امام حسین علیه السلام، در وصیت نامه رسمی خود، راز نهضت خود را اینگونه بیان می کند: «و أسیر بسیره جدى و أبى على بن أبیطالب؛ من می خواهم مطابق سیره جدم رسول خدا و پدرم على بن ابى طالب علیهم السّلام رفتار نمایم». [۱]
.
روشن است که بدون آشنایی کامل با سیره امام علی و رسول خدا، تفسیر نهضت امام حسین ممکن نیست. سیره امام علی هم که به منزله جان رسول اکرم است، همان سیره رسول خدا خواهد بود؛ و سیره پیامبر را نیز پیش از هر چیز باید قرآن تبیین کند، چون رسول اکرم هم مفسّر علمی قرآن است و هم مفسّر عملی آن.
.
قرآن، هدف نهایی از رسالت و نبوت و سیره رسول خدا را، نورانی شدن جامعه و خروج آن از هر تیرگی و تباهی می داند: «لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ؛[۲] تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون آورى».
.
نورانی شدن مردم و جامعه، در گروی سه عنصر اساسی است:
- تشکیل حکومت دینی
چنانکه درباره قرآن می فرماید: « کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ؛[۳] کتابى است که آن را به سوى تو فرود آوردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون آورى: به سوى راه آن شکست ناپذیر ستوده».
- رهبری یک شخصیت الهی
قرآن درباره حضرت موسی علیه السلام می فرماید: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ؛[۴] و در حقیقت، موسى را با آیات خود فرستادیم [و به او فرمودیم] که قوم خود را از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون آور». بر پایه این آیات، راه نورانی کردن جامعه، همان راه موسای کلیم؛ یعنی نبرد با فرعونیان و ستیز با تفکّر سامریان گوساله پرست است. باید تفکر گوساله پرستی و نیز اندیشه زورمداری را به کام دریا ریخت.
خداوند متعال، عنصر رهبری الهی را با موسای کلیم تأمین کرد؛ از این رو، با قیام وی و تشکیل نظام اسلامی، هم بساط فرعونیان برچیده شد و هم بساط تزویرگران سامری به طعمه آتش کشیده شد.
- صبور و شکور بودن امت
«وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ؛[۵] و روزهاى خدا را به آنان یادآورى کن، که قطعاً در این [یادآورى]، براى هر شکیباىِ سپاسگزارى عبرتهاست».
خداوند به موسای کلیم فرمود: وقتی می توانی آل فرعون و سامری را از میان برداری که امّتی صابر و شکور داشته باشی و به همین منظور آنها را به ایّام خدا متذکّر کن.
گاهی خداوند متعال حکومت خود به دست صالحان را استوار می سازد، به شرط آنکه مردم از دو صفت برخوردار باشند:
الف. صبور باشند و هرگز مغرور نگردند و خود را طلبکار حکومت ندانند؛ و بدانند که در کنار هر نعمتی، آزمون الهی مطرح است.
خداوند می فرماید: ما عدّه ای را از بین بردیم و شما را روی کار آوردیم تا دریابیم چگونه رفتار می کنید: «لِنَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ؛[۶] تا بنگریم چگونه رفتار مىکنید»؛ «عَسَى رَبُّکُمْ أَنْ یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ وَ یَسْتَخْلِفَکُمْ فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ؛[۷] این امید است که خداوند سلسله دشمن شما را منقرض کند و حکومت را به دست شما مردم دهد تا ببیند شما چه می کنید».
ب. شکور باشند؛ و بدانند که تمامی نعمتها از آن خداوند متعال است و ناشکری و سوء استفاده از آنها، موجب سلب آنها می گردد. قرآن می فرماید: اگر قدرتی به شما دادیم از شما شکرگزاری می طلبیم تا دریابیم آن را چگونه مصرف می کنید اگر دریافتیم که خود را طلبکار می دانید و از قدرت سوء استفاده می کنید، شما را به دیار عدم می فرستیم و مردان صالح را که مانند شما نیستند به جای شما قرار می دهیم: «وَإِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَیْرَکُمْ ثُمَّ لَا یَکُونُوا أَمْثَالَکُمْ؛[۸] و اگر روى برتابید [خدا] جاى شما را به مردمى غیر از شما خواهد داد که مانند شما نخواهند بود».
.
نتیجه
هدف نهایی امام حسین علیه السلام:
نورانی کردن جامعه و مردم، با تشکیل حکومتی که همه امورش بر محور دین باشد.
.
تلاش های امام حسین برای صبّار و شکور کردن جامعه
امام در خطبه ها و نامه ها و بیانات خود، از طریق زدودن علاقه به دنیا و زنده کردن اشتیاق به شهادت و جاودانه شدن در دلها، تلاش می کرد تا مردم در قیام علیه امویان و زمینه سازی تاسیس حکومت دینی، بتوانند صبار و شکور باشند؛ گاهی با خواندن آیه «أَیْنَمَا تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیَّدَهٍ؛[۹] هر کجا باشید، شما را مرگ درمىیابد؛ هر چند در بُرج هاى استوار باشید.»؛ و گاهی نیز با خواندن آیه «لَوْ کُنْتُمْ فِی بُیُوتِکُمْ لَبَرَزَ الَّذِینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَ لِیَبْتَلِیَ اللَّهُ مَا فِی صُدُورِکُمْ؛[۱۰] اگر شما در خانههاى خود هم بودید، کسانى که کشته شدن بر آنان نوشته شده، قطعاً [با پاى خود] به سوى قتلگاه هاى خویش مىرفتند. و [اینها] براى این است که خداوند، آنچه را در دلهاى شماست، [در عمل] بیازماید».
خلاصه و برداشتی از کتاب «شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی»، آیت الله جوادی آملی (از ص ۱۵ تا ۲۳)
[۱] . بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۳۲۹
[۲] . سوره ابراهیم، آیه ۱
[۳] . سوره ابراهیم، آیه ۱.
[۴] . سوره ابراهیم، آیه ۵.
[۵] . سوره ابراهیم، آیه ۵.
[۶] . سوره یونس، آیه ۱۴.
[۷] . سوره اعراف، آیه ۱۲۹.
[۸] . سوره محمد؛ آیه ۳۸.
[۹] . سوره نساء، آیه ۷۸.
[۱۰] . سوره آل عمران، آیه ۱۵۴