مجمع جهانی شیعه شناسی

توثیق و تعدیل راویان ناصبى و خارجى

ثعلبی پس از هزار سال
احمد بن ابراهیم ثعلبی، صاحب «الکشف و البیان عن تفسیر القرآن»، پس از هزار سال مورد طعن طاعنان قرار می‌گیرد! چرا؟ زیرا در تفسیر خود به فضائل اهل‌بیت (علیهم السلام) پرداخته و در همه جای آن و به مناسبت‌های گوناگون روایات فضائل را آورده است. از این‌روست که محمدحسین ذهبی پس از هزار سال دربارهٔ او می‌گوید:«والحق أن الثعلبی رجل قلیل البضاعه فی الحدیث، بل ولا أکون قاسیا علیه إذا قلت إنّه لایستطیع أن یمیز الحدیث الموضوع من غیر الموضوع؛ وإلا لما روی فی تفسیره أحادیث الشیعه الموضوعه علی علی و أهل‌البیت، وغیرها من الأحادیث آلتی اشتهر وضع‌ها و حذر العلماء من روایت‌ها»([۱])
و این در حالی است که محمد ذهبی دربارهٔ او می‌گوید:«الامام الحافظ، شیخ التفسیر… کان أحد أوعیه العلم… حدث عن… وکان صادقا موثقا، بصیرا بالعربیه… حدث عنه»([۲])
از این گونه نمونه‌ها فراوان است؛ و اگر همهٔ آن‌ها ذکر شود خود کتابی قطور خواهد شد؛ این‌رو به این نمونه‌ها بسنده می‌شود.
توثیق و تعدیل راویان ناصبی و خارجی:
از دیگر عواملی که موجب کاهش روایات فضائل اهل‌بیت (علیهم السلام) در کتاب‌ها حدیثی اهل سنت و به ویژه صحاح است، توثیق و تعدیل راویانی است که دشمنی آنان با حضرت علی و اهل‌بیت (علیهم السلام) روشن است. اینان در اسناد احادیث جای می‌گرفتند و روشن است که دشمن اهل‌بیت (علیهم السلام) ، فضیلت ایشان را یا اساساً نقل نمی‌کند و یا کم‌نقل کرده یا در آن دست برده، تحریف لفظی و معنوی در روایت صورت می‌گیرد.در اینجا به ذکر تعدادی از این راویان پرداخته می‌شود تا مراد بهتر روشن شود:
حریز بن عثمان:او یکی از راویانی است که روایاتش در صحاح دیده می‌شود و تنها مسلم از او نقل نکرده است. ابن حجر درباره وی می‌نویسد:«حریز… ابن عثمان الرحبی… ثقه ثبت، دُمی بالنصب…»([۳])در پاورقی شرح حال او می‌خوانیم:«قال العجلی، شامی ثقه، قال أبوحاتم: حسن الحدیث…»اکنون بنگرید که ابن حبان دربارهٔ او چه می‌گوید:«حریز بن عثمان… وکان یلعن علی بن طالب ([۴]) رضوان‌الله علیه بالغداه سبعین مره و بالعشی سبعین مرّه، فقیل له فی ذلک، فقال: هو القاطع رءوس آبائی و أجدادی بالقوس… ثنا إسماعیل بن عیاش قال: خرجت مع حریز بن عثمان و کنت زمیله فسمعته یقع فی علی فقلت: مهلاً یا أبا عثمان ابن عمّ رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم وزوج ابنته. فقال: أسکت یا رأس الحمار لأضرب صدرک…»([۵])ابن ابی الحدید دربارهٔ حریز چنین می‌گوید:«وقد کان فی المحدثین من یبغضه و یروی فیه الأحادیث المنکره؛ منهم حریز بن عثمان، کان یبغضه و ینتقصه، ویروی فیه أخبارا مکذوبه… وکان مولی لبنی أمیه، وکان مؤذنا عشرین سنه… قال: حضرت حریز بن عثمان، و ذکر علی بن أبی‌طالب، فقال: ذاک الذی أحلّ حرم رسول‌الله (صل الله علیه و آله و سلم) حتی کاد أن یقع…»([۶])وقتی که صاحبان صحاح، به شخص سست فطرتی مانند حریز و به روایتش احتجاج می‌کنند و او را ثقه و ثبت می‌دانند؛ چه توقعی می‌توان از آن‌ها داشت؟
اسحاق بن سویید:شیخ الاسلام در تقریب علامت خ د سم را برای او آورده و درباره‌اش می‌گوید: «صدق تکلم فیه للنصب»([۷])در پاورقی شرح حال او آمده است:«قال ابن حنبل: شیخ ثقه، قال ابن معین: ثقه، قال النسائی: ثقه، قال ابن سعد: کان ثقه إن شاء الله، قال ابو حاتم: صالح الحدیث، قال العجلی: ثقه، ذکره ابن حبان فی الثقات»سیوطی دربارهٔ او و امثال او می‌گوید:«هؤلاء رُموا بالنّصب، و هو بغض علی رضی‌الله‌عنه…»([۸])
بَهز بن اُسد:در تقریب علامت ع دارد؛ و ثقهًْ و ثبت معرفی شده است. در پاورقی شرح حال او آمده است:«قال أبوحاتم: صدق ثقه، قال ابن سعد کان ثقه کثیر الحدیث، قال العجلی: بصری ثقه ثبت فی الحدیث، ذکره ابن حبان فی الثقات»([۹])سیوطی او را نیز از ناصبیان دانسته که کینهٔ علی (علیه السلام) را در دل داشته است. ([۱۰]) جالب اینکه احمد درباره وی می‌گوید:«إلیه المنتهی فی الثبت»([۱۱])
خالد بن سلمهًْ:نشان او در تقریب بخم ۴ است. ابن حجر می‌گوید:«… المعروف بالفأفأ… صدوق، رمی بالارجاء والنصب… قُتل… بواسط لما زالت دوله بنی أمیه»([۱۲])در پاوری شرح حال وی آمده است:«قال ابن حنبل: ثقه، قال ابن معین: ثقه، قال ابن المدینی: ثقه، قال النسائی: ثقه، قال ابو حاتم: شیخ یکتب حدیثه، قال ابن عدی: لاأری بروایته بأسا، ذکره ابن حبان فی الثقات»ذهبی در میزان می‌گوید:«… فعن جریر قال: کان مرجئا یبغض علیا…»([۱۳])عبدالله بن سالم اشعری:در تقریب آمده است:«… ثقه، رُمی بالنصب…»([۱۴])در زیرنویس شرح حال او می‌خوانیم:«قال النسائی: لیس به بأس، ذکره ابن حبان فی الثقات»مزی درباره وی می‌گوید:«… کان یقول علی أعان علی قتل أبی بکر و عمر، وجعل یذمه أبوداود»([۱۵])ذهبی نیز می‌گوید:«قال أبوداود: کان یقول: علی أعان علی قتل أبی بکر و عمر، و جعل یذمّه أبوداود ـ یعنی أنه ناصبی»([۱۶])
قیس بن ابی‌حازم:در تقریب می‌گوید:«… ثقه… مخضرم و یقال: له رؤیه…»در پاورقی شرح حال آمده است:«… قال ابن معین: هو أوثق من الزهری…»([۱۷])در میزان الاعتدال می‌خوانیم:«… ثقه حجّه، کاد أن یکون صحابیا… وقیل: کان یحمل علی علی رضی الله عنه»([۱۸])
احمد بن عبدهًْ:او نیز ناصبی و دشمن علی و اهل‌بیت (علیهم السلام) بوده و مسلم و صاحبان سنن اربعه از او نقل کرده‌اند. در تقریب گوید:«… رُمی بالنصب…»([۱۹])در پاورقی شرح حال آمده است:«قال أبوحاتم: ثقه، قال النسائی: ثقه، ذکره ابن حبان فی الثقات»بنابر گزارش ابن حجر در «تهذیب التهذیب»، بخاری در جاهای دیگر از او نقل کرده است. ([۲۰])
عکرمه:پیش از این گفته شد که خوارج نیز در اندک بودن فضائل اهل‌بیت (علیهم السلام) مؤثرند؛ چرا که آنان از حضرت علی (علیه السلام) و به تبع آن از اهل‌بیت (علیهم السلام) بیزاری می‌جستند؛ ولی با وجود این بسیاری از آنان از دیدگاه بزرگان اهل حدیث ثقهًْ و ثبت‌اند و روایاتشان حجت است. از جملهٔ ایشان عکرمه، غلام ابن عباس رضی‌الله‌عنه است که در بخش دوّم دربارهٔ او سخن به میان آمد. در «تقریب التهذیب» دربارهٔ او می‌خوانیم:«عکرمه ابو عبدالله، مولی ابن عباس… ثقه ثبت…»([۲۱])همان گونه که مشاهده می‌شود همهٔ صاحبان صحاح از او نقل کرده‌اند. در زیرنویس شرح حال او آمده است:«قال العجلی: مکی تابعی ثقه، قال النسائی: ثقه، ذکره ابن حبان فی الثقات»
ولید بن کثیر مخزومی:او نیز از خوارج است؛ ولی صاحبان صحاح، همگی از او روایت کرده‌اند:«… صدوق… رمی برأی الخوارج… / … قال ابن معین: ثقه، قال أبو داود ثقه،… ذکره ابن حبان فی الثقات»([۲۲])ذهبی دربارهٔ او می‌گوید:«… ثقه صدوق. حدیثه فی الصحاح… قال ابوداود: ثقه إلاّ أنه أباضی…»([۲۳])
عمران بن حِطّان:او نیز از خارجیان است و از علی (علیه السلام) بیزاری می‌جسته و بلکه دشمن او بوده است؛ دربارهٔ او می‌خوانیم:«… صدوق، إلا أنّه کان علی مذهبی الخوارج…. /… قال العجلی: بصری تابعی ثقه، ذکره ابن حبان فی الثقات، قال العقیلی: لا یتابع، قال الدار قطنی: متروک لسوء إعتقاده»([۲۴])همان گونه که مشاهده می‌کنیم، بخاری به حدیث او احتجاج کرده است!؟ عمران بن حطان کسی است که ابن ملجم مرادی را با اشعاری ستوده و می‌گوید:یا ضربه من تقی مـا أراد بهـا إلاّ لیبلغ من ذی العرش رضواناإنّـی لأذکـره حینـا و أحسبـه أو فـی البریـه عنـدالله میـزانـاعمر بن سعد، قاتل امام حسین (علیه السلام) «عجلی»([۲۵]) او را در کتاب «تاریخ الثقات» آورده و درباره‌اش می‌گوید:«کان یروی عن أبیه أحادیث، و روی الناس عنه، وهو الذی قتل الحسین…»([۲۶])
مروان بن حکم:جز مسلم، دیگر صاحبان صحاح از او روایت کرده‌اند. ابن حجر می‌نویسد:«… و عاب الاسماعیلی علی البخاری تخریج حدیثه…»([۲۷])
زهیر بن معاویه:همه صاحبان صحاح حدیث او را تخریج کرده‌اند. در «تقریب التهذیب» آمده:«… ثقه ثبت …/ … قال ابن معین: ثقه، قال أبو زرعه: قال العجلی: ثقه مأمون، قال النسائی: ثقه ثبت، قال ابن سعد: کان ثقه، قال ابزار: ثقه، ذکره ابن حبان فی الثقات»([۲۸])بد نیست بدانیم که او نگهبان آن تخته چوبی بوده که زید بن علی ‘ را از آن آویزان کرده بودند!عسقلانی می‌گوید:«… قال شعیب بن حرب: کان زهیر أحفظ من عشرین مثل شعبه… عن أحمد: کان من معادن الصدق. و قال صالح بن أحمد، عن أبیه: زهیر فیما روی عن المشایخ ثبت بَخٍ بَخٍ… و کان حافظا متقنا، و کان أهل العراق یقدّمونه فی الاتقان علی أقرانه… و کان أهل العراق یقولون فی أیام الثوری: إذا مات الثوری ففی زهیر خلف و کانوا یقدمونه فی الاتقان علی غیره… کان ممن یحرس خشبه زید بن علی لمّا صلب»([۲۹])
خالد بن عبدالله قسری:بخاری در «خلق أفعال العباد» و أبو داود در سنن به او احتجاج کرده‌اند. ([۳۰]) ابن حبان او را در کتاب «الثقات» ذکر کرده است. ([۳۱]) ابن حجر در شرح حال او آورده است:«… قیل لسیار: تروی عن خالد؟ قال: إنّه کان أشرف من أن یکذب… ولاّه هشام بن عبدالملک… یحیی بن معین قال: خالد بن عبدالله القسری کان والیا لبنی أمیه و کان رجل سوء و کان یقع فی علی بن أبی‌طالب رضی‌الله‌عنه… وله أخبار شهیره و أقوال فظیعه»([۳۲])ابو الفرج در «اغانی» داستان‌هایی در دشمنی او با علی (علیه السلام) آورده؛ از جمله اینکه به فراس بن جعده گفت: علی را لعن کن که به هر لعنتی تو را دیناری دهم. پس فراس بکرد و خالد بداد. ([۳۳])او کارگر یا کارگزاری به نام خالد بن اُمی داشت که به او می‌گفت:«و الله لخالد بن اُمّی أفضل أمانه من علی بن أبی‌طالب…»([۳۴])وی زمانی که می‌خواست علی (علیه السلام) را لعن کند می‌گفت: لعنت بر علی، پسر عم نبی و همسر دخترش فاطمه و پدر حسن و حسین. ([۳۵])آری! ابن حبان او را ثقه دانسته؟!! خدا او را با خالد محشور کند!همان گونه که می‌بینیم در میان محدثان و ارباب جرح و تعدیل نیز مسائلی می‌گذشت که همگی در کاهش آمار روایات فضائل اهل‌بیت (علیهم السلام) در کتاب‌های حدیثی و از جمله صحاح مؤثر بودند. تهمت رفض و تشیع به هر آنکس که کوچک‌ترین تمایلی نسبت به اهل‌بیت از خود نشان می‌داد؛ توثیق و تعدیل راویانی که کینه و بغض خود نسبت به ایشان را آشکارا بیان می‌کردند و روایت از راویانی که از خوارج بودند.این‌ها همه افزون بر جرح رواتی بود که به دلیل نقل کردن فضائل حضرت علی و اهل‌بیت (علیهم السلام) ، از گردونهٔ توثیق و تعدیل و وثاقت و عدالت بیرون انداخته می‌شدند. ([۳۶])
 
منابع
[۱]) التفسیر و المفسرون؛ ج ۱، ص ۲۳۴.[۲]) سیر أعلام النباء؛ ج ۱۷، ص ۴۳۵.[۳]) تقریب التهذیب؛ ج ۱، ص ۱۶۲.[۴]) ابی‌طالب، صحیح است.[۵]) کتاب المجروحین؛ ج ۱، ص ۲۶۸.[۶]) شرح نهج‌البلاغه؛ ج ۱، ص ۴۸۰.[۷]) ج ۱، ص ۷۰.[۸]) تدریب الراوی؛ ج ۱، ص ۳۲۸.[۹]) تقریب التهذیب، ج ۱، ص ۱۱۷.[۱۰]) تدریب الراوی؛ ج ۱، ص ۳۲۸.[۱۱]) میزان الاعتدال؛ الذهبی؛ ج ۱، ص ۳۵۳.[۱۲]) ج ۱، ص ۲۱۲.[۱۳]) ج ۱، ص ۶۳۱، نیز نک: تهذیب الکمال؛ المزی، ج ۸، ص ۸۶ مؤسسهًْ الرسالهًْ.[۱۴]) ج ۱، ص ۳۹۵.[۱۵]) تهذیب الکمال؛ ج ۱۴، ص ۵۵۰.[۱۶]) میزان الاعتدال؛ ج ۲، ص ۴۲۶.[۱۷]) تقریب التهذیب، ج ۲، ص ۱۳۴.[۱۸]) ج ۳، ص ۳۹۲، نیزنک: تهذیب الکمال؛ ج ۲، ص ۱۴.[۱۹]) تقریب التهذیب، ج ۱، ص ۳۹.[۲۰]) تقریب التهذیب، ج ۱، ص ۵۴.[۲۱]) تقریب التهذیب، ج ۲، ص ۳۵.[۲۲]) تقریب التهذیب؛ ج ۲، ص ۳۴۲.[۲۳]) میزان الاعتدال؛ ج ۴، ص ۳۴۵.[۲۴]) تقریب التهذب؛ ج ۲، ص ۸۸.[۲۵]) أبو الحسن أحمد بن عبدالله بن صالح العجلی الکوفی ۱۸۲ ـ ۲۶۱ هـ؛ تذکره الحفاظ؛ الذهبی؛ ج ۲، ص ۵۶۰.[۲۶]) تاریخ الثقات، ص ۳۵۷.[۲۷]) تهذیب التهذیب، ج ۱۰، ص ۸۳.[۲۸]) ج ۱، ص ۲۵۹.[۲۹]) تهذیب التهذیب؛ ج ۳، ص ۳۱۱.[۳۰]) تقریب التهذیب؛ ابن حجر؛ ج ۱، ص ۲۱۳.[۳۱]) ج ۶، ص ۲۵۶.[۳۲]) تهذیب التهذیب؛ ج ۳، ص ۹۵.[۳۳]) الاغانی، ج ۲۲، ص ۲۲.[۳۴]) همان.[۳۵]) همان؛ ص ۲۵.[۳۶]) در سرتاسر کتاب میزان الاعتدال و نیز لسان المیزان، می‌توان آن‌ها را یافت.
 
برگرفته از کتاب “فضائل اهل‏ بیت در صحاح سته ی اهل تسنن” نوشته علی زهراب
اختصاصی مجمع جهانی شیعه شناسی
 
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.