شیعه شناسی (Shi”ite Studies) به رشته ای اطلاق می شود که از مجموعه مسایل به هم بافته یک جمعیت مذهبی به نام شیعه بحث می کند. از نحوه پیدایش و شـکل گیری آن در تاریخ اسلام؛ از چگونگی بسط و گسترش آن در میان اقوام مختلف عـرب و عجم؛ از شاخه ها و نحله ها؛ رهبران و دانـشمندان؛ منابع و متون؛ معارف و دانش ها، آمـوزه هـا، آئـیـن ها، اصول عقیدتی، نقش های تاریخی و تمدّنی و نیز وضعیت فعلی شیعیان در جغرافیای مسکون.ایـن رشـته، معرفتی بین رشته ای بوده و در میان دانش های الاهیات و علوم اجتماعی جای گرفته و این دو را به یکدیگر پیوند می دهد. روش های این رشـتـه نـیـز تـرکـیـبـی از روش هـای معمول در دانش های الاهیاتی (حـدیـث، تفسیر، فقه، کلام و…) و علـوم اجتماعی (اقـتـصـاد، سـیـاسـت، مــدیــریــت، جــامــعــه شناسی، مردم شناسی، زبـان شـنـاسی و…) بوده و به اقتضای مورد از روش هـای نـقلـی، تفسیری، تاریخی، تحلیلی، کمّی، تجربی و مشاهده ای به صورت انفرادی و یا تـرکـیـبـی اسـتفاده می کند. این رشته علمی ™ آکادمیک، موضوع خـود یـعـنی شیعه را به صورت یک کلّ عینی و یک مـجموعه واقعی، مفروض گرفته و با این رویکرد از تکوین و تطوّر تاریخی و تقرّر و تعین فعلی آن، و نیز از نقش ها و فعالیت ها و معرفت ها و دانش های شیعیان، گفت وگو می کند.

تفاوت شیعه شناسی با تشیع شناسی

در حـالـی کـه مـطالعه عقاید و احکام و آموزه ها و نـظـریـه هـا و مـتون و منابع شیعی در محدوده تشیع شناسی قرار می گیرد و این رشته اساساً به اصول و فروع عقیدتی فـرقـه و مـذهـب تـشـیـع مــی پــردازد، شــیــعـه شـنـاسی علی الاصول به گـروه هـا، جـمـعـیـت هـا، جـمـاعـت ها، جوامع، جـریـان هـا، نـهـضـت هـا، سازمان ها، نهادها و مـؤسـسـات شیعی پرداخته و اوضاع و احوال و ویژگی های خاص آنها (در مقایسه با سایر گروه ها و جمعیت های مذهبی) را شرح می دهد. از این رو تـشیع شناسی در واقع در عرصه مکتب شناسی، مـذهـب شـنـاسـی و دین شناسی جای دارد و از روش هـای مـرسوم در دانش های الاهیاتی و علم الادیـانی استفاده می کند، ولی شیعه شناسی در مـحـدوده مــطــالــعــات جــمـعـیـت شـنـاختی، جامعه شناختی، و انسان شناختی قرار می گیرد و از روش های متداول در رشته های علوم اجتماعی بهره می برد.

یکی اصول و ارکان سازنده، و فروع و فصول متمایزکننده یک مذهب اسلامی از سایر مـذاهـب را مـطـالـعـه مـی کـنـد و تیپ و نوع و ویژگی های عقیدتی و آئینی انحصاری و مشترک آن با سایر ادیان و مذاهب را شرح می دهد و دیگری از ســاخـتــار و چــــارچـــوب و ویــژگــی هــای جــمــعـیــت شـنــاخـتــی و جـامعـه شنـاختـی و انسان شناختی جامعه مذهبی معینی مثلاً شیعیان امـامـی ایـران مـعـاصـر را مـطالعه می کند. بلی شـیـعه شناسی نیز به مطالعه عقاید و آموزه های شیعی می پردازد و بنیادهای اعتقادی شیعیان را نیز پـژوهـش مـی کـنـد ولی نه به صورت اساسی و استقلالی بلکه به صورت تبعی و ضمنی، در قالب عقاید و آموزه های فلان جماعت شیعی معین مثلاً دیدگاه شیعیان ا مامی عراق در زمینه امامت و عدالت. از این رو نباید پنداشت هر که در زمینه عقاید و باورها، اصـول و فـروع، حـدیـث و کلام، فقه و رجال شیعی پـژوهـش مـی کـنـد، او یـک جمعیت شناس و یا یک جامعه شناس به معنای امروزین آن می باشد. و همچنین نباید پنداشت هر که به مطالعه جمعیت ها و جماعت های شـیعی مـی پـردازد، او مـذهب تشیع را نیز همانند یک کـارشـناس حرفه ای تفسیر و کلام و فقه و فلسفه و اخلاق، شناخته و در اصول و فروع و مبانی تشیع متبحّر است.

این دو رشته اگرچه علی الاصول و به لحاظ نظری از یکدیگر منفّک و مجزّا هستند ولی در واقعیت مکمّل هم بـوده و می توانند تعاملات سـازنـده ای بـا یـکـدیگر داشته باشند. شناخت استادانه و کارشناسانه عقاید و احـکـام و فتواها، آموزه ها، و دیدگاه های شیعی، یک جمعیت شناس و جـامـعـه شـنـاس را قـادر می سازد تا روندها و جریان های اصیل و معتبر و مستند را از گروه ها و نـحلـه هـای منحرف و بی ریشه تمییز داده و از دامـن زدن و فـرو غلطیدن در آنها پرهیز نماید. متقابلاً آشنایی عالمانه و ماهرانه با اوضاع و شرایط زندگی شیعیان و نیازها و خواسته های آنان نیز، به تـشـیـع شـناسی و دین شناسی کمک می دهد تا نـیازهای ضروری را از خواسته های غیرضروری تشخیص داده و مطالعه و همّت خود را در پـاسخ به نـیـازهـای فـوری جـامـعه شیعی صرف نماید و بـدین ترتیب در تقلیل مشکلات و بهبود شرایط حیات مـعنوی و مادی شیعیان تلاش کند. مفضّل بن عمر صحابی معروف امام صادق (ع) در حدیث شریف بلند دامنه ای از جناب ایشان روایت می کند که: اَلـعالِمُ بِزَمانِهِ لاَتَهجُمُ عَلَیهِ اللوَابِس ( کلینی، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیه»، ۱۳۸۸، ج ۱، ص ۲۷، ح ۲۹) فرد آگاه به مقتضیات عصر و زمان خود هیچگاه مورد هجوم امور مجهول و پوشیده قرار نمی گیرد (و آن امور او را در تنگنای ناآشنایی و تردید و ندانم کاری و بی تصمیمی قرار نمی دهد.)

بــه هـر تـقـدیـر، رشـتـه شـیـعـه شـنـاسی در دانشگاه های کشور ما، از جمله دانشگاه قم، از سال ۱۳۸۵ به طور رسمی در مقطع کارشناسی ارشد راه اندازی شده و شامل سه گرایش کلام شیعی، تاریخ تشیع و جامعه شناسی شـیعیان می باشد. در گرایش کلام شیعی از عقاید و آموزه های شیعی، احادیث کلامی شیعه، منابع تفکر شیعی، امامت و ولایت، شیعه و حکومت، نظریه ولایت فـقـیـه، اخلاق و عرفان شیعی، و نیز اندیشه تقریب مذاهب اسلامی در منابع شیعی بحث می شود. و در گرایش تـاریخ تشیع، از تاریخ پیدایش جماعت شیعه و نـظـریـات مربوط به آن، تاریخ پیامبر اسلام(ص) و امـامـان شیعه(ع)، تاریخ سیاسی شیعه شامل جـنـبش ها و دولت های شیعی، کلیاتی از تمدّن اسـلامـی، نقش شیعه در تمدّن اسلامی، تاریخ اجتماعی شیعه، تاریخ علم و آموزش در شیعه، و نیز شـیـعـه در آثار مستشرقان گفت وگو می گردد. و سـرانـجام در گرایش جامعه شناسی شیعیان، از جــنــبـش هـا و نـهـضـت هـای تـایـخـی شـیعه، مـردم شـناسی شیعیان، جمعیت شناسی شیعیان جهان، جامعه شناسی شیعیان ایران، اندیشه های اجتماعی متفکران شیعه، سازمان روحانیت شیعه و نیز نقش های تمدّنی شیعیان بحث می شود.

معرفی رشته شیعه شناسی