خاطره هایی از لبنان / ۲

حجت‌الاسلام دکتر سید مجتبی میردامادی

گاهی که به بیروت می‌آمدیم، اقامت‌مان در ضاحیه، در خانه‌ی دوست قدیمی‌ و صمیمی ام ، استاد حجت‌الاسلام والمسلمین سید صادق موسوی، فرزند آیت‌الله سید باقر موسوی شیرازی می‌گذشت؛ عالمی پُرکار و اندیشه‌ورز، که آرام و بی‌ادعا، سال‌ها عمر خویش را وقف پژوهش کرد.

از مهم‌ترین آثارش، مجموعه‌ای فاخر در هشت جلد با عنوان «تمام نهج‌البلاغه» است که پس از بیست‌وهشت سال تحقیق و تأمل شکل گرفت. کنار میز کارش، مقابل رایانه‌ای ساده، با دقت و شور، درباره‌ی ساختار و ویژگی‌های این اثر گفت‌وگو می‌کرد. در آن کتاب علاوه بر متن‌های شناخته‌شده، شامل خطبه‌هایی مهجور یا گم‌شده از امیرالمؤمنین (ع) می‌شد؛ از جمله خطبه‌ی «البیان»، متنی عظیم و شگفت که نزدیک نود صفحه را در بر می‌گرفت. سخنان بلند حضرت، آکنده از حکمت، عمق و راز . در همین خطبه نه بار امام فرموده : “سلونی قبل ان تفقدونی”

روزی ، کتاب را با خود به نیویورک برد و آن را به بان کی‌مون، دبیرکل وقت سازمان ملل ارائه کرد. قرار ، نخست بر ده دقیقه دیدار بود، اما گفتگو چنان کش پیدا کرد که چهل‌وپنج دقیقه به درازا انجامید. بان کی‌مون، مجذوب صفحات کتاب، آن را بی‌وقفه ورق می‌زد و مترجمش، بی‌درنگ معنا می‌کرد. نگاهش گواه دل‌بستگی‌اش به محتوای کتاب بود. مانند یک رئیس جمهور احترامش کرده بودند .

از سفرهای فراوانش سخن می‌گفت. در کلیسای جامع تورنتو، و میان ازدحام مشتاقان در دوطبقه کلیسای نوتردام پاریس، درباره‌ کتاب گفت. همان‌جا، کشیش ، کتاب چهار کیلویی را ! یک ربع با یک دست بلند کرده بود و ضمن سخنرانی گفت:
«این کتاب در دستان من، کتاب انسان‌ساز حقیقی است.»
سید صادق می‌گفت:
«شاید ده دقیقه برایم کف زدند؛ یعنی برای علی(ع) ، نه من.»

با لحن صمیمی می‌گفت:
«در کتابخانه‌های دنیا، به‌ویژه در آن کتابخانه‌ی عظیم در واشینگتن، بیش از هشتاد هزار جلد کتاب خوانده‌ام. طبیبان گفته اند: قرنیه چشم‌هایم تحلیل رفته… اما مگر می‌شد از خواندن دل کند؟»

چند نوبت هم آیت‌الله جوادی آملی توصیه به استفاده از تالیفش کرده بودند، نشانه‌ای از اعتباری که اثر یافته بود.

روزی برایم تعریف کرد که در کنگره نهج‌البلاغه، نزد آقای دین‌پرور رفته و پرسیده:
«آیا کسی به پیشنهاد بازنگری در نهج‌البلاغه که در پیام رهبر انقلاب آمده، توجه کرده؟»
و پاسخ شنیده بود:
«نه.»
همان‌جا تصمیم گرفته بود که خودش این راه را پی گیرد.

در دیداری با مقام معظم رهبری دیدم آقا او را در آغوش گرفتند و با لبخند پرسیدند:
«لبنان هستید یا ایران؟»
گفت: «ایرانم»
رهبر انقلاب دو سه شوخی صمیمانه با او کردند که بعضی هایش را در خاطر دارم .

سید صادق، از نویسندگان صاحب‌نام و به‌روز دنیای عرب به شمار می‌رود؛ به قول عربها “صحفی ذوسمعه طیبه” است ؛ دوران کودکی‌اش را در عراق و نوجوانی‌اش را در لبنان و بعد ایران گذرانیده .
مقاله‌ها و یادداشت‌هایش، در روزنامه‌هایی چون الاهرام و وب‌سایت‌های معتبر عربی و داخلی برای مخاطبان آشناست .

هرگاه در مشهد، در حسینیه‌ی جدّشان جلسه‌ای داشتیم، تبلت کهنه‌اش را باز می‌کرد و تازه‌ترین نوشته‌هایش را نشان می‌داد؛ آن دستگاه قدیمی، برای او پنجره‌ای به جهان امروز بود.پر از تحلیل، دغدغه و شور.

در قم، در مجموعه‌ی المصطفی، همایشی برایش برگزار کردم. سخنرانی پُرمغز و دقیقی ارائه کرد و در ادامه، میزگردی علمی هم برپا شد که بحث‌های پرباری را به همراه داشت.

نویسنده

https://shiastudies.com/fa/?p=86337

مطالب مرتبط

آنگاه هدایت شدم / ۴

خاطره هایی از لبنان / ۵

خاطره هایی از لبنان / ۴

خاطره هایی از لبنان / ۳

خاطره هایی از لبنان / ۱

آنگاه هدایت شدم / ۳

هیچ نظری وجود ندارد