مجمع جهانی شیعه شناسی

چیستی شعایر در اسلام

شعایر جمع « شعار » است و به معنای « شعارها » می باشد.اما « شعار » چیست ؟ و چه معنایی دارد ؟کلمه ی « شعار » دو گونه خوانده می شود و بر این اساس، دارای دو معناست:الف) شَعار بر وزن « مَزار » ( به فتح شین ): به محل برخورد و تماس لباس زیرین انسان با پوست بدنش گفته می شود و در مقابل آن، کلمه ی « دثار » است که به محل تماس لباس های رو اطلاق می گردد.اگر شعایر به این معنا باشد، مقصود آن است که انسان مسلمان در زندگی خود، شعارهایی دارد که بخشی از وجود او هستند و هرگز از او جدا نمی شوند. و در هیچ شرایطی بین آنها فاصله نمی افتد.ب) شِعار بر وزن « وِقار » ( به کسر شین )، و آن به معنای علامتی است که به عنوان پرچم در جنگ ها حمل می کنند تا سربازان و جنگجویان بر محور آن گرد آیند و جهت را گم نکنند، تمرکز خود را از دست ندهند و رابطه ی بین آن ها قطع نگردد. و لذا در توضیح کلمه ی « شعایر » به این معنا، باید بگوییم که مسلمانان در زندگی خود شعارها و علایمی دارند که به واسطه ی آن، شناخته می شوند و بر محور آن گرد می آیند، و از گمراهی و ضلالت و کناره گیری و انزوا و گوشه نشینی مصون می مانند. (۱)علما مصادیق خارجی و عینی بسیاری برای شعایر اسلام ذکر کرده اند مانند: نماز، روزه، حج، زکات و اذان و اقامه و دیگر مراسم و شعارهای اسلامی، که یک مسلمان به واسطه ی آن از دیگران متمایز می شود.احیا و ترویج این شعارها، از وظایف سیاسی دولت اسلامی است. و بر همین اساس، اهل ذمّه ( کفاری که در پناه اسلام و در کشور مسلمین به عنوان ذمّی و معاهد زندگی می کنند ) حق تظاهر به انجام اعمال غیر اسلامی از قبیل تظاهر به روزه خوری و استعمال مشروبات مست کننده و گوشت خوک، و یا به صدا در آوردن ناقوس کلیساها، بدون اجازه ی دولت اسلامی را ندارند. این اعمال، خلاف شعارهای اسلامی است؛ در کشور اسلامی باید شعارهای اسلامی رواج پیدا کند، نه غیر آن.همچنین برفرد مسلمان حرام است در جایی سکونت و اقامت کند که قادر به اظهار شعایر اسلامی نیست، و در صورت توانایی، هجرت از چنین مکانی واجب است؛ مادامی که کفر در جهان وجود دارد، وجوب هجرت نیز محفوظ است. (۲)و نیز بازگشت از سرزمین اسلامی به دیار شرک، و اقامت در آن جا مذموم است، اما در صورتی که مسلمان، قادر به اظهار شعایر اسلامی نباشد، این هجرت حرام است. « التَّعَرُّبُ بَعدَ الهِجرَهِ »؛ یعنی بازگشت مسلمان به جاهلیت و شرک، بعد از این که از آن دوری گزیده، حرام است.شیخ حرّ عاملی، راوی بزرگ شیعه، در کتاب ارزشمند وسائل الشیعه در فصل جداگانه ای به ذکر احادیث مربوط در این مورد پرداخته است. عنوان فصل: « بابُ تَحریمِ التَّعَرُّب بَعدَ الهِجرَهِ وَ سُکنی المُسلِم دارَ الحَربِ وَ دُخولِها اِلّا لِضَروُرَهٍ وَ… » (3) است؛یعنی فصلی در این باره که تعرب بعد از هجرت و سکونت مسلمان در دارالحرب حرام است، مگر آن که ضرورتی باشد و … .به دو دلیل، این عمل حرام است: اول این که مسلمان نمی تواند شعایر اسلام را اظهار کند و دوم این که ممکن است تحت تأثیر جوّ زندگی مشرکان قرار گیرد و مرتد شود.
مفهوم شعایر از دیدگاه قرآنشعایر اسلامی و به عبارت دیگر، شعایر الهی، در قرآن مجید، پیش از هر منبع دیگر مطرح شده است. خداوند در آیات متعدد با بیان برخی از مصادیق آیین اسلام، به مسلمانان فرمان داده است که شعایر الهی را بزرگ شمرده و آن را گرامی دارند.خداوند، تکریم شعایر را از تقوای قلبی مؤمنان می داند؛ و در سوره ی حج ( آیه ی ۲۵-۳۶ ) به پیامبر و مردم امر می کند که مراسم حج را به جای آورند، و قربانی کنند، از سخن لغو و بیهوده بپرهیزند و از پرستش بت ها دوری گزینند، و نیز اعلام می دارد که این مسائل از شعایر اسلامی و الهی است که خداوند برای مسلمانان برگزیده است.آن گاه حقانیت این شعایر را اعلام می دارد و پیروی از آن ها را نشانه ی تقوای قلب و عظمت روح و تسلیم در برابر ذات حق می داند.« وَ مَن یُعَظِّم شَعائِرَ اللهِ فَانَّها مِن تَقوَی القُلُوبِ… وَالبُدنَ جَعَلناها لَکُم مِن شَعائِرِ اللهِ لَکُم فِیها خَیرٌ… ».همچنین در این آیات، ذکر و اعتلای نام او و خوف از خدا، صبر و شکیبایی در مصیبت ها، اقامه ی نماز و انفاق را از شعایر الهی بر شمرده است.خداوند سوره ی بقره می فرماید:« اِنَّ الصَّفا وَ المَروَهَ مِن شَعائِرِ اللهِ؛ (۴)مراسم صفا و مروه از شعارهای الهی است. »و در سوره ی مائده به مسلمانان امر می کند که حرمت شعایر الهی را نگاه داشته و محرمات خدا را حلال نشمارند.در آیات زیر، برخی از مصداق های « شعایر » مطرح شده است:« ای اهل ایمان! حرمت شعایر الهی و ماه های حرام را نگاه دارید، و هَدی و قلائد ( قربانی های حجاج، چه علامت قربانی به گردن آن باشد، یا نباشد ) را متعرض نشوید و تعرض به زائران خانه ی خدا ( کعبه ) را حلال ندانید؛ آنها برای کسب خشنودی الهی آمده اند، و چون از احرام فارغ شدید، صید کنید، و دشمنی کسانی که شما را از مسجد الحرام منع کردند، بر ظلم و بی عدالتی وادارتان نکند، باید رابطه ی بین شما بر تعاون و تقوا استوار باشد، تعاون بر تقوا و خیر و نیکویی داشته باشید، نه تعاون بر گناه و دشمنی، که خداوند شدید العقاب است.برای شما مؤمنان، گوشت مرده و خون و گوشت خوک و حیوانی که به هنگام کشتن آن، نام غیر خدا را برده باشند، حرام است، و نیز خوردن گوشت هر حیوانی که با خفه کردن، چوب زدن، از بلندی افکندن، و یا با شاخ زدن به یکدیگر بمیرند، حرام است، و نیز خوارک درندگان، جز آن چه که قبلاً تذکیه کرده باشید، حرام است. و آن را که برای بت ها ذبح می کنید، و به تیرها قسمت می کنید، حرام است ( در زمان جاهلیت رسم بود که چون در امری مردد می شدند بر تیری می نوشتند: « خدا امر کرد »، و بر تیر دیگر می نوشتند: « خدا نهی کرد » و آن گاه تیرها را در هم ریخته و یکی را به قرعه بر می گزیدند، و بر اساس آن رفتار می کردند ) که این کار، فسق است و … . » (5)این آیات در مورد شعایر اسلام است که تعدادی از مصادیق آن به عنوان نمونه ذکر شد و فقها نیز موارد دیگری را در این زمنه ذکر کرده اند.با تأمل در آیات مذکور، به تجلی آیین اسلام در ابعاد مختلف پی می بریم:الف) بُعد اجتماعی، مانند: ماه های حرام، مراسم حج و تعاون.ب) بُعد عبادی، مانند: نماز، حج، ذکر و یاد خدا.پ) بُعد فردی، مانند: صبر بر مصائب و مواردی از این قبیل.ت) موارد خوراکی، مانند: ذبح و شرایط خاص آن.حال که مفهوم شعایر اسلامی را با استفاده از اسناد و مدارک قرآنی شناختیم، بهتر است که به تفصیل با موارد و مصادیق آن آشنا شویم. لذا در این مباحث با برخی از شعارهای اساسی و مهم اسلام آشنا خواهیم شد.شایان ذکر است که دولت اسلامی موظف به اعمال و احیای شعایر اسلامی است. بنابراین، سیاست داخلی آن نیز باید بر این مبنا استوار باشد؛ زندگی اجتماعی اسلامی بدون احیای شعایر،پایدار نخواهد بود.
برخی از شعایر مهم اسلامیمی دانیم که شعایر اسلام بسیار است، و شریعت ما شعار ماست. اما برخی از آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و اساس شعارهای دیگرند. شناخت این شعایر، بسیار مهم است. در این بخش به بررسی آن ها می پردازیم:
الف) مساجدمسجد، خانه ی خدا و از مراکز با شکوه اسلامی است، لذا اتخاذ مسجد و ساختن آن، از شعایر اسلامی است.صاحب کنز العرفان که یکی از فقهای بنام شیعه می باشد، ساختن مسجد را بر مسلمانان واجب کفایی معرفی می کند. (۶)همچنین آیات متعددی در مورد آداب مسجد و ساختن و تعمیر آن در قرآن آمده است که با برخی از آن ها آشنا می شویم:« وَ أَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلاَ تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً؛ (۷) مساجد از آن خداست، پس در آن جا فقط به نیایش خدا بپردازید و نه غیر او. »« وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَ سَعَى فِی خَرَابِهَا أُولئِکَ مَا کَانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوهَا إِلاَّ خَائِفِینَ؛ (۸)کیست ستمکارتر از آن کسی که ذکر نام خدا در مساجد را منع کند و در تخریب آن ها بکوشد ؟ در حالی که می بایست با خوف الهی وارد آن مساجد می شدند. »این آیه ی شریفه، احکام و مسائل مربوط به مساجد را بیان می کند. یکی از فقهای قرن نهم هجری ( مقداد بن عبدالله سیوری ) در تفسیر این آیه چنین می گوید:« این آیه در احکام مساجد، دارای راهنمایی ها و فوایدی است:۱) پرسش و لحن استفهام در این آیه، در بیان تقریر و عظمت ظلمی است که این گروه مرتکب می شوند.۲) جمله ی « أن یذکر » مفعول ثانی و به معنای « من أن یذکر » می باشد؛ یعنی گویای این امر است که مسجد باید محل ذکر و تعظیم نام خدا باشد، اما ستمگران مانع می شوند.۳) در جمله ی « مَساجِدَ اللهِ » به اصطلاح ادبی کلمه ی جمع، یعنی « مساجد » مضاف واقع شده و این طبق قاعده ی دستور زبان بر عموم دلالت می کند؛ یعنی مسجدهای خاصی مطرح نیست، بلکه تمام مساجد را در بر می گیرد؛ یعنی افرادی که مانع ذکر و تعظیم نام خدا در هر مسجدی شوند، ستم کرده اند.اما احکام و مسائل فقهی که از این آیه استنباط می شود، به قرار زیر است:۱) ساختن مسجد، واجب کفایی است. ( مادامی که مسجدی ساخته نشده است، ساختن مسجد بر همه واجب است، اما با اقدام عده ای از مسلمانان، این وظیفه از دیگران ساقط می شود ).۲) تعمیر بخش های فرسوده ی مسجد، واجب است.۳) بر پایی مراسم عبادت و ذکر خدا در مساجد، واجب است.۴) تخریب مساجد، حرام است. ( تخریب معنای عرفی دارد و به اعمالی از قبیل: خراب کردن دیوار، سرقت از مسجد و لطمه زدن به روشنایی آن، اطلاق می گردد ).۵) ساختن مسجد بر اعیان ( اشخاص متعین ) مستحب است.۶) مستحب است مسلمانان با خشوع وارد مساجد شوند. » (9)شایان ذکر است که تعمیر مساجد بر مشرکان و کفار حرام است و فقط مؤمنان، شایسته هستند. خداوند در سوره ی توبه می فرماید:« مَا کَانَ لِلْمُشْرِکِینَ أَنْ یَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّهِ شَاهِدِینَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ؛ (۱۰)تعمیر مساجد بر مشرکان سزاوار نیست، در حالی که کفر در وجودشان است. »همچنین می فرماید:« تعمیر مساجد خدا فقط بر آنان که به خدا و روز آخرت ایمان آورده اند، و نماز به پا داشته و زکات می پردازند و از غیر او نمی ترسند، سزاوار است؛ آنها هدایت یافتگانند. » (11)با تأمل در این آیات و آیه هایی از این قبیل، در می یابیم که مساجد از مهم ترین مراکز نشر توحید هستند، و لذا باید سیاست دولت اسلامی و امت مسلمان بر ایجاد مساجد و احیای آن باشد. مسلمانان مرکز دیگری که در شکوه و عظمت و ایفای نقش هدایتی و سیاسی و اجتماعی بتواند جایگزین مسجد گردد، نمی شناسند، مسجد، خانه ی خدا و مردم است و لذا می بینیم که بعد از هجرت پیامبر اسلام، اولین اقدام وی ساختن مسجد قبا در نزدیکی مدینه ( روستای قبا ) است. در مدینه نیز اولین اقدام سیاسی و اجتماعی پیامبر، ساختن « مسجد النبی صل الله علیه و آله » می باشد و از همان مسجد است که اسلام دنیا را فتح نمود.مسلمانان باید به اهمیت مسجد آگاه شوند؛ مسجد تاریخ خونینی دارد و هیچ حرکت و قیام آزادی بخشی در جهان اسلام و در خاورمیانه و شمال آفریقا نیست، مگر آن که از مساجد برخاسته است، و ظالمان از هیچ مرکزی به اندازه ی مسجد نمی هراسند.خداوند در قرآن کریم از مسجد به عنوان سنگر ( مرصاد ) نام می برد و می گوید: این سنگر نباید به دست منافقان بیفتد.نیز در فرهنگ اسلامی مسجد، « محراب » است؛ محراب از کلمه ی « حرب » به معنای جنگ گرفته شده است؛ یعنی، مسجد محل جنگ است؛ جنگ با شیطان نفس، نبرد با طاغوت و کفار و ستمگران. این نقش واقعی مساجد است، به همین دلیل، در صدر اسلام منافقان برای خنثی کردن نقش هدایت گرانه و انقلابی مسجد، با نام مسجد، به مبارزه با آن پرداختند. آن ها به رهبری منافقی به نام « ابوعامر راهب » در مقابل مسجد قبا، مسجد دیگری ساخته و پیامبر اسلام را به افتتاح آن دعوت نمودند، خداوند نام آن را « مسجد ضرار » گذاشت ( این مسجد برای ایجاد لطمه به اسلام و مسلمین ساخته شده بود. ) و دستور داد آن را ویران سازند. اصحاب به دستور پیامبر صل الله علیه و آله آن را به آتش کشیدند.آیه ی ذیل ، در این مورد آمده است:« آنان ( منافقان ) مسجد را به عنوان محل ضرر به مسلمین، و جایگاه کفر و ایجاد تفرقه میان مسلمانان سنگری برای جنگ با خدا و پیامبر او ساخته اند، و قسم می خورند که ما حسن نیت داریم، اما خداوند گواهی می دهد که آنان دروغ می گویند. هرگز بر این مساجد قدم مگذار؛ مسجدی که از ابتدا بر تقوا بنا نهاده شده، برای اقامت تو سزاوارتر است. » (12)قرآن، معجزه ی جاودان الهی است؛ همان طوری که قرآن می فرماید: ستمگران نخست در بستن مساجد و یا ویران کردن آن می کوشند، و آن گاه که موفق نشدند، برای فریب مرد و خنثی ساختن مساجد تقوا، خود مسجد می سازند و تعمیر می کنند. این شیوه ی تمام ستمگران است.باید سیاست حکومت اسلامی و ملت مسلمان، بر تقویت مساجد تقوا و رونق بخشیدن به آن استوار باشد؛ و عمران مساجد بر دو گونه است:۱٫ تعمیر نما و ساختمان مساجد؛۲٫ عمران مساجد با عبادت و نیایش. (۱۳)
ب) اذاناز دیگر شعایر اسلام، اذان و اقامه است. (۱۴) کفار از اذان می هراسند؛ اذان، اعلان بسیج همگانی مسلمانان در شب و روز است و کافران چون راه مبارزه ای با آن نمی شناسند، آن را مورد استهزا قرار می دهند. لیکن مسلمانان نباید به تمسخر آن ها اهمیت دهند، بلکه باید اذان را از مناره ها هر چه بلندتر سردهند و با فریاد اذان و اعلام توحید، لرزه بر اندام کفر و شرک بیندازند. نیز حکومت اسلامی موظف به پخش اذان از رسانه های گروهی ( رادیو و تلویزیون ) می باشد. در این مورد خداوند می فرماید:« وَ إِذَا نَادَیْتُمْ إِلَى الصَّلوهِ اتَّخَذُوهَا هُزُواً وَ لَعِباً؛ (۱۵)هر گاه اذان سر می دهید، کفار ( از بغض خود ) آن را تمسخر می کنند ( و شما نباید به آن اهمیت دهید ).»
پ) نمازهایکی دیگر از شعایر اسلام « نماز » است. نماز پرستش خالصانه ی خدای یکتاست و در شبانه روز در پنج نوبت به جای آورده می شود. و همچنین نمازهای دیگری نیز وجود دارند که در مواقع ویژه ای از سال اقامه می گردد. و نیز نوافل و نمازهای مستحبی متعدد که هر کدام اهمیت خاصی دارند.اهمیت نماز از شعایر دیگر بیشتر است. نماز، پیوند روح با ذات حق است. ترویج نماز، به ویژه نماز جماعت، از وظایف فقهای اسلام و حکومت اسلامی است.نمازهای غیر مستحبی از این قرار است: نمازهای یومیه ( روزانه )؛ نماز جمعه؛ نماز عیدین ( عید قربان و عید فطر )؛ نماز آیات؛ نماز میت.۱) نمازهای یومیههر مسلمانی باید در شبانه روز، در پنج نوبت به نماز بایستد و این نمازها را « یومیه » ( روزانه ) می نامند که عبارتند از: نماز صبح، ظهر و عصر، مغرب و عشا. کسی که آن ها را منکر شود، کافر و از دین اسلام خارج است، و باید احکام « ارتداد » درباره ی او اجرا شود.بهتر است نمازهای یومیه، به جماعت خوانده شوند، حتی اگر نمازگزاران دو نفر باشند.۲) نماز جمعهیکی دیگر از نمازها و به عبارت دیگر، شعایر مهم اسلامی، نماز جمعه می باشد. نماز جمعه در آخر هر هفته ( روز جمعه ) با حضور گروهی از مسلمانان در هر شهر برگزار می شود.نماز جمعه در زمان حضور امام معصوم علیه السلام واجب عینی و در زمان غیبت، بنا به فتوای عده ای از فقها واجب تخییری است؛ یعنی در این صورت، نمازگزار مختار است که بین نماز ظهر و نماز جمعه، یکی را برگزیند؛ کسی که نماز جمعه می خواند، نماز ظهر بر او واجب نیست.برخی از فقهای شیعه، شرکت در نماز جمعه را در صورت بر قراری آن، « احتیاط واجب » می دانند و ضرورت شرکت در آن را اعلام می دارند.نماز جمعه از شعایر عبادی – سیاسی اسلام و شؤون حکومت اسلامی و ولایت فقیه می باشد؛ آن جا که حکومت عدل الهی وجود دارد، برقراری نماز جمعه و آماده نمودن مقدمات آن، از وظایف حاکم شرع اسلامی است.و در آن، دو خطبه واجب است؛ در این خطبه ها از مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی، تربیتی، اخلاقی و عبادی اسلام یاد می گردد. و سپس دو رکعت نماز است، که حتماً باید به جماعت خوانده شود. همچنین امام جمعه باید فقیه و یا منصوب از طرف حاکم شرع باشد. وی هنگام قرائت خطبه ها باید مسلح باشد.شایان ذکر است که نماز جمعه، « قیام توحیدی هفته » است، نماز جمعه بیانگر یگانگی دین، سیاست و اجتماع است و حربه ی آشکاری است علیه کسانی که دین را از سیاست جدا می پندارند.۳) نماز عیدینیکی دیگر از شعارهای الهی اسلام، نماز عید فطر و عید قربان است، و از آن به « نماز عیدین » یاد می شود.اسلام، دین سیاسی- اجتماعی است، و با انزوا مخالف است؛ بنابراین تا آن جا که ممکن است، باید نمازهای یومیه را به جماعت خواند؛ و مردم باید در آخر هر هفته در مرکز شهر گردآیند و نماز جمعه را به پا دارند و از مسائل روز آگاه گردند ( کلمه ی « جمعه » از جمع و جماعت مشتق شده است ). و در عید فطر و قربان به نیایش و عبادت بپردازند و مستحب است که این دو نماز را در خارج از شهر ( بیابان و صحرا ) به پا دارند. در نماز عیدین نیز قرائت خطبه لازم است. همچنین این دو آیین عبادی- سیاسی، بهتر است به جماعت خوانده شود.علاوه بر این، مسلمانان در یک کنگره ی بین المللی و جهانی اسلام ( حج ) شرکت می کنند و در آن جا به عبادت و نیایش خداوند می پردازند. مراسم پر شکوه و سالانه ی حج در کنار خانه ی خدا ( کعبه ) برگزار می گردد.اسلام چه شعارها و مراسم زیبا و پرمحتوایی دارد! این شعایر هستند که اسلام را جاودانه کرده و روح سیاسی و معنوی خاصی به جامعه و امت اسلام می بخشند.۴) نماز آیاتهنگام بروز حوادث بزرگ و ترسناک طبیعی، مسلمانان به خدا پناه می برند و با به جا آوردن نماز آیات، به آرامش قلبی می رسند. هنگام وقوع زلزله، خسوف و کسوف و حوادثی از این قبیل، بر مسلمانان واجب است که دو رکعت نماز ( نماز آیات ) به جا آرند؛ این فریضه نیز از شعارهای اسلام است.۵) نماز میتاسلام، مرگ را پایان حیات نمی داند، بلکه آن را آغاز مرحله ی جدیدی از حیات انسان قلمداد می کند. مسلمانان، مردگان را با یاد خدا و در مراسم ویژه ای به خاک می سپارند و آن ها را به عنوان یک مسافر بدرقه می کنند. یکی از این مراسم، به جا آوردن نماز میت است.باید بر مرده نماز میت خوانده شود و مضامین آن دارای طلب مغفرت برای وی در آن دنیا می باشد که این نیز از شعایر اسلامی است.حکومت اسلامی باید نماز را به عنوان برترین شعار اسلام در جامعه ترویج کند و مردم را با ابعاد آن آشنا سازد. این از وظایف دولت در سیاست داخلی می باشد، و این سیاست را با به کارگیری اصل امر به معروف و نهی از منکر، می توان عملی ساخت؛ همچنین با طرح ریزی برنامه های مختلف و تشویق و ارشاد مردم، به طور غیر مستقیم می توان به این امر خطیر پرداخت.
ت) حجچنان که قبلاً اشاره شد، یکی از مهم ترین شعایر اسلام، « حج » است. خداوند در قرآن، در مواردی به صراحت، حج را از شعارهای الهی دانسته است.مراسم حج، بسیار با شکوه است و در ملت های غیر اسلامی، نظیر این مراسم، مشاهده نشده است. حج، هجرت به مرکز، مبدأ و اجتماع، از سکون به حرکت، و از پستی به بلندای هستی، و اوج گیری انسان از خاک به افلاک است.حج، با این که یک مراسم عبادی است، معانی و مفاهیم بسیاری دارد؛ حج، کنگره ی سالانه و جهانی سیاسی و اجتماعی مسلمانان است، و در واقع ، نمونه ای از جامعه ی بزرگ اسلامی و از شعایر اسلام است.از سیاست داخلی دولت اسلامی است که با طرح ریزی برنامه های مناسب با این مراسم، مردم را با احکام و مناسک حج آشنا سازد.
ث) قبلهیکی دیگر از شعایر اسلام، « قبله » است. قبله شناسی اهمیت بسیار دارد و شناخت آن واجب است به جا آوردن نماز و ذبح حیوانات باید در جهت قبله باشد، و نیز به هنگام جان دادن، فرد محتضر را باید روبه قبله خواباند و او را رو به قبله دفن نمود.تمام نمازهای واجب و مستحب، در صورت امکان و عدم داشتن عذر ( مانند آن که کسی در بیابانی جهت را نشناسد) واجب است در جهت قبله به جا آورده شود؛ و قبله، همان « کعبه » است و کسی که خارج از مسجد الحرام باشد، حرم را ( که کعبه در آن واقع شده ) پیش روی خود قرار می دهد و نماز می خواند. (۱۶)قبله از شعایر مهم اسلام است، زیرا مایه ی وحدت نژادهاست. همه ی انسان ها در هر منطقه و از هر نژاد که باشند، در ساعات معینی از روز ( ظهر و عصر، مغرب و عشا و صبح ) با یک زبان، بدون هیچ امتیازی، به یک جهت ( قبله ) می ایستند و شعار توحید و آوای مناجات با خدا را سر می دهند.آیا نیروی بشری قادر به بسیج انسان ها به این گونه است ؟
ج) اماکن مقدس ( زیارتگاه ها )یکی دیگر از شعایر اسلامی، وجود اماکن مقدس است که در طول تاریخ اسلام نقش سیاسی فوق العاده ای در سرنوشت مسلمانان داشته و دارند.مشاهد، جمع « مشهد » است و به معنای محل شهادت و دفن شهید می باشد. مزار نیز به معنای محلی است که مورد زیارت واقع می شود.مهم ترین زیارتگاه مسلمانان، کعبه، خانه ی خداست، و بعد از آن، مشهد حضرت رسول و امامان معصوم و دیگر اولیای خدا، دارای اهمیت است. زیارت این اماکن، پاداش اخروی دارد.اماکن مقدس، نقش سیاسی ویژه ای در تاریخ اسلام داشته اند. این محل ها محل آمال مؤمنان و ستم دیدگان، و الهام بخش نهضت های ضد سلطه و استبداد و زور و استعمار بوده اند. ستمگران تاریخ از آن ها وحشت داشته و همیشه در صدد تخریب و نابودی این مراکز بر آمده اند.مشهد و قبور امام حسین و ائمه علیهم السلام در قبرستان بقیع و … نمونه ی تاریخی زنده ای هستند، مسلمانان از زیارت این مشاهد ممنوع بوده اند و حکومت های جبار اموی و عباسی، زائران قبر امام حسین علیه السلام را مجازات می نمودند چنان که درباره ی متوکل، خلیفه ی عباسی، در تاریخ نوشته شده است.قبر علی بن ابی طالب- علیه السلام- مدت ها از نظرها مخفی بود! این ها شعایری هستند که مفاهیم نبرد با ظلم و جور و شهادت در راه خدا و برقراری عدالت را زنده می کنند، و لذا حکومت جباران باید از آن ها بترسند.زائری در برابر قبر امام می ایستد و چنین می گوید:« اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا ثارَ اللهِ وَ ابنَ ثارِهِ وَ…؛ (۱۷)سلام بر تو ای خون خدا و فرزند خون خدا! سلام بر تو ای انقلاب خدا! و … من گواهی می دهم که تو نماز را اقامه کردی و زکات پرداختی و امر به معروف و نهی از منکر نمودی. من گواهی می دهم که تو برای رضای خدا کار کردی؛ نفرین و لعنت خداوند بر آن که تو را کشت و بر کسی که به کشته شدن تو کمک نمود و بر آن که شهادت تو را شنید و از قلب راضی شد و… .»این زیارت نامه ای است که یک مسلمان بر قبر یک شهید می خواند و با قرائت آن نیرو می گیرد و عهد می بندد که راه آن شهید را ادامه دهد و علیه ظلم بستیزد.این مزارها به عنوان شعایر اسلامی و مدارک عینی جنایت ستمکاران در طول تاریخ، باید احیا و حفظ شوند. هرگز رونق دادن به مزار شهیدان راه اسلام و عدالت، مرده پرستی و ارتجاع نیست؛ ارتجاع، مخالفت و مبارزه با شهیدان و سعی در فراموشی و محو آثار آن هاست.مگر یک مسلمان زائر در حرم شهیدان، امامان و اولیای خدا چه می گوید که بت پرستی و شرک باشد ؟ او قبل از هر چیز « لا اِلَهَ اِلاّ الله وَ اللهُ اَکبَرُ وَ سُبحانَ اللهِ » می گوید، و دو رکعت نماز زیارت به جا می آورد و برای رضای خدا، پاداش آن را به روح شهید اهدا می کند و او را به خاطر منزلتش در درگاه خدا، وسیله ی آمرزش گناهان خود قرار می دهد و به آنان « متوسل » می شود؛ آیا این شرک و بت پرستی است ؟نه، این استفاده از هر موقعیتی برای تعظیم خدا و یاد اوست و از اعمال خالصانه ی توحیدی است.امام زاده هایی که در اکناف، گوشه ها، تپه ها و دره های این آب و خاک مدفونند، هر یک شهید و قهرمان و بر ضد ستم و کفر و مجاهد راه خدا بوده اند که در طول تاریخ به دست جلاّدان، غریبانه به شهادت رسیده اند. و لذا مراسم عزاداری نیز باید برای احیای راه و یاد شهیدان زنده بماند، اما باید کوشید که این مراسم از محتوا تهی نگردد و عوام، آن را به خرافات نیالایند.عاشورا، مظهر قیام علیه استبداد و ستم را همان عزاداری ها نگه داشته اند، و لذا این ها به عنوان شعایر اسلام و مذهب، باید حفظ شوند. (۱۸)
ج) تعاون به خیریکی دیگر از شعارهای اسلامی، « تعاون » است. قرآن دستور می دهد که مسلمانان باید در خیر و نیکی و تقوا « تعاون » داشته باشند. اصل « تعاون » از شرایع اسلام است و بعضی از ناآگاهان خواسته اند آن را از غرب بگیرند و به عنوان یک کشف جدید اجتماعی و اقتصادی و تولیدی و … برای مردم به ارمغان بیاورند! تعاون، عملی غربی نیست، بلکه در متن قرآن کریم ذکر شده و یکی از شعایر اسلامی است.تعاون، دو بعد و دو جهت دارد. تعاون بر خیر و در جهت مثبت و الهی، و تعاون در گناه و ظلم و رواج فحشا، فساد و تباهی.اسلام، تعاون به خیر و تقوا را از شعایر خود قرار داده و مسلمانان را از تعاون به گناه و ظلم، نهی فرموده است؛ علی (ع) می فرماید:« کُونا لِلظّالِمِ خَصماً وَلِلمَظلُومِ عَوناً؛ (۱۹) دشمن ظالم و یار و یاور مظلوم باشید. »همچنین خداوند در قرآن می فرماید:« وَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى وَ لاَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ‌؛ (۲۰)در نیکوکارى و تقوا با یکدیگر همکارى و تعاون داشته باشید و هرگز برگناه و ستمکاری تعاون نکنید و از خدا بترسید که عذاب او بسیار سخت است. »این آیه، مسأله ی تعاون را به صورت « فعل امر » به مسلمانان دستور می دهد؛ دولت اسلامی باید روحیه ی تعاون را در مردم ایجاد نموده و زمینه ی آن را در مسائل مربوط به تولید، تحصیل، تحقیق و مصرف نیازهای زندگی آماده سازد؛ و در سیاست و خط مشی داخلی، به ویژه در زمینه ی تولید، بر شعار اسلامی « تعاون » تکیه کند.
ح) ذبحیکی از شعایر اسلام، در نحوه ی سر بریدن و ذبح حیوانات حلال گوشت است که شرایط آن باید در جامعه حفظ گردد. دولت اسلامی باید در کشور، نظام غذایی و خوراکی مناسبی را بر قرار سازد؛ گوشت حیواناتی مانند خوک و فیل و نظیر آن حلال نیست، و بعضی از آنها نیز مکروه هستند، مانند: قاطر، اسب و الاغ.فقط گوشت عده ای از حیوانات دریایی، خشکی و هوایی مباح و حلال می باشد، مانند: گوسفند، گاو، آهو، ماهی های فلس دار، مرغ خانگی، کبوتر، کبک، بوقلمون و … پاک شدن گوشت حیوانات حلال گوشت، « تذکیه » نامیده می شود و آن دارای شرایطی است و در صورت عدم رعایت این شرایط، گوشتشان حرام و غیر قابل مصرف خواهد بود.تذکیه و ذبح شرعی دارای شرایط زیر است:۱) مسلمان بودن عامل ذبح؛ یعنی شخصی که حیوان را سر می برد.۲) ذکر نام خدا هنگام سربریدن حیوان.۳) عامل ذبح حیوان می تواند مرد یا زن باشد، و یا کودکی که قادر به تشخیص بوده و نحوه ی سر بریدن حیوان را بداند.۴) حیوان باید هنگام سر بریدن، روبه قبله خوابانده شود.۵) سر بریدن باید با آهن باشد، مانند، چاقو؛ ولی به هنگام ضرورت با هر وسیله ی تیزی می توان سر حیوان را برید.۶) تذکیه ی حیوان فقط باید از گردن صورت گیردونه از جاهای دیگر بدن.۷) تذکیه ی ماهی به این صورت انجام می گیرد که آن را زنده از آب بگیرند و در خارج آب بمیرد، و به سر بریدن نیاز ندارد.اینها شرایط مربوط به ذبح و تذکیه می باشند و در یک کشور اسلامی باید به دقت رعایت شوند. رعایت و کنترل موارد خلاف آن نیز بر عهده ی دولت اسلامی می باشد و نباید از آن غفلت کند. دولت باید مسأله ی ذبح را از مسائل بهداشتی کشور بداند.به طور کلی موارد خلاف طبع سلیم انسان، غیر مجاز و موارد پاکیزه، حلال هستند.وجود هر چیز دربازار مسلمین، علامت پاکی و تذکیه ی آن است و در این مورد تفحص لازم نیست. (۲۱)
خ) روزه ی ماه رمضانیکی دیگر از شعارهای اسلامی، روزه ی واجب ماه مبارک رمضان است. مسلمانان در این ماه به عنوان مهمان خدا، از خوردن غذا و مقاربت جنسی در طول روز، امساک و خودداری می کنند، و جامعه ی مسلمین در این ماه ، سرشار از معنویت است.اما روزه بر مسافر و مریض واجب نیست، چنان که کفار و پیروان ادیان غیر اسلام را نمی توان ملزم به گرفتن روزه نمود.دولت اسلامی باید جامعه را عاری از تظاهر به روزه خوری نموده و از بیماران و اهل ذمه بخواهد که در معابر عمومی، تظاهر به این امر نکنند. هر چند که این عمل به عنوان امر به معروف و نهی از منکر، بر همه ی مسلمانان واجب است، اما دولت و حاکم شرع اسلامی به عنوان یک قدرت اجرایی، باید آن را کنترل نماید.روزه از مهم ترین عوامل و شیوه های خودسازی است و خداوند در قرآن آن را عامل مهمی در حصول تقوا می داند. (۲۲)
د) تفقه و نشر علومیکی از شعایر اسلامی، حمایت از علم و مراکز علمی است. در این میان، علم فقه ( حقوق اسلامی ) و علوم مفید در زندگی بشر، مانند: ریاضیات، طب و مقدمات و علوم ابزاری، جایگاه ویژه ای دارند.در بینش اسلامی، علم و دین، توأم با یکدیگرند و جدایی آن دو از یکدیگر، منجر به نابودی هر یک می گردد: « اَلعِلمُ وَ الدِّینُ تَوأَمانِ اِذا افتَرَقا اِحتَرَقا ».میزان جهل ستیزی اسلام و حمایت آن از معارف و علوم را به خوبی می توان دریافت؛ چه این دین مقدس، تاریخ را به دو دوران جاهلیت و نادانی و ایمان و آگاهی، تقسیم نموده و اولین دشمنش را ابوجهل ( پدرِ نادانی ) نامیده است.به هر حال، این یکی از شعایر مهم اسلامی است، و پیامبر (ص) دراین باره فرموده است:« طَلَبُ العِلمِ فَریضَهٌ عَلی کُلِّ مُسلِمٍ (۲۳)؛ طلب علم، فریضه و واجب دینی هر مسلمانی است. »دولت اسلامی باید نشر علوم و حمایت از آن را سر لوحه ی سیاست داخلی خود قرار دهد. به خصوص علوم مفید در اجتماع، مانند: اصول اعتقادات ( علم کلام )، علم فقه ( حقوق اسلامی )، پزشکی، ریاضیات و علوم مربوط به صنایع، زراعت و فلاحت را باید ترویج کند، برنامه های عملی مناسبی در جهت حمایت از این شعار اسلامی داشته باشد و از مراکز تفقه و دانشجویی، پاسداری نماید؛ این از اصول سیاست داخلی است.فقهای اسلام آموزش شماری از علوم را واجب عینی، برخی دیگر از علوم را واجب کفایی، و بعضی را مستحب اعلام داشته اند. در این رابطه، فقیه بزرگوار شیعه، شهید ثانی، بیان و تحقیق جالبی دارد که این جا نقل می گردد:« علوم اسلامی به طور کلی چهار قسم است که مخصوص شریعت اسلام می باشند:۱) علم کلام یا اصول دین: و آن استدلال برای خداشناسی، معادشناسی، نبوت و امامت است.۲) علم کتاب؛ یعنی، معارف مربوط به قرآن، مانند: تجوید، قرائت و تفسیر.۳) علم حدیث: و آن علمی است که راجع به سخنان پیامبر و ائمه بحث می کند و خود بر دو قسم است: روایت و درایه [ در آیه الحدیث ] که پس از علوم قرآن، از شریف ترین علوم است.۴) علم فقه: به علم فقه، « علم احکام شرعی » نیز می گویند، چون منظور از آن، آگاهی به احکام شرعی از طریق دلیل های تفصیلی آن است. ( و این همان علم حقوق اسلامی است ).» (24)هر کدام از آن ها، علوم مقدماتی و ابزاری نیز دارند که باید آموخته شوند، مانند: ادبیات، لغت، منطق و … .علومی نیز وجود دارند که لازمه ی زندگی بشرند، مانند: طبابت، کشاورزی و … .بیان حکم شرعی این علوم که کدام یک واجب عینی و کدام واجب کفایی و … می باشد، بدین شرح است:… اما مراتب و حکم تکلیفی علوم چگونه است ؟ برخی از آن ها واجب عینی، برخی واجب کفایی و برخی نیز مستحب هستند؛ واجب عینی در مورد اعتقادات، فعل و ترک آن، یعنی حلال و حرام است؛ خداشناسی و تحصیل علوم آن در حد رفع نیاز شخصی، واجب عینی بر هر کس است.تحصیل و شناخت سایر تکالیف، مانند: زکات، روزه، حج، جهاد، امربه معروف و نهی از منکر و نماز نیز واجب عینی است، و سایر مسائل و ابواب فقهی، مانند عقود و ایقاعات، واجب کفایی هستند، مگر در شرایط استثنایی که این واجب، عینی می شود. تحصیل علوم مربوط به زندگی روزمره، مانند حلال و حرام بودن خوراکی ها و نوشیدنی ها و مسائل همسرداری، واجب عینی است.علومی که واجب کفایی هستند، مانند: علم حدیث، حفظ قرآن و علوم ادبی عربی، شناخت راویان، و نیز علوم و فنونی که نیاز روزمره ی زندگی و معیشت مردم هستند، مانند: پزشکی، حساب، فنون و صنایع ضروری، مانند: خیاطی، کشاورزی و حتی حجامت، همه ی اینها علومی هستند که تحصیلشان واجب کفایی است.برخی از علوم نیز مستحب هستند، مانند مسائل مربوط به عبادات مستحبی. و تحصیل برخی از علوم حرام است، مانند: سحر و شعبده و … . برخی نیز مکروه هستند، مانند غزلیاتی که نتیجه ای جز اتلاف وقت برای انسان ندارند. و تعدادی از علوم نیز مباح ( نه واجب و نه مکروه، نه حرام و نه مستحب ) هستند و یاد گرفتن آن ها آزاد می باشد، مانند: تاریخ، غزلیات و اشعاری که به نحوی فایده دارند؛ به عنوان مثال ، برای تقویت ادبیات، لغت شناسی و … سودمندند. » (25)این چکیده ی فتوای فقهی شهید ثانی بود که ملاحظه گردید و نشانگر این بود که تحصیل علوم، از تکالیف دینی مسلمانان می باشد؛ بنابراین، دولت اسلامی باید در تسهیل ادای این تکلیف و شعار اسلامی در جامعه، اقدام به ایجاد امکانات عمومی نماید که معمولاً این امر از طریق وزارت آموزش و پرورش صورت می گیرد.شایان ذکر است که در سابق، مدارس پایگاه علوم شرعی و علوم و فنون معیشتی به طور مشترک بود؛ مثلاً، ابوعلی سیناها، زکریای رازی ها و جابربن حیان ها و نظایر آن، هم در یک مدرسه و حوزه ی علمی، درس فقه، تفسیر و کلام می آموختند و هم درس فلسفه، پزشکی و هیئت و … . این نشانه ی هماهنگی دین و دانش است.اما از آن زمان که نظامیه ها بنیان گذاری شدند، سیاست کلی سلاطین جبار بر آن شد که به تدریج علوم شرعی، فقهی و حقوقی، را حتی از نظر مرکز تحصیل، از علوم معیشتی، ریاضی و … جدا کنند و بین دانشجویان، تضاد ایجاد نمایند.این عمل، در نهایت منجر به جدایی دانشگاه از حوزه های علمیه گردید و این جدایی، زیان های جبران ناپذیری به امت مسلمان وارد ساخت.نکته ی دیگر نیز بیانگر این حقیقت است که حوزه های علمیه به عنوان مرکز پاسداری از استقلال و هویت اسلامی ملل مسلمان، همچنان باید حفظ و تقویت شوند، زیرا در طول تاریخ ثابت شده است که فقط این مراکزند که شرایط واقعی حراست از استقلال امت مسلمان را دارند. اینان پاسداران شرافت مسلمین و مدافع ناموس و مقدسات آنان بوده اند؛ به ویژه در سه قرن اخیر، هیچ نیرویی در جهان اسلام به اندازه ی حوزه های علمیه در برابر هجوم فرهنگی، نظامی، سیاسی و اقتصادی استعمارگران غرب، مقاومت نکرده است.نمونه ی آن، بیدارگر شرق، سید جمال الدین اسد آبادی و میرزای شیرازی و شهداء الفضیله (۲۶) و … می باشند؛ بنابراین، حفظ و حمایت از حوزه های علمیه، این مراکز فقه و تقوا، بر مسلمانان واجب است، چرا که وجود حوزه ها از شعایر است.
پی‌نوشت‌ها:
۱٫ شهید ثانی، شرح لمعه، ج۱، ص ۲۵۶ ( متن و حاشیه ی آن ).۲٫ شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۱، ص ۱۴۹؛ شرح لمعه، ج۱، ص ۲۵۶٫۳٫ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص ۷۵٫۴٫ بقره (۲) آیه ی ۱۵۸٫۵٫ « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَ لاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَ لاَ الْهَدْیَ وَ لاَ الْقَلاَئِدَ وَ لاَ آمِّینَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ … .» ( مائده (۵) آیه ی ۲ ).۶٫ فاضل مقداد سیوری، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص ۱۰۵٫۷٫ جن (۷۲) آیه ی ۱۸٫۸٫ بقره (۲) آیه ی ۱۱۴٫۹٫ کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص ۱۰۵ و ۱۰۶٫۱۰٫ توبه (۹) آیه ی ۱۷٫۱۱٫ همان، آیه ی ۱۹٫۱۲٫ توبه (۹) آیه ی ۱۰۸ و ۱۰۹٫۱۳٫ کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص ۱۰۷٫۱۴٫ شرح لمعه، ج۱، ص ۲۵۶؛ مسالک الافهام، ج۱، مبحث صلات.۱۵٫ مائده (۵) آیه ی ۵۸٫۱۶٫ النهایه فی مجرد الفقه و الفتاوی، ص ۶۲٫۱۷٫ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص ۴۳۱٫۱۸٫ برای تحقیق در مفاهیم بلند زیارت نامه ها، به مفاتیح الجنان و جامع عباسی، بخش زیارت ها رجوع شود.۱۹٫ نهج البلاغه، نامه ی ۴۷٫۲۰٫ مائده (۵) آیه ی ۲٫۲۱٫ النهایه فی مجرد الفقه و الفتاوی، ص ۵۷۵-۵۸۲٫۲۲٫ بقره (۲) آیه ی ۱۸۳٫۲۳٫ منیه المرید، ص ۱۷۶٫۲۴٫ همان، ص ۱۶۹٫۲۵٫ همان، ص ۱۷۶-۱۷۸٫ ( مطالب از این صفحات اقتباس شده و نه ترجمه ی مسلسل و کامل ).۲۶٫ کتابی است که در آن علامه ی امینی، صاحب الغدیر، شرح حال گروهی از فقها و علمای شهید شیعه را نوشته است، و به فارسی نیز تحت عنوان شهیدان راه فضیلت ترجمه شده است.منبع مقاله :شکوری، ابوالفضل؛ (۱۳۷۷)، فقه سیاسی اسلام، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ دوم
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.