سوار بر مرکبش نموده و فرمود:”جبرئیل از سمت راست، میکائیل از سمت چپ، عزرائیل از پیش رو و اسرافیل از پشت سر ، و نصرت خدا بالای سر، و دعای من از پشت سر توست”. فرمود :یا علی، مسلمانی را بر ایشان عرضه کن.
آن حضرت رفت، و پس از موعظه و نصیحت عده ای برای جنگ با او آمدند.آنان دو نفر از مسلمانان را شهید کردند. امیر المؤمنین (علیه السلام) بر آنها تاخته و آنها را کشتند. آنگاه برادر مرحب با عده ای آمدند.حضرت آنها را هم به درک فرستاد.
مرحب که شجاع بود به خونخواهی آمد.امیرالمؤمنین (علیه السلام) چنان با ذوالفقار بر سرش فرود آورد که شمشیر از حلقش گذشت و او را دو نیم ساخت و به خاک انداخت.صدای تکبیر مسلمانان بلند شد.عده ای از یهود به دفاع آمدند و با مسلمانان به جنگ پرداختند.امیرالمؤمنین (علیه السلام) به مبارزه ادامه داد تا عده ای کشته شدند و عده ای به قلعه گریختند.
آن حضرت با دست قدرتمند خود در قلعه را کَند و برای مسلمانان مَعبر قرار داد تا از خندق عبور کنند.
حضرت چندین بار مسلمانان را از روی خندق به وسیله آن در عبور داد ،با اینکه از سه روز قبل ،آن حضرت گرسنه بود.{۲}

۱) زاد المعاد:ص۳۵٫فیض العلام:ص۳۱۷٫
۲) المستدرک علی الصحیحین:ج۳ص۳۷٫مجمع الزوائد ومنبع الفوائد:ج۹ص۱۲۴٫کنز العمال:ج۵ص۲۸۳٫فیض العلام:ص۳۱۷-۳۲۱٫

۲- بازگشت جعفر طیار از حبشه (۷ هجری قمری)

در سال پنجم بعثت و به دنبال اذیت و آزار کفار به مسلمانان، گروهی از آنان به دستور پیامبر(صلی الله علیه و آله) از مکه به حبشه مهاجرت کردند که سرپرستی کاروان مهاجرین، بر عهده جعفربن ابی طالب بود. {۱}گفته شده تعداد آنان ۸۲ مرد به غیر از زنان و کودکان بود.{۲} پیامبر(صلی الله علیه و آله) به مهاجرین فرمود: گروهی از شما به حبشه هجرت کنید، زیرا پادشاه حبشه فردی صالح است و به هیچ کس ستم روا نمی‌دارد. به آن جا بروید تا خداوند در کار مسلمانان گشایشی ایجاد کند. {۳}
نجاشی پس از ورود مهاجران مسلمان، آنان را به دربار طلبید. جعفربن ابی طالب رو به نجاشی گفت: «من آن چه را از راهنما و پیامبرم شنیده ‌ام خواهم گفت.» سپس جعفر به منزله سخن گوی اسلام، چنین گفت: «ما را پیامبری آمده ست که ما را به کنار گذاردن بت‌ها، ترک رباخواری، حرمت ظلم و خونریزی به غیر حق، حرمت فحشا و پلیدی امر کرده و به نماز، زکات، عدل و احسان خویشاوندان ملزم ساخته است.» سپس از جعفربن ابی طالب پرسید:«آیا از آن چه پیامبرتان از سوی خدا آورده است، چیزی همراه داری؟» جعفر نیز آیه‌ هایی را از سوره مریم که جایگاه حضرت مریم و حضرت عیسی (علیهما السلام) را روشن می‌ساخت، خواند. نجاشی با شنیدن آن آیه‌ها سخت گریست.{۴}
وی پس از استماع سخنان جعفر، مشرکان مکه را که با هدایایی نزد نجاشی آمده بودند تا مسلمانان را نپذیرد از حبشه اخراج کرد و مسلمانان در امنیت کامل در آن سرزمین زندگی کردند. {۵}
حضور مسلمانان در حبشه تا اواخر سال ششم هجری ادامه داشت.
پیامبر(صلی الله علیه و آله) قبل از غزوه خیبر، از نجاشی خواست تا مسلمانان را بازگرداند. نجاشی نیز پذیرفت، اسلام آورد و جعفر و دیگران را همراه “عمرو بن امیه ضمری” سفیر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) با دو کشتی به مدینه فرستاد.{۶}
آمدن جناب جعفربن ابی طالب(علیه السلام)- برادر امیر المؤمنین (علیه السلام)- از حبشه در روز فتح خیبر اتفاق افتاده است.{۷}

۱) سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۳۲۳٫ طبقات کبری، ج ۴، ص ۳۴٫
۲) بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۴۱۲٫
۳) همان.
۴) بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۴۱۵٫
۵) اعیان الشیعه، ج ۴، ص ۱۲۳٫
۶) تاریخ ابن عساکر، ج ۴۵، ص ۴۳۰٫
۷) منتخب التواریخ:ص۵۶٫وقایع الایام:ج رجب،ص۲۵۵٫

۳- درگذشت “عمربن عبدالعزیز” خلیفه ‏ی اموی (۱۰۱ هجری قمری)

عمر بن عبدالعزیز بن مروان بن حکم، هشتمین خلیفه اموی است. مادرش لیلی، کنیه اش “ام عاصم” دختر عاصم بن عمر بن خطاب است. {۱}
بنابراین عمر بن عبدالعزیز با دو واسطه به عمر بن خطاب و با یک واسطه به مروان بن حکم منتهی می‌گردد.
وی در سال ۶۱ و یا به روایتی ۶۳ ه.ق به دنیا آمد.{۲} با این که پدر و مادرش در شام و مصر زندگی می ‌کردند، او برای تحصیل و زندگی خود مدینه را انتخاب کرد و در نزد فقها و دانشمندان این شهر به تحصیل علم و ادب پرداخت.
در آن عصر، دشمنی با خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امیرمؤمنان(علیه‌السلام) مرسوم و معمول بود و خلفای اموی بر شدت آن می ‌افزودند. ولی وی در مدینه منوره با مناقب و فضایل حضرت علی (علیه‌السلام) و فرزندان بزرگوار آن حضرت آشنا شد.{۳}
عمر بن عبدالعزیز هنگامی که به خلافت رسید، ناسزاگویی به مقام شامخ امیرمؤمنان (علیه‌السلام) را ممنوع کرد و باغستان فدک را به اولاد حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) برگرداند.{۴}
وی در ایام کوتاه مدت خلافت خود، اقدامات اصلاحی زیادی به عمل آورد و برای ترمیم نابسامانی ‌های ستمکاران اموی و تقلیل نارضایتی‌ های مردمی، تلاش بلیغی به عمل آورد. {۵}
سرانجام عمر بن عبدالعزیز پس از دو سال و پنج ماه حکومت در ۳۹ سالگی در بیست و چهارم رجب سال ۱۰۱ ه.ق در “دیر سمعان” – از مناطق شام- از دنیا رفت. وی به مدت بیست روز قبل از فوتش بیمار بود و پس از آن از دنیا رفن و در همان دیر سمعان به خاک سپرده شد.{۶}
برخی معتقدند خاندان اموی از بیم آنکه خلافت از دستشان بیرون رود، عمر بن عبدالعزیز را مسموم کردند.{۷}

۱) تاریخ مدینه دمشق (ابن عساکر)، ج ۴۵، ص ۱۲۹؛ البدایه والنهایه (ابن کثیر)، ج ۹-۱۰، ص ۱۹۲؛ الثقات (ابن حبان)، ج ۲، ص ۳۱۸٫
۲) التعدیل والتجریح (سلیمان بن خلف باجی)، ج ۳، ص ۱۰۶۰٫
۳) البدایه والنهایه، ج ۹-۱۰، ص ۱۹۳٫
۴) وقایع الایام (شیخ عباس قمی)، ص ۳۲۱؛ تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ص ۱۲۴٫
۵) تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ص ۱۲۳؛ الثقات، ج ۲، ص ۳۱۸٫
۶) تاریخ دمشق، ج ۴۵، ص ۱۲۸ و ص ۱۳۱؛ الطبقات الکبری (محمد بن سعد)، ج ۵، ص ۴۰۸؛ التعدیل والتجریح، ج ۲، ص ۷۸۶٫
۷) یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۲۷۳ و مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۹۹٫

۴- رحلت علامه و دانشمند کم نظیر “سید محمدمهدی بحرالعلوم” (۱۲۱۲ هجری قمری)

سیّد محمدمهدی فرزند سید مرتضی طباطبایى بروجردی از نسل امام حسن مجتبی(علیه السلام) در عید فطر سال ۱۱۵۵ ه.ق در کربلا به دنیا آمد.
مادرِ پدربزرگ او از نسل مجلسی اول بود و به همین دلیل ، بحرالعلوم از مجلسی اول به عنوان جدّ و از علامه مجلسی به عنوان دایی خود یاد می ‌کند.
سید مهدی پس از گذراندن دروس مقدمات و سطح، به درس خارج پدرش راه یافت و پس از پنج سال و در حالی که جوانی بیش نبود به اجتهاد رسید.
وی هم چنین از اساتید نجف و کربلا هم چون وحید بهبهانی، شیخ یوسف بحرانی، میرزا ابوالقاسم مدرس و… بهره جُست و سرآمد روزگار گردید.
سیّد بحرالعلوم هفت سال در مشهد و دو سال در حجاز اقامت گزید و در آن جا منشأ خدمات ارزنده‏ ای گردید.
در مشهد گذشته از شرکت در مجالس علمی و مباحثه با علما، نزد میرزا محمد مهدی خراسانی به فراگیری فلسفه پرداخت و این حکیم او را به سبب مقام شامخ علمی ‌اش بحرالعلوم خواند. این لقب که پیش از آن به کسی اطلاق نشده بود بعدها عنوان خاندان وی شد که تا امروز به آن شهرت دارند.
در محضر سید مهدی بحرالعلوم، عالمانِ فراوانی پرورش یافتند که شیخ جعفر کاشف الغطاء، ملااحمد نراقی، محمدباقر شفتی، سید محمدجواد عاملی و… از آن جمله می ‏باشند.
هم چنین الفوائدُ الرّجالیه، اُرجوزَهُ فی الامامَه، لُؤلُؤالبحرین و… از جمله کتب ارزشمند این فقیه بزرگ می ‏باشند.
همه معاصران بحرالعلوم به مقام علم و تقوای او اذعان کرده‌اند. خبر تشرف وی به حضور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به حد تواتر رسیده است.
سید بحرالعلوم که به علت بیماری در منزل به مطالعه و تالیف می ‏پرداخت، سرانجام در ۲۴ رجب سال ۱۲۱۲ ه.ق در ۵۷ سالگی از دنیا رفت و در کنار مرقد شیخ طوسی در نجف اشرف مدفون شد.

 

http://shiastudies.com

تقویم شیعه بیست و چهارم رجب. تقویم شیعه بیست و چهارم رجب. تقویم شیعه بیست و چهارم رجب. تقویم شیعه بیست و چهارم رجب. تقویم شیعه بیست و چهارم رجب. تقویم شیعه بیست و چهارم رجب. تقویم شیعه بیست و چهارم رجب. تقویم شیعه بیست و چهارم رجب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.