نگرشی به ادیان الهی، انسان را به این مهم متوجه میکند که «عفاف و حجاب» و حفظ آن همواره مورد تأکید خداوند متعال در تمام ادوار و در دوران همه پیامبران الهی بوده است. در آیین یهود، مسیحیت و اسلام، حجاب بر زنان امری لازم است.
یادداشت حاضر برای فهم حجاب در ادیان بزرگ اسلام، یهودیت و مسیحیت ارائه میشود:
حجاب در آیین یهود
همه مورخان، از حجاب سخت زنان یهودی سخن گفتهاند. «ویلیام جیمز دورانت»، فیلسوف، تاریخنگار و نویسنده آمریکایی میگوید: گفتوگوی علنی میان ذکور و اِناث، حتی بین زن و شوهر از طرف فقهای دین ممنوع شده بود، دختران را به مدرسه نمیفرستادند و در مورد آنها کسب اندکی علم را چیز خطرناکی میشمردند. با این همه، تدریس خصوصی برای اِناث مجاز بود. نپوشاندن موی سر خلافی بود که مرتکب آن را مستوجب طلاق میساخت. زندگی آنان، علیرغمِ تعدد زوجات، به طرز شایان توجه، منزه از خطایا بود. زنان آنان، دوشیزگانی محجوب، همسرانی کوشا و مادرانی امین بودند و از آن جا که زود وصلت میکردند، فحشا به حداقل تخفیف پیدا میکرد.
بدون تردید مبنای حجاب در شریعت یهود، آیات تورات بود که بر حجاب تأکید داشت. کاربرد واژه «چادر» و «برقع» که به معنای روپوش صورت است، در آن آیات، کیفیت پوشش زنان یهودی را نشان می دهد. تورات تشبه مرد و زن به یکدیگر را نهی کرده و میگوید: متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد؛ زیرا هر که این را کند، مکروه «یهْوَه» خدای توست.
افزون بر موارد فوق، در کتاب مقدس، وجوب پوشاندن موی سر، لزوم پرهیز از زنان فریبکار و بیگانه، نهی از لمس و تماس، و واژه چادر، نقاب و برقع آمده است؛ در «تلمود» اصلیترین کتاب فقهی یهود که به گفته ویل دورانت، اساس تعلیم و تربیت یهود است، نیز بر لزوم پوشاندن سر از نامحرمان، لزوم سکوت زن و پرهیز از هرگونه آرایش برای سایر مردها، پرهیز از نگاه زن به مردان بیگانه، اجتناب از نگاه مرد به زنان نامحرم و لزوم پرهیز از هر امر تحریکآمیز، تأکید شده است.
برخورد حضرت موسی(ع) با دختران شعیب که به آنان فرمود تا پشت سر او حرکت کرده، از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدایت کنند، و نیز سیره عملی یهودیان مبنی بر استفاده از چادر و برقع و روبند، تفکیک و جدا بودن محل عبادت زنان از مردان در کنیسه، ناشایسته شمردن اشعاری که در تمجید زیبایی زنان سروده شده است و ایراد خطابه توسط زنان از پشت پرده، بیانگر کیفیت شدید و سختگیرانه حجاب نزد یهودیان است.
حجاب در مسیحیت
مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب را تغییر نداد، بلکه قوانین شدید آن را استمرار بخشید و در برخی موارد، قدم را فراتر نهاد و با سختگیری بیشتری وجوب حجاب را مطرح کرد؛ زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج امری مقدس محسوب میشد و طبق نوشته ویل دورانت، در سن ۲۰ سالگی اجباری بود؛ اما از دیدگاه مسیحیت قرون اولیه، تجرد، مقدس شمرده میشد.
بنابراین مسیحیت، برای از بینبردن زمینه هرگونه تحریک و تهییج، زنان را به صورت شدیدتری به رعایت کامل پوشش و دوری از هر گونه آرایش و تزیین فراخواند. برابر متون تاریخی، چادر و روبند، برای همگان ـ حتی برای خاتونهای اشراف ـ ضروری بود و در اعیاد نیز کسی آن را کنار نمیگذاشت؛ بلکه با طلا و نقره و پارچههای زربفت آن را تزیین میکردند و حتی برای تفریح نیز با حجب و حیای کامل در مجالس انس و یا گردشهایی دور از چشم نامحرمان، شرکت میجستند.
انجیل در موارد فراوان، بر وجوب حجاب و پوشش تأکید و پیروانش را به تنزّه از اِعمال شهوت و عفاف فراخوانده است؛ در انجیل میخوانیم: «همچنین زنان پیر در سیرت متقی باشند و نه غیبتگو و نه بنده شراب زیاد، بلکه معلمان تعلیم نیکو تا زنان جوان را خِرَد آموزش دهند که شوهر دوست و فرزند دوست باشند و خرداندیش، عفیفه، خانهنشین، نیکو و مطیع شوهران خود که مبادا کلام خدا متهم شود».
در «کتاب مقدس» در مورد لزوم آراستگی به حیا و کنارنهادن آرایش ظاهری چنین آمده است: همچنین زنان، خویشتن را بیارایند به لباسِ مزّین به حیا و پرهیز؛ نه به زلفها و طلا و مروارید و رختِ گرانبها. همچنین ای زنان شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متحلیشدن به طلا و پوشیدن لباس؛ بلکه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسد، روح حلیم و آرام نزد خدا گرانبهاست؛ زیرا بدینگونه زنان مقدسه در سابق نیز که متوکل به خدا بودند، خویشتن را زینت مینمودند.
دستورات دینی پاپها و کاردینالهای مسیحی که براساس آن پوشاندن صورت الزامی و تزیین موی سر و آرایش آن و تنظیم آنها در آیینه و سوراخکردن گوشها و آویختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قیمتی، رنگکردن مو و تغییر صورت ظاهری ممنوع بود، شدت بیشتری را نشان میدهد.
در مورد سیره عملی زنان مسیحی، دایرة المعارف لاروس میگوید: دین مسیحی، برای زن، خِمار را باقی نهاد؛ وقتی وارد اروپا شد، آن را نیکو شمرد. زنها در کوچه و وقت عبادت، خمار داشتند. در قرون وسطی، خصوصاً قرن نهم، خمار رواج داشت. آستین خمار، شانه زن را پوشیده، تقریباً به زمین میرسید. این عادت تا قرن سیزدهم باقی بود.
ویل دورانت در مورد سیره عملی زنان مسیحی چنین مینویسد: «ساق پای زنان چیزی نبود که در ملأ عام به چشم خورد؛ البسه بانوان در مجالس، موضوع مهمی برای روحانیون بود که کاردینالها، درازی جامههای خواتین(خاتون: زنان بزرگزاده) را معین میکردند. هنگامی که کشیشان چادر و روبند را یکی از ارکان اخلاقیات عیسوی دانستند، به دستور زنها، چادرها را از مشمش ظریف و حریر زربفت ساختند.
تصاویری که از پوشش مسیحیان و زنان اروپا به جا مانده است، به وضوح حجاب کامل زنان را نشان میدهد.
حجاب در اسلام
بدون شک، پوشش زن در برابر مردان بیگانه، یکی از ضروریات دین اسلام است. قرآن کریم در آیه ۳۱ سوره نور میفرماید: «و به بانوان با ایمان بگو چشمهای خود را فروپوشند و و پاكدامنى ورزند و زینتهای خود را، جز آن مقداری که ظاهر است، آشکار نسازند و روسریهای خود را بر سینه خود افکنند و زینتهای خود را آشکار نسازند؛ مگر برای شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، پسر خواهرانشان، زنان هم کیششان، کنیزانشان و مردان سفیهی که تمایلی به زنان ندارند و کودکانی که از امور جنسی بیاطلاعند و پاهای خود را بر زمین نکوبند تا زینتهای پنهانشان آشکار شود و همگی به سوی خداوند توبه کنید ای مؤمنان؛ باشد که رستگار شوید». افزون بر آن، در آیات دیگر، پوشیدگی کامل اندام، نیک و شایسته، با وقار و به دور از تحریک سخنگفتن و دوری از آرایشهای جاهلیت نخستین، توصیه شده است.
در روایات نیز پوشیدن جامه بدننما و نازک نزد نامحرم، آرایش و استعمال عطر در خارج از خانه، اختلاط فسادبرانگیز زن و مرد، دستدادن و مصافحه با نامحرم و تشبه به جنس مخالف منع شده است و مردان با غیرت، به هدایت و کنترل همسر و دختران، عفت نسبت به زنان مردم و دوری از چشمچرانی توصیه شدهاند.
پس معلوم شد که تفاوت اساسی حجاب اسلامی با حجاب ادیان گذشته، در این است که اسلام وجوب پوشش زنان را متناسب با شئونات انسان، با تعدیل و نظم مناسب و به دور از افراط و تفریط، سهلانگاری مضر یا سختگیری بی مورد به جامعه بشری ارزانی داشته است.
حجاب اسلامی همچون حجاب مورد توصیه پاپها، به معنای حبس زن در خانه یا پردهنشینی و دوری از شرکت در مسائل اجتماعی نیست؛ بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی سر و اندام خویش را بپوشاند و به جلوهگری و خودنمایی نپردازد تا در جامعه، غریزه جنسی تحریک نشود؛ بلکه در محیط خانواده، این غریزه به صورت صحیح ارضا شود.
باید گفت که حجاب اسلامی تنها به معنی پوشش بدن و موی سر نیست بلکه حجاب نگاه، حجاب استماع، حجاب سخن و حجاب دل نیز داخل در این امر است «إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولـئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسؤُولاً»(اسرا/۳۶). در این خصوص خداوند در قرآن در آیات ۳۰ و ۳۱ و ۶۰ سوره نور و همچنین در آیات ۳۲ و ۳۳ و ۵۳ و ۵۹ سوره احزاب به وضوح لزوم حجاب را مطرح میفرماید.
در پایان باید گفت که حجاب علاوه بر اسلام در ادیان دیگر هم مطرح بوده و به آن اهمیت میدادند. از این رو، حجاب پدیده ارزشمندی است که ضرورت آن حتی در بین اقوام و جوامع مختلف قبل از اسلام احساس شده بود و اگر احیاناً اشکالی هم در غایت حجاب باشد، نه فقط متوجه اسلام، بلکه شامل همه کسانی است که حجاب را یک امر انسانی تلقی میکنند.
رعایت حجاب ارزشگذاردن به زن و نوعی تکریم به اوست، نه دلیل بر نقص وجود او. زن با رعایت حجاب، از آلودگی مصون میماند، زیرا زمینه هرگونه سوء استفاده از او منتفی میشود.
منبع: ایکنا
ثبت دیدگاه