مجمع جهانی شیعه شناسی

تحلیلی بر تقابل جریانات سیاسی شیعه در عراق

بسم الله الرحمن الرحیم

وَأَطیعُوا اللَّهَ وَرَسولَهُ وَلا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ ریحُکُم ۖ وَاصبِروا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصّابِرینَ.   

    پیروان و محبان مکتب اهل بیت علیه السلام در اقصا نقاط جهان با نگرانی وقایع مربوط به اختلافات در بیت شیعی دیار ائمه طاهرین عراق را دنبال می کنند. ادامه ی روند کنونی تقابل سیاسی بین جریانات شیعی در عراق خواسته ی دشمنان ملت عراق خصوصا آمریکا و رژیم صهیونیستی و رژیم وهابی سعودی است. آن ها مایل هستند با ادامه ی این تقابل مهره های خود را در عراق جایگزین کنند. اینک رهبران احزاب شیعه در عراق در آزمونی دشوار قرار گرفته اند و آن آزمون کوتاه آمدن از خواسته های محدود حزبی و در نظر گرفتن مصالح کل پیروان مکتب اهل بیت علیه السلام در عراق است. توییت اهانت آمیز چند روز پیش به مرجعیت عالی شیعه، تنها یکی از تبعات نامیمون اختلافات کنونی در بیت شیعی بود و بیم آن می رود که عناصر نفوذی رژیم صهیونیستی و رژیم وهابی سعودی بخواهند از طولانی شدن روند موجود برای بازسازی گروه های تروریستی شیعه ستیز نظیر داعش بهره برداری کنند. تردیدی نیست عراق با ثبات و قدرتمند تحت حاکمیت دولت برآمده از اکثریت مردم شیعه این کشور مورد خواست هیچ کدام از قدرت های اشغالگر، آمریکا و انگلیس، نیست. آنچه عراق را از بن بست سیاسی کنونی خارج می کند، نگاه فراحزبی رهبران جریانات سیاسی است. آنچه در این میان همانند یک سوال مهم بر اذحان ناظران سیاسی عراق در ۱۸ سال گذشته خودنمایی می کند، این است که چرا فضلا و فرهیختگان مدیر و مدبر برخواسته از حوزه ی کهن علمیه عراق خصوصا حوزه ی مبارکه ی نجف اشرف در میان نامزدهای مطرح شده جهت احراز پست نخست وزیری نیستند. چرا بیشتر مطرح شدگان جهت پست نخست وزیری از باشندگان قبلی پاریس، لندن و دیگر پایتخت های غربی هستند. مگر حوزه علمیه با سابقه شیعه در عراق از برجستگان با تدبیر و سیاست خالی است. آیا وقت آن نرسیده که سد ناپیدا در مقابل فضلای نجف اشرف برای احراز پست های مهم سیاسی شکسته شوند، رویه ی مرجعیت عالی شیعه، نجف اشرف، نشان می دهند نهاد مرجعیت مخالف حضور فضلای عالم و مدبر شیعه در پست های متعدد سیاسی عراق پس از صدام نبوده است و هم اکنون نیز تعداد قابل توجهی از این فضلا در مجلس و قوه ی قضائیه عراق دیده می شوند. اما آنچه برای همگان سوال برانگیز است عدم حضور این فضلای برجسته در پست های مهم اجرایی است. این رویه در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نیز وجود داشت و بسیاری گمان می کردند ورود تحصیل کردگان حوزه های علمیه به عرصه های اجرایی نباید اتفاق بیفتد. ولی بعد از سوء مدیریت ها و انحرافات پیاپی که از جانب افراد مکلا و تحصیل کردگان خارج از کشور اتفاق افتاد ، مردم به نامزدهای فاضل حوزوی در عرصه های اجرایی روی آوردند. فضلایی نظیر شهید باهنر در کسوت نخست وزیری و آیت الله خامنه ای در کسوت ریاست جمهوری محصول این تغییر نگرش بودند و نتایج مبارکی را برای کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران داشتند. بنا بر این به نظر می رسد بزرگان حوزه علمیه در عراق خصوصا حوزه ی علمیه کهن و نخبه پرور نجف اشرف و مسئولان امر در عراق می بایست به تدریج زمینه را برای حضور فضلا و نخبگان عالم و مدبر حوزوی در عرصه های اجرایی فراهم نماید. 

    والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته                                 

 دکتر محمدرضا محقق زارع خورمیزی. معاون علمی و پژوهشی مجمع جهانی شیعه شناسی

قم، مجمع جهانی شیعه شناسی                                   

         ۱۴ فروردین ۱۴۰۱                                         

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.