از درخشانترین جلوههای کار فرهنگی در لبنان، همان مؤسساتی است که با مشارکت مردم و زیر نظر مراجع دینی اداره میشود. در این میان، نام علامه سید محمدحسین فضلالله برجسته است؛ مرجعی که در تربیت جوانان نقشی اساسی داشت و در میان قشر جوان لبنان، تحولی شگرف پدید آورد.
جلسات تفسیر قرآن او برای همه در دسترس بود. مجموعهی تفسیری «من وحی القرآن» در بیستوپنج جلد را بارها به کار گرفتهام ؛ بهویژه در مباحث اجتماعی سودمند است. در مسجد خودش، مجالس وعظ و اخلاق برپا میکرد و امامت جماعت و نماز جمعه را نیز بر عهده داشت.
ثمرهی تلاشهایش فقط در سخن نبود؛ در عمل نیز شبکهای گسترده از خدمت آفرید: تأسیس بیمارستانهایی چون المستشفى بهمن و المستشفى السیده الزهراء(س)، چند درمانگاه، مرکز تربیت نابینایان و ناشنوایان، و یتیمخانهای مدرن و پیشرفته برای بازماندگان شهدای لبنان. برای تأمین بودجه و جلب کمکها نیز انجمن خیریهای تشکیل داد تا کشورهای خلیج فارس بتوانند در امور خیرخواهانه مشارکت کنند.
در کنار اینها، مدرسهی علمیهی المعهد الشرعی الاسلامی را بنیان نهاد و برای بانوان، حوزههای المرتضی و سیده زینب را در دمشق راه انداخت. هتل پنجستارهای در بیروت و دهها مرکز فرهنگی در سوریه و لبنان نیز از دستاوردهای همین منظومه بود . گرچه این حجم از کارها در عراق و ایران و احیاناً در لندن و کویت، زیر نظر برخی از مراجع شیعهی ایران و عراق، امری ارزشمند ولی عادی به شمار میآمد ،اما در لبنان تازگی داشت و حتی مسیحیان و دیگر گروههای غیرشیعه را نیز به توجه و همکاری واداشت.
در روزهایی که در لبنان بودم، فرصت دیدار با ایشان دست نداد؛ بهویژه آنکه برخی دیدگاههای خاص او در نقد روایاتِ جزئیاتِ شهادت حضرت زهرا(س)، فضایی پدید آورده بود که دیدار با وی میتوانست به معنای تأیید آن نظرات تلقی شود.
شاید سه دهه پیش از آن، او در کنار سید محمدباقر صدر و شیخ محمدمهدی شمسالدین، «جماعه العلماء عراق» را بنیان گذاشته بود؛ ثمرهی آغازینش انتشار مقالات علمی از جمله سرمقالههایی با عنوان «رسالتنا» به قلم شهید صدر بود. فضلالله و محمدباقر صدر همچنین از مؤسسان حزبالدعوه الاسلامیه در عراق بودند، و بسیاری از شخصیتهای حزبالله لبنان، پرورشیافتهی مدرسهی فکری او بهشمار میآمدند. پدرم با شمسالدین رفاقتی نزدیک داشت و هرگاه به لبنان میرفت، ساعاتی طولانی در منزل او به گفتوگو مینشستند.
به هر تقدیر، مرجعیت دینی در لبنان بیشترین اثرگذاری را داشت و مجامع علمی ، چه حوزه و چه دانشگاه ، از آن تأثیر میپذیرفتند. شگفتآور بود که لبنان، با همهی جلوههای توریستی و مظاهر غرب، همچنان احترام جوانان به علما و حضور پرشمارشان در مراسمی که به دعوت بزرگان دینی برگزار میشد، چشمگیر و دلگرمکننده بود.
یادم هست، در بعلبک ، شبها تلویزیون لبنان را میگرفتم؛ افزون بر شبکه المنار، چند شبکهی دیگر نیز تفسیر قرآنِ سید حسن نصرالله را به صورت زنده پخش میکردند. همزمان با افطار، هزاران مهمان حزبالله در سولههای بزرگ ، دختر و پسر، زن و مرد، با هر فکر و اندیشهای ، با دقت و اشتیاق، به سخنان او گوش میدادند.
منبع: پیام رسان ایتا، کانال سید مجتبی میردامادی: https://eitaa.com/mmirdamadi
بازدیدها: ۶







هیچ نظری وجود ندارد