فرمان الهی حجاب و صیانت شخصیت انسانی

فرمان الهی حجاب و صیانت شخصیت انسانی.

دکتر آیت پیمان :
بانوان جامعه ما باید تاریخ حجاب و وضعیت حجاب و بی حجابی در جهان معاصر را مطالعه و اندیشه کنند . میدانیم که انسان تنها موجودی است که سرشت دو بعدی دارد .
دو بعد مادی و معنوی ، دو بعد حیوانی و انسانی ، دو بعد روحی و جسمی .
ملائکه تک بعدی هستند و حیوانات هم تک بعدی هستند . ولی انسان آمیخته ای از فرشته و حیوان است .
هر انسانی مختار است که کدام بعد وجودش را بزرگتر کند و غلبه بدهد .
خداوند با دو حجت عقل و وحی آثار هریک از دو انتخاب انسان را برایش بیان کرده است .
هر نوع رفتار و پندار و کردار و گفتاری و هر خوردن و نوشیدن و پوشیدنی انسان را به یکی از دو بعد وجودش متمایل و عجین میکند .
اگر انسان تمایلات و خواسته های بعد مادی و حیوانی وجودش را با قوه عقل و آموزه های وحی کمترل کند از ملائک هم برتر میشود و بالعکس اگر این تمایلات و غرائز بر عقل او غلبه کنند و در وجود او توسعه یابند ، شخص را از تمام مراتب و درجات انسانی دور میکند و ماهیت و کرامت ذاتی انسانی او ساقط میشود .
حال سئوال اساسی از بانوان این است که در منطق عقل و وحی ، بی حجابی و برهنگی انسان را به کدام بعد سوق میدهد . ؟
شخصیت انسانی زن در کدام حالت نمایان میشود ، در حجاب یا در بی حجابی ؟
آیا حجاب یکی از وجوه تمایز انسان با سایر جانداران نیست ؟
اگر انسان چه زن و چه مرد حجاب را از خود بردارند آیا ماهیت و تشخص انسانی خود را حفظ میکنند یا از دست میدهند . ؟
نص قرآن کریم و امر خداوند به بانوان مومن به پروردگار و معتقد به آخرت ، پوشاندن بدن خویش در مقابل دیدگان غیر محرمان است و قوانین کشور هم بانوان را بر اساس احکام دین مکلف و موظف به حجاب کرده است .
این حجاب تکلیفی و عمل شرعی است و بکار بردن کلمه اجبار برای تکالیف شرعی ، بکار بردن لفظ غیر عقلانی است و برای هیچ یک از احکام و فروع عملی دین نباید کلمه اجباری را بکار برد بلکه حکم تکلیفی است و بر مبنای مصلحت انسان است که خداوند تشریع کرده است .
در میزان عقل اجبار جایی است که انسان را به کاری که مصلحت او در آن نیست و شر و ضرری به او میرساند وادار کنند .
اما ، اگر مانع خوردن سم و غذای مسموم و یا مانع هدر دادن مال توسط او شوند و یا انسان را از عملی که آبروی او را ضایع کند منع نمایند اینها را نباید اجبار دانست بلکه هدایت و حمایت و مصلحت انسان است نه اجبار . !

امر به رعایت حجاب ، ماهیت اجبار ندارد بلکه ماهیت هدایت به خیر و مصلحت دارد .
اینکه حجاب را با عبادات فردی مقایسه میکنند و میگویند چرا در نماز و روزه و حج و خمس و زکات و زیارت و عبادات دیگر سخت گیری نیست یا در نهی دروغ و غیبت و دزدی و اختلاس و … به اندازه بی حجابی حسایت نشان داده نمیشود ، این هم یک قیاس مع الفارق و غیر منطقی و غیر عقلانی است چون واضح است که در بروز هر گناه علنی در اجتماع سختگیری و ممانعت شدید وجود دارد ، و گناهان غیر علنی نا مشهود مثل بی نمازی و روزه نگرفتن و عبادت نکردن را نباید با گناه علنی و مشهود بی حجابی مقایسه کرد .
بی حجاب در تمام محیط مشهود است و در انظار همه مردم در حال ارتکاب مستمر و پیوسته گناه است و در کوچه و خیابان همه نظّاره گر گناه او هستند اما سایر گنه کاران در دیدگان مردم شناخته نمیشوند و معلوم نیست که چه کسی تارک الصلواه یا دزد یا ظالم یا بی روزه یا بی عبادت است . ! ولی بی حجاب معلوم و آشکار است و همه گناه او را می بینند .

اگر گناه دیگری هم یک شخص در میان اجتماع انجام دهد که همه اورا ببینند قطعا” بیشتر از برخورد با بی حجاب با او بر خورد میکنند .
بی حجابی گناه و قانون شکنی مجرمانه و آشکار در جامعه است و باید از آن جلوگیری شود و اگر با نهی کلامی و نصیحت و تذکر رعایت نکرد باید ضابطین قانون با او برخورد کنند و از ملامت ملامت کنندگان و جوسازی اباحیگران و ناتوی فرهنگی دشمنان نترسند . فاستقم کما اّمرت را نسب العین قرار دهند اما در مراحل اجرا جالهم بالتی هی احسن و قولوا للناس حسنا را هم در عمل خویش بکار ببرند . و اگر عناد ورزیدند آنچه حکم خداوند است و قانون هم شده است بایستی با قوّت اجرا شود . والعاقبه للمتقین .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.