لبنان، بهواسطه حضور برجسته علمای امامیه با رویکرد عرفان و کلام، هنوز نشانههایی زنده از ریشههای کهن اعتقادی و عرفانی را در خود حفظ کرده است. این ریشهها در جان مردم، بهویژه جوانان، جاری است و در جلوههایی شفاف و اثرگذار ، خود را آشکار میسازد.
از زیباترین این جلوهها، خواندن دعای کمیل است؛ آن هم نه در محافل خاص یا حلقههای محدود، بلکه بهصورت دستهجمعی در مساجد و حسینیهها ، جایی که جوانان، با ظاهری آراسته و بهروز، با شور و شوقی وصفناپذیر در کنار یکدیگر مینشینند و زمزمه میکنند. تند تند می خوانند ، بیحاشیه و بیتطویل؛ و بیهیچ تعارف و آرایهای. چرا که عربی، زبان مادری آنان است و واژهها بیواسطه بر جانشان مینشیند. آنان نه تنها معانی دعا را میفهمند، بلکه در میانهی دعا، رفتارشان با مفاهیم همراه میشود؛ گویا دعا از صفحهی کلمات بیرون آمده و به صحنهی زندگیشان راه یافته است.
در فرازهایی از دعا، حال و هوای جلسه دگرگون میشود؛ بهویژه آنگاه که امام (ع) در مناجات میفرماید:
«یا سیدی و إلهی و مولای، أَتُسَلِّط النارَ علی وجوهٍ خَرَّت لعظمتِک ساجده…»
در این لحظه، همگان گریان به سجده میروند؛ سر بر خاک میگذارند و در خلوتی عاشقانه، مناجاتهای شخصی خویش را نیز زمزمه میکنند. نالهها درهم میآمیزد؛ گویی هر دل، بیواسطه، با پروردگار در گفتوگوست. اندکی بعد، وقتی امام در دعا فرموده:
«وهو بلاءٌ تطول مدته و یدوم مقامه و لایخفف عن أهله…»
ضجه و گریهی جمع، صحنه را پر میکند. اشکها روان میشود، چهرهها سرخ میگردد و صدای هقهق، همچون موجی در سراسر مجلس میپیچد. انگار که تصویر عذاب در برابر چشمها مجسم شده و امام (ع) از درون جان آنان سخن میگوید. در چنین لحظاتی، دعا به حقیقتی زنده بدل میشود.
این حالات معنوی، ریشه در صفای دل جوانان و پشتوانهی تربیتی دارد که از مواعظ علما سرچشمه گرفته است. حتی خطبای عراق، مانند دکتر شیخ احمد وائلی، که نوارهای سخنرانیاش میان مردم دستبهدست میشد، هنوز بر روح و روان نسلهای جدید اثر گذاشتهاند و میراث آن نیز، نسل به نسل انتقال یافته است.
علاقهی جوانان لبنانی به عرفان، در جایجای زندگیشان دیده میشود. تصاویر امام خمینی ره، آیتالله بهجت ره و علامه طباطبایی ره، سخنان و آثارشان، در میان آنان شایع است و چون گنجی معنوی دستبهدست میگردد. حتی اذکار عرفانی نیز جایگاه ویژهای دارد. ذکر معروف:
«نادِ علیاً مَظهرَ العجائب، تَجِده عَوناً لَک فی النَّوائب»
در بسیاری از مجالس شنیده میشود؛ جوانان در رنج از گره های زندگیشان آن را زمزمه میکنند و پس از آن، ۱۱۰ بار «یا علی» میگویند. آنان بر این باورند که این ذکر نخستین بار در آثار شهید اول، شمسالدین جزینی عاملی، دیده شده و پس از او ملافتحالله کاشانی آن را نقل کرده است. هرچند این اذکار و ادعیه عرفانی در ایران و عراق نیز رواج دارد، اما در لبنان حال و هوای دیگری دارد؛ گویی جذبهی عرفان شیعی، که بیمانند و منحصر به فرد است، در این سرزمین بهروشنی خود را نشان میدهد. پرسشهای مکرر جوانان در این زمینه نیز نشان میدهد که عرفان در متن زندگیشان ریشه دوانده است.
از دیگر نکات جالب، توانایی جوانان لبنانی در مباحث اعتقادی است. بسیاری از آنان در کلام اسلامی، بهویژه کلام شیعی، مهارت چشمگیری دارند. این نیز بازتاب همان روش آموزشی است که علمای لبنان در جلسات درس خویش در پیش میگرفتند ؛ طرح مباحث اعتقادی همراه با سؤال، اشکال و گفتوگوی باز.
این روحیه در فضای عمومی لبنان بویژه در ضاحیه بیروت جاری است. در کافیشاپها، قهوهخانهها و محافل عمومی، بحثهای کلامی و اعتقادی رونق دارد. ساعتها بر سر یک مسألهی کلامی گفتوگو میکنند، بیآنکه خسته شوند یا بخواهند موضوع را رها کنند. چنین فضایی را در کشورهای دیگر اسلامی نمیتوان بهسادگی دید. در عربستان سعودی، اگرچه گاهی در مدارس و مساجد مکه و مدینه منوره مباحثی از این دست طرح میشود، اما هیچگاه به محیطهای اجتماعی و عمومی تر راه نمییابد.
در لبنان اما، عرفان و عقاید اسلامی ، دو رکن اصلی اندیشه جوانان را تشکیل میدهد؛ هر جا عالمی را ببینند، پرسشهایشان را بیمحابا مطرح میکنند. این همان میراث دوره علمی شیعه جعفری در قرن دوم هجری است که بعدها در منطقهی جبل عامل شکل گرفت و امروز نیز، همچون جویباری زلال، همچنان جریان دارد.
منبع: پیام رسان ایتا، کانال سید مجتبی میردامادی: https://eitaa.com/mmirdamadi
بازدیدها: ۲







هیچ نظری وجود ندارد