مجمع جهانی شیعه شناسی

پیامبر اکرم (ص)، پرسش از عهد و پیمان در قیامت

پیامبر اکرم (ص)، پرسش از عهد و پیمان در قیامت

پیامبر اکرم (ص)، پرسش از عهد و پیمان در قیامت

مشرکان در صلح حدیبیه بر پیامبر (ص) شرط کردند اگر مردی از ما بر دین تو باشد و نزد تو بیاید به ما بازگردانی، و اگر مردی از تو نزد ما بیاید ما او را نزد تو بازنگردانیم.در این هنگام مسلمانان گفتند: سبحان الله! چگونه کسی را که نزد ما آمده و مسلمان شده نزد مشرکان برگردانیم؟پیامبر (ص) فرمود: کسی که از سوی ما به مشرکین بپیوندد خدا او را از رحمت خود دور سازد و کسی که از ناحیه مشرکین نزد ما بیاید او را نزد آنان بازمی‌گردانیم اگر چه خداوند بداند که اسلام وارد قلب او شده است، سرانجام خدا راه نجاتی برای او به او ارائه می‌دهد.
رسول خدا (ص) پس از قرارداد صلح به مدینه بازگشت. ابوبصیر یکی از مردان قریش که مسلمان شده بود رهسپار مدینه شد. مشرکان دو مرد را در جستجوی ابوبصیر به مدینه فرستادند و از رسول خدا (ص) خواستند که طبق قرارداد، ابوبصیر را به ایشان بازگرداند.پیامبر، ابوبصیر را به آنها تحویل داد، آن‌ها او را با خود به سوی مکه بردند، در راه وقتی که به ذوالحلیفه رسیدند، فرودآمدند درحالی که ازخرمایی که نزد آنان بود می‌خوردند.ابو بصیر به یکی از آن دو مرد گفت: من شمشیر تو را خیلی خوب می‌بینم آیا ممکن است آن را ببینم؟گفت: آری شمشیر خوبی است، مکرر آن را امتحان کرده‌ام.ابوبصیر آن شمشیر را گرفت و صاحبش را به قتل رساند و دیگری فرار کرد تا به مدینه رسید و هراسان مثل کسی که مورد تجاوز واقع شده باشد وارد مسجد شد.
وقتی چشم رسول خدا (ص) به او افتاد فرمود: این مرد سراسیمه می‌آید، او را ترس برداشته است.چون او نزد پیامبر رسید، گفت: به خدا سوگند دوست من کشته شده است.در این هنگام ابوبصیر وارد مسجد شد و به رسول خدا (ص) عرض کرد: ای رسول خدا (ص)! آنچه در دین و عهد شما بود خداوند وفا کرده است و شما مرا به آنها بازگرداندی، سپس خداوند مرا از دست آنها نجات داد.پیامبر فرمود: وای بر مادرش که اگر کسانی داشته باشد آتش جنگ به راه می‌اندازد.وقتی ابوبصیر این حرف را شنید دریافت که پیامبر او را به سوی مشرکان باز می‌گرداند، از مدینه خارج شد و در سیف البحر (محلی بین راه مکه و مدینه) فرود آمد. طولی نکشید که ابوجندل بن سهیل از مکه گریخته و به او پیوست، و کم کم همه آنان که از قریش به اسلام گرویده بودند به ابوبصیر پیوستند و جمعیت نیرومندی را تشکیل دادند. هر کاروانی از قریش که از آنجا به سوی شام حرکت می‌کرد بر آنها حمله می‌بردند، آن‌ها را به قتل می‌رساندند و اموالشان را می‌گرفتند.قریش نامه‌ای برای پیامبر نوشتند و آن حضرت را به خدا و خویشاوندی قسم دادند که آنها را نزد خود بطلبد، و به آنها امان بدهد.
پیامبر برای آنها پیام فرستاد و آنان به مدینه رفتند و به مسلمین پیوستند.[۱]بدون توجه به عللی که باعث شد رسول خدا (ص) شروط انعطاف ناپذیری که قریش در صلح حدیبیه به آن اصرار داشتند بپذیرد، نگاه به دیدگاهی تاریخی است که مورد توجه است و آن این است که پیامبر (ص) با تیزهوشی، وفای به عهد را در تاریخ انسانیت مثال زد تا جایی که بدون هیچ شک و تردیدی ابوبصیر یکی از پیروان و مریدان خود را به مشرکین قریش، دشمن مشترک هر دو تسلیم کرد بدون اینکه منکر عهد و پیمان شود؛ زیرا پیامبر (ص) کسی است که با زبان وحی تصریح کرد:{وَأوفوا بِالعَهدِ إنَّ العَهدَ کانَ مَسئوولاً}؛[۲]
به عهد و پیمان وفاء کنید البته از عهد و پیمان سؤال خواهد شد.پیامبر با عمل به این منطق مبادی رسالت را شکل داده است.به‌طور مسلم زمانی که پیامبر (ص) بر اساس قرارداد اقدام می‌کرد اسیر زمان حال نمی‌بود بلکه او چشم انداز گسترده و وسیع و نیز هدف را می‌دید. به‌همین دلیل موافق آن عهد و پیمان می‌گردد.با درک و فهم این جایگاه عظیم همه پیشنهاداتی که در جان انسان موج می‌زند لغو می‌گردد، به دلیل اینکه اگر عهد و پیمان سبک گردد مورد تجاوز قرار می‌گیرد.برای رسیدن به استواری و پایداری انسان به تعهدات در عهد و پیمان باید به دنبال هدف و انگیزه آن عهد و پیمان باشد و ابعاد آن را درک کند در این هنگام تعهداتش به عهد و پیمان تضمین می‌گردد اگر چه منجر به فسخ شرایط و زمان تعهد گردد.برای اینکه از حق این ارزش نکاهیم نباید آن را در باریکه دالان محصور نمائیم گویی اینکه بگوئیم وفای به عهد ارزش اخلاقی ناب است یا اینکه وسیله‌ای برای حفظ بازار از لغزش در وادی غش و خیانت است…
هرگزچنین نیست بلکه همه اعتمادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و…را شامل می‌شود؛ زیرا چنین اعتمادی نکته اساسی در تدوین استراتژی طراحی و برنامه ریزی دین بسوی ایجاد حکومت سالم در جامعه است.در واقع عهد و پیمان ریسمانی محکم است که مردم را به یکدیگر گره می‌زند و محکم می‌کند بدون اینکه روابط جامعه قطع گردد و مردم پراکنده شدند، زیرا اگر اعتماد از آن سلب گردد وحدت و تعاون از بین می‌رود بلکه ناممکن می‌گردد و جامعه همه عناصر اساسی زندگی سعادتمندانه را از دست می‌دهد.به‌همین دلیل باید ارزش عهد و وفا را گرامی بداریم تا جامعه‌ای با خیر و سعادت داشته باشیم.
 
پی نوشت ها
[۱] مجلسی، ۲۰ / ۳۳۶ – ۳۳۵.[۲] اسراء / ۱۷ / ۳۴.

برگرفته از کتاب “یکصد تصویر درخشان از زندگانی حضرت رسول اکرم (ص)” نوشته ی طالب خان ترجمه ی ارسلان ایلکااختصاصی مجمع جهانی شیعه شناسی

 

 

http://shiastudies.com

پیامبر اکرم (ص)، پرسش از عهد و پیمان در قیامت. پیامبر اکرم (ص)، پرسش از عهد و پیمان در قیامت. پیامبر اکرم (ص)، پرسش از عهد و پیمان در قیامت. پیامبر اکرم (ص)، پرسش از عهد و پیمان در قیامت. پیامبر اکرم (ص)، پرسش از عهد و پیمان در قیامت. پیامبر اکرم (ص)، پرسش از عهد و پیمان در قیامت. پیامبر اکرم (ص)، پرسش از عهد و پیمان در قیامت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.