فضیلت های یازده گانه زیارت امام حسین (ع)

زیارت عارفانه و خالصانۀ حضرت امام حسین علیه السلام فضیلت های ویژه ای دارد که از جـهات مـختلفی در خـور تعمق است.

۱٫ جامعیت
خدای جهان آفرین، حکمت رسایش اقتضا کرد که بندگان خویش را به انـجام یک سلسله کارهای شایسته، به صورت واجبات و مستحبات موظف سازد. هر کدام از ایـن سلسله وظایف، آثار خـاص و نـقش سازنده ای در تقرب به پیشگاه او دارد که به واسطه انجام بخشی از آنها برای همیشه، نمی توان از بخش دیگرش بی نیاز بود. درست همانند غذا در رابطه با صحت و سلامت و رشد بدن، که هم طعم شـایستۀ آن مورد نظر است و هم خواص و ویتامین های بایستۀ آن، که هیچ کدام جای دیگری را نمی گیرد.

به همین جهت است که برخی از دانشمندان بر این اندیشه اند که انسان نباید تنها به انجام برترین مـستحبات درعـبادت خدا بسنده کند، چرا که آثار و خواص دیگر کارهای شایسته و عبادت های مستحبی از او فوت می شود و زیارت پیشوای شهیدان یک نوع اطاعت الهی است که خواص هر کار عبادی واجب و مستحب، زبـانی و عـملی، قلبی و بدنی، در آن گرد آورده شده است. برای نمونه:

الف) نماز
نماز، که برترین عمل عبادی و معراج انسان با ایمان و ستون محکم دین خداست، در زیارت حسین علیه السلام از دو راه گنجانیده شده است و زائر او بـدان تـوفیق می یابد.

۱٫ نمازهایی که هر زائر عارف و عاشق پس از زیارت آن گرامی در کنار قبر شریفش می خواند که پاداشش بی نهایت است.

۲٫ نمازهایی که فرشتگان می خوانند و پاداش آن را نثار زائر آن حضرت می سازند. همان گونه کـه در روایـات آمـده است:

«هفتاد هزار فرشته نـمازگزار کـه نـماز هر کدام با نماز یک میلیون انسان برابری می کند، در کنار قبر او نماز می گذارند و ثواب نمازشان نصیب زائران بامعرفت قبر حسین علیه السـلام اسـت.»[۱]

ب) زکـات
زکات، یک عمل شایسته عبادی است و هر بـار زیـارت حسین علیه السلام ثواب هزار بار پرداخت زکات پذیرفته شده را دارد، همان گونه که در روایت به این مطلب تصریح شـده اسـت.[۲]

پ) حـج بیت الله
عمل عبادی حج برتر از دیگر کارهای شایسته است، حـتی از نماز، چرا که علاوه بر آن محتوای عظیم عبادیش، نماز هم دارد.

در روایات، در مقایسۀ حج و زیارت امام حسین علیه السـلام گـاه بـرای زیارت او پاداشی معادل یک عمره و گاه یک حج و گاه دوازده حـج و در بـرخی بیست حج و در برخی بیست و دو حج و گاه صد و هشتاد حج و زمانی صد هزار حج ارزیابی شده اسـت و گـاه هـر گامی در راه زیارت او معادل یک حج و هر برداشتن گامی به سوی کوی او، بـا یـک عـمره، برابر شناخته شده است.[۳] روشن است که تفاوت میان روایات، هیچ مشکلی ایجاد نـمی کند، چـرا کـه این تفاوت پاداش، برخاسته از تفاوت درجات عرفان واخلاص و ایمان زائرین نسبت بـه خـدا و پیامبر و ائمه علیه السلام، به ویژه خود پیشوای شهیدان و نیز برخاسته از درجات یـقین و بـاور آنـان برکرامت و عظمت حسین علیه السلام از آن جمله این امتیاز شگرف است که پیامبر فرمود:

«حـسین مـنی و انا من حسین.»[۴] بنابراین، تفاوت پاداش، برخاسته از تفاوت عرفان و ایمان و اخلاص و مهر بـه آن حـضرت اسـت.

ت) صدقه
انفاق و صدقه در راه خدا پاداش بزرگی دارد، اما همان گونه که در روایات آمده است زیارت حـسین عـلیه السلام پاداش هزار صدقه پذیرفته شده را دارد. [۵]

ث) جهاد
در زیارت عارفانۀ آن حضرت پاداشی است مـعادل پاداش هـزار شـهید از شهدای بدر.[۶]

ج) آزادی بردگان
در زیارت آن حضرت پاداش بزرگی، بسان پاداش آزاد ساختن هزار نفر در راه خداست.[۷] در روایت اسـت کـه:«هـر کسی قبر مطهر او را با پای پیاده زیارت کند به هر قدمی که بـر مـی دارد و می نهد، پاداشی معادل آزاد ساختن برده ای از فرزندان اسماعیل را خواهد داشت.»[۸]

چ) عیادت بیماران
از کارهای شایسته، عیادت بیماران بـه خـاطر خداست. خداوند ترک این کار پسندیده را، نکوهش کرده است. و زیارت حسین عـلیه السـلام اگر نیک بیندیشیم، نه تنها عیادت بـیمار اسـت، آن هم نه بـیماری کـه گرفتارتب شدید یا سردرد است، بلکه عیادت بیماری با بدن مجروح و لب تشنه، گـرفتار و دلسـوخته، بیماری با بدن پاره پاره و فراتر از آن پیـکر پایـمال شده اسـت. ایـن مـضمون جانگداز، در رویای صحیحی از مادر گرانقدرش فـاطمه عـلیها السلام رسیده است که در زیارت فرزندش حسین علیه السلام بدان مرثیه سـرایی کـرده است که:

 

ایها العینان فیضا

و اسـتهلّا لا تغیظا

 

وابکیا بالطف مـیتاً

تـرک الصّدر رضیضا

 

لم امرِّضه قتیلا

لا و لا کـان مـریضا[۹]

 

ای دیدگان من! سیلاب اشک جاری سازید و خشک نشوید.

و بگریید که در کربلا، شهیدی بـا پیـکر در هم کوبیده شده و سینه پایـمال شـده بـر روی خاک مانده اسـت.

مـن در آنجا نبودم تا در لحـظات شـهادتش او را پرستاری کنم و او بیمار هم نبود، بلکه در راه دین خدا به دست ستمکاران به شهادت رسـید.

پس، ایـنک، هنگامی که قصد زیارت آن حضرت را نـمودی، نـیت عیادت او را بـنما چـنانکه گـویی به هنگام شهادت، او را پرسـتاری نموده و پیکر پاکش را بر روی ریگ های تفتیده عیادت می کنی و به هنگام ورود به آستان مقدسش همین احـساس را بـا نظاره به قبر شریفش خواهی داشـت.

۲٫ درجـات مـختلف زائران
خـواص و پاداش زیـارت آن حضرت بـه تـناسب اختلاف حالات زائرانش مختلف است و زائر در هر مرحله ای از مراحل به پاداشی که سرآمد دیگر پاداش هاست، دست مـی یابد. روایـات مـعتبر، شانزده فضیلت برای آن حضرت بیان کرده اند کـه بـه صـورت خـلاصه ذکـر مـی گردد.

الف: نخست این که هنگامی که فردی تصمیم به زیارت آن حضرت می گیرد خداوند گناهانش را مورد بخشایش قرار می دهد و هنگامی که در راه زیارت او گام می سپارد، آنها را از کارنامۀ عملش مـحو می نماید و در مرحلۀ بعد کارهای شایسته اش را چند برابر می سازد و همین گونه در هر مرحله ای به کارهای نیک او افزوده می شود تا وارد بهشت گردد.

هنگامی که آهنگ زیارت آن حضرت نموده و غسل کند، پیامبر گـرامی نـدایش می دهد که: «یا وفد الله! ابشروا بمرافقتی فی الجنه…؛ ای روی آورنده به خدا! و ای میهمان او! بشارتت باد به همراهی من در بهشت. و امیرمومنان علیه السلام به او ندا می دهد که: «انا ضامن لقضاء حـوائجکم…؛ مـن ضامن برآورده شدن خواسته های شما هستم».

و آن دو گرامی از چپ و راست همراهیش می کنند تا از زیارت بازگردد.[۱۰]

ب: زائر حسین علیه السلام پس از تصمیم به زیارت و آمادگی، وارد مرحلۀ دوم مـی شود و وسـایل حرکت خویش را بر می گیرد تـا بـه سوی کوی دوست حرکت کند، اینجاست که همۀ آسمانیان بشارتش می دهند.[۱۱]

پ: هنگامی که در راه سفر و تهیه زاد و توشه برای زیارت آن حضرت، هزینه نماید، در برابر هر درهـم از هـزینه اش پاداشی هم چون کـوه «احـد» بدو ارزانی می دارد و چند برابر آنچه انفاق نموده است جایگزین آن می سازد و همۀ بلاها را از او بر می گرداند.

در روایتی آمده است که: خداوند برای هر درهم بخشش زائر حسین علیه السلام در راه خدا، ده هزار درهـم پاداش مـی دهد.

آنگاه فرمود: و فراتر از همۀ این پاداش های مادی، خشنودی خدا و دعای خیر پیامبر، علی و امامان نور علیه السلام است که بدرقه راه اوست.[۱۲]

ت: هنگامی که از منزل خود خارج می شود از جهات ششگانه او شـشصد فـرشته او را همراهی مـی کنند.[۱۳]

ث: به هنگام راهپیمایی به سوی کوی او، به هر چیز و هر نقطه ای گام نهد دعایش می کنند.[۱۴] چون گـام هایش را بر می دارد و می نهد، به هر گامی، هزار کار شایسته دارد.[۱۵] اگـر برکشتی نشسته باشد با حرکت کشتی خداوند ندایش می دهد که: آگاه باش کـه رسـتگار شدی و بهشت به وجود شما خوشبخت گردید.[۱۶] هنگامی که بر مرکب سوار شـود بـا حـرکت هر دست آن، پاداش هزار کار شایسته خواهد داشت.[۱۷]

ج: هنگامی که در راه کوی دوست، خورشید بر او بتابد گـناهانش را، بسان آتشی که هیزم را می بلعد و نابود می کند، از بین می برد.[۱۸]

چ: هنگامی که از شدت حـرارت هوا، عرق می کند و یـا رنـج و خستگی بر او دست می دهد روایت شده است که: «از عرق او هفتاد هزار فرشته پدید می آید که تا روز برپایی رستاخیز، ستایش خدا می کنند و برای زائر حسین علیه السلام بخشایش او را می طلبند.»[۱۹]

ح: هنگامی که با آب فـرات، غسل زیارت می نماید همۀ گناهانش می ریزد. آنگاه پیامبر ضمن میهمان خدا خواندن او، بشارت بهشت و همنشینی خود را به او می دهد و امیر مومنان علیه السلام برآورده شدن خواسته ها و برطرف ساختن گرفتاری دنیا و آخرت او را تـضمین مـی نماید.[۲۰]

خ: هنگامی که پس از غسل زیارت، به سوی او حرکت می کند، به هر قدمی که بر می دارد و می نهد، یکصد حج و یکصد عمرۀ پذیرفته شده و یک صد میدان جهاد به همراه پیامبر، بر ضـد بـدترین دشمنان حق و عدالت، پاداش دریافت می دارد.[۲۱]

د: با نزدیک شدن به کوی دوست، گروه های مختلف فرشتگان، در دسته های ده ها هزار، به استقبال او می شتابند که از جملۀ آنها چهار هزار فرشته ای خواهند بود کـه روز عـاشورا برای یاری او اعلان آمادگی کردند و او نپذیرفت و آن گاه از جانب خدا دستور یافتند تا پس از شهادتش در آستان او باشند.[۲۲]

ذ: هنگامی که زائر آن حضرت، مرقد منور او را بامعرفت زیارت می کند، آن گرامی بدو نظر می افکند و بـر او دعـا مـی کند و از پدر و نیای بزرگش نیز می خواهد، تـا او را دعـا کنند.[۲۳] آن گاه فرشتگان و از آن پس همۀ پیامبران او را دعا می کنند و تمامی پاداش هایی که برای عبادت ها بر شمردیم، در نـامۀ عـملش نـوشته می شود. و سرانجام فرشتگان با او مصافحه می کنند و بر چـهره اش نـشانی از نور عرش نقش می بندد که این زائر مرقد فرزند پیامبر و مرقد پیشوای شهیدان است.[۲۴]

ر: هنگامی که به سوی خاندانش بـر مـی گردد، گـروه هایی از فرشتگان همراهیش می کنند و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل بدرقه اش می نمایند و دو فـرشتۀ نگهبان او از او خداحافظی می کنند و می گویند:

«ای دوست خدا! تو مورد بخشایش خدا قرار گرفته ای، به راستی که تو از حزب خـدا و پیـامبر و امـامان نور هستی، به خدای سوگند که نه تو آتش دوزخ را خواهی دیـد و نـه آتش دوزخ تو را و نه به تو طمع خواهد کرد.»[۲۵] آنگاه ندا می دهند که: گوارا باد بر تـو! پاکـیزه و رسـتگار شدی و بهشت نیز به وجود تو مفتخر شد.[۲۶]

ز: هنگامی که پس از این زیـارت، بـه مـدت یک سال یا دو سال بعد، از دنیا برود فرشتگان در تشییع جنازه او حاضر و برای او طلب بـخشایش خـدا مـی کنند.[۲۷] و حسین علیه السلام به دیدارش می شتابد. روایت است که آن حضرت فرمود: «مَنْ زٰارَنـیٰ فـیٖ حَیٰاتِهِ، زُرْتُهُ بَعْدَ وَفٰاتِهِ…؛ هر کسی مرا در زندگی اش زیارت کند، پس از مردنش بازدیدش خـواهم کـرد.»[۲۸] مـمکن است بازدید او از زائرش پس از مرگ یا شب اول قبر باشد و یا….

بدانید که آن حضرت به همان انـدازه، شـما را دیدار و مورد عنایت قرار خواهد داد که در زندگی او را زیارت نموده، دل در گرو عشق او نهاده، بـه او اقـتدا کـنید.

ژ: اگر زائر حسین علیه السلام در راه زیارت او از دنیا برود، فرشتگان پیکر او را تشییع می کنند و از بهشت برای او حنوط و کـفن مـی آورند و بر روی کفن او می پوشانند. و بر او نماز می گذارند و زیر پایش را با بویی خوش و مـعطر، فـرش مـی سازند. و زمین را از دو سوی او کنار می زنند تا جای قبر او فراخ و خوش باشد و درهای رحمت آسمان به رویـش گـشوده می شود و آن گاه آسایش و روزی خوش، تـا قـیام قیامت بر او نازل می گردد.[۲۹]

س: هنگامی که زائر آن حضرت در راه زیارت او زندانی گردد و یا کتک بخورد، از امام صادق عـلیه السـلام روایت شده است که:

«به هر روز زندانی شدن یا کتک خوردن، در روز قـیامت پاداش و شـادمانی خواهد داشت و اگر پس از زندانی شدن کتک هـم بـخورد بـرای هر ضربه ای، حوریه ای خواهد داشت و برای هـر دردی هـزاران پاداش کار نیک و محو هزاران گناه و دریافت هزاران درجه و هم سخن پیامبر خواهد بـود تـا از حساب رستاخیز نجات یابد و فـرشتگان عـرش او را مورد مـهر قـرار مـی دهند و بدو گفته می شود آنچه دوست داری بـخواه.

ش: و نـیز از امام صادق علیه السلام آمده است که: «اگر زائر حسین، در راه زیارت او کشته شـود بـا نخستین قطره خون، همۀ گناهانش مـورد بخشایش قرار می گیرد و سـرشت مـلکوتی او بسان سرشت پیامبران به گـونه ای شـستشو داده می شود که از سرشت حیوانی کافران و فاسقان پاک و پاکیزه و خالص می گردد، همین گونه قلب او شـستشو دادهـ می شود و هر ناخالصی از آن زدوده و لبـریز از ایـمان مـی گردد. و در حالی خدا رامـلاقات مـی کند که از همه ناخالصی ها خـالص اسـت و شفاعت خاندان و هزاران نفر از برادران دینی اش بدو ارزانی شده است. فرشتگان به همراه جـبرئیل و فـرشتۀ مرگ، نماز او را می خوانند و کفن و حنوط او از بـهشت هـدیه می گردد و آرامـگاهش بـر او گـسترده و نورباران می گردد.

دری از درهای بـهشت به رویش گشوده می شود و فرشتگان از بهشت بر او هدیه می آورند و پس از هیجده روز، به ملکوت پر می کشد و تا آسـتانۀ رسـتاخیز با دوستان خدا همچنان در آنجا خـواهد بـود.

پس از آغـاز بـرپایی رسـتاخیز، او نیز سر از رحـم خـاک بر می دارد و بار دیگر با پیامبر و علی و امامان نور علیه السلام مصافحه می کند. آنان بشارت کـامیابی و نـجات بـدو می دهند و او را به همراه خود می برند تا از حـوض کـوثر مـی نوشد و هـر کـه را دوسـت دارد می نوشاند…»[۳۰]

۳٫ پاکسازی از گناه
اثر دیگر زیارت آن حضرت این است که: زائر حسین علیه السلام پس از زیارت عارفانه و خالصانه به گونه ای خاص، از گناهان پاک می گردد.

در روایات متعددی – حـدود چهل روایت – تعبیر شده است که:

«خداوند گناهان گذشته و آیندۀ او را خواهد بخشید.»[۳۱] و در روایات دیگری بدین صورت است که: «او بسان روز تولدش، از همۀ گناهان پاک و پاکیزه می شود.»[۳۲] در برخی از روایات آمده است که: «زائر عـارف او بـسان پارچه و لباسی که پس از شستشو پاک می گردد، از همۀ گناهان پاکیزه می شود.»[۳۳] و شگفت آور اینکه در روایتی آمده است که: «با اولین گام خالصانه و عارفانه برای زیارت او، پاک و پاکیزه می گردد.

پس، به هر گـامی درجـه ای دریافت می دارد و به جایی می رسد که خداوند ضمن خطاب به او می فرماید: بندۀ من! هر چه می خواهی بگو، که پذیرفته است.»[۳۴] و در روایت دیگری آمـده اسـت که: «پس از نماز زیارت حـسین عـلیه السلام، فرشته ای به سوی او می شتابد و می گوید: پیامبر درود و سلامت می رساند و می فرماید: گذشته ات مورد بخشایش خداست، اینک زندگی را از سر بگیر و مراقب رفتارت باش.»[۳۵]

۴٫ اثر رهایی بـخش
زائر آن حـضرت نه تنها خود نـجات یـافته است، بلکه سبب نجات و رهایی دیگران می گردد. در روایتی امام صادق علیه السلام فرمود:

«زائر عارف حسین علیه السلام، در روز رستاخیز برای صد نفر از دوزخیان شفاعت می کند.»[۳۶]

و در روایت دیگری است که بدو نـدا مـی رسد که: «هان ای زائران حسین علیه السلام دست هر کسی را دوست دارید بگیرید و به بهشت وارد کنید.»[۳۷]

۵٫ تا روز رستاخیز
هر کار شایسته ای پاداشش تا روز رستاخیز باقی مـی ماند، امـا خود کـار پس از انجام، پایان می پذیرد، اما زیارت حسین علیه السلام کار بزرگی است که تا قیامت از زائر او گسست ناپذیر است و خـود عمل شایسته همچنان تا قیامت امتداد می یابد.

در این مورد امام صـادق عـلیه السـلام فرمود: «هنگامی که فردی از خانه اش، به قصد زیارت آن حضرت خارج می شود، از همانجا تا رسیدن به هدف، هـفتصد فـرشته او را همراهی می نمایند. پس از زیارت او، ندایی می رسد که گذشته ات مورد بخشایش قرار گرفته است، ایـنک از ایـن پس، زنـدگی را از سر بگیر و مراقب رفتارت باش! آنگاه، همان فرشتگان او را تا رسیدن به خانه اش همراهی می کنند و پس از خـداحافظی از او تا آخرین روز زندگی اش همواره زیارت حسین علیه السلام می کنند و پاداش کارشان از آن اوست.»[۳۸]

۶٫ پاداش و عـمل وصف ناپذیر
زائر حسین عـلیه السـلام به پاداش و عملی دست می یابد که انجام آن از او امکان پذیر نیست. برای نمونه:

به پاداش حج های پیامبر دست می یابد. این مطلب در روایات متعددی آمده است که لطیف ترین آنها این روایت است:

یکی از یـاران امام صادق علیه السلام آورده است که: در نخستین روزهای حکومت منصور، امام صادق علیه السلام وارد نجف شد و به من فرمود که سر راه بروم و در آنجا انتظار آمدن مردی را بکشم که از طرف قادسیه خـواهد آمـد، و آنگاه پس از ورود او، سلام حضرت را بدو ابلاغ و او را به محضر حضرتش دعوت کنم.

این مرد، که موسی نام دارد، می گوید: در اجرای دستور، سر راه شتافتم و زیر حرارت شدید خورشید، تا سر حـد یـأس و نومیدی از آمدن مسافر مورد نظر، به انتظارنشستم تا سرانجام از راه رسید و پس از رساندن پیام امام صادق علیه السلام او را به نزدیک خیمۀ حضرت راهنمایی کردم و خود کنار در خیمه از آنان دورتر به گـونه ای کـه آنان را نمی دیدم، اما سخنانشان را می شنیدم، نشستم.

امام صادق علیه السلام از آن مرد پرسید: از کجا آمدی؟

پاسخ داد: از دورترین نقطۀ یمن.

آنگاه حضرت همۀ ویژگی های منطقه زندگی او را به او بازگفت و او تصدیق کرد، آنگاه فـرمود: هـدفت از آمـدن به این نقطه چیست؟

گفت: بـرای زیـارت حـسین علیه السلام آمده ام.

فرمود: تنها به قصد زیارت؟

گفت: آری! تنها برای زیارت سالارم و نمازگذاردن در کنار قبر او و نثار درود بر او از نزدیک…

امام علیه السـلام فـرمود: در زیـارت آن حضرت چه پاداش و اثری می نگری؟

گفت: ما از زیارت او بـرکت در مـال و اولاد و سلامتی و عمر و برآورده شدن خواسته های خویش می نگریم.

فرمود: برادر یمنی! آیا بر این پاداش ها چیزی بیافزایم؟

پاسخ مثبت داد.

امام صـادق عـلیه السـلام فرمود: پاداش زیارت عارفانۀ حسین علیه السلام با پاداش حج پذیرفته شـده با پیامبر، برابری می کند.

آن مرد شگفت زده شد.

امام صادق علیه السلام فرمود: آری! بلکه با دو حج پذیرفته با پیـامبر.

و بـاز بـیشتر شگفت زده شد.

و امام صادق علیه السلام همواره بر پاداش زیارت عارفانۀ حـسین عـلیه السلام افزود تا به سی حج پذیرفته شده و پاک و پاکیزه به همراه پیامبر رسید.[۳۹]

۷٫ پاداشـی بـی نـظیر
به برکت زیارت حسین علیه السلام انسان هدفدار، به عمل و پاداشی مـی رسد کـه هـرگز نه انجام آن برایش امکان پذیر است و نه به دست آوردن پاداشش، همانند رسیدن به حـج و پاداشـی چـون حج پیامبر که در گذشته روایت آن را آوردیم.

۸٫ وعدۀ خدا
خداوند سوگند یاد کرده است کـه زائر عـارف آن حضرت را محروم و نومید و دچار ورشکستگی روز رستاخیز نسازد.

این مطلب را از امام باقر عـلیه السـلام آوردهـ اند که فرمود: حسین علیه السلام به صورت بسیار مظلومانه و اندوهبار و با لب تشنه و مشتاق بـه لقـای حق، به شهادت رسید و خداوند بر خود لازم ساخت که هیچ مشتاق به کـوی او، و بـلازده و گـناهکار و غم زده و تشنه کام و مصدوم و رنج دیده ای، به کوی او نشتابد و خدای را در آنجا نخواند و به وسیلۀ حـسین عـلیه السلام به بارگاه او تقرب نجوید، جز این که خداوند، گرفتاریش را رفع، و خـواسته هـایش را روا و گـناهانش را مورد بخشایش قرار دهد و در عمر و روزی اش بیافزاید.[۴۰]

۹٫ نهایت آرزوها
ویژگی دیگر در زیارت حسین علیه السـلام ایـن اسـت که رسیدن به بهشت برین که نهایت آرزوی هر انسان است در پرتو آن، حـاصل مـی شود.

در روایت است: خداوند، هنگامی که زائر عارف او را در راه زیارت او، شبانگاهان بیدار و روزها خسته می نگرد، بدو نظر لطفی مـی افکند کـه بهشت برایش تأمین می شود.[۴۱]

۱۰٫ بالاترین اثر
ویژگی دیگر این است که زیـارت آن حـضرت آثار خاصی در پی دارد. از آن جمله در روایات بـسیاری آمـده اسـت که: عمر انسان را زیاد و روزی او را پر برکت می سازد.[۴۲] در زیـارت عـرفه آمده است که: زیارت آن گرامی در عقاید بر حق، آرامش قلب و اطمینان خاطر بـه بـار می آورد و شبهات و نگرانی ها را برطرف مـی کند.[۴۳] روشـن است کـه ایـن اثـر اطمینان بخش از هر اثر ارزشمند دیـگری بـرتر است، چرا که هر اثر دیگری در گرو آن است.

و نیز از آثار آن ایـن خـواهد بود که مرگ های ناگوار و شقاوتمندانه را دفـع و رفع می کند.[۴۴] و دیگر ایـن کـه زائر حسین علیه السلام و پدر و مادر و بـرادرش تـا روز رستاخیز از همه هول و هراس ها به وسیلۀ پیامبر بیمه شده اند و آن حضرت نجات آنان را تـضمین فـرموده است.[۴۵]

۱۱٫ برتر از دیدار امام حـاضر
از آثـار دیـگر زیارت آن حضرت ایـن اسـت که زیارت او برتر و پرفـضیلت تر از پاداش زیارت امام حاضر است، مثلاً اگر حضرت صادق علیه السلام حی و حاضر باشد و شـما بـه حضور او شرفیاب گردید و با او گفتگو نـمایید، ایـن سعادت بـزرگی اسـت. امـا زیارت حسین علیه السـلام بالاتر از این است.

مردی از شیعیان آورده است که به امام صادق علیه السلام گفتم: هنگامی کـه حـسین علیه السلام را زیارت کردم، شوق دیـدار شـما نـیز در انـدیشه ام پدیـدار شد و مرا وادار کـرد تـا رنج این سفر طولانی را برای دیدار شما، به جان بخرم.

امام صادق علیه السلام فرمود: بـه وعـده های پروردگـارت، یقین داشته باش. تو از سرای بزرگ مـردی کـه حـق پرشـکوه تری از مـن بـر شما دارد، آمده ای.

پرسیدم: چه حق بزرگتری از وجود گرامی شما، بر من دارد؟

فرمود: حق او این است که وقتی بر او وارد شدی، خدای را در حرم او بخوانی و خواسته هایت را به بارگاه او ببری[۴۶]

امام باقر علیه السلام به دیدار زائران حسین علیه السلام می شتافت.

مردی به نام حمران می گوید: قبر حسین علیه السلام را زیارت کردم وقتی بازگشتم، امام باقر عـلیه السـلام با جمعی از نوادگان علی علیه السلام به دیدار من آمد و به من فرمود: حمران! بشارتت باد! هر کسی قبر شهیدان خاندان پیامبر را با نیتی صاف و پاک، زیارت کند از گـناهانش پاک مـی گردد، درست بسان روز تولدش. [۴۷] و از شگفتی های آثار زیارت آن حضرت این است که، لحظات بارش رحمت خدا بر زائران حسین علیه السلام نیز جالب و دایره اش وسیع تر اسـت.

در روایـتی پس از ذکر لحظات نزول باران رحـمت خـدا در هر روز، آمده است که: خداوند رحمت خویش را همواره بر زائران حسین علیه السلام و خاندان آنها، و کسانی که مورد شفاعت او قرار گیرند فرو می فرستد، گر چـه گـناهکار و در خور آتش باشند.[۴۸] و از لطـیف ترین فـضایل زیارت آن حضرت این است که: زائران آن حضرت چهل سال پیش از اهل بهشت، وارد آن می گردند[۴۹] و هر پدیده ای از زائر آن حضرت تبرک می جوید و از زائر آن حضرت به خاطر دیدن قبر شریف او انتظار نظر خیر دارد.[۵۰] و از شگفتی های فضایل زیـارت او کـه از بسیاری روایات دریافت می گردد، این است که همۀ فضایل آن برای مردم بیان نشده است. در روایت است که: اگر مردم می دانستند در زیارت آن حضرت چه پاداش شکوهمندی است، از شور و شوق کـوی او، جـان می باختند و بـارها نفس هایشان در عشق کوی دوست، بند می آمد.[۵۱] و در روایت دیگری است که: اگر مردم فضیلت های زیارت او را می دانستند از دورترین نـقاط گیتی، به هر صورت ممکن به زیارتش می شتافتند.

پی نوشت ها

[۱] بحارالانوار‌، ج ۱۰۱، ص ۵۶٫

[۲] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۸٫
[۳] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۴۵ – ۲۸٫
[۴] بـحارالانوار،ج ۴۳‌، ص ۲۷۱‌.
[۵] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۸٫
[۶] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۸٫
[۷] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۴۳٫
[۸] بحارالانور، ج ۱۰۱، ص ۳۶٫
[۹] بحارالانوار‌، ج ۴۵‌، ص ۲۲۷٫
[۱۰] بـحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۶۴ و ۱۴۷٫
[۱۱] بـحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۶۳٫
[۱۲] بحارالانور، ج ۱۰۱، ص ۶۴‌ و ۱۴۷‌.
[۱۳] بحارالانوار‌، ج ۱۰۱، ص ۶۸٫
[۱۴] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۴‌ و ۱۵‌.
[۱۵] بحارالانوار‌، ج ۱۰۱، ص ۱۴۲٫
[۱۶] بـحارالانوار‌، ج ۱۰۱‌، ص ۳۶٫
[۱۷] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۲۵٫
[۱۸] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۴، ۱۵٫
[۱۹] بحارالانوار، ج ۱۰۱ ص ۳۵۷٫
[۲۰] بحارالانوار‌، ج ۱۰۱‌، ص ۶۴ و ۱۴۷٫
[۲۱] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۸۷٫
[۲۲] بحارالانوار، ج ۴۴‌، ص ۲۸۶‌.
[۲۳] بـحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۶۴٫
[۲۴] بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۸۲٫
[۲۵] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۲۴٫
[۲۶] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۳۶
[۲۷] بحار الانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۸٫
[۲۸] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۶‌.
[۲۹] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۷۸٫
[۳۰] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۷۸٫
[۳۱] بحارالانوار‌، ج ۱۰۱‌، ص ۲۸‌، ۲۱٫
[۳۲] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۲۰٫
[۳۳] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۹٫
[۳۴] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۲۴٫
[۳۵] بحارالانوار،ج ۱۰۱، ص ۲۷،۲۸٫
[۳۶] بحارالانوار‌، ج ۱۰۱‌، ص ۷۷٫
[۳۷] بحارالانوار‌، ج ۱۰۱‌، ص ۲۷‌.
[۳۸] بحارالانوار‌، ج ۱۰۱، ص ۶۷، ۶۸‌.
[۳۹] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۳۷، ۳۸٫
[۴۰] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۴۶٫
[۴۱] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۲٫
[۴۲] بـحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۴۷٫
[۴۳] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۸۶٫
[۴۴] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۴۸٫
[۴۵] بحارالانوار، ج۱۰۰، ص ۱۴۰‌، ۱۴۲‌.
[۴۶] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۴۶٫
[۴۷] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۲۰٫
[۴۸] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۲۷٫
[۴۹] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۲۶٫
[۵۰] بـحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۷۳،۷۴٫
[۵۱] بـحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۸٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.